دانشجویان در مبارزههای پیش از انقلاب نقش فعالی ایفا کردند؛ آنان با فریادهای عدالتخواهانه و فعالیتهای مستمر خود، مخالفت آشکاری با سیاستهای رژیم پهلوی داشتند. آیت الله خامنه ای در خصوص اهمیت این قشر آگاه و بیدار جامعه میفرمایند: «در همه جای دنیا، دانشجویان یکی از قشرهای پیشرو هستند، علت هم واضح است. روح ناآلوده جوان، هنگامی که با ذهن و فکر روشن ناشی از تحصیل و با دید بصیر و آگاه همراه می شود، ترکیب خیلی ممتاز و فاخری به وجود می آورد، آن ترکیب، همان دانشجو است» (۱)
از آنجایی که یکی از مهمترین رسالت های دانشجویان، علم آموزی است و امروزه در دنیا، علم حرف اول را می زند و هر کشوری که علم داشته باشد، قدرت و ثروت نیز دارد. دانشگاه ها به یکی از مهمترین و حساسترین مراکز تبدیل شده اند که در استقلال یا وابستگی کشور تاثیر بسزایی ایفا می کنند، از این رو این مراکز همواره مورد تهاجم رژیم های دیکتاتوری و استبدادی بوده اند. یکی از این تهاجمات در ۱۶ آذر ۱۳۳۲خورشیدی به دانشگاه تهران رخ داد. ماجرا بدین شرح بود که با قدرتگیری محمد مصدق در ۱۳۳۰ خورشیدی به عنوان نخستوزیر و در پی آن ملی شدن صنعت نفت، بسیاری از دانشجویان حامی و طرفدار مصدق شدند و این امر به دانشجویانی که خواستار برقراری عدالت اجتماعی بودند، انگیزه ای وصف ناپذیر میداد.
آنها برای نشان دادن حمایتشان از مصدق در تظاهرات و پخش نشریات به نفع او شرکت میکردند. تا اینکه رژیم پهلوی به کمک آمریکا و انگلیس مقدمات و بستر، سقوط و سرنگونی مصدق را فراهم آوردند و با راه انداختن کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصدق را از صحنه کنار زدند، این موضوع خشم دانشجویان را برانگیخت که اوج آن به واقعه ۱۶ آذر در همان سال و به شهادت رساندن سه تَن از دانشجویان انجامید. به همین دلیل در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ خورشیدی در پی حمله نیروهای نظامی به دانشگاه تهران احمد قندچی، مصطفی بزرگ نیا و محمد شریعت رضوی به شهادت رسیدند تا این روز به عنوان روز دانشجو نامگذاری شود.
بنابراین برای ادامه راه این شهیدان و بدان دلیل که در جهان کنونی کم هزینه ترین و کارآمدترین جنگ ها، جنگ در عرصه فرهنگ است. دانشجویان باید بصیرت و آگاهی سیاسی داشته باشند و با تدبر و تفکری که انسان ساز است، علم را به عرصه زندگی وارد سازند. همچنین دانشجویان می بایست نسبت به آسیبهای اجتماعی حساس و آماده خدمت و کار باشند در حقیقت دانشجویان یک نیروی فعال در عرصههای علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، دفاعی، نظامی و اقتصادی و تمامی عرصه های مورد نیاز برای پیشرفت جامعه به شمار می روند که این لشکر بزرگ و فعال را باید مدیریت، هدایت، پشتیبانی و کمک کرد و از توان آنها بهره گرفت. بنابراین توجه به دغدغه های این قشر از جامعه، مسوولیت و رسالتی مهم است که بر عهده مسوولان و متولیان قرار دارد، مقوله ای که می تواند به خنثی ساختن اهداف و توطئه دشمنان بیانجامد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز شهادت این دانشجویان و روز دانشجو به گفت وگو با «غلامرضا ظریفیان» استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب پرداخته است.
**ایرنا: آیا جنبش دانشجویی ایران طی سال های بعد از انقلاب تاثیر جدی تری در تحولات سیاسی ایران داشته است؟ تحلیل شما از شمای کلی این جنبش در طول ۴ دهه گذشته چیست؟
***ظریفیان: جنبش دانشجویی یکی از پایدارترین جنبشهای صد ساله اخیر ایران به شمار می رود. اگر قدمتی ۸۰ ساله برای این جنبش در نظر گرفته شود، یعنی از ۱۳۱۹ تا امروز این جنبش حضور داشته و هیچ جریان سیاسی به شکل تشکل یافته به این قدمت نیست. بنابراین اگر تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران در ۸۰ سال گذشته را مورد بررسی قرار دهیم، قطعاً این تاریخ در بررسی محققانه نقش جنبش دانشجویی در ایران بدون درک و عمق لازم صورت خواهد گرفت. جنبش دانشجویی از ابتدای شکل گیری خود به ویژه در فراز و نشیب هایی که در ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ داشت و قبل از انقلاب به یک جنبش الهام بخش و کاریزما تبدیل شد تا یک دهه اخیر در تحولات سیاسی ایران نقش بی نظیر داشت. دلیل آن این بود که جنبش ها و تشکل های مدنی شامل احزاب، سندیکاها و کانون های کارگری، انجمن های معطوف به معلمان، اساتید و نهادهای مردمی متاسفانه آن بلوغ لازم و آن توانایی و کارآمدی لازم را در بستر تاریخی خود نداشتند و طبیعتاً جنبش دانشجویی که یک جنبش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آماتوری است که همواره نقش حمایت کننده و نقش پیشگام را به دلیل ضعف نهادهای مدنی در کشور ایفا کرده است.
ضعف نهادهای حرفه ای سیاست ورزی موجب شده جنبش دانشجویی بار مسوولیت دفاع از حقوق مردم، دفاع از کیان و استقلال کشور را به دوش بکشد و تاریخ جنبش دانشجویی تا امروز شاهد کارنامه ای پر از تلاش، رنج، خدمت و هزینه های سنگینی بوده که در غیبت تشکلهای حرفه ای پرداخته است.
این جنبش از ابتدای تشکیل آن تا انتهای دوره اصلاحات یعنی از ۱۳۱۹ تا حدوداً سال ۱۳۸۰ بیشتر یک جنبش معطوف به سیاست بوده است. عرصه های دیگری از فعالیت در درون خود از جمله فعالیت اجتماعی و کمک رسانی به مردم داشته است و حتی در حوزه های آکادمیک به شکل رقیق نقش داشته اما شاه کلید حرکت آن معطوف به عرصه سیاست از جمله سیاست داخلی و سیاست خارجی بوده است. در دوره های قبل از پیروزی انقلاب با گفتمانهای مختلف روبه رو شده است، در دورههایی معطوف به گفتمان چپ بوده و بعد در تحولات ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ معطوف به گفتمان ملی بوده و بعد از کودتای ۱۳۳۲ و حادثه تلخ ۱۶ آذر تدریجا گرایش های غالب آن گرایش مذهبی بود که تا پیروزی انقلاب پیدا کرده است. در هر سه گفتمان این جنبش ۲ هدف بزرگ از جمله مبارزه با امپریالیسم و دیگر دفاع از عدالت و کاهش فاصله طبقاتی و دفاع از محرومان را تعقیب می کرده است.
همچنین بعد از سال ۱۳۴۲ جنبش دانشجویی نقش فعالی را در فعالیتهای رادیکال و مبارزات مسلحانه در شکل های مختلف خود ایفا کرد. بعد از پیروزی انقلاب به دلیل شعارهای سیاسی انقلاب، مبارزه با آمریکا بود. از دیگر شعارهای این دوره کاهش فاصله طبقاتی بود تا جایی که امام بحث جنگ فقر و غنا مطرح می کرد. در این دوره جنبش دانشجویی در انقلاب اسلامی تقریبا حل شد و نقش جنبشی خود را در ابتدای امر از دست داد و حتی به اعتبار همین شعارها در دهه اول انقلاب ۲ اقدام بزرگ در جنبش دانشجویی شاهد هستیم: یکی تسخیر سفارت آمریکا که پیامدها و دامنه های خیلی گسترده ای در سیاست داخلی و خارجی کشور داشت و تبدیل به یک جریان نمادین شد.
سپس جنبش دانشجویی به دفاع از سرزمین پرداختند و نقش مهمی در بخشهای مهم دفاع مقدس داشتند و دومین رتبه را در شهدای دفاع مقدس از خود بر جای گذاشتند. بعد از پایان جنگ با همان نگاه مبارزه با امپریالیسم و عدالتخواهی به تدریج بعد از رحلت امام(ره) و برآمدن دولت سازندگی جنبش دانشجویی حالت جنبشی خود را پیدا کرد که در نهایت به رکود دانشجویی منجر شد. در سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ قبل از ماجرای کوی دانشگاه، جنبش دانشجویی که بیشتر معطوف به فعالیت سیاسی بود، یکباره با مجموعه از فعالیت های متنوع و متکثر روبه رو شد به همین دلیل شاهد شکل گیری صدها تشکل انجمن صنفی و صدها تشکل کانون های فرهنگی در عرصه های مختلف در دانشگاه های سراسر کشور بودیم و با یک مجموعه عظیمی از نشریات دانشجویی روبه رو بودیم و این نشان می داد، دانشگاه به سمت فعالیت های جامعه محور حرکت می کند و در واقع سیاست یکی از فعالیت های دانشجویی را به خود اختصاص می داد. در حادثه کوی دانشگاه، جنبش دانشجویی با شوک سنگین روبه رو شد و دچار انشعابات شد.
در دوران محمود احمدی نژاد برخلاف دوره اصلاحات که فعالیت های دانشجویی یک فرصت طلایی برای جامعه محسوب می شد و هم تنوع و تکثر فعالیت های دانشجویی به رسمیت شناخته شده بود اما در این دوره یک نوع تهدید محسوب شد و به جای ایجاد فضای امن برای فعالیت دانشجویی تدریجاً با فضا امنیتی در فضا دانشگاه روبه رو بودیم. بنابراین این دوره، دوره رکود فعالیتهای دانشجویان بود. در دولت های یازدهم و دوازدهم تلاش شد که فضای امنیتی تا حدی کاهش یابد و بنابراین شاهد آن بودیم که نقش دانشگاه و دانشجو در انتخابات تعیین کننده بود اما متناسب با آن نقشی که در انتخابات ایفا کردند، فرصت های لازم برای فعالیت های سیاسی فراهم نشد. اگرچه فضای امنیتی در این دوره بسیار کاهش یافت.
**ایرنا: چه مشکلات و موانعی سد راه تشکل های دانشجویی وجود دارد؟
***ظریفیان: مشکلات فعالیت دانشجویی ابعاد مختلفی دارد که بخشی از آن به نظام حاکمیتی برمی گردد که در آن اتفاق نظر در نوع این فعالیت ها وجود ندارد. برخی این نوع فعالیتها را تهدید و یا تخریب و برخی فرصت می دانند. همچنین برخی نگاههای امنیتی در واقع موانعی برای این نوع فعالیت ها ایجاد می کنند. از دیگر موانع سد راه تشکل های دانشجویی باید قوانین و قواعد فعالیت های دانشجویی پرداخت در واقع ضعف آیین نامه ها، دستورالعمل ها و به روز نشدن این آیین نامه ها، بخشی به برخوردهای سلیقه ای مدیریت های دانشگاهی و بخشی هم به خود دانشجو برمیگردد. همچنین در گذشته فعالان سیاسی دانشجویی اهل مطالعه بیشتر بودند و روح جمعی بیشتر داشتند، حضور خرد جمعی آنها خیلی قوی تر از خرد فردی بود. این هم نوعی از موانع و مشکلات فراروی دانشجو است، برخی هم به مباحث آموزشی برمیگردد، فعالیت های تشکیلاتی نیازمند نوعی آموزش های تعامل و گفت و گو سازش و پذیرش دیگری است که در این زمینه با ضعف هایی روبه رو هستیم.
**ایرنا: تنوع و فعالیت تشکلهای دانشجویی و نقدها آنها را تا چه اندازه برای جامعه و حاکمیت سازنده می دانید؟
***ظریفیان: در شرایط فقدان یا ضعف فعالیتهای حرفه ای حضور فعالیتهای دانشجویی که از یک موتور حرکت بالایی برخوردار است و انگیزه های خوبی با خود در پی دارد، طبیعتا به جامعه پذیری دانشجو و حضورش در فعالیت های مدنی و به شور و نشاط فعالان سیاسی در بیرون از دانشگاه کمک می کند. بنابراین تنوع فعالیت های دانشجویی و فعال بودن روحیه دانشجو و به ویژه طراوت جوانی او از بدو تاسیس فعالیت های دانشجویی در کشور قبل و بعد از انقلاب برای کشور یک فرصت های خوبی ایجاد کرده است. همچنین همواره دانشگاه و دانشجو به عنوان مرکزی مورد اعتماد و اعتبار جامعه محسوب می شد. همچنین با توجه به اینکه با افزایش دانشجو روبه رو هستیم و هر خانواده ای یک دانشجو در دانشگاه دارد فعال بودن دانشجو در عرصه های مختلف خود یک عامل محرک و تقویت کننده زیست سیاسی، اجتماعی در جامعه و خانواده است از آنجایی که بسیاری از این دانشجوها متعلق به روستاها و شهرهای کوچک هستند، این اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شدن می تواند باعث شود، روستاها یک گام مهم در عرصه توسعه پایدار بردارند. بنابراین فعالیت های دانشجویی یک فرصت برای جامعه ایران است و در کارنامه فعالیت های دانشجویی هر وقت دانشگاه زنده بوده و حضور جدی داشته جامعه هم به طبع او دارای چنین نشاطی بوده است.
**ایرنا: امروزه جریان دانشجویی چه ویژگی و رویکردهای را باید داشته باشد؟
***ظریفیان: جنبش دانشجویی ویژگیهای مهمی از جمله تداوم و پیوستگی یا بحث اراده تغییر آن و بحث پرسشگری، بحث توجه به خیر عمومی در مقابل نفع شخصی آن را پشت سرگذاشته است اما حقیقت آن است که فعالیت دانشجویی معطوف به سیاست با فعالیت دانشجویی معطوف به فعالیت اجتماعی متفاوت است و در حال حاضر به جنبش دانشجویی جامعه محور ورود پیدا کردیم. اگرچه برخی بر این باور هستند که جنبش دانشجویی وجود ندارد اما این درست نیست زیرا جنبش دانشجویی به یک عرصه جدید جنبش اجتماعی ورود پیدا کرده است در واقع به شکل سیال تر و تنوع و تکثری پیدا کرده، منعطف تر شده به همین دلیل باید چهره جدید جنبش دانشجویی دیده شود.
جنبش و فعالیت دانشجویی در شرایط کنونی چند رویکرد را باید به آن توجه کند یکی مناسبات فعالیت های جنبش جامعه محور است، این مناسبات با مناسبات جنبش دانشجویی سیاست محور متقاوت است. در جنبش دانشجویی سیاست محور با تعداد اندکی از کانونهای دانشجویی روبه رو بودیم و آن کانونها نقش برانگیزاننده و نقش مدافع از عرصه های خاصی از سیاست را داشتند.
در حال حاضر برخی از جنبش دانشجویی معطوف به این قضیه است اما در جنبش دانشجویی اجتماع محور بر تنوع و تکثر کانون های فعالیت روبه رو هستیم در واقع این تعدد را باید به رسمیت شناخت و سازو کار این تعدد را دریابیم، آن موقع نوع فعالیت ها از کیفیت بهتری برخوردار می شود. نکته دیگر فهم تفاوت های تغییرات نسلی است. در هر نسل تغییرات و تحولات زیادی در نوع رویکرد، منش، رفتار و نوع ارتباط دیده می شود. اگر این تغییرات نسلی خوب شناخته شود در نوع تعامل و قضاوت و در ارتباط با فعالیت ها متفاوت می شود.
همچنین در گذشته جامعه شاهد فعالیت های سیاسی دانشجویی مردسالار بوده است، چون دانشجویان بیشتر مردها بودند اما در حال حاضر تغییر پیدا کرده و خانم ها قشر بسیار گسترده ای از دانشجویان را به خود اختصاص داده اند. بنابراین نوع فعالیت های بانوان تا حدودی متفاوت است. یکی دیگر بحث توامند سازی است که باید دانشگاه و تشکل ها کمک کنند که دانشجویان توانمند شوند و مهارتهای لازم را فراگیرند. با توجه به تنوع و تکثری که جمعیت دانشجویان پیدا کرده و موضوعات پیچیده که جامعه پیدا کرده بحث تمرین گفت و گو و زیست مسالمت آمیز، بحث درک عمیق اخلاق حضور در دانشگاه از دیگر مسایل مهم است. از دیگر مسایل مهم بی اعتمادی نسل جوان به برخی از اقدامات است که باید برای نشاط اجتماعی دانشجو سازوکار ارایه دهند.
منابع:
۱-سخنرانی در جلسه پرسش و پاسخ در مسجد دانشگاه تهران ۱۷/۸/۶۶