تهران- ایرنا- کارشناس مسائل بین‌المللی با تاکید بر اینکه داعش به لحاظ جامعه شناختی جایگاهی در افغانستان ندارد،‌ گفت: آمریکا تلاش می کند با استفاده از داعش چین را از افغانستان بیرون رانده و در ادامه این رقیب خود را از درون آسیب پذیر کند.

«نوذر شفیعی» روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره حمله تروریستی به دانشگاه کابل و ‌شهادت تعدادی از دانشجویان در پاسخ به اینکه چرا فضا برای چنین اقداماتی باز شده است، اظهارداشت: یک تصور کلی در افغانستان وجود دارد که بر اساس آن بسیاری از اقدامات و پروژه‌ها را می‌توان با زور و قدرت نظامی پیش برد.

کارشناس مسائل بین‌المللی با اشاره به مذاکرات صلح میان طالبان و دولت افغانستان گفت: از ابتدای مذاکرات، دولت و طالبان و حتی آمریکایی‌ها تصورشان بر این بود که ورود هر یک از آنها یا دیگری به پای میز مذاکرات، ناشی از ضعف نظامی است. لذا به موازات مذاکرات، هر یک از طرفین سعی می‌کنند این تصور را از ذهن طرف مقابل بیرون کنند. از این روست که می بینیم در خلال مذاکرات دست به اقدامات نظامی می‌زنند تا این اقدامات را پشتوانه دیپلماسی خود قرار دهند.

شفیعی خاطرنشان کرد: برای مثال در یکی دو هفته گذشته دولت افغانستان با پشتیبانی آمریکایی‌ها ضربات سختی به طالبان وارد کردند که براساس آمارها منجر به کشته شدن نزدیک به ۳۰۰- ۴۰۰ نفر از نیروهای طالبان شد.

وی اضافه کرد: طالبان احساس می‌کنند برخورد نظامی در شکل کلاسیک یعنی رویارویی نظامی با نیروهای دولتی و آمریکایی کار دشواری است. چراکه دولت و آمریکایی‌ها به لحاظ تجهیزات نظامی قوی‌تر هستند و طالبان فقط می‌توانند در عملیات‌های نامتقارن موفق باشند بنابراین جهت‌گیری مبارزاتی خود را از رویارویی مستقیم نظامی به سمت عدم تقارن یا رویارویی نامتقارن سوق می دهند.

کارشناس مسائل شبه قاره افزود: این رویارویی‌های نامتقارن می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. یکی از اشکال آن حمله به مراکز غیرنظامی است چرا که آنها تصور می‌کنند با این کار می‌توانند فشار افکارعمومی را روی دولت برای دادن امتیاز و مصالحه با طالبان افزایش دهند.

شفیعی با بیان اینکه هر دو عملیات اخیر در افغانستان به مدرسه کوثر و دانشجویان دانشگاه کابل به حوزه آموزشی بوده، تصریح کرد: البته پذیرش مسئولیت این عملیات‌ها تقریبا مبهم باقی‌مانده است. طالبان و داعش هم مسئولیت این حملات را بر عهده گرفتند و هم تلویحا مسئولیت آن را رد کردند.

وی با اشاره به شباهت‌ها و تفاوت‌های عملیات های طالبان و داعش گفت: این عملیات‌ها عمدتا نامتقارن هستند. مانند عملیات‌های انتحاری، بمب‌گذاری‌های هدفمند،  شلیک‌هایی که مکان آنها مشخص نیست و در گوشه و کنار شهرها و پاسگاه‌های دولتی اتفاق می‌افتد. این عملیات‌ها جزو برنامه‌های هر دو گروه است اما تفاوت عملیات این گروه‌ها در اینجاست که داعش بیشتر مراکز مذهبی و مراکزی که متعلق به جامعه شیعه افغانستان است را مورد هدف قرار می‌دهد.

 این استاد دانشگاه عنوان کرد: داعش عملیات‌های دیگری را علیه سایر نیروها و دولت انجام می‌دهد ولی مرکز ثقل توجه آنها مذهب- محور بوده است. لذا این رفتار که "قدرت از لوله تفنگ بیرون می‌آید"، چهار دهه بر افغانستان حاکم بوده است و همین تفکر باعث شده که ما شاهد منازعه طولانی مدت در افغانستان باشیم. هنوز هم ظاهرا این تصور کهنه وجود دارد و نیروهای مختلف از این ابزار برای به کرسی نشاندن اهداف‌شان استفاده می‌کنند.

وی درباره ترکیب داعش در افغانستان هم گفت: نیروهای داعش در افغانستان شامل چهار نیرو از جمله تحریک طالبان پاکستان، جنبش اسلامی ازبکستان، جنبش اسلامی ترکستان شرقی و بخشی از نیروهای جدا شده از طالبان هستند.

 به گفته این کارشناس شبه قاره، نیروهای جدا شده از طالبان عمدتاً پس از مرگ ملاعمر چون در ساختار قدرت جایی پیدا نکردند، علم مخالفت با طالبان را بلند کردند. همین نیروها بودند که به عراق سفر کردند و باابومصعب زرقاوی دیدار کرده و پای داعش را در افغانستان باز کردند.

 شفیعی با بیان اینکه اغلب نیروهای داعش در افغانستان غیربومی هستند، اظهارداشت: داعش در افغانستان خیلی جای پایی ندارد خصوصا اینکه عقبه آنها در سوریه و عراق هم از بین رفته و هم تصور منفی از این گروه در افکار عمومی وجود دارد.

وی تصریح کرد: تنها ابزاری که داعش از آن طریق می‌تواند در افغانستان جذب نیرو داشته باشد، پول است. در واقع جامعه فقیر افغانستان این استعداد را دارد که درآن افراد به سمت جایی بروند که پول وجود داشته باشد. بنابراین به لحاظ جامعه شناختی داعش نمی‌تواند در افغانستان جایگاهی داشته باشد ولی به لحاظ سیاسی و از طریق ابزار پول می‌تواند جایگاهی برای خود پیدا کند.

 عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با رد این نکته که مذاکرات طالبان با افغانستان باعث گرایش بخشی از طالبان به سمت داعش می‌شود، گفت: به نظر می‌رسد یک بازی بزرگ در عرصه بین الملل در حال رخ دادن است. یک سر این بازی بزرگ آمریکا و سر دیگر آن چین است. آمریکایی‌ها در این بازی بزرگ، چین را از طریق ژاپن،  کره جنوبی، تایوان، استرالیا، کشورهای آسیای جنوب شرقی و هندوستان محاصره کرده‌اند.

 این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: آمریکایی‌ها الان هم درصدد هستند که با گسترش و نفوذ در افغانستان، چین را از این کشور بیرون برانند و برای این منظور لازم است که پاکستان و طالبان را در کنار خود داشته باشند. لذا از طریق مذاکرات صلح با طالبان در حال جدا کردن چین از طالبان هستند.  

به گفته شفیعی اگر طالبان با چین نبود، می‌توانست با ایغورها در ایالت سین‌کیانگ ارتباط برقرار کرده و این امر چین را  آسیب‌پذیر می‌کرد. ولی طی چند سالی که طالبان به‌وجود آمده هیچ‌وقت بر ایغورهای سین‌کیانگ تاثیرگذار نبوده اند. البته یک دلیل آن هم این است که بخشی از طالبان تحت نفوذ پاکستان است و پاکستان هم با چین متحد است در نتیجه طالبان را کنترل می‌کردند و آنها نمی‌توانستند به سمت سین‌کیانگ حرکت کنند.

 کارشناس مسائل شبه قاره یادآور شد: الان آمریکایی‌ها دو برنامه و هدف را پیگیری می کنند نخست اینکه با قدرت دادن به طالبان به نوعی نفوذ آمریکا در افغانستان را تثبیت کرده و چین را از افغانستان خارج کنند و در گام دوم هم داعش را فعال کنند تا داعش بتواند با برقراری ارتباط با سین کیانگ  و نیروهای ایغور و یا جنبش ترکستان شرقی به نوعی چین را از درون آسیب‌پذیر کنند.

وی استراتژی آمریکایی‌ها را محاصره چین و آسیب‌پذیر کردن این کشور از درون ذکر کرد و افزود: در واقع از مهمترین کارکردهای داعش ایجاد ارتباط با جمعیت مسلمان‌نشین ایغور در ایالت سین‌کیانگ و گسترش موج تجزیه‌طلبی در چین است و در بازی بزرگ‌آمریکایی‌ها داعش هم بدین شکل معنا و مفهوم می یابد.

شفیعی در پاسخ به این سوال که آیا انتخابات آمریکا مذاکرات صلح افغانستان را در شرایط تعلیق قرار می‌دهد، اظهار داشت: اگر راه‌اندازی پروژه صلح آمریکا با طالبان توسط ترامپ یک پروژه ملی باشد، بایدن در صورت پیروزی به عنوان رییس جمهور آمریکا این پروژه را ادامه می‌دهد ولی اگر این پروژه تاکتیکی و برای استفاده شخصی ترامپ راه‌اندازی شده باشد ممکن است دستخوش فراز و نشیب‌هایی شود.