شهرکرد- ایرنا- کارگردان فیلم سینمایی «بچه گرگ‌­های دره سیب» می گوید، فیلمساز وقتی می‌توان فیلم خوب بسازد که فیلمنامه خوب و بی نقصی در دست داشته باشد به طوری که به همه استانداردهای فنی و تکنیکی در آن دیده شده باشد.

فیلم سینمایی«بچه گرگ‌­های دره سیب» جدیدترین ساخته «فریدون نجفی» و به تهیه کنندگی «مجید برزگر» امسال در ۲ بخش ملی و بین‌الملل سی‌وسومین جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان به نمایش درآمد و توانست در هر دو بخش حایز رتبه های برتر جشنواره شود.

این فیلم که سال گذشته در سکوت خبری تولید شد؛ اسکی‌باز فیلم قبلی نجفی، در دوره سی‌ام جشنواره کودکان و نوجوانان موفق به دریافت هفت پروانه زرین در دو بخش ملی و بین‌المللی شده بود.

امسال نیز با این فیلم، پروانه زرین بهترین فیلم جشنواره در بخش ملی نصیب نجفی شد و جایزه ویژه هیات داوران در بخش بین‌الملل را هم دریافت کرد؛ همچنین محمدرضا عالی‌ور بازیگر اصلی آن، جایزه بهترین بازیگر جشنواره را از آن خود کرد.

پروانه زرین بهترین فیلم به دلیل توجه به استقلالِ هویتی کودکان و احترام به حریم خصوصی و خانوادگی ایشان نیز به مجید برزگر تهیه‌کننده فیلم سینمایی «بچه گرگ‌های دره سیب» اهدا شد.

به دلیل این موفقیت در سینمای کودک و نوجوان، خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) مرکز  شهرکرد با فریدون نجفی کارگردان چهارمحال و بختیاری به گفت و گو پرداخته است.

ایرنا: داستان فیلم بچه گرگ‌های دره سیب در مورد چیست؟

فریدون نجفی: آشو ( با بازی محمدرضا عالی‌­ور) پسر ۱۱­ ساله‌­ای­ است که پدرش مظنون به قتل و متواری­ است و فکر می­‌کند مادرش را نیز، در کودکی از دست داده است. در یک سفر اجباری، حقایقی را در می­‌یابد که داستان‌­های جدیدی را برایش رقم می‌­زنند.

ایرنا: درباره داستان فیلم بچه‌ گرگ‌های دره سیب توضیحاتی بفرمایید.

نجفی: فیلم بچه گرگ­‌های دره سیب در ژانر کودک و نوجوان، با داشتن رنگ و بوی ایرانی، فراتر از یک اثر کودک و نوجوان است. در واقع یک نقد اجتماعی به شمار می رود که به زبان این قشر گفته شده است، به عبارتی برای کودک و مهم­تر از آن درباره کودک، و برای خانواده‌ها است.

این فیلم دارای دو عنصر، با رگه­‌های طنز و نگاه پرسش‌گرایانه است، این فیلم به پدیده‌­های اطراف و فضاهای فرهنگ بختیاری می‌­پردازد. با قدرت، فرم بومی را حفظ کرده است و ریزترین جزییات و لایه‌­های فرهنگی این منطقه جغرافیایی را به تصویر کشیده است.

این فیلمنامه به صورت غیرمستقیم دارای مضامین تربیتی، اخلاقی و اجتماعی است و گاهی موارد روانشناسانه را پیش رو می‌­کشد.

هدف فیلم از بیان این گونه مسائل ذکر معضلات و مشکلات جامعه و زندگی مردم است و قصد داشته مقاومت در برابر تقدیر و مشکلات به طور مشخص در شخصیت اصلی داستان را به تصویر بکشد. موضوع فقر شرافتمندانه و صداقت است، در نهایت می‌­توان گفت که فیلم بچه گرگ‌­های دره سیب، یک فیلم ساده و کم خرج است که به اثری ماندگار، در تاریخ سینمای ایران مبدل شده است.

ایرنا: فیلم به طور دقیق مطابق با خواسته و آنچه در ذهن‌تان مجسم کرده بودید، ساخته شد؟

نجفی: بله، چرا که اگر به این صورت نبود، فیلم دیده نمی‌­شد و از اتفاقات خوب برای فیلم رقم نمی‌خورد و در اصل "هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند".

به اعتقاد من فیلمساز فیلمی را می­‌تواند خوب بسازد که دارای فیلمنامه خوب و بی نقصی باشد، با تک تک اتفاقات آن ارتباط کاملی برقرار کرده باشد،­ به تمام لایه‌­های ریز و ظریف فرهنگی اشراف کامل داشته باشد، به لحاظ تکنیکی و فنی به تمام استانداردهای لازم بپردازد.

به طور کلی تلاش شده است با واقع‌گرایانه بودن صحنه‌ها، رئالیستی بودن طراحی لباس و چهره‌پردازی، فیلمبرداری در ساعات خاص و استفاده از نابازیگران ارتباط ملموس‌تر باشد و تاثیر بیشتری بر مخاطب داشته باشد.

در واقع فیلم بچه گرگ‌­های دره سیب روزمر­گی زندگی را از فیلتر خود عبور می‌دهد و هر چقدر هم که سخت و طاقت فرسا باشد رنگی به آن­ها زده تا حتی تلخی­‌ها را کمی شاعرانه ببینیم، شاید که امید به زندگی پر رنگ­تر شود.

ایرنا: مهمترین پیامی که در غالب این فیلم منتقل کردید چه بود؟

نجفی: در این فیلم بر اساس چالش­‌های موجود، کودکان با رشد و پیشرفت و تلاش بی­‌وقفه آشنا می­‌شوند.

علاوه بر تاکید بر سلامت جسم، بر سلامت روانی کودکان نیز تأثیر مثبت می‌گذارد که شامل: آموزش کسب مهارت زندگی  به کودک و نوجوان، ­آشنایی با انواع زندگی­ و تجربیات همسن و سال­های خود، ایجاد تقویت و افزایش اعتماد به‌نفس است، تا کودکان و نوجوانان با تلاش بیشتر و بهبود عملکرد خود، به نتیجه مطلوب برسند.

همچنین­ آموزش غیر مستقیم اینکه، هیچ امری در این دنیا غیر ممکن نیست، در نتیجه برای شخصیت کودک و نوجوان، بسیار مفید و اثربخش خواهد بود.

آشنایی با کسب مهارت‌های اجتماعی و  تصمیم‌گیری در شرایط خاص، یادگیری مدیریت زمان و نظم در کارها، آموزش تعهد، نظم، صبر، حوصله و تحمل انتقادها به‌ صورت ناخوداگاه و قانونمند کردن کودکان و نوجوانان، آموزش قدرت مدیریت و رهبری و همچنین آشنایی با پذیرش شکست حس خوب پیروزی، یادگیری و تلاش برای رسیدن به موفقیت از دیگر پیام‌ها و نکته‌های آموزشی فیلم است.

­ایرنا: به نظر خودتان برجستگی­‌های این فیلم چه بود؟ (بخصوص که توانست در کنار فیلم خورشید اثر مجید مجیدی در جشنواره حضور پیدا کند).

نجفی: فیلمنامه و فرم بومی بودن این فیلم، مهمترین نقطۀ قوت آن است. مقصود از بومی بودن تنها استفاده از موقعیت، لباس یا صحبت کردن بازیگران با گویش بختیاری نیست، بلکه فیلم بچه گرگ­‌های دره سیب هم در عرصه محتوا و هم شیوه هدایت دوربین، اثری به طور کامل ایرانی ا­ست که این اصالت، با وجود نگرش هنری و تجربه‌­گرایی در کنار یک تیم خوب رقم زده شد.

رقابت با فیلم «خورشید» آقای مجید مجیدی از اتفاقات خوب برای من محسوب می­‌شود. در واقع این یک نوع آزمایش و ارزشیابی ارزشمند، در برابر یک متخصص ژانر کودک و نوجوان است.

ایرنا: مهمترین چالش‌­هایی که در طول ساخت فیلم با آن مواجه بودید چه بود؟

نجفی: از مهم‌ترین چالش­‌­هایی که در طول ساخت فیلم وجود داشت، بودجۀ بسیار محدود فیلم بود. با وجود سرمایۀ محدود، عوامل و امکانات فیلم به گونه‌ای گزینش شد تا لطمه‌ای به فیلم وارد نشود. با وجود گروه خوب و همراه این محدودیت ها چنان حس نشد.

آزاردهنده بودن شرایط جوی، به ویژه اینکه بیشتر سکانس‌ها خارجی بود و سایه آفتاب و باد، سرعت کار را کند کرد.

مهم دیگر نگه داشتن حس بازیگر بود، چرا که نابازیگران هر روز با حس و حالات مختلف دیده می‌شدند و وقت و انرژی زیادی را می‌طلبید، سعی شد با روش و تکنیک‌های مختلف، بازی یکدست شود تا به مبحث واقع‌گرایی فیلم لطمه وارد نشود.

ساخت فیلم به دلیل تمام شدن بودجه، به مدت یکسال راکد ماند، از سازمان­‌ها و نهادهای مربوط به سینمای کودک، سینمای مستقل مانند کانون فکری و کودک و نوجوان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مراجعه کردم جهت همکاری، به فیلمنامه ایراد وارد کردند، با این‌حال فیلمنامه‌ای که بارها مورد نقد قرار گرفت، جایزۀ بهترین فیلمنامه را دریافت کرد.

ایرنا: یکی از ویژگی­‌های برجسته فیلم‌­های شما استفاده از نوبازیگران است چه ملاک­‌هایی برای انتخاب بازیگر در نظر دارید؟

نجفی: انتخاب هر کدام از نابازیگران ترفند و شرایط خود را دارد و در یک تعریف و چهارچوب خاص و مطلقی نمی‌­گنجد، انتخاب نابازیگران، باید به طور کامل مرتبط و مطابق با داستان و شخصیت فیلمنامه باشد. هر شخصیتی روش بازیگری خاص را می‌­طلبد. به طور مثال، شخصیتی آشو به طور کامل متفاوت از محمدرضا عالی‌­ور است. او پتانسیل کافی را داشت، اما برای نزدیک شدن به شخصیت آشو، باید آماده می‌شد، در مجموع عشق واقعی به این کار، گویش و انرژی زیادش باعث انتخاب و درخشیدنش در نقش آشو شد.

ایرنا: محمدرضا عالی‌­ور چه ویژگی‌­های ممتازی دارد؟آینده وی را چگونه می­‌بینید؟                                                               

نجفی: شخصیت آشو (محمدرضا عالی­ور) از میان تعداد زیادی از دانش‌­آموزان مدارس منطقۀ کوهرنگ انتخاب شد. انتخابی مناسب، دلنشین و با کیفیتی متمایز بود. عالی‌ور تسلط حیرت انگیزی در ادای دیالوگ، بیان جملات با گویش بختیاری دارد و از لحاظ فیزیکی با شخصیت مورد نظر هم شباهت داشت.

به طور دقیق مانند بازیگر فیلم «اسکی‌باز» امیررضا فرامرزی و بازیگر «یار دوازدهم» عباس پرویزی. هر سه، پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان را دریافت کردند. در واقع، سه نوجوان هم استانی که در طی سال‌های اخیر پرچمدار بازیگری کودک ایران بودند. این در حالی اتفاق افتاده است که سالانه هزاران کودک و نوجوان در تلاش هستند که وارد این عرصه شوند.

محمدرضا عالی‌­ور اگر به درستی هدایت و حمایت شود، به طور قطع آینده خوبی خواهد داشت، مهم‌ترین وظیفۀ فیلمسازان کشف این استعدادها و شکوفا کردن آن‌ها است.

در ادامۀ راه، این مسئولیت بر عهدۀ خانوادۀ آن‌ها، و سپس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ا­ست. اعتقاد دارم اگر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامۀ مسیر پیگیر نباشد، بزرگ‌ترین خیانت را در حق فرهنگ و مناطق کرده است. چه بسا چراغ استعدادهای مهم و درخشانی در کشور به دلیل بی‌­توجهی خاموش شدند.

ایرنا: شما به عنوان کارگردان و هنرمند چه انتظاری از مسئولین استان دارید؟

نجفی: تاکنون هیچ حمایتی از فیلم‌های من از سوی مسئولان نشده است. فیلم‌های من مستقل و با یاری دوستان ساخته شده­‌اند. انتظاری از آن‌ها نیز ندارم جز اینکه از فیلمسازان جوان و تازه نفس مستندساز و فیلم کوتاه حمایت کنند و کار آن‌هایی را که باید، بدون در نظر گرفتن جوانبی جدی بگیرند تا بتوانند با خاطری آسوده به فیلمسازی بپردازند و موج فیلمسازی در استان ادامه داشته باشد.

همچنین مسئولان حتی در انعکاس این اتفاق مهم در استان، کم لطفی به خرج می‌­دهند. بارها دیده شده است، مسئولان استان به یک فیلمساز بدون رزومه و غیر بومی، بودجۀ عظیم و امکانات بسیار زیادی در استان دادند و خروجی آن یک فیلم در سطح بسیار ضعیفی و پایین بوده‌است.

این موضوع یک فاجعه بزرگ است که مدعیان کار فرهنگی، تفاوت یک فیلمساز حرفه­‌ای را با یک گردشگر یا فعال فرهنگی علاقه‌مند به فیلمسازی نمی­‌دانند.

با این وجود تعدادی از مسئولان استان‌­های همجوار، این موفقیت‌­های مهم از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی در کشور است را به صورت تلفنی و دعوت، در مراسم­‌های مختلف، به من و عوامل فیلم تبریک گفته‌اند.

آنچه اهمیت دارد، حضور فیلم بچه گرگ‌های دره سیب در یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور و رقابت با بهترین فیلم جشنواره فجر(خورشید) آقای مجید مجیدی است. فیلمی که با بودجۀ بسیار بیشتری نسبت به فیلم بچه گرگ‌های دره سیب ساخته شده است.

البته به سینمای آقای مجیدی بسیار علاقه‌مند هستم و در سنین نوجوانی فیلم‌های ارزشمند بدوک، بچه‌­های آسمان، رنگ خدا، پدر و باران را دیدم و لذت بردم، به نظر من، فیلم خورشید، پس از بچه‌­های آسمان، بهترین فیلم ایشان است.

 فیلم بچه گرگ‌­های دره سیب به تهیه‌­کنندگی آقای مجید برزگر و شهرام ابراهیمی است. جای دارد در میان بی‌­توجهی و کم لطفی‌های مسئولان از دوستان هم استانی­ قدردانی کنم. شاید اگر این دوستان، در کنارم نبودند، این فیلم ساخته نمی‌­شد. آرش نیکبخت، ناصر قائدی، شهرام فرجی و جواد یوسفی از جمله این دوستان هستند.