به گزارش ایرنا، هنوز هم وقتی از توسعه و صنعتی سازی سخن به میان می آید همه نگاه ها به الگوی رشد ژاپن خیره می شود که البته این کشور تمایلی هم به غرب داشته اما موفقیت هایش در آسیا و دنیا چشمگیر توصیف شده است. موفقیت هایی که بسیاری از کشورهای دیگر همچنان از آن الگوبرداری می کنند.
البته این کشورها امروز در مسیر رشد خود با چالش های بسیاری روبرو هستند و نمونه آن ضعف اقتصادی بود که پس از شیوع کرونا درگیر این کشورها شد. درحالی که چین با الگوی رشد خاص خود موفق شد بیماری را در میان جمعیتی بیش از یک میلیارد و ۳۵۰ میلیون نفر مهار کند، این کشورها هر روز آمارهایی از رکود اقتصادی منتشر می کنند که ناامیدی فزاینده ای را به اقتصاد دنیا تزریق می کند.
ژاپن و کره جنوبی؛ ببرهای آسیایی
این دو کشور را پیش از این که چین به قدرت بزرگ اقتصادی و صادراتی و خدماتی دنیا تبدیل شود، ببرهای آسیایی لقب می داده اند. دو ببر آسیایی با اقتصادهای قوی و درآمدهای بسیار کلان که در زمینه های علمی و فنی و تجاری نیز زبانزد بوده اند.
بسیاری از کشورها و مناطق دیگر چون سنگاپور و هنگ کنگ و حتی تایوان بعدها به چنین جرگه ای ملحق شدند و توانستند سری در سرها پیدا کنند. آنها البته نتوانستند پا به پای کره جنوبی و ژاپن باشند اما امروز در جهان و قاره آسیا کشورها و مناطقی قوی ستاره با دستاوردهای بسیار فراوان در عرصه های اقتصادی و تجاری و سرمایه گذاری و مراکز مالی شناخته می شوند. به عنوان اولین کشور غیرغربی که به صنعتی سازی واقعی دست یافته است، مدل توسعه ژاپن مدلی است که در آن جهان هنوز تمایل به اندازه گیری موفقیت در آسیا دارد.
امروز اگرچه این کشورها و مناطق قدرت های بزرگ مالی و بانکی، علمی و فنی، تجاری و سرمایه گذاری محسوب می شوند اما وقتی چین برنامه توسعه چند ساله اش را در تازه ترین اجلاس حزب کمونیست در هفته ای که گذشت، رونمایی کرد و از توسعه سریع و در یک فرایند پیچیده خبر داد و بر توسعه از هوش مصنوعی گرفته تا امور مالی، قلمروهای بهداشتی و پزشکی و انرژی های تجدید پذیر، نیمه هادی ها و بسیاری عرصه های دیگر خبر داد، قدرت هایی نظیر ژاپن و کره جنوبی و آمریکا انگشت حیرت به دندان گرفتند.
در واقع چهاردهمین برنامه ۵ ساله چین یک نقشه راه برای آینده است. آینده ای که «شی جین پینگ» رییس جمهوری خلق چین بارها تاکید کرده است مختص چین نیست بلکه یک فرایند اشتراکی برای همه کشورها و کل بشر است و چین همیشه از همه کشورها برای سوار شدن بر قطار توسعه سریع چین استقبال می کند. برنامه ای جدید که اوج رهبری اقتصادی چین را نمایان می سازد.
سال های طولانی است که آسیا و جهان الگوهای اقتصادی چون ژاپن و کره جنوبی را در هر زمینه ای مثال می آورد و جزییات و کاربرد طرح های آنها متفاوت از بسیاری کشورهای دیگر بوده است و همین باعث برتری آنها در بسیاری از عرصه ها شده است. اما امروز این ستاره های صنعتی شرق آسیا دیگر قدرت یکه تازی ندارند و الگوپذیری ها متفاوت شده است و چین بتدریج به یک معیار توسعه مبدل شده است.
کشورهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی در مسیر توسعه خود از غرب نه تنها الگو برداری کردند بلکه ارتباط و وابستگی زیادی هم به غرب داشتند و هنوز نیز چنین است و دارای اتحادهای قوی با آمریکا هستند و در بسیاری از عرصه ها سکان امور آنها به امور غرب پیوند خورده است و همین باعث شده است تا این کشورها مانند چین در سیاست خارجی خود در بسیاری بخش ها دارای استقلال کافی نباشند و نفوذ و قلدری آمریکا بخصوص بر آنها کاملا مشهود است و پایگاه های نظامی که آمریکا در این کشورها دایر کرده و آنها را به اجبار به پرداخت بسیاری از هزینه ها برای نظامیانش وادار می کند، نشانه هایی از تفاوت راه ها و روش های توسعه آنها با روش چین برای رشد است.
این کشورها در بسیاری از زمینه های توسعه صنعتی یا از آمریکا و یا آلمان و یا کشورهای دیگر غربی پیروی کردند. آنها نظام های مالی و بانکی قوی ایجاد و بتدریج در بخش های زیرساختی نیز از غرب الگوبرداری و صنایع فولاد و خودرو را نیز تقویت کردند و تا جایی پیش رفتند که شرکت های چند ملیتی در آنها شکل گرفتند و امروز نمونه های فراوانی از این شرکت ها در ژاپن و کره جنوبی مشاهده می شود.
چالش های قدرت های سنتی اقتصاد آسیا
این کشورها اگرچه توسعه چشمگیری داشته اند اما بروز بحران های مالی در سال های اخیر و بتدریج ضعیف تر شدن اقتصاد آنها، شرایط را برای تغییر قطب بندی ها هموار کرده است.
امروز به نظر می رسد که هم ژاپن و هم کره جنوبی در کنار چالش هایی نظیر بیماری های همه گیر و بخصوص مورد اخیر کووید ۱۹ باید سیاست هایی برای مقابله با شرایط بین المللی نیز داشته باشند.
آنها هم باید اتحادهای سنتی خود را با کشورهای غربی و بخصوص آمریکا حفظ کنند و هم باید پاسخگوی اعتراضات مردمی در باره این حضور نظامی آمریکا باشند و هم اینکه باید جوابی برای کشورهای همسایه خود داشته باشند.
چالش های آنها چند گانه است. حفظ ارتباط و اتحاد با آمریکا از یک سو و ارتباط تجاری با چین از طرف دیگر از جمله بزرگترین چالش های آنها است. افزون بر این قدرت اقتصادی فزاینده چین هم برای آنها دردسر ایجاد می کند. چون شرکت های چینی بسرعت در ژاپن و کره جنوبی در حال نفوذ هستند.
امروز آنها نظاره گر برنامه چین با عنوان «ساخت چین» هستند که آمریکا صراحتا آن را یک تهدید می داند. اما این برای کشوری که در جهان پرجمعیت ترین است و به بال های دومین اقتصاد دنیا مجهز است، شدنی است.
چین قدرت نوظهور دنیا
برخلاف روند توسعه وابسته کشورهای فوق، چینی ها توانسته اند با ارایه یک الگوی جدید از رشد به جلو بروند. آنها در عرصه های مختلف پیشتاز می شوند. شرکت های ژاپنی و کره ای که زمانی رقابت جهانی نوآوری را از آن خود کرده بودند، امروز دیگر در تامین جهانی مانند سابق قدرتمند نیستند و برخلاف آنها چین شرکت های خود را تاسیس کرده و راه های ابتکاری را در پیش گرفته است.
شرکت هایی نظیر "تنسنت" و "علی بابا" و موسسات بسیار بزرگ تلفن های همرا ، هوش مصنوعی و شرکت های خودروساز چین و بسیاری از موسسات دیگر علمی و فنی این کشور به روشنی مسیرشان را ابتکاری دنبال می کنند و ابایی هم ندارند که بتدریج از آمریکا فاصله بگیرند و توسعه سریع آنها یک چالش بزرگ برای واشنگتن و بسیاری از قدرت های سنتی اقتصادی گذشته است.
«وانگ جیانگ» وزیر علوم و فناوری چین می گوید: اولین بار است که ما یک برنامه (برنامه چهاردهم توسعه) را به طور خاص به فناوری اختصاص داده ایم.
او می افزاید که این برنامه نمادی از اعتماد به نفس فناوری است. ما برای عرصه های مختلف علمی و فنی راه و نقشه تنظیم و ترسیم کرده ایم.
این همان موضوعاتی است که پیشتر نیز رهبر چین در ۵ سال گذشته به آن اشاره کرده بود و وقتی برنامه راه ابریشم نوین را در سال ۲۰۱۳ میلادی ارایه می کرد، از کشورهای مختلف بخصوص آسیایی ها و همسایگانش دعوت کرد که سوار قطار تندرو توسعه چین شوند و گفت که از مشارکت آنها به گرمی استقبال می شود.
امروز فقط شرکت علی بابا به تنهایی نمادی از ابتکار و نواوری در چین با حدود ۹۰۰ میلیون کاربر فعال است. یک غول اقتصادی که نیروی جاذبه اش از غرب به شرق مشاهده می شود. امروز چین یک مدل و الگو از توسعه ارایه می کند که جهان هرگز مانند آن را تجربه نکرده است.