روزنامه شرق ۲۹ آذر یادداشتی به قلم جهانگیر تقیپور فلوشیپ و عضو رویال کالجهای جراحان انگلیس و اسکاتلند، عضو سابق هیات ممتحنه امتحانات تخصصی جراحی در رویال کالجهای جراحان بریتانیا و ایرلند منتشر کرد و نوشت: گرچه آنفلوانزا و کروناویروسهای مختلف دارند و قدرت واگیری و پخش آنفلوانزا در اجتماع را دوبرابر کرونا حساب کردهاند و ویروس کرونا میتواند بهطور ناگهانی باعث ازبینبردن حسهای بویایی و چشایی در افراد مبتلا شود، ولی آنفلوانزا و کرونا علائم بالینی بسیار مشترکی با هم دارند؛ هر دو عفونت دستگاه تنفس هستند که میتوانند بدون علامت بالینی یا بیماری خیلی خفیف تا خیلی وخیم و شدید باشند که با درگیری ریوی و مراکز حیاتی بدن باعث مرگ فرد مبتلا شوند. آنفلوانزا و کرونا هم روش انتقال مشابه دارند و از فرد مبتلا به دیگران منتقل میشود که معمولا از طریق وجود ویروس در قطرات و ذرات ریز تنفسی در هوای بازدمی فرد مبتلا و ترشحات در عطسه و سرفه صورت میگیرد.
با وجود اینکه ویروسهای آنفلوانزا و کرونا از گروه RNA ویروسها هستند که زمینه تغییر ژن (موتاسیون) فراوان دارند، ولی جای خوشحالی است که پژوهشگران بر این عقیده هستند که ویروس کرونا بسیار کمتر از ویروسهای آنفلوانزا قدرت موتاسیون دارد و این یافته در حالی است که سازندگان اروپایی و آمریکایی واکسن کرونا از ابتدا فرضیه احتمالی تغییر ژن و موتاسیون ویروس کرونا را در فرایند تهیه واکسن علیه ویروس کرونا گنجاندهاند. شکی نیست که در مقایسه با مشکلات تکراری و تلفات جانی جهانی سالانه حدود ۷۰۰ هزار نفر در اثر ابتلا به آنفلوانزا، جامعه پزشکی جهانی در برخورد با ویروس کرونا در بسیاری از عرصهها گوی سبقت را ربوده که نهتنها تهیه سریع واکسنی مفید رکوردی جدید است، بلکه پیشرفت چشمگیر در تحقیقات درمانی کرونا و تأیید و تصویب بسیار سریع داروهای آنتیبیوتیکی و منکلونال Bamlanivimab و Remdesivir و استفاده از پلاسمای افراد بهبودیافته از کرونا توسط مهمترین سازمان نظارتی محصولات پزشکی در جهان (سازمان غذا و دارو در آمریکا) قابل تقدیر و تحسین است.
این دستاوردهای علمی در یک سال گذشته در مقابله با ویروس کرونا در حالی قابل دسترسی در کشورهای مختلف بوده است که سازمان جهانی بهداشت طبق گزارشها بهدلیل داشتن مدیری غیرپزشک و خودسر گرچه از وزیر غیرپزشک کشور خودمان مدال «روز پزشک» دریافت کرده است؛ ولی توسط همه کشورهای صاحبنام در پزشکی مدرن و تکنوژی به انزوا کشیده شده و لطمه بزرگی به اعتبار این سازمان جهانی وارد کرده است، بهطوریکه امکان دارد بقای این سازمان را تهدید کند؛ بنابراین علت اصلی توجه به مهار و تحقیقات علمی وسیع درباره کرونا را میتوان نتیجه «سیاسی» کردن کرونا در مقایسه با آنفلوانزا به حساب آورد.
درگیرکردن سیاسیون کشورهای مختلف از همان ابتدای شناخت ویروس کرونا یک سال پیش برخلاف آنفلوانزا باعث آمارهای دقیق روزانه و بررسی پیشرفت و واگذاری منابع انسانی و مالی و دستزدن به اقدامات جدی در کشورهای مختلف و رقابت اعتباری سیاسیون در عرصه بینالمللی شد که گویی جان چندین هزار نفری که سالانه در اثر آنفلوانزا جان باختهاند - از سال ۱۳۲۳ که ویروس آنفلوانزا شناخته شد تاکنون - چندان ارزش و اهمیتی نداشته است.
چون نهتنها از عهده کنترل و نابودی آنفلوانزا برنیامدهایم، بلکه ما سالهای متمادی برای جلوگیری از انتقال ویروس آنفلوانزا ماسک نزدیم، فواصل اجتماعی را رعایت نکردیم و با بستن کسبوکار مردم و مراکز سنتی اقتصادی خودمان لطمه جبرانناپذیری به طبقات آسیبپذیر جامعه و اقتصاد کشورمان نزدیم؛ بنابراین باید هوشیار باشیم و عرصه را بر خودمان و اقتصاد کشورمان در این وضعیت کرونا که با گرانی روزافزون ارقام مورد استفاده روزانه خانوادهها بهدلیل کمارزششدن واحد پول ملی توأم شده، باعث تلفات جانیای بیش از آنفلوانزا و کرونا نشویم. گرچه اقدامات برای کنترل ویروس کرونا تحت شرایط مدبرانه جایز هستند، ولی بعضی از پژوهشگران کرونا با توجه به نکات بالینی مشترک پیشگیری و علائم بالینی و حتی تلفات جانی ویروس کرونا، آن را ویروس آنفلوانزای بد دیگری به حساب میآورند که سیاسیون را از سیاسیکردن بیش از حد بر حذر میدارد، چون در بدترین وضعیت باید مانند وجود آنفلوانزا در مدت طولانی مجبور شویم با کرونا هم به سر ببریم.