تهران- ایرنا- نویسنده و مدرس دانشگاه، گفت: آن جا که سخن از آیین به میان می‌آید به مراتبی از روایت‌ها، افسانه‌‎ها و متون کهن سفر می‌کنیم تا در تبدیل پندار به مفهوم از ظرفیت‌های عکاسی استفاده کرده و تصویری ملهم از ایده و خیال خلق کنیم تا در نهایت، دنیا به مدد عکس‌ها بهتر درک شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، نمایشگاه‌های مجازی عکس «یلدا» در تهران و پاریس شامل برگزیدگان دوره‌های دوم و سوم مسابقه عکس آئین یلدا که توسط دبیرخانه مسابقات فرهنگی هنری سفره‌های ایرانی اسلامی برگزار شد، با موافقت و حمایت سازمان زیباسازی شهرداری تهران و همراهی رایزنی جمهوری اسلامی ایران در تهران و پاریس در حال برگزاری است.

آثار این نمایشگاه‌های مجازی از بین صدها اثر رسیده به دبیرخانه این مسابقات با دبیری محمدصالح حجت‌الاسلامی و توسط هیأت داوران متشکل از حسن غفاری، مجید ناگهی، حسین کریم‌زاده، بابک برزویه و آی‌تای شکیبافر انتخاب شدند.

کیارنگ علایی عکاس، نویسنده و مدرس دانشگاه که به تازگی کتاب «عکس به مثابه هنر معاصر» با ترجمه وی روانه بازار نشر شده، در یادداشتی نگاهی به این رویداد فرهنگی دارد که این یادداشت را به صورت اختصاصی در اختیار ایرنا قرار داده است.

«آن جا که سخن از آیین به میان می آید به مراتبی از روایت ها، افسانه ها و متون کهن سفر می کنیم تا در تبدیل پندار به مفهوم از ظرفیت های عکاسی استفاده کرده و تصویری ملهم از ایده و خیال خلق کنیم تا در نهایت، دنیا به مدد عکس ها بهتر درک شود. به قول «ویلهم فلوسر» آیین ها که گویی با حالت جادویی هستی در ارتباط است، می کوشند مفهوم زندگی را در فرهنگ های مختلف به صورت نمادین به تصویر کشند. نمادها اساسا  به پیوند چند تجربه، فرهنگ و دانش می انجامند تا فرضیه هایی که مبتنی بر علوم نظری است به زبانی قابل درک برای اقوام مختلف منتقل کنند، آن ها را ساده کنند و ادراک بشری از پدیده های علمی و تاریخ بیشتر شود.

در چنین حالتی، عموما تصویرِ حاصل مورد قبول طیف وسیع تری از مردم قرار می گیرد، چرا که شواهد آن را به کرات در آیین های جاری در زندگی خویش دیده است. انتخاب چنین مضمونی برای نمایشگاه عکس «آیین یلدا» به همت «محمد صالح حجت الاسلامی» دبیر این رویداد که در حلقه هایی مشترک، این مضمون را به نوروز و ماه محرم و رمضان نیز توسعه بخشیده، هوشمندانه و قابل تامل است. حداقل از این بابت که در فقدان اصالت ها و ارزش ها، در حفره های تیره ای که زندگی پر شتاب امروز برایمان ایجاد کرده و معنا را فقط در پیشرفت های تکنولوژیک و تلنبار کردن ابزار در زندگی می شناسد، در دوران تزلزل اخلاق مداری و کم رنگ شدن هم دلی ها، چنین رویکردی به تصویر، می تواند نوستالژی موقعیت های گذشته و آیین های تغییر شکل داده شده را به یادگار ثبت و ضبط کند. این رویکرد با توجه به بستر دینی این آیین که سرچشمه آن را باید در آیین میترا جستجو کرد، الهام بخش ایده های مختلفی برای عکاسان ذوق ورز و حرفه ای ایران بوده است تا به این سنت باستانی هزاران ساله بپردازند و از پس روابط زمان مند بین عناصر عکس به ارائه مفاهیم ذهنی خویش دست یازند.

تغییر شکل زندگی از نهادی که بیشترین امنیت و یکدلی را میان افراد ایجاد می کرد به روابط پر شتاب امروزی که «زمان» حلقه گم شده آن است و نظام خانوادگی در سایه فاصله هایی که گاهی به جبر (پاندمی کرونا، زیستن در پایتخت و شهرهای بزرگ، کار در کارخانه ها و حومه شهر) و گاهی به انتخاب (لمیدن در اتاق های انفرادی خویش، ترجیح به تنهایی و عدم تحمل یکدیگر) در زندگی امروز ایجاد شده، اسباب و دلیل پرداختن به مضامینی اینچنین را در مسابقات و نمایشگاه های عکاسی ایجاد می کند. دغدغه شریفی که از اذهان متولین نمایشگاه عکس آیین یلدا دور نمانده است. 

در این نمایشگاه که همین روزها در گالری دوربین نت در حال نمایش است با تنوعی از مضامین و ایده ها مواجهیم؛ پنجره، گلدان، کاهگل، کرسی و پرده های گل دوزی شده به عنوان بافتی که موضوع اصلی را پوشش داده و نمایش گر عناصر پر تکرار زندگی ایرانی اند، در بسیاری از عکس ها به چشم می خورد. در عکس «امیر عنایتی» یونیفورم به عنوان پوششی برای هم رسته کردن افراد حاضر در یک محیط، کارکردی نمادین یافته و آدم ها را فارغ از طبقه اجتماعی در یک شمایل کلی و جمیع کنار هم نشانده است، به قول «ت.ا.کنر»: «یونیفورم بیان گر عضویت در یک سازمان و یا گروه و مجموعه ای از آیتم ها و افراد شبیه به هم می باشد.

شما با پوشیدن لباس فرم، دیگر شخصی متمایز در گروه نیستید و شخصیت منحصر به فرد خود را از دست می دهید». همین امر در عکس «هادی دهقان پور» نیز هویداست. برگردیم به عکس امیر عنایتی که دستخط فارسی روی هندوانه (به نشانه برکت و فراوانی) در مرکز قاب، آرایه ای ایرانی به فضا بخشیده است. امری که در عکس «حامد ملک پور» نیز به عنوان موضوع اصلی مورد مداقه عکاس قرار گرفته است.

در عکس های سیدرضا مهری، حامد ملک پور، سعید کریمی نژاد و جمشید فرجوند فردا، نور اصلی ترین نقش را در دراماتیزه کردن فضا و ایجاد ارتباطی نمادین بازی می کند. می دانیم که در این رویداد کیهانی خورشید حرکت دوباره خود را در مداری به سمت شمال شرقی از سر آغاز می کند و به این دلیل طول شب ها کاهش و درازای روز افزایش می یابد، این مفهوم با تاکید و توجه بر عنصر نور در برخی از عکس ها وجهی استعاری به خود گرفته است. مثلا در عکس «سعید کریمی نژاد» نور عاملی برای زدودن هویت فردی و تبدیل افراد مختلف جامعه به یک تیپ شده و یا در عکس «سید رضا مهری» با ایجاد سایه های بلند در محیطی کوچک که ما در آن، منبع ایجاد این سایه ها را نیز می بینیم (چراغ گرد سوز) بر طبقه اجتماعی و اهمیت هم دلی صحه می گذارد.

در عکس های مهدی معتمد، منصوره معتمدی، سمیرا ابراهیمی و عبدالله حیدری رسم دیرینه توسل و تمسک به دیوان حافظ به عنوان مرجعی برای خوش کردن احوال به چشم می خورد.

در نهایت آن که حضور پیشکسوتانی چون حسن قائدی، داوود کهن ترابی، داوود ایزدپناه، منصوره معتمدی و مرتضی نیکوبذل، در کنار عکاسان پر تجربه ای چون امیر عنایتی، هادی دهقان پور، زهرا استاد زاده، عبدالله حیدری، جابر غلامی، جمشید فرجوند فردا، مهدی معتمد و حامد ملک پور بر اعتبار این نمایشگاه عکس افزوده است.