در کنار همه چیزهایی که کرونا آن را تحت تاثیر قرار داده، یکی هم دانشجویی است. اگر تا دیروز، دانشجو در قالب دانشگاه و ارتباط با اساتید معنا پیدا میکرد، امسال اما با تغییری بنیادین مواجه شده است. به ویژه برای دانشجویان جدیدالورود که سالهای زیادی برای ورود به دانشگاه و نشستن پشت نیمکتهای دانشگاه محبوبشان لحظهشماری میکردند، نشستن پشت لپتاپ یا سیستم و ارتباط از طریق اینترنت، قطعا تجربه خوشایندی نیست.
عرفان، که خود را برای حضور در یکی از دانشگاههای تهران آماده کرده بود، از این که نتوانسته در محیط آموزشی حضور داشته باشد و بتواند با سایر دانشجویان تعامل و ارتباط رودرو برقرار کند، ناراحت است.
از طرفی دیگر، حفظ و کنترل شرایط درسی در خانه نیز مشکلات خاص خود را دارد. ساختن یک کلاس درس آرام در خانههای آپارتمانی نه چندان بزرگ آن هم در شرایطی که سایر اعضای خانواده نیز قرنطینه خانگی و یا دورکاری را تجربه میکنند، کار آسانی نیست. عرفان میگوید: « من و برادرم، یک اتاق مشترک داریم. بلاخره برنامه و ساعات کلاسی ما با هم متفاوت است. بقیه اعضای خانواده هم که کار و برنامه خود را دارند. برای همین تمرکز کردن روی کلاس و صحبتهای استاد خیلی سخت شده است.»
به همین دلیل او معتقد است :« در این شرایط، اعضای خانواده باید یکدیگر را درک کنند و امیدوارم پدرومادرها متوجه باشند که شرایط حاضر شاید از جهاتی سادهتر از قبل شده باشد اما بهرحال اضطرابهای خاص خودش را به همراه دارد.
برای مریم که مشغول نوشتن پایاننامهاش است، مهمترین مشکل عدم دسترسی حضوری به کتابخانهها و استفاده از کتابهای مرجع است. چرا که خدمات اینترنتی کتابخانهها آن قدری توسعه پیدا نکرده که بتواند جوابگوی نیازها باشد.
از طرفی دیگر تجربه شرایط تحصیلی کرونایی فقط برای دانشجویان جدید سخت نیست؛ بسیاری از رشتهها نیاز به کارگاههای عملی دارند و این چیزی نیست که بتواند به راحتی در فضای مجازی پیادهسازی شود. فاطمه که دانشجوی ارشد علوم شناختی است، محرومیت از کارگاههای عملی را بزرگترین آسیبی میداند که کرونا به تحصیل او وارد کرده است. چون دانشگاه هم عملا برای جبران این خلا تدبیری نیاندیشیده است.
او البته میگوید:« مشکل به همین جا ختم نمیشود؛ چرا که برای مدت زیادی اصلا دانشگاه سردرگم بود و زیرساختهای نرمافزاری لازم را برای برگزاری اینترنتی کلاسها فراهم نکرده بود. نرم افزاری که ما استفاده میکنیم Adobe connect است که حالتی پروفایل مانند دارد و برای هر دانشجو اکانتی تعبیه شده است تا در آنجا پروژههای خود را آپلود کند. اما مهمترین ضعف این نرمافزار این است که کلاسها را باید آنلاین دید و امکان ذخیره وجود ندارد. تماشای آنلاین کلاسها نیز مستلزم اینترنت سرعت بالاست که با توجه به وضعیت اینترنت هم برای دانشجو و هم استاد دردسرآفرین است. از دیگر مشکلاتی که دانشجویان با آن مواجهاند، محدودیت در دسترسی به پروفایل ایجاد شده است؛ چرا که برای استفاده از آن ساعت تعیین شده است و در ایام تعطیل هم سایت بسته است و دسترسی به کلاسهای ضبط شده امکانپذیر نیست و ما در تمام روزهای هفته فقط از ساعت ۷ صبح تا ۱۴ به کلاسها دسترسی داریم.»
مریم اما از زاویه دیگری به مشکلات آموزش مجازی اشاره میکند:« کلاسهای مجازی خیلی کسلکننده هستند. به خصوص که سرعت اینترنت روی کیفیت آن نیز تاثیر مستقیم میگذارد و گاهی موجب اختلال میشود. بهرحال روابط اجتماعی تاثیری مستقیمی بر روی عملکرد دانشجویان و مشارکت و تعامل آنان در فرآیند یادگیری دارد. باید جایگزین های مناسبی برای عدم حضور در فضای کلاس و هم صحبتی و تعاملات روزانه درسی تعریف شود تا کمی به زنده و پرشورتر بودن شرایط کمک شود. چنان که برخی از استادان از دانشجویان خود میخواهند تا وب کم خود را روشن نگه دارند تا هم بیشتر با یکدیگر آشنا شوند و هم فضا از یکنواختی خارج شود.»
او همچنین ساعت برگزاری کلاس ها را نیز مهم میداند:« نکته مهم دیگر در آموزشهای مجازی، ساعت تشکیل کلاسها است؛ به نحوی که دانشجویان با رغبت و انرژی بیشتری در کلاسها شرکت کنند. ممکن است در این میان برخی از اساتید به این مساله توجهی نشان ندهند و میزان تعامل دانشجویان چندان برایشان اهمیت نداشته باشند.»
فاطمه هم دغدغه جالب دیگری دارد: « چقدر خوب است که دانشگاه شرایطی فراهم کند که ما بتوانیم با سایر دانشجویان هم رشتهمان در دانشگاههای دیگر ارتباط داشته باشیم. یک فضای علمی اشتراکی با نظارت خود دانشگاهها و ایجاد قوانین و قاعده ایجاد شود تا هم تعامل بیشتری صورت بگیرد و هم محیط زندهتر و پویاتر شود. این باعث می شود ما بتوانیم با ایدههای دیگر هم آشنا شویم و تجربههای جدیدی کسب کنیم. برای بسیاری از این اساتید این مسایل حل شده است و ممکن است نیاز ما را درک نکنند در حالی که در عمل به پیشرفت درسی ما منجر میشود.»
با این حال، تغییر شیوه آموزش از حضوری به مجازی، به کام عدهای نیز شیرین آمده است؛ از جمله برای یک دانشجوی ارشد علوم انسانی که باید علاوه بر تحصیل، نقش مادری خود را ایفا کند و حالا به لطف این سبک آموزشی، میتواند به شکل بهتری از عهده هر دو برآید.
علاوه بر این، صرفه جویی در وقت، حذف رفتوآمد، و کاهش هزینههای بسیاری از کارگاههای آموزشی به علت حذف هزینههایی همچون اجاره سالن یا کلاس،آبو برق و... نیز جمله مزایای دیگری است که فضای کرونایی فعلی برای دانشجویان مهیا کرده است.
با این حال، دانشگاه زنده است به دانشجو و کلاس و استاد. زنده است به جلسه و کنفرانس و همایش. زنده است به انجمنهای علمی و فعالیتهای سیاسی و تجمعهای گاه و بیگاه. این همه منتظر روزی است که کرونا از میان رفته باشد تا خون تازهای دوباره در رگهای دانشگاه به جریان افتد.