تهران- ایرنا- مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه ۱+۵ که تیرماه پنج سال پیش به برجام منتهی شد با تعهدگریزی و پیمان شکنی ترامپ از مرحله عملیاتی‌ شدن بازماند. در دولت جدید، طرح موضوع های مهمی همچون جبران خسارت و رفع تحریم‌ها از سوی دولت جدید آمریکا می تواند، بسترساز بازگشت این کشور به برجام  باشد.

در هفته های اخیر، مخالفان و دشمنان منطقه ای و فرا منطقه ای جمهوری اسلامی با تصور بازگشت آمریکا به برجام، سعی در امتیاز گیری و به قول معروف گرفتن ماهی از آب گل آلود داشته اند. «جو بایدن» رئیس جمهوری منتخب آمریکا که پیشتر در شعارهای انتخاباتی از بازگشت به برجام بدون بیان پیش شرط حرف می زد، اینک مطالباتی را به عنوان مقدمه مذاکرات مطرح می کند؛ مطالباتی گزاف از برنامه موشکی ایران گرفته تا رفتار ایران در منطقه. تروئیکای اروپا شامل آلمان، فرانسه و انگلیس نیز بی اعتنا به تعهدگریزی چند ساله خود در عملیاتی سازی برجام، همصدا با بایدن از طرح چنین مسائلی ابراز خرسندی می کنند. همان گونه که «هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان ۱۵ آذر در مصاحبه با مجله «اشپیگل» از عدم اعتماد برلین به تهران و لزوم کشیده شدن مذاکرات به موضوعات جدید سخن به میان آورد. وی در بخشی از صحبت های خود با بیان این‌که یک توافق فراتر از برجام با منافع آلمان همخوانی دارد، گفت: «ما انتظارات واضحی از ایران داریم: هیچ سلاح هسته‌ای و برنامه موشک بالستیکی که کل منطقه را تهدید کند، نداشته باشد و نقش دیگری در منطقه ایفا کند». کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و برخی بازیگران دیگر آسیایی نیز بدشان نمی آید که از این نمد برای خود کلاهی ببافند. تاکنون عربستان، بحرین و امارات و همچنین ژاپن خواستار شرکت در مذاکرات آتی با ایران شده اند. در همین ارتباط بود که «محمدجواد ظریف»‌ وزیر امور خارجه کشورمان در حساب کاربری خود در توییتر خطاب به همسایگان ایران در خلیج فارس نوشت: «به نظر می‌رسد برخی کشورهای همسایه از غرب درخواست کرده‌اند که بخشی از روند مذاکره با ایران باشند. ما با غرب در خصوص منطقه مذاکره نمی‌کنیم. مشکل اصلی، مداخله های آنان است. در عین حال ما همیشه آماده مذاکره با همسایگان هستیم و طرح هایی همچون امنیت منطقه ۱۹۸۶، مجمع گفتگوی منطقه ای ۲۰۱۶ و اقدام صلح هرمز ۲۰۱۹ بیانگر این موضوع است.»

توییت وزیر امور خارجه دو وجه دارد که یک بخش آن به همسایگان ایران به خصوص کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ارتباط می یابد و وجه دیگر نیز متوجه مداخله جویی طرف غربی است.

پیامی در خصوص راهبرد تنش‌ زای غربی‌ها در منطقه

از سال آغازین هزاره سوم و حضور نظامیان آمریکا و نیروهای ناتو در بخش هایی از آسیا و خاورمیانه، این منطقه تا کنون روی خوش به خود ندیده است. حضور نظامیان غربی در خاورمیانه از سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ که به ترتیب افغانستان و عراق با دستور جرج بوش رخ داد، همواره با فراز و فرودهایی ادامه یافته است.

رفتار تهاجمی و جنگ طلبانه آمریکا در دولت های مختلف این کشور تا جایی پیش رفته که حتی برخی مقامات عالی رتبه این کشور نیز تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر آن انجام نمی دهند. چندی پیش «جیمی کارتر» رئیس جمهوری اسبق آمریکا در تماس تلفنی با ترامپ، با بیان اینکه از ۲۴۲ سال تاریخ آمریکا، ۲۲۶ سال در جنگ بوده‌ایم، تاکید کرد: آمریکا در طول ۲۴۲ سال تاریخ خود به جز ۱۶ سال، در بقیه زمان‌ها در جنگ به سر برده است.آمریکا به دلیل تمایلش برای تلاش به منظور مجبور کردن دیگران به در پیش گرفتن ارزش‌های آمریکایی، جنگ دوست‌ترین کشور جهان است.

البته این جنگ دوستی آمریکا و مداخلات در کشورهای مختلف جهان به ویژه غرب آسیا ارتباط مستقیمی با سود اقتصادی ناشی از فروش تسلیحات دارد. آمریکا در دو دهه اخیر با ایجاد و تشدید تنش ها، سیلی از جنگ افزارهای خود را روانه این منطقه از جهان کرد. به عنوان نمونه حجم توافقات تسلیحاتی واشنگتن- ریاض که بین سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۷ تنها ۹ میلیارد دلار برآورد می‌شد، اینک به صدها میلیارد دلار رسیده است. ضمن اینکه آمریکا هر سال بر بودجه نظامی خود می افزاید. این کشور که در سال ۲۰۱۸ هزینه نظامی ۶۴۳ میلیارد دلاری برای خود پیش بینی کرده بود، در سال ۲۰۱۹ بودجه نظامی ۷۱۶ میلیارد دلاری برای خود تعیین کرد. بودجه نظامی این کشور در سال مالی ۲۰۲۰ به حدود ۷۴۰ میلیارد دلار رسید.

همراهی نظامی کشورهای دیگر از جمله اروپایی ها با آمریکا در قالب ناتو، خاورمیانه را به منطقه آشوب زده ای تبدیل کرده که برون رفت از آن به راحتی امکانپذیر نیست. طنز تلخ ماجرا اینجاست که آنها ایران را تهدیدی برای صلح و آرامش منطقه و حتی جهان معرفی می کنند و قصد محدودسازی نقش پویای ایران را در منطقه از طریق مذاکرات هسته ای دارند.

پاسخی به زیاده خواهی بازیگران عرب

همان طور که اشاره شد، بخش نخست پیام ظریف در محکومیت حضور و اشغالگری غرب در منطقه ایراد شده بود. اما بخش دوم آن پیامی به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است که در توافق هسته ای ایران و ۱+۵ نقشی نداشتند و با حمایت ترامپ خود را در جایگاهی می بینند که مطالبه مشارکت در مذاکرات هسته ای را مطرح کنند.

از نگاه ایران، کشورهای عربی منطقه صرفا در جایگاهی قرار دارند که در مورد مسائل منطقه ای مشارکت داده شوند همان گونه که ظریف طرح هایی همچون امنیت منطقه ۱۹۸۶، مجمع گفتگوی منطقه ای ۲۰۱۶ و اقدام صلح هرمز ۲۰۱۹ را در این زمینه مطرح کرد. بنابراین پیام ظریف حاوی این نکته است که منطقه خاورمیانه و مسائل مرتبط به این حوزه جغرافیایی بیش از آنکه به کشورهای غربی و مداخله جویی های آنان مربوط شود، گره ای است که به دست بازیگران این پهنه جغرافیایی قابل گشوده شدن است. اما در ارتباط با مسائل هسته ای و توافق ایران و قدرت های بزرگ که دستیابی به آن بیش از یک دهه زمان برد، بازیگران منطقه از اعراب گرفته تا اسراییل در مذاکرات مجدد پیرامون آن جایگاهای ندارند.

کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از همان آغاز مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ با آن مخالفت کردند. در صدر این کشورها، عربستان قرار داشت و سعودی‌ها تلاش خود را برای شکست مذاکرات هسته ای که در سال ۱۳۹۴ به برجام منجر شد، به کار بستند. خبر خروج ترامپ از برجام آنها را ذوق زده کرد و فشار حداکثری دولت جمهوریخواه ترامپ در جهت منافع این کشور و متحدان عربی ریاض قابل ارزیابی بود. آل سعود در سال های اخیر همزمان با فشار حداکثری آمریکا بر ایران تلاش کرد تا ضمن اجماع سازی علیه تهران در منطقه، برای انزوای تهران در سازمان های بین المللی از جمله آژانس نیز اقدام کند. به تازگی خبرگزاری رسمی عربستان (واس) در گزارشی نوشته که شورای وزیران سعودی به ریاست «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه این کشور از آژانس بین المللی انرژی اتمی درخواست کردند که بازرسی های خود را در داخل ایران برای کشف سایت های هسته ای اظهار نشده افزایش دهد. همچنین «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی اوایل آذرماه خواستار مشارکت کشورهای عربی از جمله عربستان در هر گونه توافق احتمالی آمریکا با ایران شد.

مقامات رژیم صهیونیستی نیز در حالی نخست خواستار عدم الحاق مجدد آمریکا به برجام و در وهله دوم کنترل فعالیت های موشکی و منطقه ای ایران شده اند که نقش خرابکارانه این رژیم بر همگان عیان است. عملیات خرابکارانه در سایت هسته ای نطنز و شهادت «محسن فخری زاده» نخبه هسته ای کشورمان آخرین دست وپا زدن های نتانیاهو برای به بن بست کشاندن مذاکرات ایران و دولت بایدن است. همچنین اشغالگری و جنگ افروزی رژیم صهیونیستی در منطقه از یک سو و فعالیت های هسته ای غیرصلح آمیز به دور از چشم بازرسان آژانس برای افزودن بر شمار کلاهک های هسته ای از سوی دیگر، از جمله مسائلی است  که باعث شده اسراییل از جایگاه قضاوت در مورد فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران که همواره مهر تایید آژانس را با خود دارد، دور بماند.