اصل اصلاح الگوی مصرف و بهینهسازی مصرف انرژی بهعنوان یکی از شاخصهای مهم اقتصادی در هر جامعه موجب ارتقای شاخصهای زندگی و زیستمحیطی شده و الزام به رعایت آن علاوه بر خودشکوفایی علمی ناشی از ارتقای فنآوری بهبود کارایی تجهیزات و بهینهسازی فرآیندهای انرژیبر، فرصت توزیع مناسب منابع را برای تحقق اهداف توسعه پایدار فراهم میآورد.
محدودیت منابع فسیلی، رشد بالای مصرف سالانه انرژی و عدم کارایی فنی و اقتصادی مصرف بالای انرژی بهینهسازی مصرف انرژی را در کشور تبدیل به یک ضرورت کرده است. در این راستا شرکتهای خدمات انرژی به عنوان بازوی اصلی و اجرایی بهرهوری انرژی نقش عمدهای درخصوص حل مسائل فوق دارند.
شرکتهای خدمات انرژی شرکتی از نوع خدماتی مهندسی که در کلیه بخشهای مصرف کننده انرژی است که طرحهای مرتبط با بهبود کارآیی انرژی را طراحی، اجرا و تأمین مالی میکند و با تضمین حصول بخشی از کارآیی انرژی و برعهده گرفتن مخاطرات پروژه، سهم خود را از محل صرفهجویی انرژی تأمین میکند. شرکتهای مذکور از طریق انجام پروژه بر اساس میزان پیشرفت و قراردادِ مبتنی بر عملکرد از سایر شرکتهای ارائه دهنده خدمات انرژی متمایز میشوند و در مورد کاهش مصرف انرژی تضمینهای لازم را ارائه میدهند و ممکن است در تامین مالی پروژه نیز مشارکت داشته باشند.
مراحل اصلی فرآیند اجرای پروژههای شرکتهای خدمات انرژی شامل ممیزی انرژی با هدف سرمایهگذاری، تعیین روشهای امکانپذیر برای بهینهسازی مصرف انرژی، تضمین نتایج اجرای اقدامات بهینهسازی، بررسی و تضمین رعایت مقررات و استانداردها، تهیه تجهیزات و نصب آنها، مدیریت پروژه، تعمیر و نگهداری تجهیزات در طول مدت قرارداد و همچنین اندازهگیری صرفهجویی بطور پیوسته است.
تامین منابع مالی اقدامات بهینهسازی مصرف انرژی توسط شرکت خدمات انرژی و یا مشتری و با پشتوانه صرفهجوییهای انجام شده بعد از انجام پروژه صورت میگیرد. روش دیگر، تامین منابع به وسیله بانک یا موسسات اعتباری است که به شرکت و یا مشتری ارائه میشود.
دو مدل اصلی برای قراردادهای مبتنی بر کارایی انرژی وجود دارد که شامل مشارکت در صرفهجویی و تضمین صرفهجویی است. در روش مشارکت در صرفهجویی تامین مالی توسط اسکو صورت پذیرفته و تمامی ریسکهای تامین مالی بر عهده اسکو میباشد. ریسکهای فنی، صرفهجویی انرژی و بهرهبرداری به صورت مشترک بین اسکو و مشتری تقسیم میگردد. در روش تضمین صرفهجویی منابع مالی مورد نیاز توسط مشتری تامین میشود و اسکو، مشاورههای تخصصی و دانش فنی و مهندسی را در اختیار مشتری قرار داده و از محل صرفهجوییها، آورده خود را دریافت مینماید. مشتری ریسکهای سرمایهگذاری را تقبل نموده و ریسکهای فنی و صرفهجویی انرژی به هر دو وارد میشود.
آسیب شناسی فضای کسب و کار شرکتهای خدمات انرژی
در کشور ما از سالهای گذشته فعالیت شرکتهایی تحت عنوان شرکتهای مشاور انرژی آغاز شد. شروع فعالیت این شرکتها نه براساس نیاز بازار که براساس سیاستگذاریها و فعالیتهای حاکمیتی و دولتی در چارچوب اهداف بهینهسازی مصرف انرژی در وزارت نیرو و پس از آن وزارت نفت بوده است. براین اساس به طور عمده اقدامات ذیل انجام شده است: پیگیری و تشویق تأسیس این شرکتها، آموزش کارکنان و کارشناسان مربوطه، تأمین تجهیزات و امکانات سخت افزاری و رتبهبندی شرکتها.
اما چنانچه اشاره شد، فعالیت این شرکتها عمدتاً به صورت دستوری و بدون شکلگیری تقاضای حقیقی و مؤثر متقاضیان انجام میشد. بنابراین این شرکتها از اهداف اولیه خود منحرف شده و کارنامه قابل قبولی ارائه ندادهاند. در گذشته فعالیت این شرکتها منحصر به ممیزی انرژی آن هم عمدتاٌ براساس پروژههایی با بودجه سازمانهای دولتی بود. برخی از این شرکتها نیز به مشاور تغییر ماهیت داده و کمتر مشاهده شده که به صورت عملیاتی راهکارهایی برای کاهش مصرف انرژی ارائه و به اجرای آن بپردازند.
عدم بلوغ شرکتهای اسکو و نبود پایداری و انحلال بسیاری از این شرکتها در سال های اول تاسیس، ضعف دانش فنی و فناوری شرکتهای فعال در کشور، ضعف بنیه مالی شرکتهای داخلی و عدم توانایی در جذب سرمایه، ناتوانی در تامین اطمینان خاطر مشتریان از بابت خدمات قابل ارائه، عدم حضور شرکتهای بزرگ EPCF در این بخش، عدم وجود اسکو واقعی در کشور، عدم آشنایی بانکها با مکانیزم اسکو و عدم مشارکت آنان در تامین مالی پروژههای مرتبط، تغییر مداوم مدیران دولتی و عدم امکان ثبت قرارداد بلندمدت، عدم آشنایی موسسات بیمه با مکانیزم اسکو و عدم مشارکت فعال بیمه در این بخش، عدم وجود بسترهای لازم از جمله قرارداد تیپ، ساز و کار اندازهگیری و صحهگذاری M&V، عدم وجود برنامه جامع بهینهسازی مصرف انرژی در کشور، وجود تحریم ها و تاثیر آن بر روند معمول واردات فنآوری، سرمایه و دانش فنی و همچنین عدم قطعیت درآمد این شرکتها از جمله مشکلات شرکتهای خدمات انرژی در کشور است.
با واقعی شدن قیمت انرژی در کشور به نظر میرسد تقاضای حقیقی بازار برای خدمات این گونه شرکتها ایجاد خواهد شد اما مسأله اصلی عدم وجود بسترهای حقوقی و قانونی مناسب فعالیت این شرکتها است. براین اساس میتوان گفت در شرایط کنونی حتی با وجود تقاضا، مکانیزم بازار قادر به تأمین شرایط داد و ستد این خدمت ارزشمند که دارای منافع ملی نیز می باشد نخواهد بود.