تهران- ایرنا- «فرزاد هاشمی» اقتصاددان معتقد است که نمی‌توان همه مشکلات اقتصادی را گردن دولت روحانی انداخت. دستگاه اجرایی مظلوم‌ترین بخش حاکمیت است که بیشترین فشار را تحمل می‌کند.

«محمدباقر قالیباف» رییس مجلس هفته گذشته با اشاره به انتخابات آمریکا اظهار داشته که شرایط و وضعیت کشور به جورجیا و میشیگان و آریزونا ارتباطی ندارد و نباید به مردم آدرس غلط داد زیرا مهم‌ترین ریشه‌ مشکلات کشور سوء مدیریت، استفاده نکردن از ظرفیت‌های عظیم داخلی، دست روی دست گذاشتن و ناهماهنگی میان نهادهای سیاستگذار و مجری است.

این سخنان باعث شد تا «محمدباقر نوبخت» رئیس سازمان برنامه و بودجه در نامه‌ای خطاب به قالیباف بنویسد که «مردم ایران به جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزت‌ملی طلب می کنند ... اداره دخل و خرج کشور با تقلیل درآمدهای ارزی از صد و چند میلیارد دلار به چند میلیارد دلار که فقط در ۷ ماهه اول سال جاری بیش از ۴۸ هزار میلیارد تومان خزانه با عدم تحقق درآمدها مواجه بود، از یک سو و پرداخت به موقع همه یارانه‌ها، حقوق‌ها، اجرای امتیازات ۵۰ درصدی فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری کارمندان، همسان‌سازی حقوق بازنشستگان لشگری، کشوری و تامین اجتماعی که کمترین خدمت به آن بزرگواران است».

پژوهشگر ایرنا در خصوص دلایل بروز مشکلات اقتصادی کشور با فرزاد هاشمی کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه به گفت و گو پرداخته است که شرح آن را در ادامه می‌خوانید؛

ایرنا: رئیس سازمان برنامه و بودجه در نامه به رئیس‌مجلس اشاره کرده‌ که «در هفت ماهه سال ۹۹ خزانه بیش از ۴۸ میلیارد تومان با عدم تحقق درآمدها مواجهه بوده است». وضعیت تامین منابع درآمدی دولت را چگونه می‌بینید؟

هاشمی: به طور کلی درآمدهای دولت در اقتصاد بخش عمومی شامل انواع و اقسام درآمدهایی هست که از طریق کانال های مختلفی مانند مالیات ها، عوارض، جرایمی که به افراد تعلق می گیرد و مهمترین آنها که درآمدهای نفتی است. در کشورهایی با اقتصاد آزاد معمولاً درآمدهای ناشی از محصولات کارخانه ای، از سوی بخش خصوصی صادر می شود اما در ایران ما علاوه بر درآمدهایی که بخش خصوصی به عنوان صادرات دارد، درآمدهایی تحت عنوان انفال و ثروت‌های خدادادی مانند نفت هم داریم که دولت به نمایندگی از مردم این درآمد را مدیریت می‌کند. همچنین در ایران و دیگر کشورهایی که تورم دارند درآمدهای خرید و فروش ارز هم به آن اضافه می شود؛ یعنی در حقیقت دولت از قِبل نوسان قیمت ارز درآمدهایی به دست می‌آورد که از سال های قبل وجود داشته و الان هم به نظر می‌آید که کم و بیش موجود است. در شرایط جدید درآمدهای ناشی از نوسانات بورس هم شبیه به نوسانات درآمدهای ارزی عملکرد دارد. اگرچه اقتصاددان ها این ۲ مورد آخر را قبول ندارند؛ یعنی معتقدند که چیزی جز اختلال در نظام بازار چیزی را به ارمغان نمی‌آورد و باعث تورم لجام گسیخته می‌شود چراکه مصرف کننده این درآمدها مجدداً خود دولت است و به شکل افزایش قیمت ها خودش را نشان می‌دهد.

ایرنا: با توجه به صحبت‌های آقای نوبخت در خصوص عدم تامین درآمدها در دولت روحانی، شما تبعات این وضعیت را چطور ارزیابی می‌کنید؟

هاشمی: در شرایط جدید و طی سه سال گذشته که ایران تحریم‌های شدید نفتی را پشت سر گذاشته و با توجه به اینکه چیزی حدود ۸۰ درصد صادرات نشات گرفته از درآمدهای نفتی بود الان این درآمد کاهش چشمگیری پیدا کرده است و به چیزی حدودی یک هشتم نسبت به سه سال پیش رسیده است. بنابراین در چنین شرایطی دولت «آچمز» شده چرا که انتظار چنین اتفاقی در اقتصاد نداشت. دولت ایران و دولت آمریکا با قواعد بین المللی به همراه پنج کشور دیگر اروپایی شاید قوی ترین و مهمترین قرارداد چند دهه گذشته را در دنیا امضا کردند که این قرارداد یعنی برجام از رسمیت بالای بین المللی بهره مند بود اما در انتقال قدرت از باراک اوباما به دونالد ترامپ، این قرارداد به صورت یک طرفه لغو شد. لذا اقتصاددان ها این موضوع را کاملاً متوجهند که یک قرارداد حقوقی به ناحق به دست دولت جمهوریخواه آمریکا یک طرفه نقض شد. به‌همین دلیل دولت با کسری فراوان بودجه مواجه شد که این وضع نزد دولت ایران و کشورهای دیگر پیش‌بینی شده نبود.

ایرنا: رئیس مجلس مسئولیت تمام مشکلات را متوجه دستگاه اجرایی کرده است. دولت چه کاری می‌توانست انجام دهد؟

هاشمی: در زمینه‌ای که برجام از سوی دولت امریکا لغو شد، دولت روحانی هیچ نقشی نداشته و هر دولت دیگری هم در ایران بود به نوعی شوکه می‌شد اما در خصوص اینکه چه کاری می تواند انجام دهد باید گفت که دولتی که امروز حاکم است برای یک دوره هفت، هشت ساله و طولانی مدت نسخه پیچی رقم نمی زند؛ یعنی جریان برجام از زمان قبل شروع شد، جریان تحریم ها از زمان های قبل تر شروع شد، جریان گروگان گیری و جنگ ایران عراق و بحث هایی که از گذشته وجود داشت مانند هسته ای، حقوق بشر و ... همه از دوره های خیلی قبل شروع شده است. بنابراین با توجه به چنین وضعیتی مشکلات اقتصادی کشور در گرو ۲ مساله است؛ یکی مسایل بین المللی که به دستگاه دیپلماسی ارتباط پیدا می کند و دیگری اینکه دستگاه دیپلماسی هم متاثر از یک سری دستورالعمل ها و سیاست هایی است که در داخل دولت طرح نشده بلکه در درون حاکمیت طرح شده است. لذا نمی توان تمام مشکلات اقتصادی را به گردن دولت انداخت و از آن بهره برداری سیاسی از آن کرد.

به اعتقاد من آنچه که در اقتصاد ایران رخ داده است ملغمه ای از سیاست گذاری مجلس، قوه قضاییه و اجرای آن توسط دولت است؛ یعنی در حقیقت دولت مظلوم‌ترین بخشی است که بیشترین ضربه را تحمل می کند زیرا مجری سیاست هایی است که در دستگاه ها و حاکمیت کلی نظام جمهوری اسلامی تعیین شده و به شکل نهایی باید اجرا کند و این امر الزاماً مربوط به دولت روحانی هم نیست و در دیگر دولت های هم همینگونه بوده است اما دولت در جایی می تواند اثرگذار باشد که در داخل حاکمیت به این نتیجه رسیده شود که می توان با سرمایه های داخلی کارهای را پیش برد و این اتفاق باید از یک دولت شروع شود.

ایرنا: صحبت آقای قالیباف را در مورد اینکه شرایط و وضعیت کشور به جورجیا، میشیگان و آریزونا ارتباطی ندارد تا چه اندازه صحیح می دانید؟ 

هاشمی: به دلیل اینکه طی ۴۰ سال گذشته اقدامات کافی برای بهبود رفاه عمومی انجام نشده، به نظر بنده رفاه به عنوان هدف گذاری انتخاب نشد و ما استراتژی کلان نگر توسعه به سمت رفاه نداریم. یکی از مهمترین دلایل انقلاب اسلامی توزیع ناعادلانه درآمد بود که کمیته امام خمینی(ره) تشکیل شد تا برای یک میلیون نفر فقیر از میان ۳۶ میلیون جمعیت، توزیع درآمد انجام دهد. امروز اولویت های رفاه که آن زمان وجود داشته وجود ندارد که نشانه آن هم از سخنان محمود احمدی نژاد در دولت قبلی قابل مشاهده است. او در سخنرانی رسمی خود اعلام کرد که هفت دهک جمعیت زیر خط فقرند که این آمار به وضوح نشان می دهد چند درصد جمعیت امروز زیر خط فقر هستند. بنابراین نمی توان همه مشکلات اقتصادی را گردن دولت روحانی انداخت. به اعتقاد من دولت ۲۰ تا ۲۵ درصد قدرت مانور دارد چراکه به شدت از طرف نهادهای قانونی و قوای دیگر به نوعی محاصره شده و درجه آزادی مسئولان اجرایی کم شده است.

در مورد اینکه ما نباید چشم انتظار نتایج انتخابات آریزونا و جورجیا باشیم، بله ما هم می‌دانیم اما چه بخواهیم و چه نخواهیم این موضوع اثرگذار است؛ یعنی درپاسخ آقای قالیباف عرض می‌کنم که مگر طی این مدت که خود شما به ریاست مجلس رسیدید از همان دوره نوسانات چند میلیونی سکه در یک روز تجربه نمی شد؟ پس چه شد که این اتفاق افتاد؟ آیا اتفاق نادری در اقتصاد ایران افتاد که باعث افزایش درآمدها شد؟ نه هیچ اتفاق واقعی در اقتصاد ما نیافتاده بلکه تنها دولت جمهوری خواه آمریکا جای خود را به دولت دموکرات می‌دهد. لذا قالیباف آرزویش این است که اینگونه نباشد و آرزوی من هم همین است اما اتفاقی اینگونه افتاده و تاثیر دارد. بنابراین هیچ‌گونه نمی‌توان منکر این موضوع شد که انتخابات امریکا در ایران اثر نداشته است.

ایرنا: آقای نوبخت اشاره کرده که «دولت هزینه‌هایی مانند یارانه، حقوق ها، همسان سازی حقوق بازنشستگان و ...» را کاملا پرداخت کرده است. با توجه به چنین وضعی آیا باز هم می توان به دولت خرده گرفت؟

هاشمی: موفقیت دولت در هزینه ها جزو همان ۲۰ الی ۲۵ درصدی است که به آن اشاره کردم. ایران یک پیمانه ای به نام درآمدهای دولت دارد و با توجه به تحریم ها من فکر می کنم که منظور نوبخت این بوده که وقتی که ما تحریم داریم و توانستیم کشور را تا حدودی اداره کنیم اما ته آن پیمانه آنقدر درآمد باقی نمانده است. پس اینجا باید حق را تا حدی به دولت داد و ما موقعی می توانیم مدعی شویم که پول وجود داشته باشد و مجلس عنوان کند که این پولی که وجود داشته چرا هزینه نشده است اما وقتی که پولی در صندوق نیست و کم است طبیعتاً این سوال خیلی قانونی نمی‌تواند باشد.

ایرنا: رئیس سازمان برنامه در نامه خود به رئیس مجلس گفته «مردم ایران به جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزت‌ملی طلب می‌کنند». به نظر شما این حرف تا چه حد صحیح است و چرا؟

هاشمی: ایران باید در دیپلماسی قوی باشد که این دیپلماسی هم نمی‌تواند تنها مختص محمدجواد ظریف دانست چون ظریف تلاش خودش را کرده است. پس ایران باید در کلیت قضیه به گونه ای برخورد کند که متاثر از سیاست های خارجی و سیاست بازی های خارجی نشود. پس نوبخت درست می گوید که مردم خواهان رفع تحریم ها هستند زیرا ما اینقدر ناکارآمدی‌های داخلی را گردن دیگران انداخته ایم که مردم هم برایشان این تصور به وجود آمده که اگر بخواهد همه چیز عالی شود حتماً می بایست تحریم ها رفع شود که البته بی تاثیر نیست اما بسیاری از کشورها هستند که خیلی وابستگی به اقتصاد یک کشوری مانند آمریکا ندارند. بنابراین به ذات نباید اینگونه باشد که ما اینقدر متاثر از کشورهای دیگر باشیم که مردم اینگونه درخواستی داشته باشند اما چون اثرگذار است، این اتفاق افتاده است.

ایرنا: با توجه به این مسایل و اتفاقاتی که با آنها اشاره کردید، شما چه راهکارهایی برای برون رفت از این وضعیت پیشنهاد می کنید؟

هاشمی: راهکار نخست اینکه به نظر من، ایران باید مسایل بین المللی را به سرانجام برساند؛ یعنی با معادلاتی که داریم مسایل بین المللی را تمام کنیم. اینکه چگونه باید انجام شود سیاستمداران باید نظر دهند. مذاکرات باید در یک نقطه ای تمام شود و اگر بخشی از مذاکرات باقی بماند مطمئن باشید در دوره ریاست جمهوری بعدی و در چند ماه بعد ما با نوسانات شدیدتری مواجه خواهیم شد که البته این نوسانات از سال های ۶۷ و ۶۸ خورشیدی بوده که اعلام می شد ما در دوره نه جنگ و نه صلح هستیم و این نوسانات وجود داشت. در صورتی که ما باید خسارت کلانی از دولت عراق می گرفتیم که هیچ وقت این امر تحقق پیدا نکرد. پس در چنین فضایی اقتصاد سامان پیدا نمی کند. ما در جریان برجام موضوع را بستیم اما با یک بدقولی مواجه شدیم. نتیجه اینکه مساله باید حل شود که این اتفاق اینگونه می افتد که در یک مجموعه پیوسته نظام به نتایجی برسند تا این اتفاق عملی شود.

راهکار دوم اینکه باید به شرایط و توانمندی های داخلی توجه داشته باشیم در داخل ایران استعدادها، توانمندی ها و نیروی تحصیل کرده خوبی وجود دارد که باید به خوبی از اینها استفاده شود که اگر همه این مسایل به خوبی پیش برود ایران در کمتر از ۱۰ سال تمام عقب ماندگی ها را جبران می کند چرا که همه نیروهای داخلی خوبی دارد و هم ماده ای به عنوان نفت بسیار تاثیرگذار است.