تهران-ایرنا- در وبینار بزرگداشت استاد محمد اعظم رهنورد زریاب مطرح شد: زریاب حق بزرگی بر گردن ادبیات داستانی افغانستان دارد.

به گزارش روز دوشنبه گروه فرهنگی ایرنا از روابط‌عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران؛ نشست تخصصی «بزرگداشت استاد محمد اعظم رهنورد زریاب» از سلسله نشست‌های تخصصی بخش بین‌الملل نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران با حضور رضا امیرخانی (نویسنده و منتقد ادبی)، علی دهباشی (نویسنده و سردبیر مجله بخارا)، یامان حکمت (نویسنده و استاد مدعو ایرانی در دانشگاه کابل)، حمیرا قادری (نویسنده افغانستانی) و منوچهر فرادیس (نویسنده و ناشر افغانستانی) در قالب تالار گفت‌وگو برگزار شد.

مرحوم رهنورد زریاب بیش از یک نویسنده صرف است

در ابتدای این وبینار رضا امیرخانی با بیان این‌که کشورها هم مانند ادبیات برای اینکه در ذهن افراد باقی بمانند نیاز به آرایه تشخیص و جان‌بخشی دارند، گفت: ضمن این‌که، نمی‌توان همواره در دیروز باقی ماند، نمی‌توان امروز هم ایران و افغانستان را با فردوسی و مولوی شناخت، چنانچه امروز دیگر ایتالیا با رم شناخته نمی‌شود.

وی اظهار کرد: نیازمندیم افغانستان امروز را با آرایه تشخیص نگاه کنیم و ببینیم چه شخصیت‌هایی نمودی از افغانستان امروز هستند. با این نگاه می‌توان گفت مرحوم رهنورد زریاب بیش از یک نویسنده صرف است. ایشان نمونه‌ای است که امروز افغانستان را با چهره، خاطره، صدا و نرمی او می‌شناسند نه از طریق شخصیت‌های خروشانی که می‌آیند، می‌روند و نمی‌مانند.

امیرخانی ادامه داد: استاد زریاب فاصله‌ای با هیجان قدرت در خود ساخته بود و آنچه او را در نظر من برجسته و مهم کرد، نبود کینه در وجود او بود. در برخورد با ایشان خاطراتی با نقد و طنز از ادوار گوناگون و رنگ‌رنگ افغانستان یاد کردند، اما تنها چیزی که در صحبت‌هایشان جایی نداشت کینه بود؛ بی‌کینه‌بودن همان صفت آینه‌بودن است.

استاد زریاب حق بزرگی بر گردن ادبیات داستانی افغانستان دارد

در ادامه حمیرا قادری با اظهار تاسف از نبود استاد زریاب در افغانستان گفت: کتاب «گلنار و آینه» استاد از آثاری است که با آن انس گرفتم. چون از آن دسته خوانندگانی هستم که مطالعه تجربه زیسته در قلمرو افغانستان از زبان‌های مختلف برایم جذاب است. گرچه شاید خیلی‌ها معتقد باشند که ممکن است تجربیات در افغانستان، ایران و حتی هندوستان شبیه هم باشند، اما من معتقدم قطعا این کشورها تاریخ‌های متفاوت و داستان‌های متفاوتی را رقم زده‌اند.

او تاکید کرد: اگر از این منظر به آثار استاد رهنورد زریاب نگاه کنیم، می‌توان گفت در کنار بیان قصه‌های جنگ، غربت هم همواره جزء لاینفک زندگی افغان‌ها بوده است. این غربت خودخواسته نبوده و زریاب هم از آن دست افرادی بود که ۱۰ سال غربت فرانسه را تجربه کرد. در آن روزها آثار استاد در کتاب فروشی‌های هرات پیدا نمی‌شد و گاه پیش می‌آید که حتی نوجوانان و جوانان افغانستانی نام استاد را نیز نشنیده‌اند.

این نویسنده افغانستانی اظهار کرد: برای نخستین بار استاد زریاب را در نشستی که در خانه هنرمندان تهران با استاد محمود دولت‌آبادی داشتند، ملاقات کردم. در آن زمان تصمیم گرفتم بیشتر در عرصه داستان‌نویسی تلاش کرده و دانش‌پژوه موثری در این حوزه باشم. بنابراین، با آثار استاد بیشتر آشنا شدم.

وی با بیان این‌که استاد زریاب حق بزرگی بر گردن ادبیات داستانی افغانستان دارد، گفت: در افغانستان قصه‌های متفاوتی از جنگ، موضوعات مربوط به زنان، مسائل پشت پرده جنگ و غربت وجود دارد، اما ادبیات داستانی افغانستان از آن غافل مانده است. به‌عنوان مثال اغلب نویسندگان افغانستانی دوره‌ای را در غربت به سر برده‌اند اما این غربت خوشایند نبوده، چراکه نتوانست فرهنگ، تاریخ و ادبیات این کشور را به خارج از مرزهای این کشور گسترش دهد.

قادری افزود: بدون اغراق هیچ کشوری مانند افغانستان قصه ندارد، با این‌که نویسنده‌های بزرگی در این سرزمین زیسته‌اند و در دوره‌ای در کشورهای دیگر زندگی کرده‌اند اما نتوانسته‌اند در فضای داستانی جدید نمایی از کشورشان را بروز دهند.

وی ادامه داد: استاد زریاب نیز ۱۰ سال در سکوت در فرانسه زندگی کرده‌اند و ما نمی‌دانیم در چه وضعیتی بوده‌اند و از حال و هوای آن روزهای ایشان چیزی در دست نداریم. در حالی‌که می‌توانستند نماینده افغانستان در فرانسه باشند. امیدوارم نویسندگان افغان بتوانند چهره متفاوتی از ادبیات داستانی را در غربت ارائه داده و بتوانند آن‌ها را بیشتر به دیگران معرفی کنند.

رابطه‌ استاد زریاب با زبان فارسی و جغرافیای تاریخی و فرهنگ ایرانی

علی دهباشی از دیگر میهمانان این نشست با بیان این‌که از ۳۵ سال پیش که در کنگره ایران‌شناسان اروپا در دانشگاه سوربن با استاد زریاب آشنا شدم تا زمان مرگشان برای من خاطراتی ساخته شد که هر دقیقه و هر ثانیه آن برایم ارزشمند است عنوان کرد: اگر زندگی ایشان را به دو دوره تقسیم کنیم در دوره اول روشنفکری از کشور افغانستان هستند که تجربه سیاسی و اجتماعی را در سنین نوجوانی کسب کرده و آن را همراه با مطالعات عمیقی ادامه دادند. بعد از آن، مهاجرت که شاید اگر برای یک پزشک، تاجر و صنعتگر اتفاق بیفتد موجب رشد و شکوفایی او شود، اما هرگز نویسنده و شاعری نداریم که از آب و خاک خود جدا شده و موفق شود.

نویسنده و سردبیر مجله بخارا بیان کرد: هیچ نویسنده فارسی زبانی سراغ نداریم که رابطه‌اش را با وطنش قطع کرده و توانسته باشد آثار نفیسی خلق کند که بررسی ساختار آن موضوع پیچیده‌ای است که در این مجال نمی‌گنجد. در خصوص استاد نکته مهم اینجاست که ایشان این هوشیاری را داشت و این تصمیم مهم زندگی‌اش را گرفت که به وطنش برگشته و دوره دوم زندگی خود را آغاز کند.

وی اضافه کرد: در دوره دوم زندگی که زندگی ادبی ایشان است، او را به‌عنوان داستان‌نویس می‌بینیم. ایشان مقاله‌نویس برجسته‌ای بود، ضمن این‌که رابطه‌اش با زبان فارسی و جغرافیای تاریخی و فرهنگ ایرانی هم قابل توجه است. برای او افغانستان و ایران در تداوم یک تاریخ بزرگ ادبی و فرهنگی بود. در سخن‌گفتن با او تصور نمی‌کردی که او ایرانی نیست.

دهباشی تصریح کرد: این حس او را با یک جهان بزرگ روحی و روانی آشنا ساخته بود و او را دارای این قابلیت عظیم کرده بود که مانند نویسنده مورد علاقه‌اش «رومن رولان» بنویسد. بازگشت او به کابل دوره دوم و طلایی زندگی وی بود چراکه با منوچهر فرادیس آشنا شد؛ فرادیس که شیفته استاد بود چند سالی خود را وقف استاد کرده و از محضر ایشان آموخت. ثمره این آشنایی انتشار کتاب‌های استاد زریاب با شکلی وزین و چاپی مناسب و در خور بود. این شانس زریاب ناشی از خلق و خوی جوان‌پسند او بود.

وی در ادامه با بیان این‌که به دلیل تعصبی که روی آثار استاد دارم نمی‌توانم اثری را به دیگری برتری دهم، گفت: اما اثر «گلنار و آینه» اثر بی‌نظیری است. از این جهت می‌گویم اثری از ایشان بر دیگری برتری ندارد چون او به‌دنبال رزومه نبود و تا بارور نمی‌شد و انگیزه‌ای برای نوشتن پیدا نمی‌کرد، نمی‌نوشت.

باید بیشتر از استاد زریاب یاد می‌گرفتم و می‌پرسیدم

در ادامه این وبینار، منوچهر فرادیس با اشاره به این‌که تلخ‌ترین مقوله‌ای که از استاد در ذهنم مانده ناتمام‌ماندن برخی از آثار ایشان از جمله «زن بدخشانی» است، گفت: مانند یک نوآموز و دانش‌آموز کنار ایشان زانو می‌زدم و از او می‌آموختم. استاد حرف‌های ناگفته و کارهای ناتمامی داشت  و این حسرت در دلم ماند که باید بیشتر از او یاد می‌گرفتم و می‌پرسیدم. البته حدود ۹۰ درصد اثر «زن بدخشانی» نگاشته شده است.

وی افزود: خوشحالم که بیش از ۱۰ سال از عمرم را با استاد سروکار داشتم و با او زندگی کردم و بسیار از ایشان آموختم. افتخار دارم در روزگاری که زیاد دور نیست یادداشت‌ها و خاطرات استاد را تدوین و بازنویسی کنم. چراکه، قطعا بخشی از زندگی پنهان استاد زریاب در این خاطرات خواهد بود.

این ناشر و نویسنده افغانستانی با بیان این‌که ایشان بر جامعه‌شناسی و فلسفه تسط داشته و در علم روانشناسی هم صاحب‌نظر بودند، گفت: خیلی از دوستان نمی‌دانند که ایشان بر قرآن، مطالعه و تفسیر آن هم تسلط داشته و با مسائل قرآنی آشنا بودند.

وی اظهار کرد: ایشان کتاب «گلنار و آینه» و داستان «مارهای زیر درختان سنجد» را در فرانسه نوشتند. با این‌که در این دوران اثر دیگری خلق نکردند اما نامه‌های متعددی که بین ایشان و حسین فخری، علی نظری و سایر دوستان و آشنایانشان رد و بدل شده موضوع مهمی است که نباید از آن غافل ماند. ضمن این‌که یک اثر تاریخی از افغانستان هم به روایت از ایشان وجود دارد. بنابراین، نمی‌توانیم بگوییم استاد در فرانسه فعالیت نکرده است.

فرادیس ادامه داد: علاقه به زندگی در وطن یکی از ویژگی‌های اصلی شخصیت او بود. در کنار این ویژگی علاقه و شیفتگی فراوانی نسبت به ایران داشت و همیشه برای سفر به ایران رغبت نشان می‌داد. همچنین درست‌نویسی از شاخصه‌های بارز آثار ایشان است. ایشان وسواس بسیار عجیبی در انتخاب و استفاده از کلمات داشتند. در این بخش تسلط خاصی بر زبان فارسی هم داشتند که بسیار قابل توجه است.

وی در ادامه صحبت‌هایش عنوان کرد: هیچ‌یک از آثار استاد را ضعیف و کم‌مایه نمی‌دانم. گرچه دو اثر «چهار گرد قلا گشتم» و «گلنار و آینه» بسیار ستوده شده است، اما به‌عنوان ناشر همه آثار ایشان را می‌پسندم. اغلب آثار استاد بیش از یک دوره چاپ شده‌اند و این نشان‌دهنده آن است که چون وابسته به تفکر و حزب خاصی نبوده آثار ایشان مخاطب خاص خودش را دارد.

فرادیس بیان کرد: ایشان ۹۰ درصد می‌خواند و ۱۰ درصد می‌نوشت. فرد قانعی بود و به تجملات و پست و مقام هیچ علاقه‌ای نداشت. علی‌رغم مسائل بسیاری که برایش پیش آمد، هیچ‌وقت برای کسی بد نخواست. از این رو، بزرگ‌ترین افتخار زندگی‌ام این است که نشر زریاب را برای استاد تاسیس کردم و تا ابد شاگرد او باقی خواهم ماند.

لزوم توجه علمی به آثار رهنورد زریاب

یامان حکمت از دیگر میهمانان این نشست نیز با اشاره به شخصیت استاد زریاب به‌عنوان یک روشنفکر و تاکید ایشان بر درست‌نویسی، درباره توجه علمی به آثار هنورد زریاب گفت: رمان «گلنار و آینه» از آن دست آثاری است که پتانسیل بررسی در قالب پژوهش و پایان‌نامه را دارد.

وی افزود: در بررسی این رمان دریافتیم امید چندان نقش پررنگی در روایت این داستان ندارد، با بررسی سازه‌های زبانی آن دریافتیم نوع جملات و بندهایی که در این رمان نگارش شده هم از نظر زبان‌شناسی اصلا امیدوارانه نیست و ناامیدی بر آن غلبه دارد. از آنجاکه، رویکردهای نظری و تحلیلی جدید در افغانستان کمتر در بررسی و تحلیل آثار مورد توجه قرار گرفتند لازم است به این مهم بیشتر توجه شود.

این نویسنده و استاد مدعو ایرانی در دانشگاه کابل اذعان کرد: ایشان بر ادبیات کلاسیک، مفاهیم فلسفی و مسائل روز تسلط کامل داشتند. از این رو، تقریبا همه آثار استاد سرشار از درون‌مایه‌ای است که بتوان با رویکردی نوین آنها را تحلیل و داده‌کاوی کرد و این خلائی بود که ایشان همیشه از آن رنج می‌برد. ضمن این‌که علاقه‌مندی ایشان به بیان اسطوره‌ای و تمثیلی موضوع مهمی است که باید به آن توجه کرد.

یامان حکمت در پایان با اشاره به اثر «پایان کار سه رویین تن» به‌عنوان یکی از آثار برجسته رهنورد زریاب، گفت: تیپ شخصیتی و مصاحبت با ایشان برای ما آموزنده بود. ادبیات نسل ما روی شانه‌های ایشان ایستاد و بالا آمد امیدوارم شرایط به‌گونه‌ای باشد که نسل‌های بعد هم بتوانند روی شانه‌های ما بایستند و این تسلسل ادامه یابد.

به گزارش ایرنا، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال راهی برای حمایت از ناشران و بازار کتاب کشور بود تا آنکه تصمیم گرفت با استفاده از تجربیات حضور در نمایشگاه‌های مجازی برگزار شده توسط دیگر کشورها نظیر نمایشگاه بزرگ کتاب فرانکفورت، این رویداد فرهنگی را در ایران به شکل مجازی برگزار کند.
«ایوب دهقانکار» مدیر عامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران با حکم معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان ریاست برگزاری نخستین نمایشگاه مجازی کتاب معرفی شد. در نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، بیش از ۱۰۰۰ ناشر حضور دارند و بالغ بر ۱۰۰ هزار عنوان کتاب برای عرضه در سایت نمایشگاه مجازی کتاب تهران ارائه شد.
همچنین ۱۸۰ ناشر خارجی با ۲۰ هزار عنوان کتاب و ۱۴۲ نهاد فرهنگی و آژانس ادبی در بخش رایت‌سنتر نیز در این نمایشگاه حضور دارند. هزینه ارسال کتاب‌ها نیز از سوی شرکت پست جمهوری اسلامی برای همه مخاطبان رایگان اعلام شده است.
نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران با توجه به استقبال خوب و چشمگیر ناشران و مخاطبان با دو روز تمدید از سوی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا هشتم بهمن ماه جاری میزبان بازدید کنندگان و علاقه مندان این رویداد بزرگ فرهنگی کشور در فضای مجازی خواهد بود.