تهران- ایرنا - تروریسم دولتی آشکار علیه ایران که این‌بار به شهادت یکی دیگر از چهره‌های علمی ایران منجر شد، باردیگر خواست قلبی کاخ‌سفید و تل‌آویو مبنی‌بر توقف مسیر پیشرفت و اقتدار ایران را برملا ساخت و ترور دکتر محسن فخری‌زاده خط بطلانی بر ادعای غرب در حمایت از حقوق بشر،صلح و امنیت بین‌المللی کشید.

به گزارش شنبه ایرنا، محسن فخری زاده رئیس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، پس از شهید مصطفی احمدی روشن؛ شهید مسعود علیمحمدی؛ شهید داریوش رضایی نژاد و شهید مجید شهریاری ، یکی دیگر از دانشمندانی است که با هدایت مستقیم آمریکا و اسرائیل و با هدف واهی تضعیف توانمندی جمهوری اسلامی ایران در حوزه علم و فناوری، دانش صلح آمیز هسته ای و حوزه های دفاعی-نظامی به شهادت رسیده است. این اقدام خبیث و ترور دانشمند برجسته ایرانی، طبق حقوق بین الملل مصداق بارزی از تروریسم دولتی محسوب می شود.

شهادت فخری زاده واکنش های گسترده ای را به دنبال داشت. جنبش مقاومت اسلامی (حماس) ترور دکتر محسن فخری زاده دانشمند صنعت دفاعی ایران را به شدت محکوم کرد و شهادت وی را به ملت و مقام های جمهوری اسلامی تسلیت گفت.

حزب الله لبنان نیز در بیانیه‌ای اعلام کرد که در برابر توطئه‌های خارجی با قدرت در کنار ایران می‌ایستد. در این بیانیه آمده است که ایران جنایتکاران را شناسایی و دست متجاوزان و عاملان جنایت ترور شهید فخری زاده را قطع خواهد کرد.

«حزب الدعوه اسلامی عراق» با انتشار بیانیه‌ای ترور رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع ایران را یک جنایت تروریستی بزدلانه توصیف کرد و شهادت وی را به مقام معظم رهبری و مسئولان جمهوری اسلامی و ملت ایران تسلیت گفت.

همچنین وزیر امور خارجه دولت نجات ملی یمن با محکوم کردن ترور دکتر محسن فخری زاده شهید صنعت دفاعی ایران، شهادت دانشمند نامی کشورمان را تسلیت گفت. هشام شرف در پیام تسلیتی به محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، از ترور فخری زاده به عنوان اقدامی شنیع و جنایتکارانه نام برد و آن را محکوم کرد.

دولت ونزوئلا هم رسما این اقدام تروریستی را محکوم کرد.

«مارک فیتزپاتریک»، مقام پیشین وزارت خارجه آمریکا ترور شهید محسن فخری زاده رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع ایران را اقدامی توسط اسرائیل برای حذف مسیر بازگشت دیپلماسی خواند.

رییس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا ترور دکتر «محسن فخری زاده» دانشمند صنعت دفاعی ایران را اقدام جنایتکارانه و بسیار غیر مسئولانه خواند. «جان برنان» روز جمعه با انتشار پیامی در صفحه توئیتری خود افزود:  «این اقدام خطر واکنش مرگبار تلافی جویانه و دور جدیدی از درگیری های منطقه ای را در پی دارد».

«کریس مورفی» سناتور دموکرات آمریکایی به ترور شهید محسن فخری زاده دانشمند برجسته و محقق عالی ایران اشاره کرد و گفت که اگر هدف ترور سخت تر کردن از سرگیری توافق هسته‌ای ایران بود آمریکا، اسرائیل یا جهان امن‌تر نمی‌شود.

ایران قربانی بزرگ تروریسم در جهان

از نخستین روزهای وقوع پیروزی انقلاب اسلامی و به هم خوردن معادلات غربی، ایران آماج کینه و خصومت سلطه غرب و عمال وابسته به آن ها و قربانی حوادث تروریستی متعددی بوده است. گروهک منافقین پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با ادعای پوچ سهم خواهی به مخالفت با جمهوری اسلامی پرداخت و با ترور ناکام رئیس جمهوری وقت، آیت الله سیدعلی خامنه ای؛ ترور شهید آیت الله بهشتی و شهادت ۷۲ تن از نمایندگان مجلس، دولتمردان و سیاستمداران در یک بمب‌گذاری در سال ۱۳۶۰ و سپس در ۸ شهریور ترور و شهادت رییس جمهوری (شهید رجایی) و نخست وزیر (شهید باهنر) و ... موجی از نفرت و انزجار در کشور بر ضد اقدامات ددمنشانه گروهک های تروریستی ایجاد کرد.

تروریسم علیه ایران پدیده ای بدون مرز بوده و تمام آحاد ملت را در برگرفته است؛ از دولتمردان تا مردمان عادی، سیاستمداران، عالمان و دانشمندان، زنان و کودکان بی پناه، مرزداران، دانشگاهیان و روحانیون، اهل سنت و شیعه در لیست ترور جای دارند. از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون بیش از ۱۷ هزار ایرانی قربانی ترور شده‌اند؛   از ترور و به شهادت رساندن شخصیت های تراز اول کشور در نخستین ماه ها و سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا حمله موشکی به هواپیمای مسافربری، حمله تروریستی به نیروهای مرزبانی، حمله تروریستی علیه مردم در حاشیه مراسم رژه هفته دفاع مقدس، حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی، ترور سردار قاسم سلیمانی و ...؛ ‌ ۳۵ گروه تروریستی، در به شهادت رساندن این تعداد ایرانی نقش داشته‌اند که سهم گروه تروریستی منافقین از این تعداد بیش از ۱۲ هزار شهید به عبارتی ۷۰ درصد قربانیان ترور بوده است.

ترور نمایندگان ولی فقیه در شهرهای مختلف و برخی از مسئولان دولتی و قضائی؛ ترور شخصیت هایی همچون امیر سپهبد علی صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش در دهه هفتاد و دست داشتن در ترور دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی... مصداق بارز "ترورهای هدفمند" هستند که با همکاری سرویس های امنیتی بیگانه به ویژه اسرائیل و آمریکا صورت گرفته اند. افزون بر منافقین کوردل، گروه های معاند و معارض تروریستی دیگری همچون حزب توده، گروهک دمکرات، گروه جندالله (معروف به ریگی)، گروهک پژاک، کومله، تندر، و...  نیز با قساوت و بی رحمی دست به اقدامات تروریستی متعددی زده و زخم های زیادی بر پیکره ملت ایران وارده آوردند.

تروریسم دولتی؛ تیشه به ریشه صلح و امنیت بین المللی

 پدیده تروریسم یکی از مهمترین بحران های حقوق بین الملل است که صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره افکنده است.  تروریسم واژه ای است فرانسوی از کلمه ترور (terreur) به معنای ترس و وحشت. اگرچه به دلایل سیاسی و نه حقوقی و فنی، تعریف واحدی از تروریسم در دنیا وجود ندارد، اما وجوه مشترک بسیاری از تعاریف موجود، با ابتنای بر ایجاد ترس و وحشت، اعمال فشار و تحمیل عقیده یا نظری خاص است.

یکی از تعاریفی که از تروریسم ارائه شده،  بدین شرح است: «استفاده غیرقانونی یا بهره گیری تهدیدآمیز از نیرو یا خشونت فردی و یا گروهی سازمان یافته علیه مردم یا دارایی آنها به قصد ترساندن یا مجبور کردن جوامع و حکومت ها، اغلب به دلایل ایدئولوژیک یا سیاسی».بنابراین تروریسم عبارت است از تهدید به خشونت یا استفاده از آن، اغلب بر ضد شهروندان برای دستیابی به اهداف سیاسی به واسطه ترساندن مخالفان یا ایجاد نارضایتی عمومی.

تعریف ماده (۱) کنوانسیون ۱۹۳۵ ژنو محدود بوده و ناظر به تروریسم سیاسی اشخاص علیه مقامات دولتی است. همچنین در چارچوب اقدامات سازمان ملل متحد، جلسه «کمیته فرعی تعریف تروریسم» در تاریخ ۱ اوت ۱۹۷۳ میلادی برگزار که با نظرات متعدد نمایندگان مختلف روبرو شد از جمله این که برخی معتقد بودند هر تعریفی از تروریسم بین المللی باید حق مردم تحت ستم و اشغال برای مبارزه را به رسمیت شناخته و اقدامات آنان را مشمول تعریف تروریسم قرار ندهد.

ماده (۲) کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم مصوب ۱۹۹۹ در تعریف تروریسم آورده است: «هر اقدامی که به قصد کشتن یا وارد آوردن جراحات شدید جسمانی به افراد غیرنظامی یا هر فرد دیگری که سهم فعالی در خصومت ها طی منازعات مسلحانه نداشته باشد و قصد انجام چنین اعمالی از لحاظ ماهیتی ارعاب مردم یا وادار ساختن یک دولت یا یک سازمان بین المللی به فعل یا ترک فعل باشد».

قطعنامه ۱۳۷۳ مورخ ۲۰۰۱ میلادی شورای امنیت تعریف دقیقی از تروریسم ارائه نداده و تروریسم به عنوان تهدید کننده صلح و امنیت بین المللی توصیف شده است.   قطعنامه ۱۵۵۶ مورخ ۲۰۰۴ شورای امنیت تنها قطعنامه­ ای است که صراحتا تروریسم را تعریف نموده است. در این قطعنامه تروریسم به اعمال مجرمانه ای اطلاق می شود که هدف یا انگیزه آنها ایجاد رعب و وحشت میان عامه مردم یا گروهی از آنها و اجبار یک دولت یا سازمان بین المللی به انجام یا ترک فعلی می باشد.

تروریسم انواع مختلفی دارد که برخی از دسته بندی های ارائه شده عبارت است از: تروریسم فردی؛ تروریسم گروهی؛ تروریسم دولتی همچنین تروریسم را از جهت دیگری به تروریسم بین ­المللی و تروریسم سیاسی تقسیم کرده اند.  البته تقسیم بندی های دیگری از تروریسم نیز به عمل آمده است همچون تروریسم اقتصادی (برای مثال وضع تحریم های ظالمانه آمریکا علیه ایران)،  تروریسم سایبری (مجازی)  و ...  

آمریکا و رژیم صهیونیستی؛ بزرگترین حامیان و عاملان تروریسم دولتی در جهان

آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره از کانال های مختلف، در صدد حمایت از تروریست ها در منطقه برآمده اند. سازمان های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا در ایجاد، تجهیز و تقویت گروه های تروریستی در عراق و سوریه اقدام کرده اند. آموزش نظامی عناصر تروریستی، ارسال تسلیحات، محموله های سلاح سبک و نیمه سنگین، تجهیزات ارتباطی و مواد غذایی از طریق پروازهای هوایی مشکوک در مناطق تحت کنترل داعش تنها گوشه ای از حمایت های واشنگتن از تروریست هایی است که با عناوین مختلف در خدمت آمریکا و برای تامین منافع رژیم صهیونیستی در منطقه دست به جنایات هولناکی زدند.

جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ،  در فرازی از افشاگری هایش در کتاب «اتاق اتفاق»، از دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا نقل قول کرده «چرا داعش را در سوریه می کشیم؟ چرا باید داعش را به نفع روسیه، ایران و عراق بکشیم؟». البته این جملات در خصوص داعش چیز تازه ای نیست، چرا که هم هیلاری کلینتون و هم ترامپ در سال ۲۰۱۶ به صراحت اعلام کرده بودند که داعش ساخته دستگاه اطلاعاتی آمریکاست ، اما اهمیت این حرف های بولتون آنجاست که هم یادآور رابطه ذاتی آمریکا با این گروه تکفیری تروریستی است و هم تاکیدی دوباره بر ادامه این رابطه مخوف.

این در حالی است که در مقابل ترویج خشونت و حمایت های مستمر آمریکا از تروریسم در منطقه و جهان، جمهوری اسلامی ایران همواره پرچمدار شعار «جهان عاری از خشونت و افراطی گری» بوده که در نشست شصت و هشتم مجمع عمومی سازمان ملل و در نخستین حضور حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در

حمایت از صلح، ثبات و امنیت منطقه ای، از مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران است و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر نفی سلطه گری و سلطه پذیری؛ توسعه هر چه بیشتر روابط دوستانه و برادرانه با کشورهای همسایه و سایر کشورها بر اساس احترام متقابل و برابری، سد بزرگی در برابر هر گونه تجاوز و تروریسم در منطقه و سوداگران خشونت و دلالان فلاکت بوده است.

اقدامات تروریستی تروریست ها در بیش از ۴ دهه گذشته، کوچکترین خللی در عزم و اراده دولت و ملت ایران برای مبارزه بی امان با تمامی اشکال تروریسم وارد نکرده نخواهد کرد.

استانداردهای دوگانه غرب راجع به تروریسم؛  لزوم واکنش جهانی

بدون تردید امروزه تروریسم بین المللی یکی از مهمترین معضلاتی است که صلح و امنیت جهانی را با چالش جدی مواجه کرده و مقابله با آن مستلزم اقداماتی هماهنگ و منسجم است. خشکاندن ریشه های خشونت و افراطی گری و مقابله با خطرات مشترکی که مرز و قلمرو نمی‌شناسد، مستلزم اراده مستمر و خستگی ناپذیر، مسئولیت پذیری و کوشش دسته جمعی است؛ امروز هماهنگی و همکاری است که امنیت می‌آفریند.  

معاهدات و کنوانسیون های زیادی راجع به تروریسم در مناطق مختلف جهان تصویب شده است. کنوانسیون هایی چون کنوانسیون آمریکایی منع و مجازات اعمال تروریستی که به شکل جرایم علیه  اشخاص و تصرف اموال آنها ارتکاب می یابد مورخ ۱۹۷۱؛ کنوانسیون اروپایی مقابله با تروریسم مورخ ۱۹۷۷؛ کنوانسیون منطقه ای سازمان همکاری منطقه ای آسیای جنوبی راجع به مقابله با تروریسم مورخ ۱۹۸۷؛ کنوانسیون عربی مقابله با تروریسم، ۱۹۹۸؛ معاهده همکاری بین کشورهای مستقل مشترک المنافع در مورد مبارزه با تروریسم مورخ ۱۹۹۹؛ کنوانسیون سازمان همکاری اسلامی در مورد مبارزه با تروریسم مورخ ۱۹۹۹؛   کنوانسیون منع و مقابله تروریسم اتحادیه آفریقا مورخ ۱۹۹۹؛ کنوانسیون شورای اروپا راجع به پیشگیری از تروریسم مورخ ۲۰۰۵ و ... شورای امنیت سازمان ملل متحد تا پیش از صدور قطعنامه ۱۳۷۳ همواره در قالب قطعنامه هایی که علیه تروریسم صادر می کرد از دولت ها می خواست در جهت حل و فصل مسائل پیش آمده با یکدیگر همکاری نمایند. شورای امنیت به منظور نظارت بر اجرایی شدن تعهدات مندرج در قطعنامه ۱۳۷۳، دو سازوکار پیش بینی کرده است: ۱- الزام دولت ها جهت الحاق به کنوانسیون های سیزده گانه ضد تروریسم ۲- ارائه گزارش به کمیته ضد تروریسم شورای امنیت که متعاقب صدور قطعنامه ۱۳۷۳ تشکیل شد.

امروزه تروریسم از تهدیدی ملی به تهدیدی بین‌المللی و جهانی تبدیل شده که با گسترش این پدیده شوم، صلح و امنیت ملی و بین المللی به خطر افتاده است؛ آیا زمان آن فرا نرسیده است که جامعه بین الملل به ویژه دولت هایی که فریاد ادعاهای حقوق بشری آنها گوش فلک را کر کرده، با این پدیده‌ی شوم و کشتار انسان‌های مظلوم، به مقابله و مبارزه جدی برخیزند؟