برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام دستاوردی در زمینه سیاست خارجی برای اروپا است که تا کنون تلاش کرده آن را حفظ کند. اما به دنبال خروج آمریکا از برجام در دوران ترامپ تمام دستاوردهای اروپا را تخریب شد. از آن پس اروپا سعی نمود تا ایران را راضی نگه دارد که کماکان در برجام باقی مانده و به تعهداتش ادامه دهد؛ با ساز و کارهایی همچون اس پی وی و اینستکس بتواند کانال مالی برای مبادلات پولی ایران حداقل در زمینه کمک های بشردوستانه و مواد غذایی و دارویی بگشاید، لیکن تمایل و توانی هم برای ایستادن در مقابل آمریکا نداشت و صبر راهبردی در پیش گرفت تا نتیجه استیضاح ترامپ و تکلیف انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مشخص شود. با برداشتن گامهای ایران برای کاهش تعهداتش در برجام، اروپا به تدریج به آمریکا نزدیک تر شد. بعد از هر گامی که ایران برمیداشت اروپا ابراز نگرانی می نمود و از ایران میخواست به تعهداتش پایبند باشد. اروپا سرانجام سال گذشته تهدید کرد که مکانیسم ماشه را فعال خواهد کرد. بعد از برداشتن گام پنجم ایران، اروپا سعی کرد که فعال شدن مکانیسم ماشه را به صورت معلق نگه دارد و همزمان نیز تفسیر مثبتی هم از فعال کردن مکانیزم ماشه ارائه داد و این عمل را برای حفظ برجام و نه علیه آن، اعلام کرد.
حفظ فاصله اتحادیه اروپا با آمریکا
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و متزلزل شدن امکان انتخاب مجدد ترامپ، اروپا سعی کرد که فاصله خود با آمریکا را حفظ کند و به همین خاطر به اقدامات آمریکا در شورای امنیت علیه ایران به ویژه در خصوص تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران نپیوست. با انتخاب بایدن، اروپا امیدوار شد که اروپا و آمریکا مجددا در برجام در یک سو قرار خواهند گرفت و از آن زمان و تقویت بازگشت آمریکا به برجام به تدریج صحبت از مذاکره مجدد با ایران شد تا در کنار بحث هستهای سایر مسائل نیز مطرح شود. به سخن دیگر میتوان گفت که انتخاب بایدن، اروپا را مجددا امیدوار به ایفای نقش در مسائل بینالمللی از جمله بحث هستهای ایران کرد. نقشی که عملاً با اقدامات ترامپ در ۴ سال گذشته تقریباً از اروپا سلب شده بود.
چالش های پیش روی اروپا
اینک که ایران تصمیم به نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در نطنز گرفته است و همزمان با تصویب قانون اقدام راهبردی علیه تحریمها، اروپا با دو چالش اصلی مواجه شده است: اول اینکه علیرغم خوشبینی به عملکرد دولت بایدن، نگران به هم خوردن برجام است و دوم اینکه به اهداف کامل خود در خصوص برجام و مسائل پسابرجام نخواهد رسید. در این خصوص و در سال های گذشته اروپا همواره سه هدف را دنبال می کرده است: اول حفظ برجام، دوم راضی کردن ایران به ادامه تعهدات در برجام، و سوم رسیدن به توافق جدیدی به عنوان مکمل برجام یا برجام پلاس(حفظ برجام به عنوان پلی برای رسیدن به برجام پلاس).
با وصف فوق سه کشور اروپایی عضو برجام با انتشار بیانیه مشترکی ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به تصمیم ایران برای نصب سانتریفیوژهای جدید در تاسیسات غنی سازی نطنز این اقدام را نقض توافق هستهای دانسته و به ایران اعلام کردند که با این کار و همینطور مصوبه اخیر مجلس راه برای احیای دیپلماسی بسته خواهد شد. سه کشور اروپایی به ایران هشدار دادند که چنین اقدامی تلاشهای مشترک آنها برای حفظ برجام را به خطر میاندازد، همینطور فرصت مهم برای بازگشت به دیپلماسی و همراه دولت جدید آمریکا را تضعیف میکند. قبل از انتشار بیانیه سه کشور اروپایی، صریح ترین موضع گیری در خصوص برجام و مسائل مربوط به آن توسط وزیر امور خارجه آلمان مطرح شد. هایکو ماس صراحتا از ناکافی بودن برجام و لزوم رسیدن به توافق جدید با ایران سخن گفت.
واکنش اروپا در قبال اقدامات ایران
به نظر می رسد واکنش اروپا در قبال اقدامات ایران متاثر از تحولات بین المللی و داخلی ایران خواهد بود. یعنی از یک سو با انتخاب بایدن امید به شکل گیری مجدد ائتلاف در مقابل سیاست های ایران بین دو سوی آتلانتیک افزایش یافته و امکان نقش آفرینی اروپا فراهم خواهد شد و به این شکل امکان رسیدن اروپا و آمریکا به تمام اهداف شان در برجام و برجام پلاس فراهم خواهد شد. از سوی دیگر با اقداماتی که در ایران صورت گرفت از جمله مصوبه مجلس بر پیچیدگی ابعاد قضیه افزوده شد که اقدامات واحد در آن سوی میز را می طلبد. به این شکل می توان پیش بینی کرد که اروپا در همان مسیر قبلی مبنی بر ابراز نگرانی، و تلاش برای راضی کردن ایران به انجام تعهداتش حرکت خواهد نمود؛ ضمن اینکه به طور مشخص تری در کنار آمریکای بایدن و در ائتلاف شکل گرفته شده به همراه آمریکا علیه ایران قرار خواهد گرفت تا به زعم خود مانع نقض برجام توسط ایران شود. در این مسیر امکان فعال کردن مجدد مکانیسم حل اختلاف و مکانیسم ماشه نیز برای رسیدن به اهداف اروپا و آمریکا دور از ذهن نیست.
صبر راهبردی ایران
در سمت دیگر ماجرا ایران قرار دارد که پس از سال ها مذاکره و تحمل تحریم های اقتصادی ناشی از قطعنامه های شورای امنیت به علاوه تحریم های آمریکا و اروپا سرانجام به برجام رسید. ایران علی رغم مشکلاتی در داخل، بتدریج در حال بهره مندی از مزایای برجام بود که با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم ها مجددا در شرایط دشواری قرار گرفت. انتظار ایران از اروپا برای پایبندی به تعهداتش مطابق برجام به ویژه امکان فروش نفت و انجام مبادلات مالی و بانکی ایران علی رغم وعده های اروپایی ها به نتیجه نرسید. صبر راهبردی ایران به همراه برداشتن گام های پنج گانه کاهش تعهدات نهایتا به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رسید. انتخاب بایدن با وعده بازگشت آمریکا به برجام، امیدواری به حل مشکلات ایران را در داخل تقویت کرد. در این میان مطرح شدن مطالبات جدید به ویژه از طرف اروپا از یک سو و اقداماتی در داخل کشور از جمله تصویب قانون اقدام راهبردی علیه تحریمها چالش های جدیدی است که دولت دوازدهم در ماه های آخر با آنها مواجه شد. با توجه به موارد اشاره شده در خصوص رویکرد اروپا که با انتخاب بایدن فضای تنفسی یافت تا مجددا اهداف خود را این بار با همسویی با آمریکا در خصوص نظام منع اشاعه در منطقه دنبال کند؛ ضروری است که ایران خود را برای رویارویی دیپلماتیک با اروپا و آمریکا آماده کند. این امر مستلزم شکل گیری اجماعی در داخل است تا دولت بتواند در رویارویی جدید دیپلماتیک منافع ایران را تامین نماید.
استفاده از قانون جدید مجلس ابزاری برای ورود به میز مذاکره
لذا با توجه به فضای جدیدی که در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پیش آمده نگارنده معتقد است که دولت باید از مصوبه اخیر مجلس استفاده لازم را ببرد. از آنجایی که اروپا و آمریکا درباره مذاکره و توافق در مورد سایر موضوعات با ایران صحبت میکنند، مشخص است که برخلاف خوشبینی های ایجاد شده در ایران بازگشت به شرایط قبل از خروج آمریکا از برجام به این سادگی صورت نخواهد گرفت. در این میان استفاده از قانون جدید مجلس می تواند به عنوان ابزاری برای ورود به میز مذاکره استفاده شود. تلقین این موضوع که طرفهای مقابل باید در اسرع وقت و با همین دولت فعلی به توافق(بر پایه برجام) برسند که در غیر این صورت باید سال آینده خود را برای مذاکرات بسیار سخت تر و در فضای پیچیدهتری آماده سازند؛ می تواند مورد استفاده قرار گیرد. حتی اگر نیت نمایندگان مجلس از تصویب این قانون خلاف این موضوع بوده باشد در این برهه زمانی میتوان در مذاکرات جدید از این قانون بهترین استفاده را برد مشروط به آنکه اراده جدی برای خروج از این وضعیت و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم مد نظر تصمیمگیرندگان باشد. به قول بیسمارک صدراعظم امپراتوری آلمان "سیاست یعنی تشخیص ممکن از غیر ممکن" و در تمایز امر ممکن از غیرممکن هنر سیاستمدار باید داشتن توان تبدیل چالشها به فرصت ها باشد.
نوشته: دکتر اردشیر سنایی - استاد دانشگاه