سعید لیلاز روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا درباره سخنان چندی پیش رییس مجلس مبنی بر اینکه ریشه مشکلات کشور را نه در خارج بلکه باید در باب همایون (وزارت اقتصاد)، بهارستان (مجلس) و پاستور (دولت) جست و جو کرد، اظهار کرد: ممکن است گفته او حرف حق و مراد از آن نادرست باشد. شخصاً معتقدم ریشه اصلی همه مشکلات و مسائل، داخلی است ولی اینکه بگوییم تحولات بینالمللی یا سایر موضوعات روی ایران اثر نمیگذارد، حرف نادرستی است. در عین حال اینکه همه مشکلات ما ناشی از آمریکا است را قبول ندارم.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی افزود: آمریکا توان اثرگذاری روی مناسبات داخلی ایران را دارد ولی این اثرگذاری تعیینکننده نیست و به تنهایی نمیتواند سمت و سوی اوضاع کشور را تغییر دهد و دیگر اینکه این اثر اولیه نیست و پیامد تحولات دیگر است.
حمله به دولت روحانی فضیلت نیست
لیلاز افزود: رییس مجلس این اظهارات را در فضای سیاسی موجود مطرح میکند ما هم روش مدیریت و سوابق او را میشناسیم و میدانیم این صحبت را از چه منظری بیان میکند.
این اقتصاددان، حمله به دولت روحانی را در شرایط کنونی فضیلت ندانست و گفت: آقای روحانی و دولت او چون دولتهای گذشته نقاط مثبت و منفی دارد اما معتقدم در شرایط کنونی باید از دولت و نظام حمایت کنیم. ممکن است الان در صحنه بینالملل و حتی در خانواده بپرسند چرا به تازگی به راست گرایش پیدا کرده ام، در حالیکه اینطور نیست مواضع من در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی و داخلی چون گذشته فرقی نکرده است.
لیلاز تصریح کرد: به اعتقاد من راهحل مشکلات ایران را باید در رای مردم جست و جو کرد. اتفاقاً اظهارات رییس مجلس بر مبنای راهحل مسائل اقتصادی در داخل، به این معناست که بدون طبقه متوسط حل مشکلات اقتصادی کشور امکان پذیر نیست. اینکه او رای مردم را به شکل گزینشی قبول دارد اما راهحل مسائل را در داخل جست و جو می کند نادرست است. بخشی از مسائل این است که اگر مصالح و منافع طبقه متوسط در نظر گرفته نشود کاری پیش نمیرود. اکنون درآمد نفتی نداریم و در آینده هم نخواهیم داشت با این شرایط دیگر نمیتوان بدون توجه به طبقه متوسط کارها را پیش برد.
وی یادآور شد: معتقدم برای ثبات در کشور به طبقات پایین و متوسط و برای پیشرفت به طبقات متوسط و بالای جامعه نیاز داریم. بنابراین طبقه متوسط در هر دو بخش نقش مهمی ایفا میکند. باید سخن رییس مجلس را بر مبنای یک نظام فکری منسجم بیان کنیم نه اینکه بخشی از صحبت او را قبول کنیم.
لیلاز تاکید کرد: معتقدم که الان زمان ایستادگی جمهوری اسلامی و دولت برابر آمریکا است که بخشی از آن مرتبط با حمایت و حفاظت از طبقات متوسط و محروم جامعه و بخشی هم حمایت از دولت است. ما اکنون باید بیقید و شرط در نبرد با آمریکا از نظام حمایت کنیم اما نباید تضادها و مشکلات را فراموش کرده یا با آن کنار بیاییم.
وی رویکرد مجلس در قبال دولت را احتمالاً انتخاباتی عنوان کرد و گفت: در این موضوع اشکالی نمیبینم. من از اینکه طبقات فرودست جامعه مورد حمایت قرار بگیرند، به شدت دفاع میکنم. نرخ تورم از ابتدای سال ۹۷ و سطح عمومی قیمتها تاکنون حدود ۱۶۰ تا ۱۷۰ درصد افزایش پیدا کرده که این عدد بسیار سنگین در تاریخ ایران کمسابقه است در این چارچوب طبقات پایین حتماً باید مورد حمایت قرار گیرند. ولی این مساله با دعوای سیاسی و طرح یارانهای احتمالاً تورمزای مجلس حل نمیشود.
این فعال سیاسی افزود: ایراد قانونی شورای نگهبان هم به منابع مالی این طرح سرانجام برطرف شد. گرچه خود من هم این طرح را ۲ سال و نیم پیش و قبل از تولد مجلس یازدهم به دولت ارائه کردم و پیشنهاد روشن شدن منابع این طرح را دادم.
لیلاز در ادامه خواستار خویشتنداری مجلس و همراهی با دولت در این دوره سخت انتقالی شد و افزود: مجلس باید نگرانیهای خود را به دولت منتقل کرده و به یک طرح مشترک برسند. روحانی قطعاً نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نخواهد بود. بنابراین دعوا با او بر سر مسائل سیاسی نیست چرا که دولت روحانی تا آن زمان به پایان میرسد.
وی ادامه داد: کاملاً مشخص است که نمیتوانیم واقعیت سیاسی چون مجلس یازدهم را نادیده بگیریم ولی تجربه نشان داده آن چیزی که همواره نصیب ملت میشود از دعوای میان جناحها است.بنابراین این دعواها از نظر من مذموم نیست و در جهان هم همینگونه است. موضوع نگرانکننده این است که مصالح کشور به دلیل منافع جناحی زیرپا گذاشته شود. گاهی به نظر میرسد مجلس یازدهم از این محدوده خارج میشود و وارد خط قرمزی میشود که برای آینده ایران نگرانکننده است.
لیلاز با اشاره به سخنان رییس مجلس درباره ریشه داخلی مسائل، بخش مهمی از مشکلات فعلی را محصول پوپولیسم ۱۵ تا ۲۰ سال اخیر دانست و گفت: در این سالها ۲ تا ۳ یادداشت سیاسی در مطبوعات نوشتم و در آن مطرح کردم که این طرحهای پوپولیستی که تصویب میکنید در آینده ما را گرفتار خواهد کرد و الان هم میبینیم که گرفتار شدهایم. طرحهایی چون صندوقهای بازنشستگی، سن بازنشستگی، مسائل مربوط به بازنشستهها و دستمزدها نمونه این طرح هاست.
این اقتصاددان افزود: «ما دائماً و بدون توجه به اینکه ماشین تولید ثروت، چقدر ثروت تولید میکند، روی توزیع ثروت فشار میآوریم.» در ۱۵ سال گذشته میانگین پسانداز ناخالص داخلی به کل تولید ناخالص داخلی ایران از حدود ۳۵- ۴۰ درصد به کمتر از ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده یعنی ماشین تولید ثروت ایران در حال مردن است. در برخی از سالها از جمله سال گذشته و امسال نرخ مقدار استهلاک سرمایه و قیمت ثابت از مقدار تشکیل سرمایه بیشتر شده و یقین دارم که ثروت ملی ایران به طور سرانه روند کاهشی داشته است و باید برای این مسائل چارهای بیندیشیم.
روی معیشت تودههای فقیر تمرکز کنیم
لیلاز یادآور شد: معتقدم که در شرایط کنونی باید روی معیشت تودههای فقیر تمرکز کنیم و پیشنهادم این است که این اقدام باید با هماهنگی دولت و با در نظر گرفتن منابع دولت صورت گیرد. سازمان برنامه فقط محمد باقر نوبخت نیست. این سازمان یک نظام فکری و یک سازمان کارشناسی نیرومند با دهها کارشناس زبده است که با مجلس تعامل میکنند. اینکه ما از حالا برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ عجله کنیم زیان آن را حتماً سالها و دهههای آینده خواهیم دید.
وی درباره سود یا زیان طبقات اجتماعی از تحریمها، گفت: روشن است که کاسبان تحریم و همه کسانی که میان بازار خرید ایران با بازار فروش خارج قرار میگیرند و منجر به افزایش شدید قیمت میشوند اعم از افراد داخل و خارج، همه موافق تحریم هستند. تصور میکنم هیچ کشوری در دنیا خواستار لغو صد درصدی تحریم ایران نیست چرا که همه این کشورها به نحوی از این تحریم منتفع میشوند. حدس من این است به طور میانگین ماهانه ۱۰ میلیارد دلار تا قبل از سقوط قیمت نفت خام در اسفندماه گذشته از دست میدادیم و شاید تا الان ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار بهدلیل تحریمها از دست دادهایم و باید پرسید که این مبالغ به جیب چه کسانی رفته است.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: به اعتقاد من رفع تحریمها ماموریت فوقالعاده و مهمی است که حتماً باید انجام شود. اما در وهله نخست به دلیل همین مساله مخالف وادادگی برابر آمریکا هستم و موضع من کاملاً روشن است. به اعتقاد من روی کار آمدن هر شخصی در آمریکا بهلحاظ استراتژیک برای ما تفاوتی نمیکند. البته حتماً در روی کار آمدن جو بایدن یا دونالد ترامپ تفاوت وجود دارد. وقتی ما به اثر پروانهای در عالم خلقت معتقدیم و میگوییم تکان خوردن بال یک پروانه در آمریکا ممکن است در چین توفان ایجاد کند چگونه ممکن است بایدن و ترامپ برای ایران تفاوتی نداشته باشند؟
لیلاز ادامه داد: همانطور که گفتم تنها و یگانه کشور جهان که مناسبات داخلی آن روی مسائل کشورها اثر میگذارد آمریکا است چرا که ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی ( GDP) جهان را دارا است و نمیتوان این را نادیده گرفت. در مصاحبهای تصویری که با یکی از رسانهها انجام دادم گفتم که از موضع جمهوری اسلامی و آقای روحانی دفاع و تکرار میکنم هر گامی که دولت آمریکا در جهت کاهش فشار بر ایران بردارد ایران هم باید متناسب با آن گام بردارد.
وی تاکید کرد: نباید دچار وادادگی به غرب شویم و بیش از امتیازی که میگیریم به آنها امتیاز بدهیم چرا که همه این روابط بستگی به قدرت داخلی ما دارد و باید بتوانیم مسائل اقتصادی خود را حل کنیم. همین کشمکش مجلس با دولت روی قدرت چانهزنی ایران با آمریکا اثر منفی میگذارد و حمایتی که رهبر انقلاب اسلامی از آقای روحانی یا شخص آقای ظریف انجام میدهند روی قدرت چانهزنی ایران اثر مثبت میگذارد. این مسائل کاملاً روشن است و آنها متوجه میشوند یکصدا از ایران بیرون میآید.
مناسبات ایران و آمریکا ماهیت ژئوپولتیک دارد
لیلاز خاطرنشان کرد: بازگشت آمریکا به برجام موجب واکنش متناسب ایران میشود و این موضوع بر اقتصاد ایران اثرگذار خواهد بود. دوباره هشدار میدهم که این حلال همه مسائل ایران نخواهد بود. نخست اینکه مناسبات ایران و آمریکا ماهیتی ژئوپولتیکی دارد و با این دولت و آن دولت حل شدنی نیست چون مسائل ما با آمریکا از ۵-۶ سال پیش از انقلاب رو به بحرانی شدن رفت. از زمانی که ایران روند قدرتمند شدن خود را آغاز کرد، منافعاش با آمریکا در برخیها موضوعات تضاد و برخورد پیدا کرد که مهمترین این تضادها در خلیجفارس و سپس در خاورمیانه عربی است.
برجام سند حقانیت دولت روحانی است
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ادامه داد: این موضوع مشکلات داخلی ایران را حل نمیکند. میزان درآمد نفتی ما در سال ۱۳۹۶ و در اوج برجام، معادل بدترین سال تحریمها بود چرا که قیمت جهانی نفت خام کاهش پیدا کرده و این موضوع بسیار مهمی است. برجام سند حقانیت دولت روحانی است. اینکه میگویند برجام فایدهای نداشت و به این دلیل است که سقوط قیمت جهانی نفت خام همه آثار مثبت برجام را از بین برد. من این مساله را فقط از جنبه اقتصادی آن مطرح میکنم و اگر برجام نبود وضعیت از این هم بدتر میشد. پس اینکه تصور کنیم مصالحه ایران و آمریکا مسائل ژئوپلیتیک ما را حل میکند، اشتباه است.
لیلاز افزود: مساله بزرگ ما این است که نمیتوانیم به نفت تکیه کنیم چون اگر تحریمها برداشته شود با سقوط قیمت جهانی نفت مواجه هستیم. در یکی از استراتژیکترین پژوهشهایی که انجام دادم که شاید زمانی به چاپ برسد، عنوان کردم که اگر ایران بخواهد تجربه درآمد نفتی سال ۹۰ با فقط ۳ تا ۳.۵ درصد رشد اقتصادی را تکرار کند، قیمت نفت باید به بشکهای ۲۵۰ تا ۳۰۰ دلار و صادرات نفتی ایران باید ۲.۵ تا سه میلیون بشکه در روز برسد که این غیرممکن است. بنابراین روندی که ما در سه سال اخیر تحت تحریم داشتیم تغییر شگرفی نخواهد داشت البته اگر تحریمها برداشته شود و آثار روانی آن فرو بریزد قیمتها کاهش مییابد.
این فعال اصلاح طلب عنوان کرد: چه کسی گفته نرخ واقعی دلار ۳۲ هزار تومان است؟ البته محاسبه قیمت واقعی دلار بسیار مشکل است ولی به اعتقاد من در شرایط فعلی نرخ دلار حدود ۱۸ تا ۲۲ هزار تومان است که البته به رشد نقدینگی هم بستگی دارد. ما از یک طرف تقاضا و طرف دیگر عرضه را داریم. از طرف تقاضا که رشد نقدینگی است روزانه ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان پول به جامعه میآید. البته بانک مرکزی را سرزنش نمیکنم چون مقابل شیوع کووید ۱۹ پیشنهادم این بود که سیاست انبساطی پولی داشته باشیم که همه دنیا هم این کار را میکنند و خودمان را نمیتوانیم سرزنش کنیم.
عملکرد اقتصادی جمهوری اسلامی با وجود فشارها قابل قبول است
لیلاز اضافه کرد: میدانید که کسری بودجه دولت عربستان ۱۵ درصد تولید ناخالص این کشور در سال ۲۰۲۰ است اگر الان کشور ما با این میزان کسری بودجه مواجه بود، آقای همتی را دار میزدند. کسری بودجه ما احتمالاً به ۵ درصد هم نمیرسد و یک سوم عربستان هستیم. جمهوری اسلامی به لحاظ عملکرد اقتصادی با وجود این همه فشار نمره قابل قبولی میگیرد ولی همانطور که میبینید مسائل از داخل است. روحانی هر پنجشنبه طرحهایی را افتتاح میکند او بارها این جمله را تکرار میکند که از دوره مغول تا الان چنان فشار بیرونی شدیدی را بر ایران ندیدهام.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: ما در ابتدای سال ۹۸، یک و نیم تا ۲ درصد GDP یعنی حدود ۳۵ تا ۴۰ هزار میلیارد تومان را به دلیل سیل از دست دادیم. آخر سال ۹۸ هم یک و نیم تا ۲ درصد GDP را به دلیل کرونا از دست دادیم و با همه فشاری که تحریمها در سال ۹۸ در کشور وارد کرد، باز هم این اقتصاد زنده است و نفس میکشد. از اردیبهشت امسال رشد اقتصادی در کشاورزی، خودروسازی، فولادسازی مثبت شده است. البته در بخش خدمات تحت فشار شدید هستیم به این دلیل که ۱۷ درصد اقتصاد ایران رستورانداری، بازرگانی، خردهفروشی و مغازهدارانی است که همه تعطیل هستند.
وی ادامه داد: البته ۱۷ درصد در اقتصاد ایران عدد بسیار بالایی است ولی اگر ما اثر این ۱۷ درصد را برداریم از اول اسفند این آمار نسبت به سال گذشته مثبت خواهد شد. رشد اقتصادی همواره نسبت به دوره مشابه محاسبه میشود «اگر بخواهید ناسزا بگویید به بازه این فرمول ناسزا بگویید. من گناهی ندارم و فقط سعی میکنم همه حقیقت را برای شما بازگو کنم.»
لیلاز در پاسخ به این پرسش که چرا این رشد اقتصادی برای مردم ملموس نیست، گفت: این مساله حتماً برای مردم ملموس است. دولت ترامپ در دسامبر ۲۰۱۷ که از برجام خارج شد روی زلزله، سیل و کرونا حساب نکرده بود. بر این باور بود و حتی جان بولتون هم اعلام کرده بود بعد از ۳۳ ماه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را نخواهیم دید. از آنجایی که تضاد اصلی من با آمریکا است به آنها میگویم ما باید تا سالها پیروزی انقلاب را جشن بگیریم. مشکل، فرق و ایراد من با دیگر دوستانم در این است که تضادهای خود را اصلی و فرعی میکنم و تضاد اصلی من الان آمریکا است. معتقدم که اگر بخواهیم در ایران دموکراسی برقرار کنیم باید بتوانیم در داخل با یکدیگر تعامل کنیم «رادیکالیسم آمریکا، فضای داخلی ایران را رادیکالیزه میکند که این کار را هم انجام داد.»
این کارشناس اقتصاد افزود: «اگر میخواهید به رادیکالیسم موجود در ایران ناسزا بگویید ابتدا باید این ناسزا را به آمریکا بگویید.» آنها اعلام کردند که ما در این ۳۳ ماه فشاری بر ایران وارد خواهیم کرد که ایران دو راه بیشتر نخواهد داشت یا فرو میپاشد یا تسلیم میشود و دیدیم که نه از هم پاشید و نه تسلیم شد. وقتی آنها به این یقین رسیدند که جمهوری اسلامی نه از هم میپاشد و نه تسلیم میشود سردار سلیمانی را ترور کردند.
لیلاز خاطرنشان کرد: این یک حرف ژئوپولتیک است. آنها نگران این بودند که با فرا رسیدن اکتبر ۲۰۲۰ تحریمهای تسلیحاتی ایران لغو شود اما «جمهوری اسلامی نه عصبانی و نه تسلیم شد چرا که اگر عصبانی میشد روابط عمومی جهان را از دست میداد و این کار را با خردمندی و خویشتنداری شگفتآوری انجام داد.»
وی خاطرنشان کرد: یک روز ملکه انگلیس در سفری که به استرالیا داشت به دلیل طولانی بودن مسیر، چند ساعتی در فرودگاه مهرآباد توقف کرد. آن زمان انگلیس سلسله پهلوی را به حساب نمیآورد چون آنها را بچه پاسبان میدانستند. پهلوی دوم به سرعت برای دستبوس ملکه نزد او رفت. ملکه انگلیس در این کشور کارهای نیست و حتی در ساختار سیاسی حق رای دادن هم ندارد و فقط به عنوان یک سمبل مطرح است. پهلوی دوم از ملکه انگلیس خواست که امنیت استرالیا تا شاخ آفریقا را او بسپارد. پهلوی دوم نمیدانست ملکه در این کشور کارهای نیست و دیگر اینکه تامین امنیت استرالیا تا شاخ آفریقا به چه درد تو میخورد؟ و به قول شیخ اجل سعدی «تو بر اوج فلک چه دانی چیست که ندانی در سرای تو کیست» چگونه کاری که در شاخ آفریقا میخواهی انجام دهی را اینجا انجام نمیدهی؟
این فعال سیاسی افزود: بنابراین آنها سردار سلیمانی را به شهادت رساندند تا جمهوری اسلامی از طریق جنگ و یا از طریق تسلیم به پای میز مذاکره بکشانند. من همان شب در سر مقاله روزنامه اعتماد نوشتم و پیشنهاد نه جنگ و نه مذاکره را مطرح کردم.
قهرمان مقاومت مقابل آمریکا، اقتصاد و ملت ایران است / برجام مصالحه شرافتمندانهای بود
لیلاز تاکید کرد: «مقاومت ما جواب داده است و قهرمان این مقاومت هم اقتصاد ایران و قهرمانتر از اقتصاد، ملت ایران بودند.» من از گفتن این جمله اشکم سرازیر میشود! نرخ تورم فقط از اول تیرماه امسال تا آخر آبان حدود ۲۵ درصد بوده است. گفتن این جمله مرا بسیار ناراحت میکند ولی در همین دولت روحانی در دو سال پیاپی مجموع نرخ تورم به ۲۰ درصد نرسید ولی این پنج ماه بیش از همه آن دو سال بوده است. ملت ایران فشار وحشتناکی را تحمل کرد و البته ثمرات آن را هم میبیند.
این فعال سیاسی تاکید کرد: هیچ مصالحه شرافتمندانهای را رد نمیکنم و برجام را یک مصالحه شرافتمندانه میدانم. اتفاقاً به این دلیل که آمریکا از آن خارج شد. معتقدم که ما باید این کف را نگه داریم. همه اقداماتی که آقای روحانی و دکتر ظریف در قبال برجام انجام دادند صد در صد مورد تایید ما است. «برجام یک مصالحه شرافتمندانه بر مبنای همه زوری بود که ما داشتیم.» مذاکره کنندگان در همه جای دنیا چیزی جز عقبه خود نیستند. اگر این عقبه منسجم باشد آنها هم منسجم هستند، اگر این عقبه در اقتصاد نیرومند باشد آنها هم نیرومند هستند، اگر این عقبه تحمل کند یا متشتت باشد آنها هم تحمل میکنند یا متشتت میشوند. روحانی و ظریف بر مبنای انسجام داخلی و اقتصاد نیرومند توانستند به مصالحه برسند.
لیلاز یادآور شد: مسائل ایران به هیچ عنوان یک شبه پدید نیامده تا یک شبه هم از میان برداشته شود. جهان پساتحریم و پساکرونا متفاوت خواهد بود و ما باید این مسائل را شرافتمندانه و صادقانه به ملت بگوییم که تصور نکنند با آمدن جو بایدن یک شبه همه مسائل ایران حل میشود چرا که دیگر نفت ۱۲۰ دلاری در کار نیست و اگر هم باشد ایران مدت سه سال از بازارهای نفت خارج بوده است. الان در جهان ۶ تا ۷ میلیون بشکه مازاد عرضه داریم و جهان هیچگاه با چنین مازاد عرضهای روبرو نبوده است. بازگشت ایران به بازارهای نفتی جهان فوقالعاده دشوار خواهد بود ضمن اینکه در این بازار باید نفت را ۳۵ تا ۳۶ دلار هم بفروشد و قیمت آن حتماً کاهش خواهد یافت.
وی گفت: چشمانداز کووید ۱۹ هم مشخص نیست و آنطور که گفته میشود اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۱ بازسازی خود را آغاز میکند. بنابراین اینطور نیست که دوباره درآمدهای ارزی ایران یک شبه ۴۰-۵۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کند. ما از حدود ۶۰۰-۷۰۰ هزار بشکهای که الان داریم شروع میکنیم و به تدریج آن را به ۱.۵ میلیون بشکه میرسانیم. ممکن است تا سال ۲۰۲۱ بتوانیم این میزان را به حداکثر ۱.۵ – ۲ میلیون بشکه و آن هم روزی ۷۰ میلیون دلار با قیمت فعلی برسانیم که در سال حدود ۲۰ میلیارد دلار است. ما باید رشد نقدینگی و مسائل مختلف خود را سر و سامان دهیم.
اقتصاد رانتی پایان یافت
لیلاز در پاسخ به پرسشی درباره فاصله گرفتن دولت از درآمدهای نفتی و رانتی نیز یادآور شد: اقتصاد رانتی در دولت ایران پایان یافت و این یکی از خوشبختیهای من است. با افتخار بیان میکنم که نفت دیگر قادر به متلاطم کردن اقتصاد و ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران نخواهد بود.چهار رکن ایجاد تلاطم در ساختارهای اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی ایران نفت، مهاجرت، رشد جمعیت و مسائل بینالمللی بود. نفت فرو مرده است و با چشماندازی که من دارم دیگر نمیتواند تلاطم جدی ایجاد کند.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره اظهارات یکی از اصولگرایان در مورد اینکه مذاکره با آمریکا با تغییر دولت امکانپذیر است، تاکید کرد: تمایل اصولگرایان به مذاکره با آمریکا است و نشاندهنده این است که آنها، غربگراتر از اصلاحطلبان هستند. نظر اصولگرایان این است که خودشان با آمریکاییها صحبت کنند. خوشبختی این است که سیاست خارجی ایران اساساً تحت نظارت رهبری است و یک مدیریت واحد به ما این امید را میدهد که ما بیش از اندازه به غرب وا ندهیم. در برجام هم همین اتفاق افتاد و من هیچ وادادگی در برجام ندیدم.
وی یادآور شد: آن زمان هم از برجام دفاع کردم و همواره عنوان میکردم نباید درباره پیامدهای برجام اغراق کنیم. ولی الان آقایان میگویند که باید اینقدر این دست و آن دست کنیم تا خودمان با آمریکا مذاکره کنیم و حیف است که آقای روحانی و اصلاحطلبان از آن بهره ببرند. این همان سیاستی است که جناح راست از قدیم در ایران داشته است. من آنها را جناح راست میدانم و شما آنها را اصولگرا خطاب میکنید ولی من کسی را اصولگرا میدانم که به خاطر افکار و صحبتهایش هزینه بدهد. اینکه در شبکههای اجتماعی به من ناسزا میگویند بخشی از هزینه اصولگرایی خودم میدانم.
لیلاز خاطرنشان کرد: معتقد به پوپولیسم نیستم ولی ترجیح میدهم این دوستان را محافظهکاران جناح راست بدانم چرا که آنها حاضر نیستند به خاطر حرفها و افکارشان هزینه بدهند. بسیاری از آنها حاضرند که فشار بر ملت ایران اضافه شود ولی چیزی نصیب جناح سیاسی رقیب نشود.
وی درباره اظهارات برخی فعالان اصلاح طلب در مورد بالا رفتن نرخ ارز و کالا به دلیل رویکرد مجلس یازدهم، گفت: این حرف را قبول ندارم. رابطه افزایش قیمت ارز با تشکیل مجلس یازدهم یک رابطه همزمانی است نه رابطه علت و معلولی. با این صحبت در اینجا قدری به آقای احمدینژاد نزدیک میشوم. من برای مجلس در ایران اینقدر کارکرد قائل نیستم که بتواند قیمت ارز را سه برابر کند چرا که معنای این حرف این است که آنها میتوانند قیمت ارز به یک سوم کاهش دهند ولی میدانیم مجلس نمیتواند چنین کاری را انجام دهد.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: امکان دارد تقابل مجلس با دولت مقداری تاثیر بگذارد ولی اثر تعیین کننده ندارد. سعی میکنم انصاف را رعایت کنم. مجلس تا الان در این چند ماه کار موثری انجام نداده است. من با اصل ارائه کوپن و یارانه به مردم موافقم به شرطی که منابع آن مشخص شود و با دولت نیز در این زمینه همفکری صورت گیرد. معتقدم باید ۵۰ تا ۶۰ درصد جمعیت کشور را برابر موج تورم حمایت کنیم.
وی ادامه داد: یکی از عوامل سه برابر شدن قیمت دلار، افزایش شدید نقدینگی در ۷ تا ۸ ماه گذشته به دلیل کووید ۱۹ و عامل بعد هم کاهش شدید واردات بوده است. در مصاحبه اردیبهشت ماه با روزنامه ایران برای نخستین بار بیان کردم که اگر ما از مرداد و شهریور عبور کنیم زنده میمانیم. مبنای سخن من هم این بود که از ابتدای اسفند ۹۸، صادرات نفتی و غیرنفتی ایران به صفر رسید و ما چنین تجربهای را در دولت مصدق هم نداشتیم.
سرحرفم هستم دولت روحانی رکورد مصدق را شکست
لیلاز عنوان کرد: یک بزرگواری اخیراً در جایی عنوان کرده که این حرف «لیلاز» جنایت در حق مصدق است! تعجب میکنم که وقتی که یک شخصی سخنی را بیان و یا خبری را میدهد. خبر در منطق محتمل صدق و کذب است. اگر حرف من اشتباه است بگوییدکجای آن اشتباه و اگر درست است بگوییم کجای آن درست است. جنایات و مکافات معنایی ندارد. من هنوز هم سر حرفم هستم که رکورد آقای مصدق را در دولت آقای روحانی شکستیم. صادرات غیرنفتی در دولت مرحوم مصدق افزایش شدیدی پیدا کرد ولی صادرات ما در اسفند، فروردین، اردیبهشت و خرداد تقریباً به صفر گرایش پیدا کرد. این فشار عجیب و بیسابقه در تاریخ ایران موجب افزایش ۳ برابری نرخ دلار شد.
این اقتصاددان درباره رفتار برخی از صادرکنندگان که از منابع ارزی استفاده میکنند ولی ارز را برنمیگرداندند، گفت: قبول ندارم که کسی ارز را از کشور خارج کند و برنگرداند. چرا که به منزله فرار سرمایه است. صادراتی که ارز آن به داخل بازنگردد هرگز نباید انجام شود. برخی از صادرکنندگان اعتراض کردند که ما امکان برگرداندن ارز خود را نداریم. خب اگر امکان بازگرداندن ارز را ندارید صادر نکنید! در این میان برخی صادرات انجام دادند و با وجود اینکه میتوانستند اما ارز خود را برنگرداندند. این جنایت است و به هیچ وجه این را نمیپذیرم.
لیلاز ادامه داد: اقدام آنها در حالی که کشور در شرایط فوقجنگی قرار دارد، معنایی جز فرار سرمایه ندارد. فشار جنگ ایران و عراق برابر شرایط «فوقجنگی» الان، زیاد نبوده است. ما در جنگ تحمیلی شهید دادیم و این موضوع همواره ما را ناراحت میکند و جایگاه این شهیدان تا ابد جاودان است ولی فشاری که الان تحمل میکنیم خیلی بیشتر از جنگ ایران و عراق است. بنابراین در این شرایط نباید صادراتی انجام دهیم که ارز آن را به کشور برنگردانیم. اگر بانک مرکزی میداند که در صورت صادرات، امکان بازگرداندن ارز وجود ندارد، نباید اجازه این کار را بدهد.
وی خاطرنشان کرد: مادامی که گوجه فرنگی با تعیین قیمت قابل قبول دلاری از سوی دولت، به خارج کشور صادر شود و ارز آن به داخل بازگردد و بخشی از فشار اقتصادی را کاهش دهد با این اقدام بخشی از قدرت تولید کشاورزی و توان خرید کارگر نیازمند را به دلاری تبدیل میکنیم که در شرایط کنونی، فوقالعاده برای کشور مهم است. اما به هیچ عنوان نمیپذیرم که طبقه کارگر، محرومان و کشاورزان ایران این فداکاری را انجام دهند ولی ارز آن به کشور بازنگردد. پس اینگونه مسائل موجب افزایش قیمت دلار به ۳۲ هزار تومان میشود و این از انصاف بهدور است.
این فعال سیاسی افزود: باید با هم صریح باشیم اگر صادرکنندگان، بانک مرکزی و دولت میدانند که ارز یا صادراتی که از کشور خارج میشود امکان بازگشت برای آن وجود ندارد همین الان باید جلوی خروج آن را بگیرند چون با این اقدام فشار به محرومان را کاهش میدهند و قطعاً قیمت مثلاً گوجه فرنگی ارزانتر میشود. استدلال من بسیار روشن و منسجم است.
وی درباره برآورد خسارت کرونا بر اقتصاد کشور، بیان کرد: در اسفندماه به تحلیل و پیشبینی رسیدم که چاپ شد و نسخهای از آن را به مقامها دادم. حدس من این بود که اگر کرونا تا آخر اردیبهشت ۹۹ ادامه داشته باشد میان ۲ تا ۳ درصد GDP ایران از دست میرود و این عدد بسیار سنگین است اما این عدد برای سایر کشورها بیشتر بوده است. دلیل نخست اینکه بخش خدمات در کشورهای غربی بزرگتر است و فشار این پاندومی (عالمگیری کرونا) روی خدمات قرار دارد و اقتصادهایی که بیشتر جهانی شده بود و صادرات و واردات بیشتری داشتند بیشتر آسیب دیدهاند
لیلاز یادآور شد: از جهاتی کرونا انتقام الهی است چرا که آنها کشور من را تحت فشار بسیار ظالمانهای قرار دادند و حالا خودشان هم یک مقداری از این فشار را چشیدند. در عین حال به اعتقاد من اوضاع برای غرب بدتر از این نخواهد شد. من در مورد ویروس کرونا چیزی نمیدانم و در مصاحبه و پیشبینی قبلی خودم عنوان کرده بودم کرونا تا آخر اردیبهشت امسال پایان یابد. من پزشک نیستم ضمن اینکه این ویروسی است که پزشکان هم درباره آن اطلاعاتی ندارند.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: سقوط اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰ که در تحریم و پاندومی قرار داشت کمتر از سقوط اقتصاد عربستان بود. پیشبینی میشود عربستان با ۵ درصد، ایالات متحده ۶ درصد، اروپا ۷ درصد، بریتانیا ۱۱ درصد رشد اقتصادی منفی داشته باشند. بنابراین اقتصاد ایران که به دلیل تحریم سقوط خود را کرده بود به دلیل وابستگی کمتر به بخش خدمات و «جهانی شدن کمتر» این فشار را به شکل محدود تحمل کرد. رشد اقتصاد ایران در سال ۹۹ مثبت بوده و رشد کل اقتصاد ایران اعم از نفتی و غیرنفتی (تولیدی) و خدماتی از ابتدای اسفند مثبت خواهد شد.
لیلاز یادآور شد: ما همه فشار را پشت سر گذاشتیم و ۹۰ تا ۹۹ درصد راه را پیمودهایم و حیف است که به خاطر این دو سه ماهه، به دلیل دعواهای سیاسی، جناحی و اینکه صبرمان تمام شده نتیجه همه تلاشهایمان را از بین ببریم. «آنهایی که الان برای مصالحه فشار میآورند تقریباً مانند کسانی هستند که برای ایستادگی بیش از حد فشار میآورند. ما از رهبر انقلاب و حاکمیت نباید جلو بزنیم.»
وی تاکید کرد: ظریف هیچگاه حرفی غیر از سخن رهبری بیان نمیکند و او اعلام کرد که به ازای هر یک سانتیمتری که آنها جلو بیایند ما هم جلو میرویم. معتقدم که این موضع ملت ایران و جناحهای سیاسی باید باشد نه یک گام پیش و نه یک گام عقب. حیف است که ما از این موضع به سمت رادیکالیسم چپ و یا راست عدول کنیم.
از تضعیف امپریالیسم خرسندم
لیلاز درباره سرنوشت دونالد ترامپ و اینکه چگونه قدرت را به بایدن واگذار میکند، گفت: آمریکاشناس نیستم و مسائل داخل آمریکا را پیگیری نمیکنم. ولی حدس و امیدواری من این بود که بایدن رییسجمهوری شود. ایالات متحده آمریکا امپریالیست است کسانی که با ادبیات دیالکتیکی آشنا هستند، کارکرد امپریالیسم را میدانند. نمیتوانم از تضعیف امپریالیست خوشحال نباشم لذا هر شخصی، هر کجا و هر چقدر که میخواهد در اینستاگرام به من ناسزا بگوید. من از تضعیف امپریالیسم خرسند هستم برای اینکه بخش مهمی از این فشار در سه سال گذشته به ناحق روی ملت ما بوده و ما نباید این فشار را تحمل میکردیم.
این فعال سیاسی افزود: به اعتقاد من ترامپ با هر مصیبت و بدبختی از قدرت سیاسی کنارهگیری خواهد کرد ولی فشار رادیکالیسم و پوپولیسم در آمریکا به این زودی محو نخواهد شد. این را هم نباید از یاد ببریم که میزان آرایی که ترامپ در آمریکا کسب کرد - که ۶ میلیون کمتر از رای رقیبش است- بالاتر از برندگان انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ آمریکا بوده است. ریشه این میزان رای، ارتباطی به نژادپرستان ندارد بلکه مرتبط با همان موضوعی است که «توماس پیکتی» در کتاب سرمایه قرن بیست و یکم مطرح کرده است. البته این موضوع در گذشته و پیش از او هم از سوی اشخاص دیگری مطرح کرده شده بود که ریشه اصلی آن به کارل مارکس برمیگردد.
لیلاز بیان کرد: برمبنای آمار بانک جهانی وقتی ۱۵ تا ۲۰ سال در همه کشورهای غربی هر ثروت جدیدی که تولید شد فقط به یک درصد جامعه تعلق گرفت، این موضوع زنگ خطر برای جهان است. جالب است مجموع سیاستگذاری پوپولیستی و سرمایهدارانه هم که هر دو به یک شیوه بر ضد مردم فقیر است. اگر در این شرایط به مناسبات تولیدی و تقویت پایه تولیدی کمک نکنید بزرگترین ظلم را در حق محرومان کشور انجام دادهاید.
وی افزود: توصیه من به مجلس یازدهم این است که اگر میخواهید خدمتی به محرومان انجام دهید در ابتدا باید سرمایهگذاری در ایران را تشویق و بعد به رشد تشکیل سرمایه کمک کنید. وقتی ما از ایجاد اشتغال سخن میگوییم یعنی محرومان. آیا تا به حال دیدهاید که مشکل و نگرانی یک بورژوا، سرکار فرستادن فرزندش باشد و بگوید فرزندش در حال بزرگ شدن است و به فکر شغلی برای او است؟ ایجاد اشتغال یعنی منافعی که مستقیماً به جیب طبقه متوسط و محروم جامعه میرود و این بهتر از اهدای اعانه به آنهاست.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اضافه کرد: البته موافق این هستم که در یک دوره خاصی که فشار سنگین میشود حتماً به طبقه محروم و متوسط جامعه کمک کنیم اما راه حل بنیادیتر ایجاد شغل است. در آمریکا در دو دهه گذشته و در کل قرن، این روند فراموش شده و کل کارکرد اقتصاد به نفع یک درصد جامعه بوده است و وقتی مردم اینجا میرسند به فاشیسم یا پوپولیسم روی میآورند.
لیلاز خاطرنشان کرد: جالب است بدانید همه رنگینپوستان و بیشتر آسیاییتبارها و لاتینتبارها به ترامپ رای دادند زیرا وقتی او عنوان میکند مخالف مهاجرت هستم تمام آنهایی که مهاجر و در داخل کشور هستند خوشحال میشوند و با خود میگویند ترامپ با این اقدام میخواهد بازار ما را محکم کند بنابراین به او رای میدهند. آنها نمیدانند که وقتی تولید ثروت نکنند، فشار روی آنها هم خواهد بود. پوپولیسم و فاشیسم دو ویژگی بزرگ دارند هر دو بسیار نیرومند و مردمی اما بسیار زودگذر هستند.
وی خاطرنشان کرد: ترامپ یا هر پوپولیستی در هر جای جهان بر اثر فشار به توده محروم روی کار میآیند. پوپولیسم و فاشیسم همواره مانند یک میکروب و ویروس آماده کشت در یک محیط مناسب است. اگر ما بخواهیم محیط مناسب برای رشد این میکروب را از بین ببریم باید از طریق تشکیل سرمایه و ایجاد ثروت، موجب بهبود و کاهش شکاف طبقاتی شویم. این راهحل بنیادینی است و تا زمانی که این اتفاق نیفتد میوه این درخت ترامپیسم، فاشیسم و پوپولیسم خواهد بود.