جو بایدن در نخستین ساعات حضور در کاخ سفید چندین فرمان اجرایی صادر کرد. بازگشت آمریکا به پیمان آب و هوایی پاریس همانطور که از پیش وعده کرده بود از نخستین فرامینی است که به امضای جو بایدن رسید.
از دیگر فرمان های اجرایی می توان به فرمان مربوط به مهاجرت و مهار کرونا و اجباری شدن ماسک اشاره کرد.
برای قضاوت درباره عملکرد دولت جو بایدن پیش از شروع واقعی و میدانی اقدامات آن هنوز زود است اما در همین گام اول، یک خبر اولیه و اقدام متعاقب آن حاکی از تردید در سیاست خارجی دولت جو بایدن بود.
ساعتی پس از تحلیف، ابتدا معرفی (بیوگرافی) سفیر آمریکا در رژیم صهیونیستی در حساب توئیتری رسمی وی از «سفیر آمریکا در اسرائیل» این گونه تغییر کرد: «سفیر آمریکا در اسرائیل، کرانه باختری و غزه».
کمی پس از این تغییر، در اقدامی عجیب که حاکی از فشارهای صهیونیستی بود، بیوگرافی سفیر مجددا به حالت اول بازگشت؛ «سفیر آمریکا در اسرائیل».
رسانه های صهیونیستی به این تغییر به نقل از سخنگوی سفارت، چنین واکنش نشان دادند: عنوان اولیه و طولانی تر، «یک ویرایش سهوی بود.»
صرفنظر از توجیه سخنگوی سفارت، برداشت از این اقدام تردیدآمیز دولت بایدن این است که دولت جدید آمریکا به تغییر ایجاد شده در عنوان سفیر، باور دارد، اما نمی تواند این سیاست خود را به علت فشارهای متعاقب آن دنبال کند.
اگر این تردید، ملاک سیاست های بعدی دولت ترامپ باشد، احتمالا سیاست های اعلامی دولت بایدن از سوی ناظران و طرف های بین المللی جدی گرفته نخواهد شد و به دولت بایدن به چشم دولتی مردد، نامطمئن و غیرقابل اعتماد نگریسته خواهد شد.
نمونه این رویکردهای سیاست خارجی در دولت بایدن را می توان در تعامل آن با عربستان سعودی ملاحظه کرد. قطعا دولت بایدن با توجه به سیاست های اعلامی با عربستان سعودی در موضوعاتی چون دموکراسی، حقوق بشر و دخالت سعودی ها در امور داخلی آمریکا زاویه های اساسی دارد. آیا دولت جدید آمریکا همانند تردید درباره عنوان سفیر آمریکا در سرزمین های اشغالی با پادشاهی سعودی تسامح به خرج خواهد داد؟
تردیدی نیست که یکی از فوریترین چالشهای پیش روی بایدن، روابط ریاض و دولت دموکرات واشنگتن است. اظهارات بایدن درباره سعودیها نشان میدهد که ریاض و واشنگتن، احتمالا روابط پرفراز و نشیبی خواهند داشت.
رئیس جمهوری جدید آمریکا گفته که باید با رهبران سعودی مانند «افراد پست و منفور» رفتار کرد. او وعده داده است که حمایت آمریکا از جنگ عربستان علیه یمن را کاهش دهد. این رویکرد دقیقا در نقطه مقابل رهیافتی است که ترامپ در قبال سران سعودی داشت.
بایدن سال ۲۰۱۹ در شورای روابط خارجی آمریکا گفت: به حمایت از جنگ فاجعهبار سعودی علیه یمن پایان میدهم و دستور خواهم داد در روابط با عربستان بازنگری شود. زمان آن فرا رسیده است که توازن و وفاداری به ارزشهایمان به روابط ما در خاورمیانه بازگردد. ترامپ برای عربستان یک چک سفید خطرناک کشیده است.
روابط عربستان و آمریکا از دهه ۱۹۴۰ تاکنون در مقاطعی با تیرگی و ناخرسندی همره بوده است اما روال کلی آن قوی بوده است. در دوره ترامپ و محمد بن سلمان ولیعهد سعودی روابط دو کشور به یک مساله حزبی در آمریکا تبدیل شد زیرا تحولاتی رخ داد که به اعتماد میان دموکراتها و سعودیها لطمه زد.
ظن دموکراتها به سعودیها، زمانی آغاز شد که ترامپ سال ۲۰۱۷ یعنی در آغازین روزهای ریاست جمهوریاش به عربستان سفر کرد. آنها از حمله ترامپ به چندجانبهگرایی انتقاد کردند و معتقد بودند که رئیس جمهوری وقت آمریکا، همکاری نزدیک با عربستان و امارات را به هر قیمتی ادامه خواهد داد.
هر چند باراک اوبامای دموکرات در دوره ریاست جمهوری خود از جنگ علیه یمن حمایت کرد، اما دموکراتها در دوره بایدن به مساله حقوق بشری این جنگ توجه بیشتری نشان دادند و تلاش کردند تا این مساله را دلیلی برای کاهش حمایت از سعودیها معرفی کنند. دموکراتها، لایحه کاهش اختیارات جنگی ترامپ را در راستای تامین همین هدف به تصویب رساندند، اما رئیس جمهوری وقت در آوریل ۲۰۱۹ آن را وتو کرد.
قتل جمال خاشقچی روزنامهنگار در کنسولگری عربستان در ترکیه، برگ دیگری به پرونده اتهامی علیه سعودیها اضافه کرد. هر چه تلاش دموکراتها و جامعه جهانی برای پاسخگو کردن عربستان بیشتر میشد ترامپ با عزم بیشتری سپر خود را برای حمایت از سعودیها به کار میگرفت. وی حتی پا را فراتر نهاد و چشم خود را به روی اقدامات سرکوبگرانه حاکمیت سعودی علیه فعالان حقوق بشر بست. افزون بر این، رئیس جمهوری سابق آمریکا حتی از افشای اسناد نقش سعودیها در حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ نیز جلوگیری کرد.
پیروزی بایدن سبب شد تا عربستان تکاپوی تازهای را برای تغییر ذهنیت دموکراتها آغاز کرده است. گزارشهای رسانهای حاکی است که ماههای اخیر بدنبال همکاری با گروههای لابی در آمریکا بودهاند. این گروهها عمدتا به رهبران جمهوریخواه کنگره نزدیک هستند.
«مرکز سیاست پاسخگو» اعلام کرد که عربستان در سال ۲۰۱۸ بیش از ۳۰ میلیون دلار و در سال ۲۰۲۰ حدود پنج میلیون دلار صرف فعالیتهای لابیگری کرده است. «گروه راهبردی آرنا»، «گروه لارسون شاناهان اسلفکا» و «آف هیل استراتجیز» از جمله بنیادهای لابیگری هستند که عربستان اخیرا با آنها قراردادهایی بسته است.
اقدامات عربستان سعودی و امارات تا لحظات آخر دولت دونالد ترامپ در راستای به شکست کشاندن دموکرات ها و تضمین ماندن ترامپ در قدرت به هر قیمت ممکن بود. اسناد این اقدامات می تواند مصداق کامل دخالت سعودی-اماراتی در سیاست داخلی آمریکا به سود جناح نزدیک به ترامپ و به ضرر دموکرات ها به ویژه جو بایدن باشد.
آیا می توان تسامح و تساهل اخیر در تغییر عنوان سفیر آمریکا در رژیم صهیونیستی را نشانه ای از شروع نامطمئن یا عاری از اعتماد به نفس دولت جدید آمریکا دانست؟ اگر چنین باشد آیا باید منتظر تاثیرگذاری مداخله گران سعودی-اماراتی در امور داخلی آمریکای جدید هم بود؟