به گزارش روز یکشنبه ایرنا، دویچه وله نوشت : ابتدای ژانویه بود که قطر به اختلافات خود با چهار کشور عربی مصر، عربستان، امارات و بحرین در اجلاسی به میزانی عربستان در شهر «العلُا» پایان داد؛ اختلافاتی که در تابستان ۲۰۱۷ پس از متهم شدن دوحه به حمایت از تروریسم شکل گرفت.
روابط دیپلماتیک چهار کشور مذکور با قطر قطع بود تا اینکه این اختلافات ابتدای ژانویه پس از چند دور مذاکرات مقدماتی میان طرفین رفع شد و امیر قطر برای اولین بار پس از سه سال به عربستان سفر و در اجلاس العلا شرکت کرد.
به نوشته دویچهوله، یکی از اصلیترین موضوعات مورد اختلاف، نزدیکی قطر با اخوان المسلمین بود. دولت مصر به ریاست عبدالفتاح السیسی پس از سقوط دولت «محمد مُرسی» رئیس جمهور منتخب مصر در سال ۲۰۱۳، اخوان المسلمین را یک سازمان تروریستی خواند و یک سال بعد هم قطر اعلام کرد که حمایت خود از این گروه را کاهش خواهد داد، اما مصر با شرکای خود در خلیج فارس اقدام به محاصره قطر در سال ۲۰۱۷ کردند و اکنون پس از توافق به دست آمده در اوایل ژانویه، آینده اخوان المسلمین در قطر در یک وضعیت باز قرار گرفت.
پراگماتیک (عمل گرایی) در دوحه
«هاجر علی» کارشناس سیاسی موسسه مطالعات جهانی و منطقهای لایبنیتس هامبورگ در گفتوگو با دویچهوله گفت: قطر پس از این توافق، جایگاه و موقعیت خود را دوباره تعیین میکند و ممکن است از اخوان المسلمین فاصله بگیرد.شاید اخوان المسلمین و سایر گروهها و جنبشها به این رویکرد جدید دوحه اعتراض کنند. در قطر پایگاه هوایی «العدید» آمریکا به عنوان بزرگترین پایگاه شبه جزیره عربستان واقع است و پس از تغییر مدیریت کاخ سفید در آمریکا، دوحه ممکن است بخواهد روابط خود با واشنگتن را مستحکمتر کند.
قدرت حمایتی از اخوان المسلمین
رویکرد جدید قطر ممکن است برای اخوان المسلمین به یک چالش جدی تبدیل شود؛ چراکه این گروه سالهای متمادی است که از حمایت دوحه برخوردار است. از سوی دیگر، یوسف القرضاوی مبلغ معروف مصری به عنوان طرفدار سرسخت اخوان المسلمین از سال ۱۹۶۱ تاکنون در قطر زندگی میکند و تابعیت قطری دارد. وی از طریق برنامه «شریعت و زندگی» که از شبکه الجزیره پخش میشد، به شکل منظم با میلیونها نفر در ارتباط است، اما در پاییز ۲۰۰۴ روزنامه سعودی «عرب نیوز» نوشت که ۲۴۰۰ روشنفکر مسلمان با ارسال دادخواستیبه سازمان ملل، اعلام کردند که دین نباید بهانهای برای حمایت از تروریسم باشد و در این نامه القرضاوی را شیخ افراطی خطاب کردند.
دویچهوله در ادامه نوشت: القرضاوی تنها نظریه پرداز اخوان المسلمین به شمار نمی رود، بلکه تاثیر زیادی در وجود اخوان المسلمین در قطر داشته است و تا سال ۲۰۱۳ با شیخ حمد بن خلیفه امیر سابق قطر، ارتباط قوی داشت که مواضع مشابه با القرضاوی را به افکار عمومی ارائه میکرد.
به گزارش دویچه وله، از همان ابتدای انقلاب ۲۰۱۱ (پس از سرنگونی حسنی مبارک) مشخص شد که اخوان المسلمین از لحاظ سیاسی در جایگاه مناسبی قرار دارد، زیرا در مصر و همچنین در تونس به موفقیتهای چشمگیری در انتخابات دست یافتهاند. بر این اساس، دوحه روی جریانهایی که در منطقه از آینده سیاسی برخوردارند، سرمایه گذاری کرد. قطر با اعطای وام ۷.۵ میلیارد دلاری از دولت محمد مرسی حمایت کرد و پیش از آن نیز میلیاردها دلار از حماس حمایت کرده بود.
آزار و اذیت در مصر
اخوان المسلمین مدتهاست که در کشور مصر با وضعیت دشواری روبرو بوده است. در سال ۱۹۵۲، اخوان المسلمین به گفته هاجر علی از سقوط ملک فاروق استقبال کردند که پس از آن سریعا اختلاف نظرها ایجاد شد. در سال ۱۹۵۴ اخوان المسلمین به جمال عبدالناصر رئیس جمهور اسبق مصر حمله کرد اما این امر ناکام ماند و از آن زمان به بعد با آزار و اذیت دولت مواجه شد که در دوران ریاست جمهوری انور سادات به پایان رسید اما پس از ترور او، آزار و اذیت ها علیه اخوان المسلمین از سرگرفته شد.
به گفته هاجر علی، اخوان المسلمین از حمایت مردم -بویژه در بین مستضعفان و روستائیان- نه فقط از طریق موسسات خیریه آنها برخوردار بود، بلکه در شرایطی که شهروندان کمتر یک دولت اجتماعی فعال را میشناختند، از این طریق نوعی همپیمانی و اتحاد سیاسی پایدار با آنها ایجاد کردند. از آن زمان به بعد، اخوان المسلمین یک تهدید برای دولتهای مصر به شمار می رفت و تا به امروز هم ادامه دارد. پس از آنکه محمد مرسی در سال ۲۰۱۲ رئیس جمهور مصر شد، بسیاری از مصری ها دریافتند که این گروه قادر به اداره کشور به شکل متعادل نیست.
دیگر بازیگران سیاسی فعال وجود ندارند
اخوان المسلمین چگونه ادامه خواهد یافت؛ مسالهای که همچنان به موضوعی باز باقی میماند. رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه همچنان متحد قوی اخوان المسلمین است؛ چراکه حزب حاکم «عدالت و توسعه» به ایدئولوژی اخوانی گره خورده است، اما فراتر از آن، این حمایت ترکیه رو به کاهش است و به گفته هاجر علی، اخوان المسلمین اعضای جدید خود را به طور عمده از طریق مساجد جذب می کند.
به طور کلی، اخوان المسلمین برای بقا به عنوان یک جنبش فکری و سیاسی در حال حرکت است، زیرا اخوان المسلمین نقش خود را به عنوان بازیگر سیاسی از دست می دهد یا عملا از دست داده است.