تارا بهبهانی نقاش، مدرس و پژوهشگر هنر که تحصیلات خود را در رشته پژوهش هنر به پایان رسانده است نقش پژوهش را در هنر معاصر بسیار مهم ارزیابی می کند هرچند معتقد است که مباحث پژوهشی اخیر کشور در دسترس هنرمندان قرار ندارد و عموما مباحث نظری و پژوهشی در قفسه بایگانیها، آرشیو می شود و دسترسی به آن ها برای همه امکان پذیر نیست تا در مسیر صحیح خود مصرف شود. این هنرمند در تشریح رویکرد خود با بخش فرهنگی ایرنا به گفت وگو نشست.
ایرنا: پژوهش در هنر تجسمی معاصر از چه جایگاهی برخوردار است و چقدر آثار تجسمی به ویژه نقاشی هایی که خلق می شوند پژوهش محور هستند؟
بهبهانی: در این که پژوهش ها در تاریخ هنر در سال های اخیر سیر صعودی داشته هیچ شکی نیست. تعداد زیادی پایان نامه های دوره های کارشناسی ارشد و دکترای هنر، مقالات و کتاب پژوهشی هنر نشان از آن دارد که تحقیق و تفحص در مباحث مختلف هنری از زیر خروارها خاک بیرون آمده و مورد توجه و کنکاش قرار گرفته است.
اما متاسفانه این پژوهش ها با وجود گستردگی در دانشگاه ها در سطوح بالای وزارت علوم و تحقیقات و فناوری جایگاهی ندارد و هنر آن شان و منزلت درخور را نداشته و امتیاز خاصی برای این پروژه ها و نتایج آن قائل نیستند. پس استفاده بهینه از نتایج پژوهش ها بازتاب چندانی در مسیر مطالعاتی هنر و هنرمندان معاصر ندارد و دسترسی به آن ها برای همه امکان پذیر نیست و بسیاری از آنها در بایگانی دانشگاه ها برای همیشه ناخوانده می مانند.
ایرنا: هنرمند در امر پژوهش باید چه مباحثی را در دایره مطالعاتی خود تعریف کند؟
بهبهانی: در دورانی زندگی می کنیم که با توجه به ظرافت ها و تغییر عادات و ایدئولوژی جامعه، تولید اثر هنری بر مبنای حس درونی و انگیزه های شخصی تغییر کرده و پژوهش و مطالعه در خلق اثر هنری ضرورت پیدا کرده است.
نقاشی و هنرهای تجسمی از چهارچوب های کلاسیک گذشته در قرن های ۱۸ و ۱۹ فراتر رفته و به تئاتر و سینما و تلویزیون وارد شده است. مخاطب این هنرها نیز آگاه تر و با جهان بینی گسترده تری هنر را دنبال می کند. به واسطه مدیوم ها و فضاهای مجازی، اطلاعات بصری مخاطبان رشد کرده و تمیز دادن سره از ناسره برایشان راحت تر شده است.
دامنه سواد هنری صرفا با آشنایی با تاریخ هنر کامل نمی شود، هر روز و هر لحظه تکنیک ها و اجرا ها در حال تغییر و به روز رسانی هستند، دستیابی به آنچه در گذشته سفرها و مسافت ها و هزینه ها می طلبید امروز با لمس صفحه موبایل میسر شده و دیگر عذری برای آنکه نمی توان از دانش هنری روز و آگاهی از تعاریف جدید بهره برد، نمی ماند.
پس نقش پژوهش و روش های نوین تحقیق، شاخه های جدید و تعاریف نو پر رنگ تر و تاثیرگذارتر از گذشته احساس می شود و برای این که یک هنرمند تجسمی به روز باشد باید پارا فراتر نهاده و مطالعات و دانش خود را تقویت کند و با تحولات جهانی همگام سازد.
ایرنا: در نظریه ترامتنیت؛ متن ها به صورت پیوستار با هم در ارتباط هستند، از هم تاثیر می پذیرند و بر هم تاثیر می گذارند. آیا این نظریه را می توان در هنرهای تجسمی معاصر به ویژه نقاشی معاصر ایران بررسی کرد؟
بهبهانی: نقاشی معاصر ایران همچون دوره های قبلی در شاخه های مختلف و با سبک و سیاق متفاوت ارائه می شود. توجه به این که بینامتنیت (متن پنهان) در هنرهای تجسمی پر معنا و برجسته است امری است که به نظر من در بسیاری از نقاشی های هنرمندان دیده می شود. برای مثال پس از اقبال نقاشی - خط و کالیگرافی در حراجی ها و بازارهای جهانی سیل عظیمی از هنرمندان موضوعات و تکنیک های خودرا به سوی استفاده از حروف و نوشتار تغییر دادند و رسم الخط فارسی و استفاده از اشعار و ابیات شعرا متداول و مرسوم شد.
این امر با نگاه پژوهشی و ریزبینانه یک فرآیند تحلیلی بر اساس رجعت به گذشته و استفاده از مضامین آن در فضای معاصر ست. استفاده از نشانه یا نمادی از تاریخ هنر و ایجاد تجربه بصری و خوانش دوباره آن از نکاتی است که در نقاشی معاصر ایران بسیار دیده می شود و البته این که چه قدر این رجعت به جا و با مضامین درستی استفاده شده و چه قدر ضرورت دارد خود مجال دیگری برای بحث و تحلیل دارد.
ایرنا: شما به عنوان یک نقاش چقدر برای خلق یک اثر به امر پژوهش توجه دارید؟
بهبهانی: با تورق در هنر گذشته ایران آن چه بیش از همه چشم نواز است، کاشی کاری ها و آجرکاری ها در معماری ابنیه های مختلف است. لطافتی که در انتخاب فرم و رنگ کاشی ها برای استفاده در مساجد و کاخ ها وآب انبارها و برج ها استفاده شده بی بدیل و شگفت انگیز است.
استفاده از هندسه منظم، اصول کمپوزیسیون و ترکیب بندی رنگ ها فوق العاده اند. پرداختن دوباره به آنها برای من لذت بخش است و مطالعه در آن مرا از دنیای بیرون جدا می کند. نتیجه تحقیقات من صرفا به خلق تابلوهایم بسنده نشده ، مقالات متعدد چاپ شده ای با موضوعات تاثیر هندسه در هنر، تحلیل نقوش فلزکاری در دوره های مختلف مخصوصا دوران سلجوقی و یا بررسی مفرغ های لرستان از منظر انسان شناسی دارم. نتایج تحقیقاتم در سالهای گذشته مرا به نقاشی های امروزم هدایت کردند.
ایرنا: پژوهش در تاریخ هنر ایران چقدر در تولید آثارتان نقش داشته است؟
بهبهانی: در پرداختن دوباره به نقوش و فرم های هنر چندین هزار ساله ایران، رجعتی به گذشته با دیدگاهی معاصر را لحاظ کردم. در نقاشی هایم به بازنمایی دوباره گذشته می پردازم. هم چنین به ساده کردن پیچیدگی های نقوش و فرم ها و حل شدن در فضا های دور و شاید اغراق در بیان رنگ ها. کوشیده ام انسان هایی که در رویاهای دیرینه گم شده اند و با آن عجین هستند و این گذشته با تمام ریزه کاری هایش عضو جدایی ناپذیر آن ها است به تصویر در آورم. در عین حال سعی کرده ام که با نگاه امروزی، انسان ها و فرم های در هم تنیده را به تصویر بکشم؛ نگاهی تازه که با زندگی امروزی و سلیقه مخاطبانم همدل باشد.
ایرنا: آیا پژوهش هایتان با خلق اثر هنری همزمان هستند یا خیر؟ پیش از شروع یک مجموعه روی پروژه کاری تان تمرکز و پژوهش می کنید؟
بهبهانی: پروسه پژوهش و خلق، همزمان اتفاق می افتد. وقتی خط سیری را مطالعه می کنم، زیر و بم نقوش در دوره های مختلف را از جنبه های نماد و نشانه بررسی می کنم. به طور همزمان نقوش در ذهنم فرمی نو می سازند و در ضمیر نا خودآگاهم جانی تازه می یابند و فرآیند خلق محقق می شود.
قبل از شروع هریک از آثارم اتودهای مختلفی می زنم گاهی چهل یا پنجاه تا .آنچه مطلوبم باشد و به کمال برسد بر بوم ترسیم می شود. خیلی قائل به هنر اتفاقی بر روی بوم نیستم. ترجیح می دهم طرح اولیه ام به مرحله پختگی برسد و بعد بر تابلویم نقش بندد.گاهی آنچنان که پیش بینی کردم پیش می رود و گاهی در روند تولید دچار دگردیسی می شود.
ایرنا: کرونا چه تاثیری روی فضای ذهنی و کارتان گذاشت؟ آیا کرونا باعث شد که فصل جدیدی در کارتان آغاز شود؟
بهبهانی: اثری از من در سال ۲۰۱۲ در پنجمین بینال پکن منتخب و به نمایش در آمد با نام "تولید انبوه".در ضمیر ناخودآگاهم هشت سال پیش کرونا را به تصویر کشیده بودم و وقتی شکل و فرم کرونا را بر صفحه تلویزیون دیدم خودم شگفت زده شدم. روزهای سیاه این روزها را سال ها قبل تصور کرده بودم.
اما در این ۹ ماه اخیر که ما و دنیا درگیر کووید ۱۹ شده ایم، برای من هم دوران خاصی بود. همان طور که می دانید در حال درمان سرطان هستم و روزهای پرماجرایی را گذراندم و می گذرانم. کرونا هم از آنچه فکر می کنیم زشت تر و ترسناک تر است و بی شرم و حیا، رحم نمی کند و بی مهابا جان انسان های نازنین را می گیرد.
کرونا با تمام زشتی هایش موجب شده فصل جدیدی در زندگی همه آغاز شود. این ویروس تعاریف بسیاری از مسائل دنیا را تغییر داد و روابط اجتماعی و مناسبات انسانی را به گونه ای دیگر تعریف کرد. داستان های من و داستانهای این روزهای کرونا مرا به دوره ی جدیدی از کارهایم هدایت کرد که با شکل و ابعاد دیگری ارائه خواهد شد و امیدوارم بتوانم آن طور که پیش بینی می کنم کل مجموعه را برای نمایشگاه بعدی آماده کنم.
ایرنا: آیا نمایشگاهی پیش رو دارید یا خیر؟
بهبهانی: تا فروردین ۹۸، ۱۳ سال پیاپی نمایشگاه های بزرگی از آثار شاگردان کودک و نوجوانم در موسسه محک برگزار کردم که بی شک بزرگترین نمایشگاه با این ابعاد در تهران و ایران است. استقبال بی نظیر مردم و تماشاچیان در آخرین نمایشگاه منجر به جمع آوری نود و شش میلیون تومان از عواید فروش تابلوهای بچه ها شد که همه برای درمان کودکان مبتلا به سرطان به محک تقدیم شد.
از نیمه دوم سال ۹۸ برای فروردین ۹۹ با بچه ها برای نمایشگاه آماده می شدیم که کرونا برنامه های ما را تغییر داد و تاریخ ها را به تعویق انداخت. ولی طبق صحبتی که با موسسه محک کردم این نمایشگاه با ۶۵ نفر از شاگردان هفت تا ۱۶ ساله ام به صورت آنلاین در اوایل دی ماه برگزار خواهد شد که اطلاعات و خبرهای آن را به زودی با شما در میان خواهم گذاشت. امیدوارم در این روزهای سخت، مانند سال های گذشته بتوانیم رکورد جدیدی برای کمک به کودکان مبتلا به سرطان محک ثبت کنیم و این میسر نمی شود مگر با حمایت ها و کمک های مردم عزیز کشورمان در این روزهای تاریخی.