در حالی که اوضاع و احوال سلامتی و درمان مردم جهان در نتیجه فراگیرترشدن ویروس کووید ۱۹، دچار نابسامانی و وخامت شدیدی شده و راهحل واکسیناسیون عمومی یکی از آخرین روشهای مقابله و جلوگیری از شیوع این ویروس مرگبار در دستورکار مراجع مختلف جهانی و کشورهای بسیاری در دنیا قرار گرفته است، به نظر میرسد نوعی «گلوبالیزم سلامتمحور» توسط کشورها و شرکتهای انحصاری تولیدکننده واکسن درصدد است تا از شرایط بهمریخته بینالمللی و نارساییهایی که در اثر انتشار انواع مختلف این ویروس به خود گرفته، کسب جایگاه و موقعیت و «انحصار به مطلوب» کند.
در این شرایط برای مردم کشورهای مختلف جهان که درگیر شرایط حاد و نگرانکننده ناشی از گسترش و عواقب ویروس کوئید ۱۹ هستند، سوالات و دلمشغولیهای مشخصی در زمینه چگونگی اجرای پروژه واکسیناسیون مطرح است.
عمدهترین این سوالات و دلنگرانیها پیرامون اینکه این مسائل است که واکسن مقابله با کووید ۱۹ در چه وضعیت و شرایطی برای استفاده قرار دارد و آیا در شرایط حاضر و وضعیت فعلی واکسن، سیاست واکسیناسیون در محیطهای جغرافیایی مختلف مشخص شده است؟ و یا بهترین استراتژی و راهبرد واکسیناسیون در دنیا و کشورهای مختلف چگونه است؟ و اگر چنانچه امروز امکان استفاده از واکسن کووید ۱۹ فراهم شود، آیا میتوان مطمئن بود که واکسن میتواند در دسترس همگان قرار گیرد؟ و بالاخره آیا از سوی رهبران کشورهای مختلف جهان، روشهای اطمینانبخشی به مردم ارائه شده است؟
پاسخ به هر یک از این سوالات که توام با نگرانیهایی نیز است، بخش اعظم مسیر استفاده از واکسن را برای بهرهبرداری و اطمینانبخشی به افکار عمومی مهیا میسازد. لیکن به نظر میرسد پروژه آمادهسازی واکسن حسب برنامههای اعلامی با تاخیر مواجه بوده و علت آن را نیز باید در رقابت ایجاد شده بین شرکتهای دارویی پیرامون ظرفیت واقعی آزمایشگاههای مطالعاتی و تحقیقاتی که مرحله آزمایش فاز سوم واکسن را به اجبار دچار تاخیر و شاید هم توقف کرده است، جستجو کرد.
شرایط گذار سیاسی و انتخاباتی در ایالات متحده، کارخانجات و صنایع داروسازی این کشور را تحت فشار قرار داده تا واکسن آنها تا پایان سال ۲۰۲۰ به طور قطع و یقین آماده بهرهبرداری باشد. در همین راستا شرکتهای دارویی MODERNA و یا PFIZER در آمریکا مطالب خوشبینانهای درخصوص آماده بودن واکسن مطرح کردهاند، در حالی که ارزیابیهای اولیه دادههای آزمایشگاهی و تستهای کلینیکی واکسن توسط نهادهای اروپایی همچون «آژانس اروپایی دارو» یا همزاد آمریکایی آن به نام «سازمان غذا و دارو» به گونهای است که تحقق و آماده شدن واکسن تا پایان سال ۲۰۲۰ را مشکل میسازد. پیشبینی بسیار محتاطانه «آژانس اروپایی دارو» بر این فرض استوار است که در سه ماهه اول سال ۲۰۲۱ میتوان منتظر اتفاقاتی بود.
تا سوم نوامبر سال ۲۰۲۰ سازمان بهداشت جهانی بالغ بر ۴۷ نوع واکسن را شناسایی کرده که از این تعداد، ۱۰ نوع واکسن در فاز سوم یا فاز نهایی قرار داشتهاند که چهار مورد آن متعلق به شرکتهای MODERNA ،ASTRA - ZENERCA ،PFIZER و JOHNSON – JOHNSON و بسیار پیشرفتهاند. دو نمونه از ۴۷ نمونه ارائه شده به سازمان جهانی بهداشت در فاز دوم، ۱۳ نمونه دیگر در مرحله فازی بین ۱ و ۲ و ۲۲ مورد دیگر در فاز یک توسعه قرار دارند.
پیشرفت مراحل دسترسی و دستیابی به واکسن، موضوع طراحی استراتژی و راهبرد واکسیناسیون عمومی را بیش از پیش ضروری کرده است. البته هنوز موضوعات بسیاری همچون زمان دقیق ورود واکسن به بازار، نرخ تأثیرگذاری و مفید بودن آن، ترزیق یک یا و دو بار واکسن، دما و درجه حرارتی نگهداری واکسن که صحبت از منهای ۵۰ درجه سانتیگراد است، ناشناخته و بیجواب هستند. در عین حال از هم اکنون باید گروههای انسانی مبتلا به ویروس که ضرورت و اولویت تزریق واکسن را دارند و نیز مناطق جغرافیایی اولویتدار واکسیناسیون مشخص شود. سپس مسئله پذیرش و قبول تزریق واکسن توسط مردم و نحوه تعامل مسئولان با این مشکل و دستهبندی شهروندان بسیار اساسی و لازم است. توضیح اینکه زمان مناسب برای ترزیق واکسن منوط به رسیدن به کارایی بالای آن که حداقل نباید از پنجاه درصد کمتر باشد، خواهد بود.
بهترین استراتژی واکسیناسیون برای مناطق مختلف جغرافیایی چه زمانی خواهد بود؟ به گفته کارشناسان بهداشتی، سیاست واکسیناسیون باید ترکیبی از "اصل برابری" و "اقدامات هدفدار" برای مناطق جغرافیایی با آلودگی بیشتر باشد. پر واضح است که در مرحله شروع واکسنیاسیون تقاضا بیش از عرضه واکسن خواهد بود و این مشکل نیز بستگی تام به ظرفیت تولید کارخانجات دارد.
اصل بعدی که در هر کشوری باید رعایت شود، واکسیناسیون منطقهای است. این مسئله به معنی آن است که مناطق قرمز (ویروس خارج از کنترل است) و سبز (ویروس تحت کنترل است) مدنظر باشند و تا هنگامی که امکان واکسیناسیون همگانی فراهم شود، برقراری مقررات منع تردد، مرحله بعدی برای حمایت از منطقه سبز خواهد بود.
به نظر میرسد در مناطق قرمز پذیرش واکسن از سوی مردم علیالاصول به خاطر زیانهای ناشی از ویروس بالا خواهد بود. در این مناطق در درجه اول، دو گروه شامل "افراد آسیبپذیر در برابر ویروس" و "کسانی که تحت درمان قرار دارند" باید در اولویت باشند. ضمنا شهروندانی که قصد ترک مناطق قرمز را دارند، منوط به شرایطی باید در گروه اولویتدارها جا داده میشوند. به هر صورت زمانی که عرضه واکسن به سطح تقاضا نزدیک شد، سیاست واکسیناسیون مردم بر پایه "اصل برابری شهروندی" به اجرا گذاشته میشود.
در اروپای متحد قرار است زمانی که ظرفیت ذخیرهسازی واکسن به رقم پانصد میلیون واحد رسید، اتحادیه اروپایی در تابستان آینده به صورت جمعی وارد روند توزیع متوازن واکسن بین اعضای خود شود. در اجرای این سیاست اروپایی، موضوع میزان جمعیت و شرایط ابتلا به ویروس در هر کشور موضوعیت نخواهد داشت و به موازات سیاست عمومی، هر یک از کشورهای عضو نیز جداگانه مذاکراتی را با تولیدکنندگان واکسن انجام میدهند که در نتیجه آن به نظر میرسد باید منتظر افزایش تنش درباره عرضه واکسن طی ماههای آتی باشیم.
یکی از اهداف تزریق واکسن، ممانعت از کارایی انتقال ویروس از سوی افرادی است که واکسن را دریافت کردهاند. انجام آزمایشات کلینیکی بسیار پیشرفته، ناظر بر این واقعیت بوده است که واکسنها موجب پیشگیری از بیماری، در شکل حاد و میانی آن میشود و به عبارتی از ظهور کلینیکی عفونت، ممانعت میشود ولی الزاماً این امر به معنی جلوگیری از اصل عفونت نخواهد بود. در تزریق عضلانی واکسن، آنتیبادیها یا پادتنهای مناسبی در سراسر بدن تولید میشود ولی تنها بخش بسیار ناچیزی از "مجاری عبور گوارشی فوقانی" (مکانهای اصلی آلودگیهای ویروسی) را تحت تاثیر قرار میدهد.
در مجموع و بر اساس این نتایج و تجاربی که از واکسنهایی همچون ضد گریپ وجود دارد، میتوان انتظار داشت که نرخ کارایی واکسن کووید ۱۹ و اولین نمونههایی از آن که وارد بازار میشوند، بین ۴۰ تا ۶۰ درصد خواهد بود و موجب میشود که از انواع سخت این بیماری اجتناب و جلوگیری شود. البته ترزیق واکسن، این فرصت را نیز فراهم میسازد که به طرز چشمگیری فشارها و تنشهای موجود در بخشهای مختلف خدمات درمانی و بهداشتی کاهش یابد زیرا هر چقدر تعداد موارد حاد بیماری کمتر بروز کند، بستریها کمتر و نگهداریهای دوران نقاهت نیز کمتر میشود.
با توجه به مشکلات شمرده شده به نظر میرسد قبل از اینکه به فکر مناطق "قرمز و سبز" باشیم مسئله تعیین انواع گروههای اولویتدار، اساسیتر هستند. بر پایه نظریات و توصیههای مسئولان عالی حوزه سلامت و بخش وسیعی از موسسات تخصصی که روی واکسن کار کردهاند، "افراد آسیبپذیر" و کسانی که تحت مداوا هستند، باید دراولویت باشند.
در مرحله دوم واکسیناسیون، باید فعالان و کادر تخصصی بخش سلامت و درمان که مشمول نوعی سلسله مراتب مشخص هستند، در نظر گرفته شوند. زیرا تمامی بخش درمان و مراقبت به یک شکل و روش در مقابل خطر ویروس قرار ندارند.
از نکات دیگر استراتژی اجرای پروژه واکسیناسیون آن است که افراد سالم در منطقه قرمز قبل از کسانی که در منطقه سبز در معرض خطر قرار دارند، واکسینه شوند که این امر یک خطر واقعی است. همچنین سیاست واکسیناسیون هر منطقه، باید به منظور مداوای کانونهای ویروسی آن به اجرا درآید. البته این سیاست، پس از آنکه گروههای اولویتدار در سراسر کشور واکسن را دریافت کردند میتواند اجرایی شود.
بر اساس نظرسنجی ماه سپتامبر گذشته در فرانسه نزدیک به ۴۰ درصد مردم این کشور تمایلی به دریافت واکسن کووید ۱۹ نداشتهاند. این رقم نسبت به متوسط جهانی عدم تمایل به واکسن که تنها ۲۵ درصد است، بالاتر بوده و فرانسه یکی از بالاترین نرخهای بیاعتمادی نسبت به واکسن را به خود اختصاص داده است.
راه حل مبنی بر اجبار شرطی و مشروط هم برای واکسیناسیون مورد توجه بوده است؛ به عنوان مثال کسانی که واکسن را دریافت کردهاند، بتوانند به فعالیتهای خود ادامه داده و حتی به سفر بروند.
از دیگر نکات این استراتژی توجه مسئولان به روشهایی است که شهروندان و عامه مردم بتوانند به صورت ناظر در تصمیمگیریهای جمعی حضور داشته و موجبات اطمینان بخشی به افکارعمومی بیشتر فراهم شود. بررسیهای این موضوع نشان میدهد که ۴۰ درصد از بیاعتمادی مردم، تنها به واکسن مربوط نیست بلکه به رفتار عمومی ناشی از شرایط بحران سلامتی مربوط میشود.
در مسیر طی شده برای دستیابی به واکسن و نزاع کمپانیهای بینالمللی برای بهرهبرداریهای فرصتطلبانه از شرایط به وجود آمده و نقش انحصارات جهانی و «گلوبالیسم دارویی» در این اوضاع و احوال، چین یکی از مظنونان در انتشار ویروس و یا حداقل عدم اطلاعرسانی به موقع افکارعمومی بینالمللی است که در زمینه دستیابی به واکسن کووید ۱۹ تبلیغات گستردهای برای رسیدن هرچه سریعتر به واکسیناسیون ملی خود انجام داده است تا جایی که بعضاً به داوطلب کردن یا داوطلب شدن کشورهای دیگر برای تست و آزمایش انسانی و کلینیکی واکسن چینی و دریافت قول اولویت داشتن آن کشور در دریافت واکسن را نیز منجر شده است. تلاش وافر این کشور برای زدودن گرد و غباری که چهره چین را در ابتدای فراگیری ویروس کرونا پوشانده بود، معطوف به تهیه واکسن شده تا ذهنیت افکارعمومی از این نقش چین دور شود و در این راستا واکسیناسیون در زمره اهداف ملی و بینالمللی چین در اعلام مواضع علنی خود قرار گرفته است.
چین برخلاف غرب و خصوصا آمریکاییها که تنها بخش مالی تامین هزینه تحقیق و توسعه واکسن را توسط شرکتهایی مورد نظر برعهده گرفتند، با چارچوب آیندهنگری چینی، علاوه بر تامین مالی پروژه تهیه واکسن، انواع مختلفی از واکسنهایی که تاثیرات خاص خود را در جلوگیری از اشاعه ویروس کرونا خواهند داشت نیز هدفگذاری کرده و قرار است در اوایل سال ۲۰۲۱ واکسنهای نهایی خود را رونمایی کند. شرکتهای چینی CANSINO ،SINOPHARM و SINOVAC برای تهیه واکسن ماموریت دارند.
پس از آزمایش و تست کلینیکی فاز سوم واکسن، سیاست واکسیناسیون چین توسط دولت اعلام و ابلاغ میشود هرچند برخی استانهای چین براساس سیاستهای محلی خود، اقدام به واکسیناسیون کردهاند و گفته میشود تا حدود ۷۰۰ هزار نفر نیز واکسن را دریافت کردهاند ولی سیاست دولت مرکزی در خصوص واکسیناسیون سراسری در اوایل سال آینده مسیحی اجرا میشود. مدیر مرکز چینی "کنترل و پیشگیری بیماریها" اعلام کرده است که در شرایط فعلی ضرورت فوری برای واکسیناسیون سراسری وجود ندارد، ضمن اینکه از نظر اخلاقی نیز درست نیست که یک واکسن در حال آزمایش را به مردمی که کاملاً سالم هستند، تزریق کرد.
آزمایشات کلینیکی فاز سوم واکسنهای سه شرکت چینی هماینک در سایر کشورها در حال انجام است: SINPHARM با کشورهای امارات متحده عربی، پرو، مراکش و اردن در حال همکاری و فعالیت است. SINOVAC با برزیل، اندونزی، ترکیه و بنگلادش در حال فعالیت است و CANSINO نیز با کشورهای پاکستان، مکزیک و روسیه همکاری میکند.
مشارکت چین با کشورهای در حال توسعه که دارای جمعیت فراوان بوده و انتخاب کشورها توسط شرکتهای چینی عنصری استراتژیک است. به عنوان مثال انتخاب امارات به خاطر وجود موارد بسیار فراوان کووید ۱۹ در این کشور نبوده بلکه در آنجا نمونههای فراوانی از ملیتهای ۱۲۵ کشور دنیا حضور دارند که اگر واکسیناسیون در آن سرزمین موفق عمل کند، به معنی توفیق در سراسر جهان قلمداد خواهد شد. شرکتهای چینی مدعی هستند است که تاکنون در کشورهای مورد نظر خود به حدود ۶۰ هزار نفر واکسن تزریق کردهاند که در هیچ یک از موارد عکسالعمل منفی نداشته است.
بسیاری از کشورهای غربی، استفاده از واکسنهای چینی و روسی را منع کردهاند. چینیها و روسها نیز قول دادهاند که واکسن را در اختیار کشورهایی که دارای درآمد کم هستند، قرار دهند. البته دراین راستا شرکت چینی COVAX"" تصمیم متفاوتی داشته و خاطرنشان کرده است که واکسن خود را در سراسر جهان برای استفاده عمومی ارائه میدهد و در این بین کشورهای عضو "سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی" نیز مستثنی نیستند.
با توجه به اینکه چین اعلام کرده است که تا پایان سال ۲۰۲۱ توانایی تولید یک میلیارد واحد واکسن را دارا میشود، لذا تایید اولیه واکسن چینی توسط سازمان جهانی بهداشت میتواند استعمال آن را در سراسر جهان توجیه کند.
به هر حال در صحنهآرایی محیط بینالمللی پیشرو و در شرایطی که تلاش برای تدوین اصول "جهانی" که قرار است در فردای پساویروس منحوس کرونا با آن تعامل شود، توسط زورمداران و انحصارگران سرمایههای دنیوی، در فرایندی یکسویه، با نسخهپیچیهای مخصوص به خود، آینده رفاه عمومی را با پوشش گلوبالیزم سلامتی، تحت اشراف و سلطه داشته باشند، باید امیدوار بود که مسیر در پیش گرفته شده از سوی منادیان خوکفایی ملی در تهیه واکسن کرونای ایرانی، بتواند پاسخی به تمامی فشارهای ناامیدکننده بر نهضت دستیابی به فنآوریهای ملی در کشور با شتابی معقول و مدیریتی حساب شده، ثمره خود را عرضه کند.