تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۲

همدان- ایرنا- پاییز امسال تنها خزان قرن است که با مهمان ناخوانده‌ای همراه و هم‌پا شد و اینک می‌خواهد خود را در لابلای سرمای سوزان زمستان گم کند تا شاید قصه پُر غصه کرونا پایان یابد.

خزان امسال آنچنان پُرهیاهو بود که پس از گذران نوروزی سخت و طاقت‌فرسا، حالا کرونا خود را به آئین کهن و سنتی «یلدا» رسانده و می‌رود تا به یکی دیگر از خاطره‌های تلخ تاریخ بپیوندد.

حدود یک سال است که کرونا آرامش و آسایش را نه تنها از ایرانیان، بلکه از مردم دنیا گرفته و بی‌رحمانه قربانی می‌گیرد و این انسان‌های امیدوار به دنبال راه‌حلی برای خلاصی از این ویروس ناشناخته هستند، ویروسی که پایش به شب یلدا رسیده و سردی زمستان را در آستانه فرا رسیدن بلندترین شب سال دوچندان کرده است.

یلدا صدای پای زمستان را نوید می‌دهد، آئینی کهن که ایرانیان سال‌هاست در واپسین شب پاییز و بلندترین شب سال، از آن خاطره‌ها برای خود، خانواده و  آشنایان‌شان ساخته‌ و در برگی از تقویم زندگی‌شان به زیبایی ثبت کرده‌اند، امسال اما یلدا متفاوت است و دیگر از آن سور و سات و طمطمراق خبری نیست.

امروز «یلدای مجازی» شعار روزمره هر ایرانی شده تا شاید کرونا را پشت دیوار پاییز بگذارند و در سرمای زمستان محو کنند، غصّه‌های‌شان را به دست باد بدهند و بار دیگر در جشن و آئینی مجلل، طولانی‌ترین شب سال را به قول ملایری‌ها با «شِوچَره» در کنار خانواده، اقوام، دوستان و آشنایان سپری کنند.

در کنار تمام تاکیدات، هشدارها و تبلیغات مسوولان، ارگان‌ها، نهادها و به ویژه کادر بهداشت و درمان برای جلوگیری از هرگونه دورهمی خانوادگی و گردهمایی‌های شب یلدا، این مطلب بیشتر از همه توجهم را به خود جلب کرد: «زندگی غیرقابل پیش‌بینی است، یلدای پارسال شعار این بود: گوشی‌ها خاموش، دور هم باشیم، شعار امسال اما گوشی‌ها روشن، دور هم نباشیم».

«یلدای مجازی»؛ هشداری جدی که امسال رنگ و بویی دیگر به شب یلدای ایرانیان داده است، مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها نمی‌توانند از نزدیک میوه‌های زندگی خود را لمس کنند، امسال خبری از مَتل‌گویی(قصه گویی) ریش‌سفیدان خانواده نیست و مادربزرگ نمی‌تواند کشمش و گردو، باسلق و برگه زردآلو و معجون خود که مخلوطی از کوبیده‌های بادام، گردو، گشنیز، انواع تخمه‌ها، شاهدانه و فندق است را به نوه‌هایش تعارف کند و اُجاق خاطرات یلدا با کُرسی مادربزرگ و فال حافظ گرم نیست، اما این دور بودن از یکدیگر برای ماندن است؛ برای دیدن و زیستنی دوباره... که البته می توان این جمع خاطره انگیز را به صورت مجازی «با هم ولی بدور از یکدیگر» برگزار کرد.

«من مادرم را دوست دارم، پدرم را هم، پس در خانه می‌مانم» این جمله هزاران بار در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده تا شاید در یک گام مانده به یلدا، با ماندن در خانه بتوان دستِ رد به سینه کرونا زد و جان صداها نفر را از این ویروس مرگبار نجات داد.

تا همین چند وقت پیش قبل از تدبیر مثبت ستاد ملی مقابله با کرونا در اعمال محدودیت‌های جدید، با مرگ روزانه بیش از ۴۰۰ نفر و ابتلای بیش از ۱۳ هزار نفر از هموطنان‌مان به بیماری کووید۱۹، وزارت بهداشت و درمان با اعلام ورود ایران به پیک چهارم کرونا، شرایط را بحرانی اعلام کرد و خواستار همراهی و همدلی مردم برای ماندن در خانه و رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی شد تا شاید منجر به قطع زنجیره ویروس شود، اعمال محدودیت‌های جدید در این شرایط تا اندازه‌ای ترمز کرونا را کشید، اقدامی که منجر به کاهش نزدیک به ۵۰ درصدی شمار مبتلایان و آمار مرگ و میر شد و حالا آمار مرگ و میر به کمتر از ۲۰۰ نفر و شمار مبتلایان به روزانه حدود هفت هزار نفر رسیده است. 

این شرایط اما به گفته مسئولان وزارت بهداشت و درمان و ستاد مقابله با کرونا شکننده است و بی‌تردید با دورهمی‌های شب یلدا به وضعیت قبل برمی‌گردد.

«یاسمین» که تازه از بستر بیماری کووید۱۹ برخاسته، اعتراف می‌کند که محدودیت‌ها و هشدارهای مرتبط با کرونا را جدی نمی‌گرفته و بدون زدن ماسک و رعایت پروتکل‌های بهداشتی، همچنان پای ثابت مهمانی‌های دوستانه و فامیلی بوده، اصلا کرونا را به شوخی می‌گرفته، غافل از آن که کرونا پشت دیوار خانه‌اش به کمین نشسته است.

«من مادرم را دوست دارم، پدرم را هم، پس در خانه می‌مانم» این جمله هزاران بار در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده است تا شاید در یک گام مانده به یلدا، با ماندن در خانه بتوان دستِ رد به کرونا زد و جان صداها و هزاران نفر را از این ویروس مرگبار نجات داد.

او که به سختی کرونا را جواب کرده و چند روزی است طعم زندگی سالم را می‌چشد، عاجزانه از مردم می‌خواهد در خانه بمانند و با دورهمی شب یلدا، مرگ را تقدیم عزیزان خود نکنند.

یاسمین نگران است نکند خدایی ناکرده مادرش که بیماری زمینه‌ای دارد، به کرونا مبتلا شود، دائم خودش را سرزنش می‌کند که با سهل‌انگاری‌اش نکند موجب سرایت ویروس به چند نفر از همشهریان خود نیز شده باشد.

«مهدی» اما ۹ ماه است که با والدینش تماس تصویری و تلفنی دارد، در شهری دیگر زندگی می‌کند و امیدوار است هر چه زودتر کرونا با سرمای زمستان برود و در گوشه‌ای از کره خاکی محو و نابود شود تا بتواند به راحتی به آغوش خانواده برگردد و با خیال راحت محبت‌های مادر را لمس کند.

او از هموطنانش انتظار دارد همانگونه که خودش پروتکل‌ها و تمامی دستورالعمل‌های بهداشتی را رعایت می‌کند، آنها نیز به این امر مُقیّد باشند تا هر چه سریعتر جشن شکست کرونا را در کشور برپا کنیم.

مهدی با قدردانی از کادر خستگی‌ناپذیر بهداشت و درمان، می‌گوید: ما شرایط از این سخت‌تر را نیز پشت سر گذاشته‌ایم، پس تاب بیاوریم و یلدا را در خانه بمانیم، مجازی برگزار کردن شب یلدا هم لذت خودش را دارد.

هشدارها همچنان روی شب یلدا زوم کرده است، برای مردم هم مسجّل شده که با برگزاری دورهمی‌های فامیلی و خانوادگی شدت شیوع ویروس کرونا سرعت می‌گیرد، این درک و شعور را می‌توان از رنگ و رخسار بازار شب یلدا فهمید، بازاری که به گفته حاج حسین داغ نیست، اما داغی آن هرگز به اندازه از دست دادن عزیزی نمی‌ارزد و قابل مقایسه نیست.

وی امیدوار است کرونا هر چه زودتر بار خود را با زمستان ببندد و برود، اگر شده تا آخر سال حتی یک کیلو آجیل هم نفروشد.

این داستان پُر غصه شب یلداست؛ یلدایی که می‌خواهد سیاهی طولانی‌ترین شب سال را پشت سر بگذارد تا به سپیدی صبح برسد، صبحی که امید دوباره جوانه بزند و به جای دورهمی‌های پُرمخاطره، با هدیه دادن مهربانی‌ها در شب یلدا، فاصله‌ها را اگرچه زیاد است، کم کنیم و گرمابخش خانه‌های بی‌فروغ مردم نیازمند و بی‌بضاعت باشیم و این را آویزه گوش‌مان کنیم که به بهانه با هم بودن در طولانی‌ترین شب سال، بهای سنگین از دست دادن عزیزان‌مان را نپردازیم.