طبیعت تنوع گونه ای زیادی دارد که وجود هزاران گونه جانوری و گیاهی گواه این ادعا است، در این میان خانواده گربه سانان یکی از متنوع ترین خانواده های راسته گوشتخواران است که قدمتشان به ۲۵ میلیون سال پیش بر می گردد، گربههای امروزی شامل دو زیرخانواده گربههای کوچک (Felinae) و گربههای بزرگ (Pantherinae) میشود، اما در گذشته زیرخانواده سومی نیز وجود داشت که شامل گربههای دندان خنجری میشد که این زیر خانواده سوم اکنون منقرض شده است.
امروزه ۴۰ یا ۴۱ گونه مختلف گربه روی زمین زندگی میکند، گربه سانان در تمام زمین به جز استرالیا، اقیانوسیه، ژاپن، قطب شمال، قطب جنوب و گرینلند پراکنده اند که شیر، پلنگ، ببر، یوزپلنگ، پوما، سیاه گوش، لینکس یا وَشَق و سروال برخی از این گونه ها هستند که در نقاط مختلف جهان پراکنده اند، اما از این میان ۱۰ گربه سان مانند ببر هیرکانی، شیر ایرانی، یوزپلنگ، پلنگ، گربه شنی، گربه پالاس، سیاهگوش (کاراکال)، وَشَق (لینکس)، گربه وحشی و گربه جنگلی در ایران زندگی می کنند ، البته ببر هیرکانی و شیر ایرانی منقرض شده اند بنابراین اکنون هشت گونه در سرزمین ایران زیست می کند.
پستانداران گوشتخوار به ویژه گربهسانان به دلیل قرار گرفتن در راس هرم غذایی، نمادی از سلامت زیستگاه هستند یعنی حضور آنها نشاندهنده امنیت و سلامت در آن منطقه است از این رو از ردههای مهم جانوری به حساب میآیند. همچنین این دسته از پستانداران نقش بسیار مهمی در برقراری تعادل جمعیت سایر گونههای جانوری دارند که حضور هشت گونه از خانواده گربهسانان در کشور، ایران را به یکی از نقاط مهم از این حیث در دنیا تبدیل کرده است اما متاسفانه چند سالی است شاهد کاهش جمعیت و حتی نابودی برخی از این گونههای ارزشمند در کشور هستیم که سیاهگوش یکی از آن گونههایی است که در معرض کاهش جمعیت و تهدید قرار دارد. البته براساس قوانین سازمان حفاظت محیط زیست سیاهگوش در زمره گونههای در خطر انقراض است.
ببر هیرکانی ( مازندران )
ببر گونهای در خطر انقراض است که جمعیت باقیمانده آن در زیستگاههای طبیعی به چهار هزار فرد نمیرسد اما در ایران ببر هیرکانی یا همان ببر مازندران حدود نیم قرن پیش منقرض شده است، در واقع حدود نیم قرن است که دیگر صدای باشکوه و پر از ابهت ببر مازندران در جنگلهای شمال شنیده نمیشود، زمانی جنگلهای مازندران محل تاخت و تاز ببر خزری بود؛ اما سالهاست که دیگر نه خبری از غرش رعدآسا شنیده و نه اثری از شکوه و جلال این حیوان در کشور دیده میشود که باید برای از دست رفتن چنین گونه ارزرشمندی مرثیه سر داد.
طبق شواهد موجود، آخرین ببر در ایران در سال ۱۳۳۲ در منطقهای که اکنون پارک ملی گلستان نامیده میشود شکار شد اما گزارش دیگری از مشاهده ببر در سال ۱۳۳۸ در همین منطقه خبر میدهد؛
در اوایل دهه ۱۳۵۰ سازمان حفاظت محیط زیست یک تحقیق چند ساله را برای جستجوی ببر مازندران در جنگلهای شمال ایران انجام داد اما محققان در این مدت نتوانستند هیچ مدرکی در مورد وجود ببر پیدا کنند و انقراض قطعی آن را اعلام کردند.
شیر ایرانی
شیر ایرانی گونه ای است که ۸۰ سال پیش از طبیعت کشور حذف شد و دیگر غرش این حیوان باشکوه در دشت ها شنیده نشد، اما ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ بود که دوباره صدای با هیبت حیوانی که همواره سمبل کشور بود، در گوش جان طنین انداز شد و ایران میزبان حیوان دوست داشتنی و ارزشمند خود که سالها از وطن دور بود، شد. " کامران " شیر نری که بعد از طی کردن مسافت طولانی از باغ وحش " بریستول انگلیس"، در باغ وحش ارم تهران جای گرفت و و مدتی بعد " ایلدا" شیر ماه از باغ وحش " دوبلین " به کامران پیوست.
با ورود این دو شیر نر و ماده جرقه ای از امید در دلها روشن شد که شاید باز هم شاهد خرامیدن سلطان جنگل در دشت های کشور باشیم هر چند کارشناسان معتقدند که دیگر که امکان احیا وجود ندارد چون دیگر زیستگاه مناسب جولان این حیوان در ایران باقی نمانده است.
پلنگ ایرانی
پلنگ ایرانی از جمله گونه های در معرض انقراض است و در " فهرست سرخ " سازمان ملل قراردارد ، البته با اقدامات حفاظتی انجام شده در سال های اخیر، جمعیت این گونه ارزشمند در کشور تثبیت شده است ، بیش از ۳۰ درصد جمعیت پلنگ در ایران در شمال شرقی کشور وجود دارد و استانهای خراسان رضوی و شمالی، گلستان، مازندران، سمنان و سیستان و بلوچستان و بسیاری دیگر از استانها پلنگ دارند.
فارس را باید پرجمعیتترین استان در نیمه جنوبی کشور دانست و در جنوب شرقی نیز اطلاعات بیشتری در خصوص وضعیت و پراکنش پلنگ در استان سیستان و بلوچستان در سالهای اخیر بدست آمده و حداقل پنج منطقه در سراسر این استان، زیستگاه پلنگ است.
در شمال شرقی ایران، آذربایجان شرقی متراکمترین استان از لحاظ دارا بودن پلنگ است و منطقه کیامکی شناخته شدهترین زیستگاه این استان محسوب می شود. در مرکز کشور نیز شهرستان بافق یزد معتبرترین زیستگاه این گربهسان در میان استانهای کویر مرکزی مانند اصفهان و یزد است.
کارشناسان معتقدند عمده ترین علت در خطر انقراض قرار گرفتن این گربه سان کاهش طعمه، تخریب زیستگاه و شکار است که حفاظت از زیستگاه و طعمه می تواند نسل این حیوان را از خطر انقراض نجات دهد کاری که اکنون در دستور کار سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد و نتایج بسیار خوبی نیز به همراه داشته است.
یوزپلنگ آسیایی ( ایرانی )
یوزپلنگ ایرانی در فهرست سرخ اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست قرار دارد، این حضور یعنی اینکه گونه ای در خطر انقراض است، حدود ٢ هزار سال پیش یوزها در بیشتر نقاط آسیا حضور داشتند اما اکنون منحصر به نواحی بیابانی ایران شده اند، در واقع ایران از دهه ۱۹۷۰ به عنوان تنها زیستگاه یوزپلنگ آسیایی شناخته شده است از این رو به آن یوزپلنگ ایرانی نیز می گویند بنابراین باید با تمام توان از این میراث ارزشمند حفاظت کنیم.
برآوردها از ایران از جمعیت یوزپلنگ متفاوت است که حکایت های مختلفی از ۳۰ تا ۵۰ قلاده وجود دارد اما انچه که جای تردید ندارد این است که این گربه سان ارزشمند در مرز انقراض قرار دارد ؛ البته چند سال پیش دو یوزپلنگ نر و ماده ( کوشکی و دلبر ) با هدف تکثیر در اسارت و انجام تحقیقات بر روی رفتار گربهسانان در به پارک پردیسان آورده شدند اما اقدامات صورت گرفته بر روی آنها نتیجه نداد و امسال به زادگاهشان یعنی منطقه توران در سمنان منتقل شدند تا شاید به طور طبیعی بتوانند از آنها توله کِشی کنند.
کوشکی و دلبر دو یوزپلنگ نر و ماده ای هستند که به ترتیب ۱۰ آذر ١٣٩٣ از پناهگاه حیات وحش میاندشت و ۱۱ آذر ١٣٩٣ از ذخیره گاه زیست کره توران به پارک پردیسان تهران منتقل شدند، کوشکی یوزپلنگ نر بهمن ماه ۱۳۸۶ در ۴ ماهگی و دلبر یوزپلنگ ماده فروردین ۱۳۹۰ در سه ماهگی به اسارت در آمدند. اکنون دلبر بیش از ۱۰ سال و کوشکی ۱۳ سال سن دارد که باید تلاش کنیم تا زمانی که فرصت زاداوری آنها تمام نشده بهترین استفاده را ببریم.
همچنین ایران توله یوزپلنگ سه سالهای که در سال ۹۶ از زادگاهش در پارک ملی توران خارج شد و در پارک پردیسان نگهداری میشد که به همراه کوشکی و دلبر فروردین امسال دوباره به زادگاهش بازگشت. هر چند با انتقال دوباره این سه قلاده یوزپلنگ مخالف های زیادی شد اما کارشناسان حیات وحش معتقدند که بهترین راهکار تکثیر یوزپلنگ آسیایی انتقال این گونه ارزشمند به زادگاهش در حیات وحش و مراقبت و بررسی رفتارش در زادگاهش است.
یوزپلنگ از دسته گربهسانان دارای روحیات حساس است که استرس میتواند بر زادآوری این گونه ارزشمند تاثیر بگذارد و کارشناسان حفاظت محیط زیست با فراهم کردن شرایط و کاهش استرس به دنبال تکثیر این گونه ارزشمند در پارک ملی توران هستند چون پارک پردیسان که در قبل تهران واقع شده دارای آلودگی صوتی و هوا است که موجب ایجاد استرس در این گربه سان می شود.
سیاهگوش( کاراکال )
سیاهگوش گربهسان ارزشمندی است که در کشورهای همسایه شمالی ایران به خاطر پوستش شکار میشود اما در ایران به دلایلی از جمله تخریب زیستگاه، ایجاد شهرکهایی در حاشیه مناطق، جادهکشی، فعالیتهای معدنی و شکار توسط چوپانها و مردم محلی مورد تهدید قرار میگیرد.
چهار گونه سیاهگوش در دنیا وجود دارد که عبارتند از سیاهگوش اوراسیایی (Lynx lynx)، سیاهگوش ایبریایی (Lynx pardinus)، سیاهگوش کانادایی (Lynx canadensis) و باب کت (Lynx rufus) که در این بین، سیاهگوش اوراسیایی از نظر جثه از سایر گونهها بزرگتر و دارای گستردهترین پراکنش است که ایران را نیز در بر میگیرد.
این حیوان در زمستان جفتگیری میکند، پس از ۶۷ تا ۷۴ روز دوره بارداری، ۱ تا ۴ توله به دنیا میآورد، آنها تا ۱۷ سال در طبیعت زندگی میکند، سیاهگوش در صورتیکه به مقدار کافی امنیت، غذا و پناه در دسترس داشته باشد توانایی تطبیق با زیستگاههای مختلف، حتی مزارع کشاورزی را نیز دارد، بیشتر در مناطق جنگلی و کوهستانی زندگی میکند برای همین بیشتر استانهای شمالی کشور زیستگاه این گربهسان است همچنین در زاگرس تا نواحی چهارمحال و بختیاری نیز سیاهگوش گزارش شده است.
چون اطلاعات دقیقی از این گونه در دست نداریم بنابراین با قاطعیت نمیتوان گفت که در خطر انقراض است اما با توجه به اینکه سالانه تلفاتی داریم میتوانیم بگوییم در معرض تهدید است. بدترین و مهمترین عامل تهدید سیاهگوش در ایران تخریب زیستگاه است چون به شدت درگیر تغییر کاربری در اراضی و مراتع هستیم، توسعه شهرنشینی، ایجاد شهرکهایی در حاشیه مناطق، جادهکشی، فعالیتهای معدنی و گردش چوپانها در مراتع با هدف چرای دام برخی از عوامل تهدید این گربهسان ارزشمند است.
گربه جنگلی
گربه جنگلی در مناطق جنگلی، حاشیه تالاب ها و نیزارها زندگی می کند، این گونه از پرندگان و پستانداران کوچک تغذیه می کند و گاهی اوقات برای تهیه غذا به سکونتگاه های انسانی اطراف محل زندگی خود وارد شده و پرندگان اهلی مانند خروس و مرغ را شکار می کند.
جمعیت این گربه سان حمایت شده بر اثر کاهش طعمه و تخریب زیستگاه در بسیاری از عرصه های طبیعی کشور از بین رفته و یا با کاهش روبرو شده است، در هر زیستگاهی اعم جنگلی، کوهستانی، استپی، بیابانی، تپه ماهوری و حتی نزدیک مناطق مسکونی هم میتوان آن را دید. طول بدن گربه وحشی ٤٥ تا ٨٠ سانتیمتر است و وزنش بین سه تا هشت کیلوگرم. گربه وحشی از اجداد گربه اهلی بهشمار میآید و جثهای بزرگتر از نوع اهلی دارد.
گربه وحشی از پستانداران کوچک، پرندگان، خزندگان، ماهی، قورباغه، حشره، حیوانات اهلی مانند مرغ، خروس و بزغاله و گاهی از مواد گیاهی تغذیه میکند. از نکات جالب درباره این گربه آمیزشش با گربههای اهلی است و به همین دلیل در طرح و رنگ و جثههای متفاوتی دیده میشوند، اما مانند گربه اهلی میومیو میکند.
گربه پالاس
گربه پالاس گربهسانی ارزشمند است که معمولا در نقاط کوهستانی زندگی میکند اما چون اطلاعات کافی از آن در دست نیست نمیتوان گفت که گونهای در خطر انقراض یا کمیاب است و رسیدن به جواب صریح و درست نیازمند اقدامات پژوهشی و تحقیقاتی است.
گربه پالاس یا همان Pallas cat، پستانداری است که بیشتر در مناطق مرکزی آسیا یافت میشود. این حیوان در کشورها و مناطقی همچون شرق هیمالیا، نپال، پاکستان، هند، قزاقستان، تاجیکستان و غرب چین زندگی میکند، گربه پالاس در ایران معمولا در شمال شرق زندگی میکنند. وجود این گربهسانان در پارک ملی خجیر ( واقع در شرق تهران ) نیز ثبت شده است.
این گربهسان در حقیقت یک گربه وحشی با اندازه کوچک است که نام خود را از روی محققی آلمانی گرفته که برای اولین بار در سال ۱۷۷۶ این پستانداران را شناسایی کرد، نام این محقق «پیتر سایمون پالاس» (Peter Simon Pallas) بود.
مساله مهم درباره گربههای پالاس، ابهام درباره این است که گونهای در خطر انقراضند یا گونهای کمیاب، زیرا به علت نداشتن اطلاعات کافی از این گونه نمیتوان گفت که گونهای در خطر انقراض است اما قطعا گونهای کمیاب محسوب میشود، البته برخی منابع وضعیت بقای این گربهسان را از سال ۲۰۰۲ تاکنون، «نزدیک به خطر انقراض» اعلام کردهاند.
گربههای پالاس معمولا از جوندگان کوچک و پرندگان تغذیه میکنند. بعضی مواقع حشرات خاصی نیز خوراک این گربهسانان میشوند. گربههای پالاس تنها با تعقیب و گریز به شکار نمیروند بلکه از روشهای شکار دیگری همانند مخفی شدن و کمین کردن استفاده میکنند. در بعضی مواقع ماهیگیری نیز میکنند پنجههای آنان برای شکار ماهی بسیار مناسب است.
این گربهها حیواناتی شدیدا منزوی و غیراجتماعی هستند. هر دو جنس نر و ماده آن، تنها زندگی میکنند، قلمروی خاص خود را دارند و بر روی قلمروی خود بسیار حساساند. این حیوانات بیشتر روزها را درون غارها و مناطق امن و تاریک سپری میکنند و هنگام عصر، برای فعالیت و شکار بیرون میآیند.
گربه پالاس در هر دوره زایمان بین دو تا ۶ توله به دنیا میآورد که در ۶ ماهگی بالغ می شوند، گربههای پالاس حدود ۱۱ سال عمر میکنند.
گربه شنی
گربه شنی یکی از گونه های کمیاب ایران است و به سختی میتوان آن را مشاهده کرد، البته در زیستگاههای منتهی به کویر دشت سمسور بزمان و منطقه شکار ممنوع بلبل آباد سیستان و بلوچستان زیست میکند، شاید در این مناطق جمعیت خوبی داشته باشد اما به طور کلی گونه ای در معرض تهدید است و در زمره گونه های در خطر انقراض سازمان حفاظت محیط زیست و در فهرست سرخ IUCN قرار دارد.
گربه شنی گربهسان کوچکی است که در مناطق شنزار بیابانی آفریقای شمالی، عربستان، آسیای مرکزی، ایران و پاکستان زیست میکند و یکی از جانواران کمیاب ایران است، این گونه یکی از ناشناختهترین گربههای طبیعت ایران است که در دنیا نیز به خاطر شرایط خاص زیستگاهی این گربه اطلاعات کمی از آن وجود دارد.
گربه وحشی
گربه وحشی گوشتخواری است که برای شکار استعداد و مهارت زیادی پیدا کرده است، گربه وحشی دارای با جثه سبک و کمی دراز، پنجههای باریک و چنگال ها دارای غلاف است و پرده بین انگشت ها کمی رشد کرده است، گوش بلند و سه گوش و نوکدار است. این گربه وحشی در ایران در شیراز ، تخت جمشید، کرمان، بوشهر، بندر ترکمن، بهشهر، مشهد، بجنورد ، ارومیه و اردبیل گزارش شده و پراکندگی جهانی آن در اسکاتلند، اسپانیا، فرانسه، بلژیک، ایتالیا، سوئیس، آلمان، اتریش، لهستان، مجارستان، ایران، ترکیه، عربستان و لیبی است.
وشق
وَشَق نوعی گربهسان بومی اروپا، سیبری و بخشهایی دیگر از آسیا مانند آسیای میانه، ایران و هیمالیا است، پنجههایی با پوستی کلفت دارد که مانند کفش زمستانی در هنگام راه رفتن روی برف یاریاش میکنند.
وشق معمولا در هر زایمان ۱ تا ۴ فرزند بهدنیا میآورند. فصل تولد تولهها از اوایل زمستان و تا اواسط بهار است، تا 6 ماهگی شیر میخورند و تا حدود ۱ سالگی به مادر وابستهاند، در دو یا سه سالگی بالغ میشوند و عمر آنها در اسارت تا ۲۱ سال گزارش شدهاست.
وَشَقها بیشتر در هوای گرگ و میش هنگام طلوع و غروب خورشید فعالند، جانوران قلمروطلبی هستند، تراکم جمعیتی آنها وابسته به تعداد شکارهای موجود در منطقه است.
خرگوش، انواع سمداران کوچک، انواع جوندگان مانند سنجاب و موش زمستانخواب از جمله حیواناتی هستند که شکار آنها توسط وَشَق مشاهده شدهاست.
روش اصلی آنها برای شکار تعقیب آرام و دزدکی و سپس پریدن به روی طعمه در فرصت مناسب است. اگر شرایط مناسب باشد از تکنیک کمین هم استفاده میکند. آنها از حس بینایی و شنوایی خود برای شکار استفاده میکنند و خیلی از اوقات به روی صخرههای بلند یا درختها میروند تا محیط پیرامونی خود را زیر نظر بگیرند.
شکار بیش از اندازه، تخریب زیستگاه و کمبود غذا از مهمترین خطرات پیش روی این حیوان است. هرچند با توجه به گستردگی قلمرو و جمعیت مناسب در شرق روسیه در فهرست سرخ اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست قرار ندارند اما در بسیاری از مناطق با خطر انقراض محلی روبرو هستند.