روزنامه آرمان سوم آذر یادداشتی به قلم مرتضی محمودی تحلیلگر و کارشناس روابط بینالملل منتشر کرد و نوشت: پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا این موضوع را در کشور مطرح ساخته که فضای تنش و منازعه میان ایران و آمریکا که در دوران چهارساله سیاستورزی ترامپ به منتهیالیه خود رسیده بود؛ به سمت تنشزدایی حرکت خواهد کرد. حامیان این دیدگاه بر این باورند که بایدن بهعنوان معاون باراک اوباما که توافق بینالمللی برجام حاصل آن دوران است؛ نگاهش به موضوعات بینالمللی و ایران فراتر از تحریم و تهدید صرف است یعنی دنبال این نیست که اهدافش را انحصارا با ابزار تحریم پیش ببرد.
حال نکته اینجاست که این رویه رفتاری بایدن چه میزان میتواند تضمینکننده منافع کشورمان باشد. در این خصوص ذکر نکاتی ضروری است. اول اینکه تحریمها در دایره اختیارات ریاستجمهوری آمریکاست و اساسا موضوعی ریشهای و پایهای در سیاست خارجی آمریکاست. بسیاری از تحریمها مصوبه کنگره آمریکاست و در دایره اختیارات کاخ سفید نیست. از سوی دیگر تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا علیه ایران محدود به حوزه تحریمهای برجامی است. تحریمهای آمریکا شمول گستردهتری از موضوع فروش نفت و اینها را دربرمیگیرد. یکی از همین تحریمها باعث شده که صنعت نفت و گاز کشورمان محروم از سرمایهگذاریهای بینالمللی شود، قانون موسوم به داماتو است. جالب اینجاست که این تحریم در زمان دموکراتها و دوره ریاستجمهوری بیل کلینتون تصویب شد.
طبق این تحریم دو کشور ایران و لیبی تحریم شده و شرکتهای بینالمللی حق سرمایهگذاری بیش از ۴۰میلیون دلار را در این سه کشور ندارند. البته لیبی در سال ۲۰۰۶ از موضوع تحریمهای این قانون خارج شد و برای همین داماتو به قانون تحریم ایران تغییر شکل و محتوا یافت. به موجب قانون تحریم ایران هرگونه سرمایهگذاری بیش از ۴۰میلیون دلار در سال برای توسعه بخش نفت وگاز در ایران توسط هر شرکتی در دنیا ممنوع است طبیعی است که صنعت بزرگ نفت و گاز ایران نیاز به حجم سرمایهگذاری وسیعتری دارد که همین قانون تحریم ایران مانع از حضور شرکتهای بینالمللی با سرمایهگذاری بالا در مهمترین بخش صنعتی ایران میشود... د.
نگرانی دیگری که اتفاقا امروز وجود دارد مساله چندجانبهگرایی بایدن است که برخلاف ترامپ که یکجانبهگرایی را در روابط بینالملل در پیش گرفته بود؛ بایدن به عنوان شخصیت حقوقی دنبال تحقق سیاستهای آمریکا با استفاده از مکانیسم چندجانبهگرایی است. برای همین این احتمال اکنون مطرح است که بایدن بار دیگر بتواند نظر کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه را به سمت سیاست موضوع ایران جلب کند. در واقع همان اتفاقی که در دور دوم اوباما نسبت به ایران اتفاق افتاد، بیم آن میرود که این رویه بار دیگر با حضور بایدن دموکرات اعمال شود.
لازم میدانم این موضوع را مطرح کنم که در کشور باید بیش از هر دوره تاریخی دیگر به وحدت و همدلی برای عبور از طیفی از چالشها نیاز داریم. افتراق و جدایی در شرایط کنونی مساوی با از دست رفتن منابع کشور و هدررفت انرژیهاست. اتفاقا با اجماع و همافزایی ظرفیتها بهتر میتوانیم از دنیای بیرون امتیاز بگیریم و برای همین ضروری است با ترسیم استراتژی درست و هدفمند بر پایه مردم و منافع کشور، اهداف بینالمللی را پیگیری کنیم.