داستان کوپرنیکوس و انقلابی که به دنبال داشت، بیش از هر حادثه دیگری در توضیح جایگاه علم و قدرت و نقش آن در فرهنگ اروپایی و اینک فرهنگ جهانی اثرگذار بوده است. این داستان، مانند هر داستان دیگری رگه هایی از حقیقت و نشانه هایی از اطلاعات نادرست را در خود دارد اما حقیقت هر چه باشد باید دانست که اگر کوپرنیکوس از پیامدهای انقلابی کتاب خود آگاهی داشت و می دانست که جهانی که از این انقلاب علمی پدید می آید چقدر با جهان مورد سکونت او متفاوت است، در انتشار آن محافظه کاری بیشتری نشان می داد.
بیشتر مفاهیم انقلابی که به پیدایش جهان بینی معاصر ما انجامید بعد از کوپر نیکوس شکل گرفت. در واقع جوردانو برونو، راهبی که به عرفان روی آورده بود، برای نخستین بار اعلام کرد که فضا بی پایان است و ستارگان نیز خورشیدهایی هستند که سیاراتی به دور آنها می چرخند و مردمان دیگری در آنها زندگی می کنند.
به این ترتیب انقلابی که با پیدایش نظریه کوانتم و نسبیت شروع شد، می تواند فقط با وحدت این ۲ نظریه و ایجاد نظریه ای جامع کامل شود، نظریه ای که قادر به ارایه تصویر واحدی از طبیعت باشد. تلفیق موفقیت آمیز نظریه کوانتم و نسبیت لزوما نظریه جامعی درباره کل جهان هستی خواهد بود.
این نظریه نیز همانطور که در خصوص ارسطو و نیوتن صدق می کند، به ما خواهد گفت که زمان و مکان چیست، جهان هستی چیست، اجسام از چه چیزی ساخته شده و از چه قوانینی پیروی می کنند. چنین نظریه ای تغییر بنیادی در شناخت ما از طبیعت را موجب خواهد شد که به منزله نوعی انقلاب است. چنین نظریه ای همچنین پیامدهای گسترده ای خواهد داشت و شناخت ما از خویشتن و مناسبات ما با بقیه جهان را متحول خواهد کرد.
معرفی کتاب
کتاب «حیات کائنات» به قلم لی اسمولین و ترجمه ابراهیم رفرف توسط انتشارات علمی و فرهنگی چاپ و منتشر شده است. این کتاب شامل پنج بخش با عناوین بحران در فیزیک بنیادین، اکولوژی زمان و مکان، سازمان یابی جهان هستی، میراث اینشتین ؟؟؟!و انتقام اینشتین و پیش گفتار مترجم و پیش گفتار نویسنده درباره انقلاب های علمی و مقدمه ای است.
نویسنده در پیشگفتار کتاب تصریح کرده است: اینک در پایان سده بیستم، در آستانه برداشتن گام دیگری در توسعه شناخت خود از جهان هستی قرار داریم. ما هم اکنون با کوشش خود به منظور تلفیق یافته هایمان در زمینه نسبیت، کوانتم و انبساط جهان، در میانه یکی از دوره های عظیم انقلابی در خصوص شناخت خود از جهان به سر می بریم. باید بتوانیم در چارچوب این نظریات به سوالاتی که از تحولات این عصر سربرآورده اند پاسخ دهیم، نظیر اینکه چرا در جهان حیات وجود دارد؟ آیا قوانین فیزیک حقایقی ابدی اند یا آنها نیز به نحوی از آنجا با خود جهان آفریده شده اند؟ نشانه های این کیهان شناسی جدید از چندین سمت و سو در حال هویدا شدن است. البته این نشانه ها بیش و پیش از همه از اطلاعات جدیدی سرچشمه می گیرند که ستاره شناسان و کیهان شناسان از طریق مشاهدات خود درباره ساختار جهان هستی به دست آورده اند.
درباره نویسنده کتاب
لی اسمولین استاد و پروفسور در رشته فیزیک در مرکز فیزیک گرانشی و هندسه دانشگاه پنسیلوانیا است که در شکل گیری ایده های کلیدی در زمینه فیزیک کوانتوم، کیهان شناسی و نسبیت نقش بسزایی داشته است.
او در کتاب حیات کائنات نظریه جدیدی را ارایه می کند مبنی بر اینکه؛ جهان یک روز با شکوه، جامع و شدیدا متفاوت با هرچیزی که تا کنون پیشنهاد شده، بوده است. لی اسمولین اشاره می کند که فرآیند خود سازمان یافتگی، همچون آن چیزی که در فرگشت بیولوژیک دیده می شود، جهان را چنانکه تکامل یافته و از طریق سیاه چاله ها تکثیر می شود و هر کدام به بیگ بنگ جدید و جهان جدیدی منجر می شود، شکل داده است. فرآیند انتخاب طبیعی، پیدایش قوانین فیزیکی را منجر شده و جهان هایی را ترجیح می دهد که بهترین تکثیر در آنها اتفاق می افتد. در نتیجه، کائنات منطبق بر قوانینی خواهد بود که در آن حیات، نتیجه طبیعی اصول بنیادی و سازنده جهان است و علم تصویری از این جهان را به ما ارایه خواهد کرد.
تصویری از حیات کائنات که می گوید، وقوع تازگی، تنها در دائمی بودن وقوع آن قابل درک است. لی اسمولین یکی از افراد پیشرو در علم کیهان شناسی نوین است و در کتاب حیات کائنات با چنان تخصص و مباحثه ای قوی بحث می کند که توجه همه افراد را در جهان فیزیک به خود جلب می کند اما بشردوستی و نثر شفاف و تند و تیز اوست که به خوانندگان عادی نیز اجازه می دهد تا این کتاب را که یک خمش ذهنی در خط مقدم فیزیک روز محسوب می شود، به آسانی درک کنند.
چکیده ای از مطالب و بخش های کتاب
بخش نخست کتاب از پنج فصل تشکیل شده است. این بخش به نور و حیات می پردازد. جایی که می گوید، دانش بیش از هر چیز کندوکاوی در شناخت روابط انسان با بقیه جهان هستی دارد. می توانیم در اینباره ضمن استناد به ساده ترین و بنیادی ترین واقعیت درباره خودمان آغاز سخن کنیم. هریک از ما موجودی زنده است. به این ترتیب واضح ترین و بنیادی ترین واسطه ارتباط ما با جهان نور است. ما موجودات زنده در جهان نورها زندگی می کنیم. همگی از قدرت بینایی برخورداریم. نور منبع نهایی حیات است. بدون آگاهی از اینکه چرا جهان هستی برای حیات مناسب است، نمی توانیم خود را به طور کامل بشناسیم.
بخش دوم کتاب با این سوال آغاز می شود: آیا نظریه بنیادینی وجود دارد که خواص ذرات اولیه را تعیین کند؟ یا شاید قوانین طبیعت از طریق یک فرایند تکوینی شکل یافته اند؟ این اندیشه که قوانین طبیعت مطلق و غیرقابل تغییرند، ریشه در خاستگاه خود علم و در سنت فلسفی دارد. بسیاری از فیزیک دان ها را تا همین اواخر عقیده بر آن بود که جهان بر اساس قوانینی شکل گرفته است که پیشاپیش وجود داشتند. قوانین مورد نظر آنها در حکم کارخانه ای بود که جهان هستی درون آن ساخته شده بود و این بدان معناست که قوانین مذکور باید سرشتی مطلق و ابدی داشته باشند.
در بخش سوم می خوانیم: فیزیک دان های سنتی سده هجدهم و نوزدهم جهان هستی را به ساعتی بزرگ تشبیه می کردند و مقصودشان نیز القای این فکر بود که هر آنچه در آن است از قوانین حرکتی ساده و جبری تبعیت می کند؛ قوانینی همان قدر گریز ناپذیر که در حرکت پاندول ساعت قابل مشاهده است. واقعا هم آنها دانش حرکت را که عمق دانش خود درباره طبیعت تلقی می کردند، دانش مکانیک می نامیدند و این کلمه ای است که با ماشین ها مرتبط است.
بخش چهارم کتاب به ماهیت فضا و زمان می پردازد. آنجا که می گوید: هنگامی که انسان ها از تغییرات سیاسی سخن می گویند، منظورشان بازآرایی رابطه میان فرد و اجتماع است. این نوعی تعارف است زیرا اجتماع مفهوم مجردی است که به مجموعه انسان های حاضر در زمان و مکان معینی اشاره می کند. این به معنای انکار سلسه مراتب ساختاری در اجتماع نیست اما هر نوع تعاملی با یکی از سطوح سلسه مراتب مذکور به معنای تعامل با شخص یا اشخاص خاصی است هر چند ممکن است، ارتباط با سطوح بالاتر این ساختار جنبه مرکب تری پیدا کند.
چگونه می توانیم در حالی که ساکن این جهانیم توصیفی عینی و جامع از جهان هستی به طور اعم ارایه بدهیم؟ این سوال سرفصل بخش پنجم کتاب است. در این بخش می خوانیم: در پایان سده گذشته انسان ها هنوز نمی دانستند که ستارگان در کهکشان ها متشکل شده اند و چنین تصوری نیز نداشتند که گرانش چیزی جز آرایش فضا و زمان نیست. آنها از طرز کار اتم ها و ستارگان اطلاعی نداشتند و چیزی درباره کوانتم و هسته های اتمی نشنیده بودند.
نقاط قوت کتاب
- استدلال های کتاب هیجان انگیز بوده و خواننده را در سرزمینی ممنوعه و دورانی میان فیزیک و متافیزیک غوطه ور می سازد.
- بسیار لذت بخش است که مفاهیم ایده های کتاب، توسط یک متفکر اصیل بیان شده است. اسمولین با استدلال های بسیار قوی بحث می کند که درک جهان، نیازمند جستجویی جدی برای برخی از قوانین پیچیده است.
- سعی نویسنده بر معرفی کتاب هایی بوده است که پیش از این برای مطالعه خوانندگان غیرحرفه ای تدوین شده یا کتاب هایی که خوانندگان قادر به پیگیری مطالب آن در حد مقبول هستند.
- ساده سازی برخی از مسایل سبب تفهیم مطالب به خواننده شده است.
نقاط ضعف
- لیست منابعی که در این کتاب آمده است، لیستی نمونه وار برای مطالعه بیشتر روی موضوعاتی است که در این کتاب مطرح شده اند اما به هیچ فراگیر نیست.
- تحولات زیادی در حوزه گرانش کوانتمی وجود دارند که در این کتاب ذکری از آنها به میان نیامده است.