پیرمرد هفتاد سالی سن داشت. خودش را رسانده بود سر گردنه، آنجا که گوشیاش آنتن میداد برای آنکه زنگ بزند به شمارهای که با هزار دردسر و پرسانپرسان به دست آورده بود تا به اداره آموزش و پرورش اعلام کند مدرک ششم قدیم دارد و با آنکه سن و سالی ازش گذشته، یک نسخه درسنامه برایش ارسال کنند که به فرزندانش و دیگر بچههای روستا درس دهد.
معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش استان فارس که گوینده این روایت بود، به ایرنا گفت: امسال نباید به هیچ وجه از نقش مادران و پدران در آموزش دانشآموزان غافل شد؛ چراکه اگر "والد-معلمها" بازوی کمکی آموزش و پرورش نباشند، نمیتوان از کیفیت آموزش مطمئن شد.
والدینی که دستیار معلم شدند
محمد فیاضپور با تاکید بر نقش والدین در تعیین سیاستهای آموزشی افزود: با شروع سال تحصیلی جدید، سال کرونایی و متفاوت سده اخیر، به دلیل اهمیت عملکرد مادران و پدرانی که حالا باید در نقش نیروی کمکی در خانه به آموزش کودکانشان بپردازند، به مدارس ابلاغ کردیم که به والدین باعنوان "دستیار معلم" چگونگی مشارکت در آموزش دانشآموزان را بیامورند.
او افزود: این طرح البته بهصورت گسترده و در بهمدت طولانی اجرا نمیشود، بلکه روزانه ۵ تا ۱۰ دقیقه از زمان کلاس به ولی دانشآموز اختصاص مییابد و آموزگاران، مشاوران و معاونان پرورشی توصیههای لازم را برای آموزش در قالب پیامهای متنی و صوتی یادآوری میکنند.
فیاض پور ابراز کرد: تغییر ساعت آموزش برای اولیای شاغل هم از دیگر اقداماتی بود که بنا بر درخواست والدین صورت پذیرفت بدینمعنا محتوای آموزشی بهصورت آفلاین برای اولیا در شبکه شاد موجود است و میتوانند که عصرها در کنار فرزندانشان در کلاسها حاضر شوند.
درسنامهها، تسهیلگر روند آموزش بدون معلم
معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش استان فارس به در اختیار نهادن خودآموز یا درسنامه برای مناطق محروم نیز اشاره کرد و عنوان داشت: این کتابچهها بهگونهای طراحی شدهاند که هم خود دانشآموز و هم پدر و مادرهایشان بتوانند مطالب را بیاموزند؛ البته یادگیری غیرحضوری مطلوب ما نیست ولی از سوی دیگر نمیتوان نادیده گرفت که امروز منابع گوناگون به یاری دانشآموز و والدینش میآیند تا او درس را فرا بگیرد.
فیاضپور گفت: نگران آینده نیستیم و با بهبود وضعیت و امکان بازگشایی مدارس برنامهریزیهایی کردهایم که کاستیها در آموزش حضوری نیز جبران شود.
زهرا کشاورز، مادر دو فرزند است که یکی دوم دبستان و دیگری هنوز کمتر از یک سال سن دارد. او در گفتوگو با ایرنا عنوان کرد که معتقد است روش آموزش از راه دور که این روزها تنها راهکار ادامه تحصیل دانشآموزان بهشمار میرود، هم محاسنی دارد و هم معایبی.
او افزود: از معضلات وضعیت کنونی این است که بسیاری از مسائل بر دوش من مادر افتاده، آموزگار بهصورت صوتی فایلهایی را ارسال میکند و من باید بتوانم کودکم را مدیریت کنم و همزمان هم مادر باشم، هم معلم و هم روانشناس.
همه باید یاری کنند تا بچه درسخوان باشد
کشاورز با اشاره به اینکه گاه کیفیت کلیپهای آموزشی نامطلوب است، ابراز کرد: بیشتر وقتم صرف این میشود که با استفاده از کتابهای کمک آموزشی، فضای مجازی و دیگر امکانات موجود به فرزندم آموزش دهم و بهدلیل اینکه کودک شیرخواری نیز دارم، باید از خانواده هم کمک بگیرم تا در زمان آموزش مرا همراهی کنند.
این مادر بیان داشت: افزون بر شبکه شاد، از برنامههای دیگری هم برای برگزاری کلاس آنلاین استفاده میشود که هزینههای اینترنت را افزایش داده؛ همچنین گاه نیاز است که بچهها چهره معلمشان را ببینند و فیلمهای آموزشی معمولا یا بر روی کتاب تمرکز دارد یا تخته؛ افزون بر اینها باید مخارج و هزینههای کاغذ، طراحی و اجرای آزمون و بسیار موارد دیگر را نیز اضافه کرد.
او ادامه داد: جز این، کودک باید با دوستانش هم در ارتباط باشد؛ بنابراین ضروری است زمانی را فراهم کنیم که او با همکلاسیهایش با تماس تصویری ارتباط برقرار کند، البته این روزها دشواریهای تربیتی برای بسیاری از خانوادهها باعث ایجاد تنشهایی شده که روابط والدین و فرزند را تحت تاثیر قرار داده است.
اما به گفته کشاورز این روش خوبیهایی نیز داشته و بیفایده نیست؛ مثلا اینکه مادر و پدرها میتوانند عیبهای آموزشی فرزندشان را بیشتر درک کنند و آنها را بشناسند و اینکه بچهها به ناچار باید نظمپذیرتر باشند تا بتوانند به امورشان رسیدگی کنند.
البته او بر این نکته نیز تاکید میکند که بسیاری خانوادهها به واسطه فشار آموزشهای مجازی با دانشآموزان درگیر میشوند و ناهنجاریهایی در این میان شکل میگیرد که حل آنها در آینده خالی از معضل نیست.
تصمیمهایی که به بازماندگی از تحصیل میانجامد
با این حال، همواره هم اینچنین نیست که پدری از روستایی دورافتاده با کمترین امکانات، خواهان آموزش به فرزندش باشد و یا مادری با تمام دشواریهای زندگی در عین برخورداری، خود را متحمل سختی کند.
در مناطق روستایی، عشایری و حاشیه شهرها که در آنها هم فقر فرهنگی و هم فقر اقتصادی بیداد میکند، بسیاری پدران و مادران با فرزندان همراه نمیشوند تا کمک و یار آموزش و پرورش باشند.
در حالیکه همچنان گروههای خیّر و نهادهای مختلف در تلاشاند تا نیاز دانشآموزان را به گوشی هوشمند و تبلت رفع کنند و دستگاههای گوناگون نیز برای تقویت آنتنهای موبایل و گیرندههای تلویزیونی و تسهیل دسترسی به اینترنت فعالاند، دانشآموزان بسیاری به ویژه در مقطع دبستان از تحصیل بازماندهاند.
بخشی از این بازماندگی آنطور که گفته شد، بر گردن والدین است و بخشی دیگر نیز حاصل جبر اجتماعی و جغرافیایی که بهویژه بر اثر بحران همهگیری کرونا دامن برخی دانشآموزان را گرفته؛ البته تمام بار این معضل بر دوش خانوادهها نیست و نباید از دلایل دیگر همچون فقر مالی، فرهنگی و مهاجرت نیز غافل شد.
فقط ۳۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در فارس جذب شدهاند
بر اساس آماری که اداره کل آموزش و پرورش فارس اعلام کرده،هفت هزار و ۲۷۴ نفر در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ بازمانده از تحصیل در مقاطع اول تا ششم ابتدایی در فارس وجود دارند که از این تعداد دوهزار و ۳۶۵ نفر شناسایی و ۵۲۶ نفر هم جذب شدهاند.
وقتی تصمیم برخی والدین،بر آمار بازماندگی از تحصیل میافزاید
اما زنگ خطر برای ۶هزار و ۳۵۳ دانشآموزی در فارس به صدا در آمده که با آنکه در سن ورود به دبستان بودهاند، پدر و مادرشان آنها را در پایه اول ابتدایی ثبتنام نکردهاند و از این تعداد ۳هزار و ۳۳۳ نفر آنها از اهالی شیرازند و بیشترینشان هم در نواحی یک و دو آموزش و پرورش که اتفاقا از نواحی متمول و برخوردار بهشمار میروند.
این بدانمعناست که بسیاری از والدین ترجیح دادهاند به دلیل شیوع کرونا فرزندشان یکی دو سال از تحصیل باز بماند تا با بهبود وضعیت او را به مدرسه بفرستند.
بنابراین، در روی دیگر سکه تعامل والدین با آموزش و پرورش به ویژه در دوران همهگیری کرونا، دو دسته پدر و مادر وجود دارد که تصمیماتشان بر سیاستهای کلان آموزشی تاثیرگذار است: یکی آنها که به دلیل نبود فرهنگ مناسب، عدم برخورداری مالی و آسیبهای اجتماعی مانع از تحصیل فرزندشان میشوند و دیگری پدر و مادرانی که به تشخیص خود برای حفظ سلامت فرزندشان یا اهمیت آموزش حضوری نخواستند و اجازه ندادند کودکشان وارد مقطع دبستان شوند.
به هر روی هر دو اینها بهگونهای بر سیاستگذاریهای آموزشی تاثیر خواهند گذاشت. برای دسته اول هزینههای بسیار و مداخلات جدیتری باید از سوی نهادهایی همچون دادگستری، ثبت احوال، دانشگاه علوم پزشکی، بهزیستی، کمیته امداد و شوراهای اسلامی شهر و روستا و شهرداریها صورت گیرد که هم نیازمند منابع مالی هم نیروی انسانی است و دسته دوم که با بهبود کرونا کودک خود را به مدرسه خواهند فرستاد، در سالهای آینده فشار بسیاری بر آموزش و پرورش وارد میآورند و در مقطع ابتدایی روزهای دشواری را برای این سازمان در تامین نیروی انسانی و فضای آموزشی رقم خواهند زد.
از همین رو، پدر و مادرها، تصمیمگیرندههای تاثیرگذاری هستند، آنان که نهتنها سرنوشت فرزندشان را تعیین میکنند، بلکه در بالا و پایین رفتن آمارها هم سهیماند و میتوانند براین اساس در حوزه کلان هم بیش از گذشته موثر واقع شوند.