تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۷:۴۷

تهران- ایرنا- انتخاب یاران بایدن همچون جان کری، آنتونی بلینکن، ویلیام برنز، جیک سالیوان و رابرت مالی که همگی از اعضای تیم مذاکره کننده آمریکایی با ایران و از حامیان برجام بودند، نشان از ورود هر چه سریعتر آمریکا به برجام و پایان سیاست فشار حداکثری دارد.

هنگامی که جو بایدن در دوران مبارزات انتخاباتی در آمریکا، خروج ترامپ از برجام را به باد انتقاد گرفت و اعلام کرد که در صورت پیروزی در انتخابات به برجام باز خواهد گشت؛ خوش ‌بینی نسبت به بازگشت آمریکا به برجام و برداشتن تحریم‌های ایران قوت گرفت. انتخاب یاران بایدن همچون جان کری، آنتونی بلینکن، ویلیام برنز، جیک سالیوان و رابرت مالی که همگی از اعضای تیم مذاکره کننده آمریکایی با ایران و از حامیان برجام بودند، خبر از ورود هر چه سریعتر آمریکا به برجام و پایان سیاست فشار حداکثری  می داد.

واکنش های متفاوت به احیای برجام 

اینک که حدود دو هفته از استقرار دولت جدید آمریکا سپری شده است هم در داخل آمریکا و هم در بین شرکای آمریکا در برجام پیام های متناقضی مخابره می‌شود. بایدن از رایزنی با شرکا و متحدان آمریکا در خصوص برجام سخن می‌گوید و وزیر خارجه اش نیز از بازگشت ایران به برجام و انجام تعهداتش می‌گوید تا پس از راستی‌آزمایی به وسیله آمریکا از تصمیم آن کشور در باره برجام پرده‌برداری شود. مشاور امنیت ملی بایدن هم از فعالیت‌های موشکی و منطقه‌ای ایران سخن می‌گوید. مقامات آمریکایی نیز به صورت تلفنی یا حضوری رایزنی‌های خود با مقامات سایر کشورها را در این باره  آغاز کرده اند. در منطقه، رژیم صهیونیستی به صراحت از عدم بازگشت آمریکا به برجام صحبت می‌کند و آن را اتفاق ناگوار می داند. برخی از همسایگان ایران خواستار حضور در مذاکرات آتی برجام هستند. مقامات اروپایی از ایران می‌خواهند که به تعهدات خود در برجام بازگردد تا زمینه برای بازگشت آمریکا به برجام فراهم شود. اروپایی ها از توافق و محدودیت های جدید در خصوص سایر مسایل با ایران سخن می‌گویند و سرانجام رییس ‌جمهوری  فرانسه از مذاکراتی سختگیرانه با ایران صحبت می کند و خواستار حضور عربستان در مذاکرات آتی برجام است.

برجام؛ از گشوده شدن باب گفتگو تا صبوری در مذاکره

 در بررسی این که تقدیر برجام چگونه رقم خواهد خورد و در این میان استراتژی ایران چگونه باید باشد؛  نکاتی را می‌توان مطرح کرد: نخست آنکه، طرح پیام هایی از این دست همگی حاکی از گشوده شدن باب دیپلماسی و مذاکره در خصوص پرونده هسته‌ای ایران است. چه بسا اگر قرار بر انجام مذاکره و گفتگو نبود اصلا موارد فوق طرح نمی شد. طرفین مذاکره همگی در حال ارزیابی شرایط، طرح موضوعات حداکثری، انجام هماهنگی‌های لازم و به اصطلاح چیدن شرایط اولیه برای ورود به میز مذاکره هستند. این موارد به عنوان مقدمات ورود به میز مذاکره مطرح می‌شود و قاعدتاً ایران هم نباید نگاه بدبینانه یا ناامیدانه نسبت به رایزنی ها، طرح موضوعات و آماده کردن مقدمات و گفتگوها داشته باشد.

دوم اینکه فضای مذاکره مبتنی بر بده بستان است. یعنی در مذاکره باید امتیازی بدهی تا بتوانی امتیازی بگیری. در این فضا بنا بر تعامل است و رابطه طرفینی ترسیم می‌شود. مذاکره‌ای که صرفاً یک طرفه باشد و قرار باشد که تمام امتیازها را یک طرف کسب نماید و طرف دوم هیچ امتیازی به دست نیاورد یا اصلا شکل نمی‌گیرد ویا اگر شکل بگیرد به نتیجه نمی رسد. لذا ایران هم باید خود را برای ورود به چنین فضایی آماده کند.

 سوم اینکه به هرحال باید پذیرفت شرایط فعلی نه شباهتی به شرایط سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵( مذاکرات و توافق بر سر برجام) دارد و نه به شرایط سال ۲۰۱۸ به بعد(زمان خروج آمریکا از برجام). لذا شرایط جدید، نیاز به گفتگو و تدابیر جدید دارد. معنی این سخن الزاماً ضعیف شدن یا قوی شدن یک یا هر دو طرف ماجرا نیست. شرایط تفاوت کرده و لذا مذاکره نیز باید خود را بر اساس شرایط جدید تنظیم نماید.

چهارم اینکه تلاش مخالفان دیپلماسی چه در بعد داخلی، چه منطقه‌ای و چه بین‌المللی در تمام اطراف برجام مسدود کردن باب گفت‌وگو و مذاکره است. بسته نگه داشتن فضای مذاکره هدف اصلی مخالفان برجام است که قطعاً منفعتی برای ایران نخواهد داشت. لذا نباید از فضای جدید که مقدمات گفتگوی جدید است واهمه داشت، نا امید شد و به ناچار میز گفتگو را ترک کرد. بسته شدن باب دیپلماسی قطعا به نفع جنگ افروزان منطقه ای و بین المللی است.

 پنجم اینکه همانطور که قابل پیش‌بینی بود برخلاف دوره ترامپ، با ظرافت و مهارت ائتلاف های موثری در مقابل ایران در حال شکل‌گیری است. پاسخ به این ائتلاف سازی ها که با طرح موارد مختلف ، خواسته‌ها و پیش شرط ها در حال تکمیل می باشد، ظرافت و هوشمندی خاصی می‌طلبد. ایران نیز علاوه بر ایجاد اجماع داخلی میان کلیه ارکان تصمیم‌گیری و پشتیبانی در داخل نیازمند ائتلاف سازی در بعد بین المللی برای ورود به فضای جدید مذاکراتی می باشد. استفاده از پتانسیل و ظرفیت سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، افراد ذی‌نفوذ در جامعه بین‌المللی، روسیه و چین که از اعضای برجام هستند و ... می‌تواند در جهت ارایه پیشنهادهای مدنظر به حصول موفقیت کمک نماید. فراموش نباید کرد که مهمترین اصل در این زمینه آن است که همواره صدای واحدی از کشور به طرف مقابل مخابره شود که در غیر این صورت ورود قدرتمندانه به میز مذاکره ممکن نخواهد شد. 

و نکته آخر اینکه در این زمان به نظر می‌رسد ایجاد شکاف بین مخالفان دیپلماسی و برجام به ویژه در سطح منطقه بسیار ضروری است. ایران باید بتواند میان طرف مقابل خود در برجام و مخالفان منطقه ای برجام فاصله بیندازد که در این صورت از میزان فشار آنها برای ممانعت از ورود آمریکای بایدن به برجام و برداشتن تحریم ها کاسته خواهد شد. در این میان بهبود مناسبات و کاهش تنش با کشورهای عربی منطقه به ویژه عربستان حایز اهمیت است. باید از فرصت پیش آمده در جهت حل اختلافات منطقه‌ای و بین‌المللی استفاده کرد زیرا که حرکت هوشمندانه در نظام بین‌الملل منوط به استفاده درست و به موقع از فرصت هاست که اگر این فرصت‌ها از دست برود شاید دیگر نتوان به آسانی آنها را به دست آورد. فراموش نباید کرد که دیپلماسی ، گفت‌وگو و مذاکره برعکس ظاهرش اتفاقا بسیار دشوار بوده و نیاز به توانمندی ها و صبر بسیار بالایی دارد.

نویسنده: اردشیر سنایی- استاد دانشگاه