روزنامه اعتماد ۱۳دی یادداشتی به قلم احمد مازنی منتشر کرد و نوشت: سردار شهید قاسم سلیمانی متولد ۲۰ اسفند ماه ۱۳۳۵ در روستای قناتملک که روستایی کوهستانی با ساختاری طایفهای بود، واقع در شهرستان رابر، از توابع کرمان زاده شد. طول دوران دفاع مقدس و پس از آن تا سال ۱۳۷۶، فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود. سردار قاسم سلیمانی طول دوران جنگ تحمیلی نقش موثری در هدایت و راهبری دفاع مقدس داشت و از سال ۱۳۷۶ تا زمان شهادت (۱۳ دی ماه ۱۳۹۸) فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را عهدهدار بود و در این جایگاه خدمت بزرگی به ایران، اسلام، کشورهای منطقه و بشریت کرد، چراکه تروریسم کور امنیت و آرامش همه انسانها را هدف قرار داده بود. سرانجام سردار قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس معاون فرماندهی الحشدالشعبی عراق در ۱۳ دی ۱۳۹۸، طی عملیات تروریستی ارتش ایالات متحده به دستور دونالد ترامپ، رییسجمهوری روانپریش این کشور، هنگام خروج از فرودگاه بینالمللی بغداد به کمک استفاده از پهپادهای نظامی و با شلیک موشک به شهادت رسید. شهید سلیمانی در مقام فرمانده نیروی قدس سپاه نقش مهمی در مقابله با داعش در عراق و سوریه داشته است. تشییع پیکر مطهر آن شهید حاکی از اشتباه استراتژیک دشمن و نشانه محبوبیت «سردار دلها» بود که پس از تشییع با شکوه در چند شهر بزرگ عراق، به ترتیب در شهرهای اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان با حضور گسترده مردم تشییع شد...
بهطوری که در مراسم تشییع در تهران، جمعیت چند میلیونی مردم گرد آمدند و برخی رسانهها آن را شلوغترین مراسم تشییع پس از تشییع پیکر امام خمینی(ره) دانستند. راز محبوبیت سردار سلیمانی در چیست؟ برای درک دلایل محبوبیت شهید سلیمانی باید زندگی و سیره عملی آن شهید را مطالعه کنیم اما به نظر میرسد یکی از دلایل محبوبیت آن عزیز تواضع و فروتنی او است... ت. شاید زیباترین بیان برای ارایه تصویر مناسب از تواضع سردار سلیمانی، عنوانی است که آن شهید برای سنگ قبر خود پیشنهاد داد؛ وصیت شهید درمورد سنگ قبرش گواه این ادعا است که نوشته است: «همسرم! من جای قبرم را در مزار شهدای کرمان مشخص کردهام. محمود میداند. قبر من ساده باشد؛ مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه «سرباز قاسم سلیمانی» بنویسید، نه عبارتهای عنواندار.»
سیدحسن نصرالله، رهبر مقاومت حزبالله درمورد تواضع و فروتنی سردار سلیمانی میگوید: «حاج قاسم براساس شناختی که من داشتم ویژگیهای منحصر به فردی داشت. معمولا افرادی در سطح ایشان پروتکلها و شیوهنامههای بخش خصوصی را دنبال میکردند. ایشان مسوولیت مهمی را به دوش داشت؛ اما کسانی که با ایشان در تعامل بودند، تصور میکردند که با یک برادر رفتار میکنند که انگار سالها است او را میشناسند. طبع و شخصیت ایشان متواضع و ساده بود و او حاضر بود برای دیگران جانفشانی کند. این اصول و آرمانها واقعیت درونی حاجقاسم را تشکیل میداد... او به سابقه طولانی شهیدسلیمانی در جنگ تحمیلی ۸ ساله صدام ضد ایران اشاره کرده و گفت کسانی که معمولا در چنین جنگهایی حضور دارند و تعداد زیادی از قربانیان را میبینند، به نوعی سنگدل میشوند؛ اما ایشان بسیار رقت قلب داشت، مثلا در روزهای قبل از جنگ ۲۰۰۶ من در یک خودرو با ایشان به مشهد مقدس رفتم. ما در مسیر فرودگاه مشاهده کردیم که خانمی دچار یک سانحه رانندگی شده است، حاج قاسم بسیاری از این اتفاق ناراحت شد و به راننده خود دستور داد که پیاده شود و خودش نیز پیاده شد تا به موضوع رسیدگی کند گویا که این زن از محارم وی است. در حالی که تدابیر امنیتی اجازه این کار را نمیدهد.»
همچنین سیدحسن نصرالله جایی دیگر از سردار سلیمانی چنین میگوید: «تواضع شدیدش! این تواضع خیلی موثر بود. میدانید که نظامیان چون در وضعیت جنگی هستند و احساس قدرت میکنند، گاهی به خودبرتربینی، تکبر و اینها دچار میشوند، اما حاجقاسم حتی در برخورد با آدمها و مردم عادی هم بسیار متواضع بود. اینها بخشی از مکتب اوست. قاعدتا همه ما باید متواضع باشیم، اما اینکه فرماندهی با آن جایگاه، تا این حد متواضع باشد، خیلی مهم است.» آری! راز محبوبیت شهید قاسم سلیمانی در تواضع و فروتنی اوست که موجب حاکمیت آن عزیز بر دلها شد و اینچنین، شهرت پسندیده او شد «سردار دلها»!