به گزارش عصر روز سه شنبه خبرنگار حوزه ایثار و شهادت ایرنا، شهید زین الدین در سال ۱۳۳۸ در تهران تولد یافت. از کودکی دارای نبوغ فکری بود. پس از تحصیل فعالیت سیاسی را آغاز کرد و در جنگ حضور یافته، در سن ۲۳ سالگی فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) راعهده دار شد. سرانجام پس از سالیان طولانی دفاع در جبهه ها و شرکت در عملیات و صحنه های افتخارآفرین، در سال ۶۳ به شهادت رسید.
سرانجام این سردار سپاه اسلام پس از سال ها حماسه سازی و رشادت در جبهه حق در ماموریتی که از کرمانشاه به سمت سردشت آذربایجان غربی در حرکت بود با گروههای ضد انقلاب درگیر شد و در در روزهای پایانی به مقام شهادت نایل آمد و به دیدار حق شتافت.
مهدی در رشته پزشکی دانشگاه شیراز، با رتبه ۴ پذیرفته شد اما به دلیل حضور در جبهه های حق علیه باطل حفظ ناموس و میهن خود را اقدم به تحصیل قرار داد. شهید زین الدین هنگامی که متولد شد مسؤولیت مادر او در تربیت و پرورش این فرزند، بیش از پیش شد و این معلم قرآن فرزندش را با آیه کتاب عشق پروراند، از کودکی، قرآن را یاد گرفت. در ۵ سالگی به دلیل فعالیت های مبارزاتی پدرش به همراه خانواده به خرم آباد مهاجرت نمود. از کودکی دارای نبوغ فکری بسیار بالا بود. در جوانی علاوه بر کار و تلاش در کنار پدرش در بیش تر فعالیت های فرهنگی - دینی شرکت می کرد.
فعالیت های سیاسی مهدی
فعالیت سیاسی او از زمانی آغاز شد که آیت الله مدنی به خرم آباد تبعید شد. مهدی به شدت جذب ایشان شد و در خدمت او بود و در آنجا شکل سیاست و مبارزه را آموخت. در همان سنین جوانی که به دبیرستان می رفت حزب رستاخیز تشکیل شد و در تمام خرم آباد دو جوان پیدا شدند که عضویت این حزب را نپذیرفتند. یکی از از این دو جوان آقا مهدی بود. بر این اساس آقامهدی از مدرسه اخراج شد. پس از مدتی به همراه خانواده به قم آمد و به واسطه فعالیت های سیاسی، پدرش روانه زندان شد. این در حالی بود که آقامهدی در دبیرستان امام صادق علیه السلام قم به تحصیل مشغول بود، پس از پایان تحصیلات و همزمان با تبعید پدرش به سقز، در کنکور شرکت نمود و در دانشگاه شیراز با رتبه چهارم قبول شد.
پس از پیروزی انقلاب وارد جهادسازندگی و سپس وارد سپاه شد. جنگ کردستان که شروع شد به همراه دوستان داوطلبانه به کردستان رفت و از اتوبوسی که آنان را برده بود، تنها شش نفرشان بازگشتند و بقیه دوستان به شهادت رسیدند. در آغاز طوفان ها و بحران های انقلاب در قم در سن ۲۰ سالگی مسؤول اطلاعات سپاه شد و با زکاوت و درایت فتنه خلق مسلمان را در شهر قم خاموش کرد.
ویژگی ها و سیره اخلاقی
قلب مؤمن، سرشار از آرامش است و دلهره هرگز در آن راه ندارد. زمانی که دشواری ها فرامی رسند و انسان در برابر سختی ها قرار می گیرد، این قلب روشن شده به نور ایمان است که به آسودگی و آرامش فرا می خواند. جنگ با تمام رعب و وحشتش، برای عده ای، تنها صحنه کوچکی از آزمایش خداوند بود تا مؤمنان را محک بزند.
شهید زین الدین، نمونه برجسته ای از این گونه انسان هاست. دشمن با همه توان مندی های خویش، در برابر قدرت ایمان چنین مردانی به زانو درآمده بود. ازاین رو، زین الدین با خیالی آسوده وارد منطقه دشمن می شد. آنجا را شناسایی می کرد و اطلاعات را به دست می آورد. میدان های مین، کانال ها، سیستم های هشدار دهنده، سلاح های پیشرفته و سنگرهای مستحکم دشمن، هیچ کدام کوچک ترین تشویشی در او ایجاد نمی کرد.
صلابت و آرامش او، همه را متعجب کرده بود. غرور، خطرناک ترین آفت در زندگی مردان موفق است. یاد خداوند، توجه به زیردستان و رعایت ادب و احترام برای اطرافیان، غرور را در دل خشک می کرد و انسان را تا قلّه های کمال بالا می برد. زین الدین، مردی خاکی و بی غرور بود. همیشه لباس بسیجی به تن داشت، پوتین هایش رنگ و رو رفته بودند و موهای سرش را مانند سربازان عادی می تراشید. متواضع بود. چیزی که محبت زین الدین را در دل ها جا می کرد، سادگی اش بود. دنبال تشریفات و در بند پست و مقام نبود. راحت بود و بی تکلّف. در جمع رزمندگان بود؛ با آنها غذا می خورد، درد دل هایشان را می شنید و از همه مهم تر، به آنان بسیار احترام می گذاشت. این بود که خواسته یا ناخواسته، همه را دنبال خود می کشید!
سبک زندگی شهدا نیاز به کنکاش و مطالعه و بازخوانی دارد. باید در سیره شهدا جستجو، مطالعه و تبلیغ شود تا نسل جوان بداند که شهدای ما برای احیاء اسلام و امنیت این میهن و آین مرز و بوم ساکت ننشسته و جان خود را فدا کردند. و چه الگوهای خوبی بودند.
روحش شاد و یادش گرامی باد