داستان زندگی پرافتخارترین پارالمپین ایرانی شاید متفاوت از دیگر ورزشکاران باشد. داستانی که شروع آن از ۱۳ سالگی و میدان نبرد بود و در نهایت به تالار مشاهیر ورزش ایران ختم شد؛ تالاری که اکنون نه تنها تندیس او بلکه نام او در کنار نام بزرگانی همچون غلامرضا تختی، امامعلی حبیبی و سیامند رحمان قرار گرفت. او در کنار این بزرگان، همسایه یکی از همرزمان خود (شهید ابراهیم هادی) در سنگر جهاد است.
نورافشان که از ۱۳ سالگی چالش نبرد در جبهه مقاومت را تجربه کرده است پس از مجروحیت و از دست دادن توان تحرک، خود را در مسیر چالش دیگری قرار داد. چالشی که مانند جنگ رقابتی بود اما این رقابت به گفته دارنده ۴ مدال طلای پارالمپیک در سایه صلح و دوستی شکل میگرفت. پای سخنان این جانباز که هستی از چالشهای مختلف زندگیش داستان ها دارد داستان هایی که نشان میدهد وی با تلاش زیاد و اتکا به روحیه ایثارگری خالق لحظههای زیبا در سطح جهان و المپیک بود که ماحصل آن بیش از ۳۵ مدال جهانی و المپیک است.
مختار نورافشان روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با تشریح روند زندگی قهرمانی و ایثاگری خود گفت: زمانی که کشور نیاز به دفاع داشت در سن پایین به جبهه رفتم تا در کنار دیگر رزمندگان بتوانم از خاک ایران زمین دفاع کنیم. دفاعی که در برابر یک تهاجم تحمیلی بود و نباید آن تجاوزگران به خاک ایران چشم می داشتند.
او هنوز آن روحیه ایثار و مقاومت را در خود نگه داشته و باور دارد یکی از راههای موفقیت او در میادین مختلف ورزشی و تحصیلی این روحیه است روحیهای که رقابت را نه برای موفقیت و کسب یک یا چند مدال تعریف کند، بلکه آن را تلاشی می داند که در کنار کسب موفقیت فردی موفقیت ملی با بهرهگیری از ایثار و فداکاری در دستور کار قرار گیرد و این همان رمز موفقیتی بود که نورافشان از آن به عنوان چراغ راه تیم های مختلف ورزشی در دهه ۶۰ و ۷۰ خورشیدی یاد کرد.
دارنده هفت مدال پارالمپیک هنوز سختی روزهای دوری از جنگ را فراموش نکرده و می گوید زمانی که در عملیات محرم مجروح شدم و نتوانستم دیگر برای دفاع از کشور به جبهه بازگردم شرایط خوبی نداشتم اما زمانی که با ورزش آشنا شدم و مربیان در آسایشگاه بر روی توانمندی ما کار میکردند به این نتیجه رسیدم که میشود از راههای دیگر برای کشورم افتخارآفرین باشم و آن راه ورزش و تحصیلات است. این باور موجب شد تا در مرحله نخست هفت مدال پارالمپیکی برای کاروان ایران به ارمغان بیاورم و در بخش تحصیل نیز تا مقطع دکترا درس را ادامه دادم.
البته موفقیت در ورزش برای او آسان نبوده و از زمانی سخن به میان میآورد که در تمرینات به جای دیسک مخصوص مسابقه از دیسک پلاستیکی استفاده کرد و کمبود امکانات در آن زمان راه را برای او سد کرده بود، اما او از خاکریز این مشکلات نیز به خوبی عبور کرد و توانست افتخارات فراوانی کسب کند، افتخاراتی که اکنون او را به یکی از مشاهیر ورزش ایران تبدیل کرده است. نامی که باید در موزه ورزش ایران قرار گیرد تا نسلهای مختلف از میزان تلاش او برای کشور آگاهی پیدا کنند.
او راه اندازی تالار مشاهیر و موزه ورزش را ابتکاری زیبا میداند و با تشکر از مسعود سلطانیفر، سیدرضا صالحیامیری و محمود خسروی وفا میگوید: راه اندازی و نصب سردیس مشاهیر در موزه ورزش ایران به یک حلقه واسط بین نسلی تبدیل شده که می تواند به رسانهای تبدیل شود که روزهای طلایی ورزش ایران را به آیندگان معرفی کند. این ابتکار یک کار ماندگار در ورزش کشور به شمار میرود و بدون شک در آینده شاهد افزایش میزان سردیسها در این مکان خواهیم بود.
از دوستان ایثارگر خود میگوید که در ورزش توانستند در رقابتهای جهانی و پاراالمپیک افتخارآفرینی کنند. دوستانی که وی نمی خواهد به صورت مشخص از آنان نام ببرد اما میگوید در ۲ بخش مدیریت و قهرمانی ایثارگران تعریف جدیدی از ورزش داشتند و بسیاری از قهرمانان نامدار پارالمپیک ایران از این گروه هستند و شاکله اصلی تیم والیبال نشسته در دورههای گذشته نیز از جانبازان جنگ بود. در مدیریت نیز بزرگانی مانند خسرویوفا، مظلومی، کشفیا و هادی رضایی هستند که توانستند به خوبی ورزش پارالمپیکی ایران را در مسیر موفقیت قرار دهند. موفقیتی که در نهایت موجب شد عالیترین نشان کمیته بینالمللی پارالمپیک به یکی از این مدیران برسد.
اعتقاد دارد که ورزش پارالمپیکی ایران با وجود مشکلات پیشرو ظرفیتهایی زیادی دارد و میتواند بیش از گذشته در سطح جهان بدرخشد. او اظهار داشت: قبلا هم مانند اکنون سیاست کیفیگرایی وجود داشت و اکنون این سیاست می تواند به بهترین شکل اجرا شود. در گذشته تمام افرادی که به مسابقات میرفتند توانستند نتایج خوبی کسب کنند. البته در برخی از مواقع با کارشکنیهایی روبرو میشدیم اما در نهایت مدالهای خوشرنگی کسب می کردیم. اکنون نیز این ظرفیت وجود دارد که این مدالها به تعداد فراوان به ورزش ما برسد.
او ورزش را یک رقابت صلح آمیز می داند که کسب قهرمانی در آن یک حس غرور را خواهد داد و زمانی که پرچم ایران در میادین جهانی و المپیک برافراشته شود غرور هر ایرانی برانگیخته خواهد شد.