روزنامه آفتاب یزد دوم دی به گفت و گو با پیرمحمد ملازهی کارشناس ارشد شبه قاره پرداخت و نوشت: «اولین قطار باری ترکیه ـ چین، بدون گذشتن از ایران به مقصد رسید» یعنی تنظیمکننده ی خبر میخواهد مخاطب خود را در تله ی «دورزدهشدن ایران توسط چین» گرفتار کند در حالی که میدانیم اولاً راهآهن ترکیه ـ چین به منزله ی دور زدن ایران نیست و در ثانی، چین برای رسیدن به بازارهای اروپا و جهان و ادامه ی رقابتهای اقتصادی با آمریکا که بازهم از عراق و ترکیه عبور خواهد کرد، چند مسیر را تعریف کرده که حداقل دو مسیر ریلی و یک مسیر زمینی را با حضور و عبور از ایران طراحی و پیشبینی کرده است. اگرچه پیشبینی میشود این خط آهن که تقویت روابط تجاری «آنکارا» - «پکن» را در پی داشته باشد تاثیراتی منفی بر روابط ۲ کشور با روسیه بگذارد و نیز این که وزیر حمل و نقل ترکیه از راهاندازی این خط ریلی به عنوان پیروزی ترکیه در حمل و نقل ریلی یاد کرده است اما باید این مسئله را در افقی وسیعتر و روشنتر بررسی و تحلیل کرد.
بد نیست بدانیم خط آهنی دیگر از مسیر ترکمنستان وارد خاک ایران خواهد شد و از مسیر سنندج به عراق و ترکیه خواهد رفت و نیز این که از دوسوی شرق و غرب خطوط راه آهن ایران و چین وارد خاک افغانستان شده است؛ یکی از طریق خط آهن حیرتان که ۱۶ شهریور ۹۸ نخستین محموله ی تجاری افغانستان را راهی چین کرد و دوم خط جدید راه آهن ایران- افغانستان که شهر خواف در ایران را به هرات در افغانستان وصل خواهد کرد. در کنار این مسئله، افغانستان بخشی از صادرات خود به مقصد هند را از مبدا بندرچابهار در ایران انجام میدهد و همه ی اینها یعنی «دور زده شدن» در کار نیست.
نخستین قطار باری ترکیه به چین به مقصد رسید
به گزارش میزان و به نقل از پایگاههای «تی آرتی و فارین بریف»، قطار باری ترکیه به چین، سفر ۱۵ روزه خود را از استانبول آغاز کرد و پس از طی ۲ قاره، ۲ دریا و ۵ کشور به مقصد خود در چین رسید. این قطار حامل کالاهای ترکیه روز ۴ دسامبر (۱۴ آذر) حرکت خود را آغاز کرد و ۸ هزار و ۶۹۳ کیلومتر را در ترکیه (۲۳۰۰ کیلومتر)، گرجستان (۲۲۰ کیلومتر)، جمهوری آذربایجان (۴۳۰ کیلومتر)، دریای خزر (۴۲۰ کیلومتر) و قزاقستان (۳۲۰۰ کیلومتر) طی کرد تا روز ۱۹ دسامبر (۲۹ آذر) وارد چین (۲۱۰۰ کیلومتر) شود، قطار مذکور زمان حمل و نقل ۲۵ تا ۴۵ روزه را به ۱۲ روز کاهش داد.
چین در هر مناسباتی، ملاحظات خود را در نظر خواهد گرفت
دکتر پیرمحمد ملازهی ضمن رد فرضیه ی دور زده شدن ایران توسط چین و با تاکید بر این مسئله که چین در تکاپوی سیطره بر بازارهای اروپا و آفریقا و برتری یافتن بر ایالات متحده آمریکا قطعا «ملاحظات» خود را خواهد داشت تاکید میکند: توسعه خطوط ریلی، طراحی مسیرهای مختلف برای دسترسی داشتن به اروپا و آفریقا، تلاش برای به حداقل رسانیدن مناقشات با آمریکا و نیز داشتن تنوع در مسیرهای ریلی و جادهای مسئلهای نیست که در پازلهای سیاسی بگنجد بلکه همه ی اینها اگرچه در سایه ی تحولات سیاسی در حال انجام است اما پشت این برنامه ها، تفکرات اقتصادی و توسعهطلبانه نیز پررنگتر از همه ی تفکرات دیگر حضور خواهد داشت.
بین چین و روسیه هیچ کدورتی به وجود نخواهد آمد
این کارشناس ارشد شبه قاره ادامه میدهد در این که این خط حتی ممکن است بین چین و روسیه نیز کدورتهایی به وجود آورد نیز چندان به واقعیت نزدیک نیست چون چین و روسیه در تلاش هستند تا در سایه ی پیمان شانگهای قدرت آمریکا و ناتو را تضعیف و کنترل و نیز مدیریت کنند. ملازهی با تایید این مسئله که اکنون چین و آمریکا و روسیه و آمریکا، رویاروییها را به سرزمین همپیمانان و دوستان یکدیگر کشانیدهاند و این هم یک تاکتیک تقابل سیاسی ـ اقتصادی است، خاطرنشان میکند: ما در ظاهر، عادیسازی روابط اسرائیل با برخی کشورها را میبینیم اما آمریکا پشت این عادیسازیها تلاش میکند مدیترانه را به اقیانوس هند و از طریق مالاکا به آسیای جنوب شرقی متصل کند و این یعنی آمریکا در سایه عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به فکر محاصره ی اقتصادی و نظامی چین است و چین ناگزیر است ضمن حفظ جایگاه بینالمللی خود، راههای تجارت را برای خود بازنگاه دارد.
ملازهی با اشاره به نامعلوم بودن تکلیف کشورهایی نظیرایران، پاکستان و افغانستان در مواجهه با سیاستهای منطقهای ایالات متحده ی آمریکا با روی کار آمدن «جو بایدن» اظهار میدارد: چین سرمایه گذاریهایی در ایران، افغانستان و پاکستان انجام داده است اما همچنان نگران رویدادهای بعدی است که میتواند روی روابط و نیز سرمایه گذاریهای پکن تاثیرگذار باشد. وی ادامه میدهد: سیطره ی اقتصادی بر جهان قطعا اگر و اماهایی دارد که هم زمان کافی و هم آرامش در حوزه سیاسی میخواهد پس اگر چینیها برای رسیدن به اروپا دو خط آهن تعریف میکنند که هم با آمریکا درگیر نشوند و هم ایران را از دست ندهند از آن سو نیز مسیر کاشغر به بندرگوادر پاکستان را تجهیز میکنند که باز هم پای منافع ایران را به ماجرا باز میکند و این یعنی دورزده شدن ایران از سوی چین نگاهی عوامانه به سیاست خارجی و تحولات منطقهای است.
دکتر پیرمحمدملازهی در پایان تاکید میکند، روزگاری دو پیمان نظامی ناتو و ورشو تعیینکننده خطوط مرزی سیاست و قدرت بود اما حالا پیمان نامهها و مجامع بینالمللی اقتصادی تعیینکننده است و این یعنی روسیه و چین در تلاش هستند با کشانیدن کشورهای بیشتری به پیمان شانگهای عرصه را بر حضورهای همه جانبه خواهانه آمریکا و ناتو تنگتر کند و این یعنی چین، روسیه و ایران در یک نگاه، در یک خاکریز علیه آمریکا ایستادهاند که هر کدام راه و روش خود را دنبال خواهد کرد. ملازهی به این نکته نیز اشاره میکند که چینیها برای سیطره بر اقتصاد دنیا هیچ عجلهای ندارند و انتخاب نخست آنها رشد و احاطه در حوزه اقتصادی بدون تنش با قدرتهای بینالمللی و منطقهای است اما یادمان باشد هر کشوری در هر اقدامی نخست منافع ملی خودش را در نظر خواهد گرفت.