تهران- ایرنا- شکاف در دو سوی اقیانوس اطلس در دولت ترامپ به طور قابل ملاحظه‌ای به دلایل مختلفی از اختلاف در برجام گرفته تا بازتعریف ناتو و روابط دوجانبه تعمیق یافته‌است به طوری که سران بروکسل تصمیم به جداسازی راه خود از آمریکا حتی در مسائل سیاسی- امنیتی گرفته‌اند.

اروپا و آمریکا از دیرباز سیاست های همسویی را در قبال مسائل منطقه ای و بین المللی دنبال می کردند و اختلافات بین واشنگتن- بروکسل تا کنون به اندازه و ابعاد چهار سال ریاست ترامپ بر آمریکا نبوده است. اختلاف نظر بین اتحادیه اروپا و امریکا یک روی سکه است و وابستگی قاره سبز به آمریکا روی دیگر سکه.

پتک وابستگی اروپا به آمریکا بر پیکر برجام

دنباله روی اروپا از آمریکا خود را در اجرای برجام نیز نشان داد. چندی پیش «امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه که در مصاحبه‌ با نشریه فرانسوی «گرند کانتیننت» دکترین خود را در خصوص مسائل مختلف بین‌المللی و داخلی تشریح  می کرد، وابستگی اروپا به آمریکا را مانع روابط تجاری با ایران دانست.

مکرون با انتقاد از وابستگی کشورهای اروپایی به آمریکا در زمینه توافق هسته‌ای ایران و ۱+۵ گفت: «متاسفانه، پیامدهای کامل این موضوع را در قضیه مذاکرات ایران درک کردیم. ما کشورهای اروپایی همچنان می‌خواستیم در چارچوب آنچه برجام می‌نامیم باقی بمانیم اما با خروج آمریکا، هیچ شرکت اروپایی از ترس تحریم‌های ایالات متحده، نتوانست به تجارت با ایران ادامه دهد.»

رییس جمهوری فرانسه بیش از سران دیگر کشورهای اروپایی در دستیابی به دو هدف مشخص کوشید: نخست نجات برجام و دوم، میانجیگری و تلاش برای بهبود مناسبات ایران و آمریکا.

تیرماه پارسال که ایران در حال برداشتن گام های کاهنده خود در برجام به با هدف توازن بخشی به تعهدات بود، مکرون در گفت وگوی تلفنی با حجت الاسلام «حسن روحانی» رئیس جمهوری کشورمان اعتراف کرد: می‌پذیریم که اقدامات اروپا برای جبران تحریم‌های آمریکا موفق و کارآمد نبوده است اما همه تلاش خود را برای جبران این موضوع بکار می‌گیریم.

در آن تماس تلفنی که حدود یک ساعت به طول انجامید، مکرون به تلاش و حمایت مجدانه فرانسه از برجام چه قبل از توافق و چه بعد از آن اشاره کرد و تاکید داشت که «اروپا از ابتدای خروج آمریکا از برجام با این اقدام شدیداً مخالفت کرده است». روحانی و مکرون بارها در ارتباط با مسائل مختلف به ویژه برجام با یکدیگر به صورت تلفنی گفت وگو کردند.

تکاپوی مکرون برای نجات برجام تا جایی ادامه یافت که وی به ارایه راهکار برای برون رفت از بحران هسته ای پرداخت که طرح «انجماد در مقابل انجماد» یا همان «فریز در برابر فریز» از آن جمله به شمار می رفت؛ طرحی که مشاور دیپلماتیک مکرون در تهران مطرح کرد و مقبول مقامات جمهوری اسلامی واقع نشد. ایران که تا آن زمان دو گام در مسیر کاهش تعهدات برجامی برداشته بود، بر پایه طرح مذکور می بایست کاهش تعهدات را در ازای توقف تحریم های نفتی از سوی آمریکا، متوقف کند.

همزمان با تکاپوی فرانسه، تروئیکای اروپا نیز سازوکارهای مختلفی را برای خنثی سازی تحریم های آمریکا ارایه کردند. به عنوان نمونه «سازوکار ویژه مالی» (SPV)و «اینستکس» (INSTEX) دو سازوکاری بودند که از مدت‌ها پیش برای نجات توافق ارائه شدند که البته بیشتر در کلام خودنمایی کرده‌اند تا عرصه عمل.  پس از ناکارامدی اس.پی.وی، در بهمن ماه ۹۷ یعنی حدود ۹ ماه پس از خروج آمریکا از توافق، اینستکس متولد شد و هدف از ایجاد و راه‌اندازی آن جبران خسارات ناشی از تجارت بدون دلار یا به عبارتی دیگر راهکاری برای تسهیل تجارت غیردلاری با تهران بود.

همچنین با خروج آمریکا از برجام و در پی آن، خروج شرکت‌های بزرگ از ایران به دلیل تهدید و فشارهای کاخ سفید، اینستکس به منظور تشویق و حمایت از شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی که پیوند مالی کمتری با آمریکا دارند، برای همکاری با تهران شکل‌گرفت. هر چند انتظار می‌رفت که کالاهای تحریم‌شده از این مجاری به ایران صادر شود اما این سازوکار در گام نخست تجارت کالاهای اساسی (مواد غذایی و دارو) را آن هم بصورت بسیار محدود تحت پوشش قرار داد تا به تدریج به دیگر کالاها تسری یابد. بالاخره اوایل امسال صادرات تجهیزات پزشکی به ایران از این درگاه انجام گرفت.

ناتو یا ارتش واحد اروپایی

برجام تنها موضوعی نیست که بسترساز تاکید مکرون بر استقلال اروپا از آمریکا شده است، سیاست های تهاجمی و یکجانبه گرایی ترامپ، خروج آمریکا از توافقات منطقه ای و فرامنطقه ای مهم، راه اندازی جنگ تجاری و تعرفه‌ای واشنگتن با بروکسل، یکه تازی آمریکا در عرصه‌ حهانی، جنگ سرد با روسیه و جنگ تجاری با چین و غیره از جمله مسائلی به شمار می‌رود که بستر را برای جدایی دو سوی آتلانتیک هموار کرد.

مکرون از وقتی که پا به کاخ الیزه گذاشت تلاش زیادی را برای استقلال اتحادیه از آمریکای ترامپ به کار بست؛ استقلالی که بیش از هر موضوعی در زمینه های امنیتی- دفاعی و به طور مشخص «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) ارتباط می یافت. چندی پیش مکرون در گفت وگو با نشریه «اکونومیست» به انتقاد از شرایط موجود در ناتو پرداخت و مستقیما سیاست های کاخ سفید را به چالش کشید و تاکید کرد «آنچه ما امروز شاهد آن هستیم، مرگ مغزی ناتو است»؛ جمله ای که از عمق اختلافات و ناهمسویی هایی داخلی پیمان نظامی مذکور حکایت داشت و با واکنش تند ترامپ مواجه شد.

رئیس جمهوری فرانسه همچنین خواستار بازبینی در فعالیت ها و اهداف ناتو به عنوان اتحادیه نظامی ۲۹ عضوی شد و با قرار دادن نوک پیکان حملات به سمت ترامپ، اظهار کرد: در ارتباط با تصمیم‌های استراتژیک هیچگونه هماهنگی میان ایالات متحده و شریکان آمریکا در ناتو وجود ندارد و به نظر می‌رسد که آمریکاییان به شریکان اروپایی خود پشت کرده‌اند. در مجموع، عدم پرداخت حق السهم فرانسه برای ناتو از یک طرف و تمایل قابل ملاحظه مکرون به استقلال اتحادیه در برابر آمریکا و خروج از زیر سایه واشنگتن، روسای جمهوری دو کشور را در مقابل یکدیگر قرار داد.

مکرون بجای تکیه بر ناتو در صدد تشکیل «ارتش واحد اروپایی» است و بارها در اظهارنظرهای خود به اهمیت این موضوع پرداخته است. اما اینکه آیا این ایده از قابلیت اجرایی شدن برخوردار است یا خیر، جای بحث و بررسی دارد. ناظران بر این باورند که به دلایلی چون اختلاف دیدگاه در داخل اتحادیه ۲۷ عضوی اروپا، همسویی کشورهای اروپای شرقی با آمریکا به دلیل هراس از مداخلات روسیه، هزینه بالای ایجاد و اداره ارتش و غیره، رسیدن به ارتش واحد اروپایی را بیش از واقعیت به رویا شبیه کرده است.