به گزارش خبرنگار ایرنا، حمله تروریستی جمعه هفته گذشته و شهادت شهید محسن فخری زاده دانشمند برجسته هستهای و دفاعی ایران نه اولین و احتمالا نه آخرین اقدام تروریستی صهیونیستها در منطقه خواهد بود. حداقل در ارتباط با ایران چند سال قبل هم این رژیم تعدادی از دانشمندان هستهای ایران را ترور کرد. بنابراین رژیم صهیونیستی ابایی از این ندارد که افکار عمومی آن را بعنوان یک رژیم تروریستی بشناسند و البته از رژیمی که خانه و کاشانه مردم را روی سرشان خراب میکند چنین رفتارهایی هیچ بعید نیست.
تاریخ این رژیم مملو از بیاعتنایی به قواعد ومقررات بین المللی است. از زمان اعلام موجودیت این رژیم تاکنون به طور متوسط هر سال حداقل یک یا دو قطعنامه و یا بیانیه علیه این رژیم در شورای امنیت یا مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شده است ولی صهیونیستها طی ۷۰ سال اخیر از اجرای بیش از ۱۰۰ مصوبه و قطعنامه سازمان ملل متحد، سرباز زده و به اراده و خواست اکثریت ملل جهان، بیاعتنایی کردهاند.
خط تخریبی که رژیم صهیونیستی در قبال ایران و برنامه هسته ای ایران در سالهای اخیر پیگیری کرده معرفی برنامه ایران به عنوان یک برنامه نظامی بوده است آن هم در شرایطی که پرونده موسوم به PMD سالها قبل و در جریان امضای توافق هسته ای بسته شد و از آن به بعد هم فعالیتهای هستهای ایران زیرشدیدترین و بی سابقه ترین نظارتهای بازرسان آژانس بوده و گزارشهای مکرر آژانس هم بر عدم انحراف برنامه هسته ای ایران مهر تایید زده است.
بدون شک رژیم صهیونیستی از ایجاد ناامنی در منطقه سود میبرد این رژیم با داشتن بیش از ۲۰۰ کلاهک هسته ای و عدم تمکین به اصول و مقررات بین المللی، عامل بیثباتی در منطقه است و با فرافکنی درباره برنامه هستهای ایران تلاش میکند خود را از زیر نظارتهای بین المللی خارج کند. این در حالی است که ایران عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای یا ان پی تی است و در بالاترین سطح اعلام و تاکید کرده که به عدم تولید سلاح هستهای تعهد دارد.
رژیم صهیونیستی از همان ابتدای انعقاد توافق هستهای از مخالفان آن بود و نتانیاهو در مخالفت و تخریب این توافق از هیچ اقدام مخربی فروگذار نکرد. حضور ترامپ در کاخ سفید و ناآشنایی وی با مقتضیات سیاست و روابط بین الملل هم باعث شد نتانیاهو و لابیهای صهیونیستی در سالهای اخیر همه خواستههای خود را توسط ترامپ پیگیری کنند به طوری که به نظر میرسید ترامپ تبدیل به پیمانکار پروژههای سیاسی اسرائیل و لابیهای وابسته به این رژیم در آمریکا بوده است و اساسا منافع ملی و حیثیت و پرستیژ آمریکا برای وی موضوعیت نداشت. حتی طرح معامله قرن که ظاهرا ابداع دولت ترامپ بود در واقع طرحی برای اشغال اراضی فلسطینی و مطلوب رژیم صهیونیستی بود، طرحی که بعید است جو بایدن آن را پیگیری کند.
ترور شهید محسن فخری زاده یکی از چالشهایی است که نتانیاهو برای دولت آینده آمریکا و با هدف مین گذاری در مسیر سیاستهای آن ایجاد کرده است. با این اوصاف و تغییراتی که نتانیاهو با همکاری چهرههایی همچون ترامپ، جرد کوشنر، پمپئو، بن سلمان، بن زاید در منطقه ایجاد کرده، مسیر پیش روی بایدن برای اجرای سیاستهای خاورمیانهای با دشواریهای غیر قابل انکاری مواجه خواهد بود. اکنون و در سایه بی تدبیری ترامپ جایگاه و وجهه آمریکا به عنوان یک قدرت میانجی به شدت تخریب شده است و فرایند صلح احتمالی با میانجیگری آمریکا بعید است راه به جایی ببرد.
بسیاری در ایالات متحده معتقدند که بایدن حداقل در دور اول ریاست جمهوری طرح جدیدی برای حل مساله فلسطین ارائه نخواهد داد و این مساله برای فلسطینیها، عدالت و حقوق بشر بسیار بد است، و تاثیر زیادی روی ثبات منطقه می گذارد اما اقدامات بیثبات کننده رژیم صهیونیستی، منطقه خاورمیانه را در بر میگیرد. در حقیقت بیشترین چالش جو بایدن مدیریت تلاشهای بی وقفه رژیم صهیونیستی برای تحریک و کارشکنی در سیاست خارجی ایالات متحده و کشاندن این کشور به یک جنگ جدید در خاورمیانه خواهد بود.
مقامات آمریکا لازم است در سیاست های خود در قبال رژیم صهیونیستی تجدید نظر کنند به نظر نمیرسد سیاستهای این رژیم حتی در مقابل آمریکا نیز دوستانه و صادقانه باشد. دولت جدید بایدن باید راهی برای بازتعریف و تغییر شکل روابط دوجانبه پرهزینه ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بیابد. روابطی که حتی پیش از دولت دونالد ترامپ هم افراطی بوده است. دولت بایدن می تواند کار خود را با صادق بودن درباره دلایل بی ثباتی در خاورمیانه شروع کند.