تهران- ایرنا- یک استاد دانشگاه، تور دیپلماتیک ظریف به قفقاز را نقطه عطفی در دیپلماسی قفقازی ایران طی سه دهه اخیر برشمرد و تاکید کرد: ظریف در سفر خود سازوکار منطقه‌ای ۶ جانبه براساس مدل همکاری ۳+۳ را مطرح کرد در حالی که رویکردهای یکجانبه‌ در سه دهه اخیر برای منطقه صلح و ثبات به ارمغان نیاورده است.

«احمد کاظمی» در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، درباره تور دیپلماتیک «محمدجواد ظریف» به سه کشور منطقه قفقاز، روسیه و ترکیه گفت: بعد از جنگ ۴۴ روزه و جنگ دوم قره‌باغ، بخشی از معادلات سیاسی، نظامی و امنیتی قفقاز تغییر یافت. اراضی اشغال شده جمهوری آذربایجان در خارج از منطقه قره‌باغ – که هفت شهر هستند – که از حدود دهه ۹۰ در اختیار ارمنستان بود، بخشی از طریق جنگ و بخشی هم براساس توافق آتش‌بس از اشغال آزاد شد و در اختیار باکو قرار گرفت.

وی با بیان اینکه دو شهر از شهرهای قره‌باغ شامل شوشا و هادروت نیز در اختیار ارتش و دولت جمهوری آذربایجان قرار گرفت، اظهار داشت: مباحث متعددی میان باکو و ایروان درخصوص تعیین مرزهای سرزمینی، صیانت میراث فرهنگی و تاریخی منطقه، وضعیت حقوقی قره‌باغ، تامین امنیت قومیت‌ها و اقلیت‌های مذهبی، بازگشت آوارگان، تحویل اجساد کشته‌شدگان، تبادل اسرای جنگی براساس کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو و همچنین چگونگی اجرای بند ۹ توافق آتش‌بس و ایجاد دالان‌های ترانزیتی  وجود دارد، اما جمهوری آذربایجان عمدتا به تاسی از ترکیه تنها به گفت‌وگوها در مورد دالان‌های ترانزیتی اهمیت می‌دهد.

این کارشناس مسائل قفقاز با بیان اینکه سفر ظریف به منطقه در شرایطی انجام شد که معادلات امنیتی و نظامی ثبات‌زدا و جدید وارد منطقه شده است، تصریح کرد: مسائلی مانند حضور گروه‌های تروریستی- تکفیری- افراطی در منطقه و تحرکات رژیم اسرائیل و ترکیه برای تاسیس پایگاه نظامی در جمهوری آذربایجان، به دغدغه‌ امنیتی تبدیل شده‌اند. در کنار این موضوعات، بحث بازسازی مناطق آزادشده و توسعه منطقه هم می‌تواند زمینه مناسبی برای آغاز همکاری‌های منطقه‌ای باشد.

سازوکار ۶ جانبه منطقه‌ای ایران مبتنی بر مدل همکاری ۳+۳ است

کاظمی با بیان اینکه سفر ظریف نخستین سفر هم‌زمان یک مقام عالی‌رتبه ایرانی به هر سه کشور قفقاز و همچنین روسیه و ترکیه است، خاطرنشان کرد: قفقاز از نظر جغرافیایی و نوع بافت سیاسی و فرهنگی، همچون پیکره واحدی محسوب می‌شود و بسیاری از منازعات و معادلات منطقه‌ای میان سه کشور، به یکدیگر ارتباط دارد و نباید آنها را مجزا از هم دید.

وی تور دیپلماتیک ظریف به قفقاز را نقطه عطفی در دیپلماسی قفقازی ایران طی سه دهه اخیر برشمرد و ابراز داشت: قفقاز در حوزه تمدنی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی ایران قرار دارد و به همین خاطر، ابتکار سفر همزمان به هر سه کشور قفقاز، نقطه عطف مهمی تلقی می‌شود که باید این ابتکار و دیپلماسی در آینده هم ادامه یابد.

نویسنده کتاب امنیت در قفقاز جنوبی درباره طرح ایران برای ایجاد یک ترتیبات و سازوکار ۶ ‌جانبه منطقه‌ای هم بیان کرد: سازوکار منطقه‌ای ۶ جانبه که در واقع براساس مدل همکاری ۳+۳ از سوی ایران دنبال می‌شود، طرحی است که سه دهه قبل از سوی تهران مطرح شده است.

ابهامات و ایرادات توافقنامه آتش‌بس قره‌باغ باید رفع شود

به گفته کاظمی، مدل ۳+۳ ناظر بر این مسئله است که برای صلح واقعی و ثبات پایدار، همکاری میان سه کشور منطقه قفقاز و همچنین ایران، ترکیه و روسیه اهمیت دارد و زمانی این مدل اجرا و به ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی منطقه منجر می‌شود که این کشورها به جای رقابت و درگیری، بر پتانسیل‌ها و زمینه‌های همکاری به ویژه در زمینه‌های انرژی و ترانزیتی متمرکز شوند.

وی با بیان اینکه ابتکار ظریف در سفر اخیر منطقه‌ای نشان از عزم تهران برای فراهم آوردن زمینه‌های اجرایی سازوکار ۳+۳ است، یادآور شد: ایران از ایده صلح عادلانه و پایدار در منطقه حمایت می‌کند و بر همین اساس نیز ملاحظاتی دارد. از این منظر، همانطور که ایران از آزاد شدن شهرهای اشغالی جمهوری آذربایجان بر اساس قواعد حقوق بین‌الملل استقبال کرد، در عین حال به دنبال رفع ابهاماتی است که در توافقنامه آتش‌بس وجود دارد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه حفظ تمامیت ارضی کشورها از جمله سه کشور قفقاز به عنوان قاعده‌ای آمره در حقوق بین‌الملل، خط قرمز ایران است، عنوان کرد: وزیر امور خارجه در این سفر تلاش کرد به کشورهای درگیر در منازعه قره‌باغ و هم کشورهای موثر مانند ترکیه و روسیه یادآور شود که برای رسیدن به صلح پایدار در منطقه باید ضعف‌ها، ابهام‌ها و ایرادات توافقنامه آتش‌بس رفع شود.

وضعیت حقوقی قره‌باغ مشخص نشود، احتمال درگیری وجود دارد

کاظمی مبهم باقی ماندن وضعیت حقوقی آینده قره‌باغ را یکی از ضعف‌های توافق آتش بس عنوان کرد و گفت: قره‌باغ در زمان شوروی سابق و قبل از آن، به شکل ولایت یا منطقه خودمختار اداره می‌شد و همانطور که رییس‌جمهوری آذربایجان نیز اذعان کرد، اقلیت ارمنی در آنجا اکثریت را در اختیار داشتند. بر همین اساس در طول مذاکرات میان باکو و ایروان در سه دهه اخیر، جمهوری آذربایجان بر اعطای خودمختاری به این منطقه تاکید کرده اما این مسئله در توافقنامه آتش‌بس مبهم باقی مانده است و ظاهرا باکو از این ایده، عدول کرده است.

این کارشناس حقوق بین‌الملل ادامه داد: چنانچه گروه میسنک و برخی از اندیشکده‌های جهانی نظیر کارنگی تاکید کردند اگر وضعیت حقوقی و آینده منطقه قره‌باغ مشخص نشود، با بهم خوردن توازن موجود، احتمال تغییر معادلات و از سرگیری مجدد درگیری میان باکو و ایروان در آینده وجود دارد و این روند مغایر با ایده صلح پایدار است.

این کارشناس مسائل اوراسیا با بیان اینکه یکی دیگر از ابهامات، بحث گشایش دالان‌های ارتباطی در منطقه است، اظهار داشت: دالان‌های ارتباطی و خطوط ترانزیتی برای تسهیل در مناسبات اقتصادی ایجاد می‌شوند اما این دالان‌ها نباید گزینشی و مبتنی بر اغراض سیاسی باشند. تاکید و اصرار باکو آنکارا بر دالان مقری در جنوب ارمنستان، این شائبه را ایجاد می‌کند که هدف آنها، سیاسی و با نیت قطع یا تضعیف ارتباط ارمنستان با ایران و اجرای خط موهوم پان‌ترکیسم است.

باکو نباید سقفی برای همکاری اقتصادی با ایران قائل شود

کاظمی با بیان اینکه اگر واقعا باکو برای اتصال به نخجوان و ترکیه نیز برای به اتصال به جمهوری آذربایجان و روسیه صرفا دغدغه اقتصادی و ترانزیتی دارد، می‌تواند از مسیرهای غیر از دالان مغری استفاده کند،  تصریح کرد: در این خصوص می‌توان به خط ریلی که در آرماویر ارمنستان در نزدیکی مرزهای ترکیه به ایجوان در شمال ارمنستان و از آنجا به قزاق در شمال جمهوری آذربایجان و نهایتا به گرجستان و روسیه می‌رود، اشاره کرد.

وی با اشاره به خطوط ترانزیتی ایران خاطرنشان کرد: جمهوری آذربایجان برای اتصال به نخجوان و ترکیه همچنین می‌تواند علاوه بر مسیر ایران که بالغ بر سه دهه است که از آن رایگان استفاده می‌کند، می‌تواند از مسیر آقدام و خانکندی (مرکز قره‌باغ) به ایروان و از آنجا به نخجوان و ترکیه استفاده کند. استفاده از این دالان‌ها، احتمال پیگیری اغراض سیاسی در چارچوب طرح آمریکایی گویل و طمع‌ورزی به جنوب ارمنستان از سوی ترکیه و جمهوری آذربایجان را کم‌رنگ می‌کند.

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به اهمیت رایزنی‌های اقتصادی ظریف در سفر به کشورهای قفقاز هم ابراز داشت: مشارکت ایران در بازسازی مناطق آزاد شده از جمله محورهای رایزنی ظریف در باکو بود. نباید سقفی برای این همکاری قائل شد چراکه زمینه‌های همکاری متنوع است و آزاد شدن شهرهای اشغالی هم ظرفیت این همکاری را افزایش داده است.

حضور نیروهای تکفیری تناسبی با بافت فرهنگی، مذهبی و تاریخی قفقاز ندارد

کاظمی با اشاره به رویکرد اقتصادی ایران نسبت به شهرهای اشغال شده جمهوری آذربایجان در مرز مشترک با ایران در سه دهه اخیر بیان کرد: در این مناطق، ایران طرح‌ها و پروژه‌های اقتصادی خود مانند سد خداآفرین را تا زمانی که باکو حضور مستقیم نداشت، فعال نکرد. به طوری که با پیگیری ایران، چند سال پیش نیروهای ارمنی از آن سوی سد خداآفرین، عقب‌نشینی و زمینه استقرار نمایندگان جمهوری آذربایجان را فراهم کردند.

وی با مهم خواندن این رویکرد ایران یادآور شد: آداب همسایگی و اشتراکات متعدد فرهنگی و مذهبی ایجاب می‌کند طرف آذربایجانی، رفتارهای برادرانه ایران را متقابلا به نیکی پاسخ دهد و سهم پررنگی برای شرکت‌های ایران جهت بازسازی و توسعه مناطق آزاد شده در نظر بگیرد و زمینه حضور در مرکز نظارت بر صلح  قره باغ را فراهم سازد.

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی خروج نیروهای تروریستی - تکفیری از منطقه را ضروری دانست و عنوان کرد: نیروهای تکفیری هنوز از منطقه خارج نشده‌اند و ایران بر خروج این نیروها تاکید دارد چراکه حضور آنها به معنای این است که طرح‌های تنش‌زایی در منطقه دنبال می‌شود.

 وی با بیان اینکه برخی از بازیگران برای تغییر بافت فرهنگی، مذهبی و جمعیتی مناطق آزاد شده جمهوری آذربایجان تلاش می‌کنند، گفت: حضور نیروهای تکفیری هیچ تناسبی با بافت فرهنگی، مذهبی و تاریخی این مناطق ندارد.

ثبات پایدار قفقاز در گرو همکاری کشورهای منطقه است

کاظمی درباره جایگاه ایران برای ایجاد صلح و ثبات پایدار در منطقه قفقاز براساس مدل ۳+۳ گفت: برخلاف سایر کشورهای منطقه که اختلافات جدی دوجانبه سرزمینی یا مرزی یا سیاسی با یکدیگر دارند، ایران با همه کشورهای حاضر در مدل ۳+۳ روابط دوستانه و نزدیکی دارد. این مسئله می‌تواند نقطه مثبتی برای پیشبرد این طرح توسط تهران باشد، به ویژه اینکه چنین نقشی منطبق با نقش تاریخی ایران در قفقاز است.

وی در پاسخ به این سوال که برخی از کشورهای منطقه تا پیش از این خواهان نقش‌آفرینی ایران در قفقاز نبودند. آیا این نگاه اکنون تغییر یافته است؟ اظهار داشت: قفقاز در طول تاریخ محل رقابت بین‌ قدرت‌ها بوده است. این منطقه طی قرن‌ها بخشی از حوزه تمدنی و جغرافیایی ایران بوده و به همین خاطر، ایران در مقام حفظ صلح و ثبات در منطقه بوده اما سایر قدرت‌ها نقش مهاجم را ایفا کرده‌اند.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه ثبات پایدار قفقاز در گرو همکاری کشورهای منطقه است، تصریح کرد: قفقاز دارای موقعیتی است که هیچ قدرت یا کشوری نمی‌تواند به تنهایی و به صورت یکجانبه عمل کند چراکه از قدرت تاثیرگذاری کامل برخوردار نیست. این در حالی است که ایران، هم از قدرت بازی‌سازی و هم از قدرت برهم زدن بازی در این منطقه برخوردار است.

ضرورت تغییر نگاه کشورها از صف‌آرایی و رقابت به همکاری و تعامل در قالب مدل ۳+۳

به گفته کاظمی، نگاه تقلیلی برخی کشورها برای حذف ایران از قفقاز محکوم به شکست است و هزینه این روند نیز عمدتا به دوش کشورهای قفقاز و طراحان چنین رویکردی است. چنین رویکردهای یکجانبه‌ای در سه دهه اخیر برای منطقه صلح و ثبات به ارمغان نیاورده و تنها باعث سیاسی شدن طرح‌های اقتصادی و افزایش هزینه‌ها شده است.

وی با تاکید بر ضرورت تغییر نگاه در کشورهای منطقه از صف‌آرایی یا رقابت به همکاری و تعامل در قالب مدل ۳+۳ اظهار داشت: اگر برخی از کشورها همچنان به دنبال یکجانبه‌گرایی باشند، ایران به دلیل مرزهای طولانی با کشورهای این منطقه، اشتراکات تاریخی، فرهنگی، تمدنی، مذهبی و مزیت‌های ژئوپلیتیکی از ابزارهای بیشتری برای اعمال نفوذ برخوردار است.

این کارشناس مسائل قفقاز اضافه کرد: این مسئله را کشورهای دیگر نیز به خوبی می‌دانند، بنابراین نگاه مبتنی بر یکجانبه‌گرایی باید عوض شود چراکه در صورت عدم تغییر، مناقشات قفقاز ادامه می‌یابد و صلح پایدار ایجاد نمی‌شود.

برچسب‌ها