درست است که خصوصی سازی و اشتغالزایی در این اوضاع اقتصادی برای برخی مشاغل مفید و موثر است اما باید موضوع حفاظت از آثار ارزشمند ملی، پیوسته مدنظر متولیان امر باشد و سپردن این میراث به اهلش به معنای واگذاری به دوستدارانی است که برای این نفایس ملی ارزش قائل هستند و به آن عشق می ورزند.
در سال های گذشته جدا از این که برای نوسازی و بازآفرینی خانه های تاریخی شیراز اتفاق خوشایندی رخ نداده، تخریب در قضیه واگذاری بیش از هر آسیبی خانه های تاریخی را در هم شکسته و همین موارد، سایه نگرانی ها را گسترانده است.
حدود چهار سالی می شود که بحث واگذاری خانه های تاریخی بالا گرفته و برای مراقبت بهتر از آن به تایید وزارت میراث فرهنگی هم رسیده است.
در شهر شیراز ۲۸ خانه تاریخی وجود دارد که اولین بار به شهرداری واگذار شد اما حمایت از خانه ها دوباره به میراث فرهنگی بازگشت.
به باور برخی کارشناسان واگذاری خانههای میراثی به بخش خصوصی امیدها را برای احیای بافت تاریخی شیراز و دور کردن آن از گزند آسیبهای اجتماعی از رهگذر فعالیتهای فرهنگی زنده می کند؛ افزون بر این با انتقال این خانهها هزینه مرمتشان نیز از دوش دولت برداشته میشود، بخش گردشگری رونق میگیرد و به صنایع دستی جان دیگری می گیرد.
واگذاری خانه محتشم و دیوانخانه زندیه
بتازگی ۵۴ خانه تاریخی در استان های سراسر کشور از جمله فارس به مزایده گذاشته شده و خانه هایی در این استان به فهرست این مزایده راه یافته که جزو آثار ارزشمند ملی هستند.
یکی از این خانه ها،خانه محتشم است، خانه تاریخی با قدمتی چند هزارساله که با توجه به قرار گرفتن در محدوده مجموعه کریم خان،دیوانخانه، بازار و همچنین به دلیل برخورداری از امکانات شهری و فراهم شدن تسهیلات اقامتی، حمل و نقل، امنیت و غیره برای گردشگران در قالب یک مرکز فرهنگی، اقامتی و پذیرایی مشخص شده است.
دسترسی مناسب این خانه به امکانات زیربنایی و محلی، مجاورت با سایر جاذبه های گردشگری شهر، واقع در داخل شهر و نزدیکی به مرکز و بافت شهر از جمله دلایل مهم و قابل تأملی است که آن را به مکانی فرهنگی و هنری بدل کرده است.
طبق مطالعات زیبا شناختی، خانه محتشم دارای حجاری ها و نقوش برجسته گل و بوته وتصاویرحیوانات برروی سنگ هاست،سقف های چوبی نقاشی شده بارنگ های زنده ونقوش ظریف ومتنوع ایوان ها وطاق های گچ بری شده آن حس خوبی به آدمی منتقل می کند.
کاشی کاری،آینه کاری وگره چینی روی اُرسی هایش(پنجره با شیشه های رنگین) نیز از جمله تزئینات است که چشم هر بیننده ای را خیره می کند.
دیوانخانه در قلب شیراز
دیوانخانه زندیه نیز از دیگر بناهای مجموعه کریمخانی است که به مزایده گذاشته شده، این خانه که در قلب بافت قدیمی شیراز درسال۱۱۸۰ هجری توسط کریم خان زند ساخته شده از لحاظ استحکام،پی ریزی بنایی سرآمد بوده است و از نظر معماری وتزئینات هنری دوره زندیه یکی از بهترین هاست.
در عمارت دیوانخانه شیراز تزئینات نقاشی بسیارنفیس درطاقچه ها و سقف آن به چشم می خورد؛ نقش گل و گیاه،مرغ زندی و تزئینات طلاکاری نیز جلوه زیبایی به آن بخشیده است.
وجود این تزئینات درعمارت دیوانخانه از نظر ارزش های هنری وتاریخی اهمیت زیادی دارد.سنگ های مرمراستفاده شده در دوستون مرتفع جلوی تالار که نقوش برجسته دوشیر و صحنه جنگ رستم واشکبوس را نشان می دهد ازهمین معادن شیرازاست که به طرزشگرفی حجاری شده است.
نچسبی و ناهمگونی چوب و فلز
خانه محتشم،دیوانخانه زندیه و خانه افشار را به عنوان محلی برای کسب درآمد در نظر گرفته اند که دغدغه این است در این مسیر درآمدزایی چه اتفاقی برای این آثار ارزشمند ملی بیفتد.چرا که بعضی مالکان به جای ترمیم چوب و دیوارهایش، از آنجایی که زمان بر،هزینه بر و تخصصی است برای سرعت و سهولت در کار خود به استفاده از فلز،آلومینیوم و دیگر مصالح مدرن و ناهمگون روی می آورند.
دست رد به خانه های نفیس تاریخی
هر چند خانه افشاریان اهمیت کمتری دارد اما خانه محتشم و دیوانخانه زندیه که در دل شهر جای دارد از ارزش بسزایی برخوردار است و جزو غنایم و میراث ارزشمند ملی محسوب می شود.نکته اینجاست که با وجود خانه های تاریخی متعدد در شهر راز اما درست دست روی این دو خانه نفیس گذاشته شده و واگذار می شوند.
البته در دیگر استان ها نیز واگذاری ها اتفاق افتاده و مزایده خانه شهریاری یزد،مشهد میقان مرکزی،خانه ناصح زاده آذربایجان شرقی نیز کلید خورده، به طور کلی این سرنوشت برای بیش از ۵۰ خانه تاریخی در استان هایی مثل اصفهان، کرمان،گیلان، خوزستان،اردبیل و غیره رقم خورده است.
برهم خوردن چیدمان و هویت آثار تاریخی
نگرانی این است مبادا آثار میراثی به دست بعضی ها چه با کاربری اقتصادی و چه فرهنگی بیفتد،به گونه ای چیدمان و ساختار آن را بر هم بزنند که دیگر نشانی از هویت آن یافت نشود.
همچنین باید تضمینی باشد که این خانه های تاریخی را افرادی که علاقه یا تعصب خاصی در حفظ و نگهداری آثار ندارند و تنها به محلی برای کسب درآمد خود فکر می کنند، اداره کنند.
مواضع دوستداران میراث
برخی از دوستداران و عاشقان میراث فرهنگی نسبت به این واگذاری ها دیدگاه خوبی ندارند و معتقدند به تجربه ثابت شده که با این رویه سرنوشت خوشایندی در انتظار آثار نخواهد بود.
یک نمونه آن هم حمام وکیل شیراز است که پس از دوره افت و خیز طولانی و تبدیل به رستوران، سفرهخانه و فروشگاه فرشهای دستبافت طی سنوات گذشته و آسیبهایی که بخش خصوصی به آن وارد کرد، در نهایت به موزه تبدیل شد.
با این همه کسی صدای دوستداران میراث ملی را آنگونه که باید نمی شنود چرا که برخی ها پنبه منافع شخصی را در گوششان فرو برده اند و نمی خواهند صدای آخرین نفس های این خانه های تاریخی را بشنوند؛ افرادی که به مرور زمان هویت خانه های تاریخی را به باد فنا می دهند، جای خالی آن را با مصالح ساختمانی مدرن پر می کنند و سرانجام روزی را پیش چشممان ما می گذارند که در خانه هایی که صدای نیاکان مان پیچیده و در گوشه گوشه های آن طنین اندازه شده است، جز سکوت شنیده نمی شود.
داشتن و نداشتن
هر چند عده زیادی هستند که برای داشتن این خانه های تاریخی سر و دست می شکنند، اما وقتی واگذار می شود سخن از نداری و بی پولی به میان می آید.
با نادیده گرفتن این مهم و بعد از گذشت چند سال، رنگ و لعاب خانههای تاریخی از میان می رود و تمایل مردم برای دیدن این خانه ها رنگ می بازد.
مزایده ها در حالی اتفاق می افتد که همیشه خانه های تاریخی حس آرامش و رهایی از تجملات دنیوی را به آدمی منتقل می کند، خانه هایی که آدمی از بوی خشت و کاه گلش زنده و سرمست می شود.
با این وجود،تکخانههایی همچون خانه منطقینژاد، خانه کازرونیها، خانه محتشم، موزه آب وکیل و دیوانخانه امروز چشم به راه سرمایهگذارانیاند که دوباره رونق را به آنها بازگردانند و در این آشفتهبازار کرونایی، جانی تازه به صنعت خفته و درهم شکسته گردشگری بدهند.
طبق آخرین صحبت های مصیب امیری،مدیر کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری مزایده بسیاری از این خانه ها انجام شده و در آینده ای نزدیک تعدادی به گالری،مرکز فروش صنایع دستی ، موسیقی، هتل و موزه تغییر کاربری می دهند.
به گفته وی این خانهها براساس ماده ۲۷ که به واگذاری پروژههای ناتمام به بخش خصوصی بازمی گردد و در مراحل پایانی است.امیری پیش از همکاری با شهرداری طی سه سال اخیر سخن گفت و ابراز داشت: براساس تفاهمنامهای که با شهرداری شیراز امضا کردیم، همه خانهها به این نهاد واگذار شد؛ اما در ادامه این همکاری به دلایل مختلفی ادامه نیافت و خانهها را بازگرداندند.
مدیر کل میراث فرهنگی بیان کرد:در طی نیمه دوم سال ۹۷ و ۹۸ نیز چندین بار فراخوانهایی اعلام شده و یکی دو بار هم سرمایهگذارهایی پیدا شدند اما درنهایت موضوع واگذاری خانههای تاریخی فرجامی نیافت.
به اعتقاد عده ای از پژوهشگران، شیراز از منظر برخورداری از پهنه آثار تاریخی در کشور رکورددار است و بافت تاریخی مهم و بی نظیری دارد؛ اما این وسعت هم نقطه قوت است و هم مشکلساز.
به باور آن ها حضور مردم در بافت تاریخی موجب سرزندگی آن میشود.نمونه مشابه این شیوه را میتوان در ابیانه مشاهده کرد، گرچه این روستا مسکونی است اما بعضی خانهها برای تداعی زندگی در محیط ترتیب داده شده است.
به گفته برنده جایزه معماری ماریل ایتالیا نیز بافت تاریخی بر خلاف آثاری همچون تختجمشید، ساکنانی دائم و یا موقت دارد؛ براین اساس یا باید آن را همچون یک بنای تاریخی درنظر گرفت که درهای آن ساعاتی بر روی بازدیدکنندگان گشوده میشود و یا محیطی که ساکنانی همیشگی دارد که در این صورت نمیتوان روش بازدید را به شیوه بناهای فاخر تعریف کرد؛ چراکه مجموعه بافت از این منظر، دیگر نمایشگاهی دائمی نیست، بلکه به عناصر زندگی روزمره نیز نیازمند است.
هویت تاریخی را با همکاری، حفظ کنیم
بر این اساس،خانه های تاریخی با فرهنگ و هنر درهم تنیده شده است و در واقع این فضاها به کیفیت و تاریخی بودن شهر گواه میدهد؛هویت و شناسنامه شهری است که ویژگیهای ممتازی را در شهر متبلور میکند.شهر تاریخی شیراز از جمله های کلانشهرهایی است که با قدمت دیرینه خود بسیاری از گردشگران را از شهر و کشورهای دور و نزدیک به سمت خود می کشاند.شهری که به شهر عشاق و شهر راز معروف شده،حالا دچار ناملایماتی این چنین شده و به فنا می رود.
با این رویه،شهرداری یا میراث فرهنگی می توانند با همکاری یکدیگر اهتمام ویژهای برای فروش صنایع دستی در محدوده بافت تاریخی بهخرج دهند، در کشوری همچون مراکش، صنایع دستی را فقط میتوان در بافت تاریخی به فروش رساند، اگر چنین چیزی درباره بافت تاریخی شیراز اعمال شود، تمام فعالان این حوزه در محدوده بافت حاضر میشوند و این سبب انگیزه و حرکتی اقتصادی در مجموعه خواهد شد.
برکسی پوشیده نیست،رهاکردن خانههای تاریخی به تخریب آنها خواهد انجامید و جای خالیشان را عناصری میگیرد که فاقد هویت بومی است.