تهران- ایرنا- برخی از تحلیلگران و رسانه‌های غربی می گویند «دونالد ترامپ» شخصیت پرحاشیه‌ای دارد اما سرانجام مجبور می‌شود شکست در انتخابات را بپذیرد. جهت‌گیری حزب جمهوریخواه نیز در همراهی رفتارهای پرهیاهوی ترامپ و انتقال پر سروصدای قدرت یا کنار زدن آرام وی نقش موثری دارد.

در روزهای اخیر این سوال که آیا ترامپ سرانجام کاخ سفید را به رقیب پیروزش تحویل می دهد و این که تا چه حد سناریوهای بروز خشونت در این کشور احتمال تحقق دارند؛ ذهن همه را به خود مشغول کرده است. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با اعلام غیر رسمی پیروزی «جو بایدن» به مرحله تازه‌ای وارد شده است. با اینکه تا چند روز قبل بیشتر گمانه‌ زنی‌ها از مقاومت سرسختانه «دونالد ترامپ» و مخالفت حامیان وی در برابر خبر شکست حکایت می کرد اما سکوت نسبی چندروز اخیر رئیس جمهوری فعلی آمریکا شرایط را مبهم ساخته است.

در حالی که بسیاری از رسانه ها و کارشناسان وقوع جنگ و تنش‌های داخلی خشونت‌بار در آمریکا را پیش‌بینی می‌کردند اما ابراز اطمینان ترامپ از پیروزی نهایی در انتخابات بیشتر تحلیلگران و رسانه‌ها را در برزخ قرار داده‌است. در هر صورت بایدن هر روز به اتاق بیضی کاخ سفید نزدیک‌تر می شود و ترامپ هم خود را برای وداع با ریاست جمهوری آماده می کند.

ترامپ شکست را خواهد پذیرفت؟

تا پیش از این برخی کارشناسان تصریح داشتند که پس از اعلام نتیجه انتخابات، حامیان فرد بازنده در هر یک از دو حزب، ایالات متحده را تا مرز جنگ داخلی پیش خواهند برد. با اینحال به نظر می‌رسد این تحلیل‌ها چندان با واقعیت‌های میدانی کنونی در آمریکا سازگاری ندارد و همه چیز به واکنش‌ و برنامه‌های بعدی ترامپ بستگی دارد.  روزنامه «گاردین» در گزارشی با بیان اینکه ممکن است ترامپ هیچگاه قبول نکند به صورت قانونی، انتخابات ۲۰۲۰ را از دست داده است تاکید کرد به اعتقاد کارشناسان سرانجام ترامپ شکست در انتخابات خواهد پذیرفت.

طبق این تحلیل ممکن است ترامپ در هفته‌های باقیمانده تا انتقال قدرت به دولت بایدن در ژانویه ۲۰۲۱ از سیاستی استفاده کند که موجب تاخیر یا برگزار نشدن مراسم تحلیف شود. با اینحال به اعتقاد «لارنس داگلاس» استاد حقوق در دانشگاه، حتی اگر ترامپ و نزدیکان وی یک انتقال قدرت پر هرج و مرج، دردسر ساز و انتقام جویانه را رقم بزنند، این غیر قابل توجیه است که یک رئیس جمهوری تک‌دوره‌ای بخواهد با جنگ‌طلبی خود را در داخل اتاق بیضی کاخ سفید حبس و از رفتن امتناع کند. داگلاس که نویسنده کتاب «آیا او خواهد رفت؟» است، تصریح کرد که در پایان کار دونالد ترامپ شکست را خواهد پذیرفت.  

طبق تحلیل فوق، پس از سال ها دست و پنجه نرم کردن با ایده نامطلوب بودن نتیجه انتخابات، ترامپ ترس از بدترین سناریوها یعنی جنگ داخلی، دادگاه عالی و پایان دموکراسی آمریکایی را برجسته ساخته است.

در ابتدا تنها ۱۰ درصد حامیان ترامپ اعتقاد داشتند بایدن پیروز انتخابات خواهد شد. به همین دلیل بسیاری از آمریکایی‌ها نسبت به بروز خشونت نگران بودند به ویژه زمانی که ترامپ ادعای نامشخص تقلب در انتخابات را مطرح می‌کرد. طبق این گزارش، با وجود همه تلاش‌هایی که جمهوریخواهان و ترامپ برای حفظ قدرت در قوه مجریه انجام دادند و از فعالسازی پرونده‌های طوفانی قضایی در انتخابات سخن گفتند اما تاکنون این حزب و متحدانش پیشرفت اندکی داشته است.

بایدن و میراث رئیس جمهوری قبل

«جاناتان تورلی» استاد حقوق در دانشگاه جورج واشنگتن بر این باور است که اگر تعداد صندوق های دارای مناقشه خیلی بیشتر از حاشیه آماری نباشد دستگاه قضایی هم چندان علاقه‌ای برای به جریان انداختن فرایند حقوقی نخواهد داشت تا به تردیدها در مورد مشروعیت انتخابات و شمارش آرا دامن نزند.

اگر چالش‌آفرینی حقوقی ترامپ با حمایت و استقبال قانونگذاران جمهوریخواه و دادگاه های فدرال روبرو شود وی می تواند شرایط را آشفته سازد و فضا را تا  ۲۰ ژانویه یعنی زمانی که بایدن قدرت را در دست می گیرد، تحت تاثیر قرار دهد.

با اینحال به نظر می رسد فعلا ترامپ تنها نزدیکانش در کاخ سفید و  افکارعمومی آمریکا را همراه خود دارد. نشریه «گلوبال نیوز» عنوان داشت بسیاری از چهره‌های مطرح حزب جمهوری‌خواه همچون جورج بوش، لیندسی گراهام و بسیاری از سناتورهای این حزب به ترامپ توصیه می‌کنند نتیجه انتخابات را بپذیرد. در واقع وی در حال از دست دادن جایگاه سیاسی در ساختار قدرت در آمریکا است.

طبق این تحلیل، اگرچه نمایندگان دونالد ترامپ در کمیته انتقال هنوز دست به کار نشده‌اند اما وی تحت فشار قرار دارد تا با جو بایدن در زمینه انتقال آرام قدرت همکاری کند. چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا اما بدون توجه به اقدامات آینده ترامپ، فعالیت خود برای تشکیل دولت را آغاز کرده است. بایدن حتی اولویت نخست خود را مقابله با بیماری کورونا عنوان کرد.

«جولیان زلیز» مورخ دانشگاه پرینستون آمریکا هم اعتقاد دارد این احتمال قوی‌تر است که اگر ترامپ به ایجاد جار و جنجال ادامه دهد و از همکاری با بایدن سرباز بزند، جمهوریخواهان سکوت کنند. این اقدام برای دولت جدید محدودیت هایی را ایجاد خواهد کرد. ضمن آنکه به نظر می‌رسد بایدن انتظار چنین شرایطی را داشته باشد.

 تورلی می گوید دموکرات ها چهار سال را برای به چالش کشیدن ترامپ در این حوزه انرژی صرف کردند که نباید دستورات اجرایی و سیاست های باراک اوباما (رئیس جمهوی پیش از خود) را لغو کند. آن‌ها الگوی خودساخته‌ای را در زمینه دگرگون کردن چنین دستوراتی ایجاد کرده‌اند.

ترامپیسم، شاید چهار سال بعد؟

دونالد ترامپ حتی هنگام خروج از کاخ سفید ممکن است از قدرت خود برای انتصابات محافظه کارانه در دادگاه ها، کاهش مالیات یا مقررات زدایی در حوزه محیط زیست استفاده کند. به اعتقاد زلیزر، وی با اینکار به دموکرات ها گوشرد می‌کند بسیاری از جمهویخواهان به وی رای دادند. اگرچه ترامپ فرصت انتخاب دوباره را از دست داد اما وی بیش از ۷۰ میلیون رای دارد و از این نظر برای سال‌های آینده دارای پایگاه و اقتدار قابل توجهی خواهد بود.

داگلاس نیز بر این اعتقاد است که ترامپ به ده ها میلیون آمریکایی خواهد گفت ریاست جمهوری بایدن نامشروع است و در واقع دموکرات‌ها قدرت را از طریق کودتا به دست آورده‌اند. این موضوع به طور قطع می تواند زمینه را برای ظهور دوباره ترامپیسم آماده کند حتی اگر در سال ۲۰۲۴ خود ترامپ چنین کاری را انجام ندهد.

در این شرایط اما بایدن وارث دولتی دوپاره خواهد بود. به عقیده داگلاس، بایدن فردی است که تلاش می‌کند تا آمریکا را متحد کند اما اینکه موفق می شود یا خیر، باید منتظر بود.

به نوشته تحلیلگر روزنامه مطرح «نیویورک تایمز»، عوام‌فریبی که ترامپ برای جلب آرای مردم به کار برد بخشی از روحیه آمریکایی است و مقابله با آن سخت است. ضمن آنکه ممکن است بازهم تکرار و باعث فریب افکارعمومی شود. پاره کردن ماسک بهداشتی بر روی بالکن کاخ سفید کمکی به اقتصاد نکرد بلکه نمادی برای نشان دادن استقلال دولت وی از حاکمیت نخبگانی بود. همه رفتارهای وی غیرقابل چشم‌پوشی و مایه شرمندگی بودند و اکنون این شرم باید مسیری را برای اصلاح باز کند. همین امر بر ضرورت استفاده از راه‌کارهای قانونی در پیشگیری از تکرار عوام‌فریبی را نشان می‌دهد. 

گزارش نیویورک تایمز تاکید دارد باید این درک ایجاد شود که مشکلات ایالات متحده از اقتدارگرایان فاشیست بیگانه نیست بلکه از خود آمریکا و روش زندگی آمریکایی ناشی می‌شود.