تهران- ایرنا- هنرمند حوزه هنرهای تجسمی پژوهش را رکن اصلی هنر دانست و گفت: بدون مطالعه، هنر محکوم به نابودی و فراموشی است اما در دانشگاه‌ها برنامه دقیقی برای سوق دادن دانشجویان به پژوهش وجود ندارد و از همان ابتدا دانشجویان معطوف به تکنیک می‌شوند.

حسین دوپیکر دبیر اولین سمپوزیوم مجسمه سازی مشهد که کارشناس ارشد هنر اسلامی است پژوهش را فرایندی منطقی و عقلانی می داند که در بین هنرمندان ایرانی ضرورت آن درک نشده است و تنها معطوف به پژوهشگران است و به روند تولیدات اثر هنری راه پیدا نمی کند.این هنرمند در تشریح وجود پژوهش در تولید اثر هنری با خبرنگار فرهنگی ایرنا به گفتگو نشست.

ایرنا: پژوهش در هنر تجسمی معاصر از چه جایگاهی برخوردار است و چقدر آثار تجسمی و مجسمه هایی که خلق می شوند پژوهش محور هستند؟
دوپیکر: پژوهش رکن اصلی هر کاری است، که میل به پیشرفت دارد. صد البته کاری که بدون پژوهش و مطالعه باشد محکوم به نابودی و فراموشی است. امروزه هر اثری که در حوزه تجسمی با ارزش و ماندگار است حتما هنرمند با آگاهی، پژوهش و مطالعه آن کار را دنبال کرده است.
پژوهش فرایندی منطقی و عقلانی را دنبال می کند و این شاید یک قسمت از کار هنری باشد، اما بخش پر اهمیتی است. این اهمیت را از آنجا می توان فهمید که امروز در دانشگاه های دنیا رشته ای به نام پژوهش هنر وجود دارد که پژوهشگران را تربیت می کنند، در ایران هم این رشته در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه ها تدریس می شود و آن هم جای بحث دارد. می توان گفت درصد بالایی از دانشجویان این حوزه، رشته های غیر مرتبط با هنر را در دوره کارشناسی طی کرده اند.
 پژوهشگران، راه خود را مستقل ادامه می دهند و کمتر هنرمندی است که بخواهد از این ظرفیت استفاده کند. آن چه من به عنوان دانش آموخته رشته مجسمه سازی می دانم این است که دانشگاه ها برنامه خاصی برای اینکه دانشجویان را به سمت پژوهش سوق دهد ندارند و اگر در طرح درس های آنان نگاهی بیندازیم درسی به نام روش تحقیق  پیدا نمی کنیم و از همان ابتدا دانشجویان بیشتر معطوف به تکنیک هستند و همین دانشجویان امروز، مجسمه سازان فردا را تشکیل می دهند.

ایرنا: آیا رویدادهای هنری حوزه مجسمه سازی به پژوهشِ هنرمند در اثر توجه دارند؟ 
دوپیکر: جریان رویدادهای هنری مانند سمپوزیوم ها، اکسپوها، گالری ها به عبارتی سفارش دهندگان آثار هنری هستند که جریان هنری را به سمت سیاست های خود سوق می دهند و برنامه جدی هدفمندِ پژوهش محور برای خلق آثار هنری توسط هنرمند تا به امروز نداشته اند. متاسفانه اگر این را در اکثر نمایشگاه ها و برنامه های دیگر که ذکر شد، جویا شویم خواهیم فهمید که اکثر آنان هیچ پژوهشی در پشت اثر خود ندارند. امروز سفارش دهنده ها بودجه هایی در دست دارند که باید آن بودجه را صرف ساخت مجسمه کنند در این میان می توانیم مستقیم به برگزاری سمپوزیوم های مجسمه سازی در ایران اشاره کنیم که معمولا شهرداری ها سفارش دهنده هستند و حامی مالی این رویداد می‌شوند، بیشتر اوقات رویکرد مناسب و در خوری برای برگزاری این رویدادها شکل نمی گیرد و اکثر مجسمه سازانی که به این رویداد ها دعوت می شوند صرفا در اجرای تکنیک قدرت دارند ولی هیچ شاخصی وجود ندارد تا سمپوزیومی که در ایران برگزار می شود را با سمپوزیوم های مشابه خود در بیرون از مرزهای فرهنگی ایران متمایز کند. نه پژوهش درون فرهنگی و نه پژوهشی که مولفه های خاصی را در آن بشود پیدا کرد.

البته خوشبختانه سمپوزیوم مجسمه سازی تهران امسال برای اولین بار بخش پژوهشی در کنار سمپوزیوم راه اندازی کرده که این جای خوشحالی است و باید منتظر این اتفاق و تاثیر آن در آثاری که در این سمپوزیوم خلق می شوند باشیم.

مجسمه های شهری هم از این قاعده مستثنا نیستند زیرا باز هم سفارش دهنده شهرداری است که تا کنون سعی نداشتند هزینه ای صرف بخش پژوهش کنند و اهداف بلندمدت را در چشم انداز خود داشته باشند. در نمایشگاه ها و گالری ها هم می توان به وضوح آن را ببینیم.در کل هنرمند، سفارش دهنده، سیاستگزاران و دیگر افراد مرتبط، هنوز حاضر نشدند هزینه ای برای پژوهش بپردازند و در سیاست های کلی دولتمردان ما هم موضوع پژوهش از جایگاه واقعی برخوردار نیست و از اهمیت این موضوع کاسته شده است؛ شاید بتوان گفت که جایگاهی ندارد. در نهایت اوضاع پژوهش در حوزه مجسمه زیاد امیدوارکننده نیست.
ایرنا: هنرمند در امر پژوهش باید چه مباحثی را در دایره مطالعاتی خود تعریف کند؟
دوپیکر: یک هنرمند باید تاریخ مجسمه سازی کشور و جهان را بداند ولی این نیست که پژوهش را معطوف به امر تاریخی کند، زیرا در مجسمه سازی معاصر مفهوم مجسمه سازی از تعریف های کلاسیک خود بسیار فاصله گرفته است و امروز ما تعریف های متفاوتی از مجسمه سازی را دنبال می کنیم. این طور نیست که مانند گذشته مجسمه ساز کسی باشد که خوب فیگوراتیو کار می کند. به همان نسبت که ما در حوزه های متفاوت علوم انسانی و علوم تجربی به پیشرفت هایی دست یافته ایم و امور جزیی نیز تخصصی شده است در مجسمه سازی هم مجسمه سازها در حوزه های متفاوتی از یکدیگر فعالیت می‌کنند و در نتیجه پژوهش گسترده تر و حساس تر می شود و هنرمند اگر می خواهد اثر متفاوت تری داشته باشد باید جهان‌شمول تر به کار نگاه کند و جایگاه خود را ابتدا در حوزه پژوهش و سپس آثاری که خلق می کند پیدا کند.

ایرنا: نظریه ترامتنیت را چگونه می توان در هنرهای تجسمی معاصر ایران بررسی کرد؟ 
دوپیکر: بنا به آن نظریه که همان نظریه بینامتنیت است و اولین بار توسط کریستوا و بارت عنوان می شود و توسط نظریه پردازان بعدی کامل تر می شود، نه تنها در ادبیات بلکه در تمامی شاخه های علمی و هنری این نظریه وجود دارد با این مضمون که هیچ آغازی وجود ندارد و همیشه متن ها وابسته به پیش متن های قبل از خود هستند و مجسمه سازی هم از این قاعده مستثنی نیست. ولی این موضوع جای بحث دارد. این نظریه باید در گستره فرهنگی ایران و متن های درون فرهنگی و برون فرهنگی بررسی شود. اینکه هنرمند در جستجوی متن های درون فرهنگی باشد و بخواهد با کنکاش در این متن ها اثری با توجه به خصوصیات فرهنگی و زیستی خود خلق کند یا نه بخواهد از آثار برون فرهنگی اثری از آن خود کند.
 واقعا بدون پژوهش به سختی می‌توان از آثار برون فرهنگی اثری خلق کرد که ویژگی های یک اثر مستقل داشته باشد، در بسیاری مواقع می شود کپی نه خلق، که در این مدت این موضوع چالش های بسیاری را در حوزه تجسمی بوجود آورده است و حتی این آثار در رویدادهای مهم هنری هم حضور داشته اند.
در حوزه های درون فرهنگی و آثاری با مولفه های ایرانی جایگاه ویژه ای دارند که در قبل از انقلاب به این موضوع خوب پرداخته شد و آثار زیادی در این زمینه توسط هنرمندان آن زمان خلق شد که با مطالعات میدانی و پژوهش در فرهنگ عامه و مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی و مطالعه مستقیم بر آثار بجا مانده از صنایع دستی، بافته ها آثار فلزی مانند قفل ها، کوبه ها، بخور دان ها، می توانست آثاری نو با ویژگی های ایرانی بسازد و جایگاهی در هنر جهان پیدا کند ولی متاسفانه این جریان قطع و دوباره به آن پرداخته نشد.
شما به عنوان یک مجسمه ساز چقدر برای خلق یک اثر به امر پژوهش توجه دارید؟
دوپیکر: این موضوعی است که باید بستر آن در کشور فراهم شود یعنی از فراخوان هایی که داده می‌شود، سفارش ها و برگزاری نمایشگاه ها به آن نگریست.
به عنوان مثال در بعضی از کشورها یک کیوریتور بابت برگزاری یک نمایشگاه توسط یک تیم ماه ها وحتی سال ها زمان صرف می کنند ولی متاسفانه این اتفاق هنوز در ایران نیفتاده است.
فراخوان هایی که هیچ زمانی برای مطالعه و پژوهش در آن گنجانده نمی شود. در صورتی که قبل از انقلاب در کشور انجمن حفظ آثار ملی را داشتیم که در مورد بناها و یا آثار هنری که قرار بود ساخته شود سال ها مطالعه و پژوهش می شد و خروجی آن می شد: مجسمه نادر، مجسمه فردوسی، آرامگاه خیام و آثار ارزشمندی که هنوز پا برجا هستند.
بدون شک، من نیز از این دایره خارج نیستم، مگر در آثار شخصی خودم که هنوز برای بعضی از ایده هایم مطالعه می‌کنم و در حال آزمون و خطا هستم.
 پژوهش در تاریخ هنر ایران چقدر در تولید آثارتان نقش داشته است؟
دوپیکر: پژوهش و مطالعه برای من مقدم هستند، من مدت هاست که بر روی متن های درون فرهنگی مانند شاهنامه و آثار نگارگری مطالعه می کنم و به دنبال خوانش جدید در قالب مجسمه هستم که هنوز مطالعات تکمیلی من ادامه دارد. بخش دیگر مطالعه تکنیکی و فرمی است که آن را هم در حال آزمون و خطا هستم.
حسین دوپیکر متولد بهمن ۱۳۶۲ در تربت حیدیه، تحصیلکرده حوزه مجسمه سازی از دانشگاه نیشابور و کارشناس ارشد هنر اسلامی از دانشگاه هنر تبریز است و سابقه تدریس در دانشگاه هنر تبریز و دانشگاه نیشابور را دارد.
دبیر هنری اولین سمپوزیوم مجسمه سازی مشهد، دبیر فنی اولین سمپوزیوم ملی ماکو، و داوری رویداد های متفاوت هنری و مجسمه سازی در کنار دریافت مقام اول جشنواره بین المللی ارسیکا و شرکت در دومین سمپوزیوم ملی پرتره مفاخر ویژه هنرمندان تهران، سمپوزیوم پرتره شعرای آیینی تبریز، سمپوزیوم ملی  مجسمه سازی ماکو، سمپوزیوم پرتره مشاهیر جلفا، سمپوریوم ملی مجسمه های شنی بافق و شرکت در ورکشاپ های مختلف مجسمه سازی بخشی از فعالیت های فرهنگی و هنری این هنرمند است.