به گزارش ایرنا، «جفری ویلتمن» یکی از مقامات پیشین آمریکا و سازمان ملل متحد در مصاحبه با روزنامه «الشرق الاوسط» گفت که سیاست آمریکا در سوریه در دولت‌های «دونالد ترامپ» و «باراک اوباما» روسای جمهور سابق، شکست خورد و نتوانست نتایج ملموسی را در تحقق اهداف واشنگتن به دست آورد.
ویلتمن که سال‌ها پیش درباره پرونده‌های زیادی با دولت سوریه مذاکره کرده است، در این گفت وگو که بصورت تلفنی انجام شد، گفت: حکومت «اسد» دیگر بصورت نظامی و با شورش و قیام تهدید نمی‌شود، بلکه وضعیت بد اقتصادی بزرگترین تهدید (دولت دمشق) است.
ویلتمن که هم اکنون در مرکز «بروکینگز» کار می‌کند، سمت‌های دستیار دبیرکل سازمان ملل در امور سیاسی و دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه را بر عهده داشت.
او اظهار داشت: باید اعتراف کنم که موفقیت سیاست آمریکا در قبال سوریه در دوران مدیریت من، تنها به جنگ علیه داعش و شکست این گروه در عراق و سوریه مربوط است.
ویلتمن تصریح کرد: آنچه از سیاست آمریکا در قبال سوریه باقی ماند به نتایج ملموسی که منافع ما را تامین کند، منجر نشد.
این مقام سابق آمریکایی در حالی از شکست داعش توسط آمریکا صحبت کرده که گویا فراموش نموده که مقامات واشنگتن این گروه خشن تروریستی را ۹ سال پیش برای نابودی مردم و دو کشور سوریه و عراق ایجاد، تجهیز و سازماندهی کردند. یادآوری این نکته به این مقام سابق آمریکایی و دیگر مقامات این کشور ضروری است که بدانند، گروه تروریستی داعش توسط جبهه مقاومت اسلامی به فرماندهی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی شکست خورد نه آمریکا.
برای روشن شدن ادعای غیر واقعی این مقام پیشین آمریکا باید روند شکل گیری داعش و اظهارات مقامات آمریکایی و گزارش نهادهای اطلاعاتی و تحقیقاتی غربی درباره این گروه تروریستی که جنایات فجیعی را در منطقه مرتکب و عامل برهم زدن امنیت و آرامش آن شد، مرور شود.
«مایکل مک کال » نماینده جمهوریخواه آمریکایی و سرپرست کمیته امنیت ملی مجلس نمایندگان ۱۸ آذر ۹۴ در دیداری با خبرنگاران گفت که به عقیده وی، «باراک اوباما» رئیس جمهور وقت و «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه سابق آمریکا مسئول ظهور گروه تروریستی داعش در منطقه هستند.
وی افزود: دولت اوباما خیال مبارزه با این گروه تروریستی را ندارد.
همچنین «جولیان آسانژ» بنیانگذار سایت ویکی‌لیکس نیز آذر ۹۵ در ششمین سالگرد افشای اسناد دیپلماتیک آمریکا با صراحت اعلام کرد که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) گروه تروریستی تکفیری داعش را ایجاد کرده است.
وی ضمن انتشار اسناد موسوم به «اسناد کارتر ۳» در بیانیه‌ای توضیح داد که ریشه گروه تروریستی داعش به سال ۱۹۷۹ میلادی باز می‌گردد.
به گفته آسانژ، تصمیم سیا و عربستان برای مسلح کردن مجاهدین در افغانستان برای جنگ با اشغالگری شوروی، با توجه به عزیمت اسامه بن لادن به پاکستان و سپس افغانستان، به ایجاد القاعده منجر شد. تشکل سلفی‌ها در قالب گروه القاعده در نهایت منجر به حملات ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ شد. آمریکا به بهانه این حملات، به افغانستان و عراق لشگر کشید که در نتیجه، خلاء قدرت در عراق اشغال شده، ایجاد و در نهایت به شکل گیری داعش منجر شد.
هرچند بنیانگذار سایت «ویکی لیکس» سیر تاریخی شکل گیری داعش را توضیح داده اما داعش به عنوان یک گروه تروریستی با نام و اعضای مشخص پس از بیداری اسلامی در جهان عرب در سال ۲۰۱۱ با گسترش نا آرامی‌ها در سوریه تشکیل شد.
به نوشته پایگاه اطلاع رسانی «پارس تو دی» افغانستان، داعش ابتدا در عراق با مشارکت عناصر باقی مانده حزب بعث عراق و سلفی‌ها و تکفیری‌هایی که از نقاط مختلف جهان در عراق گرد آمده بودند تشکیل شد و به سرعت دامنه فعالیتهای خود را از عراق به سوریه نیز گسترش داد.
این پایگاه اطلاع رسانی اضافه کرد: آمریکا به عنوان سردمدار غرب به همراه شرکای اروپایی خود از زمان شکل گیری و گسترش بحران سوریه، با تقسیم‌بندی گروههای تروریستی به دو دسته تروریستهای خوب و تروریستهای بد، به پشتیبانی و حمایت گسترده از به اصطلاح تروریستهای خوب از جمله داعش اقدام کردند.
« پارس تو دی» هدف غربیها را سرنگونی دولت قانونی سوریه بیان کرد و افزود: در این چارچوب غربیها به این گروههای تروریستی به مثابه ابزاری برای نیل به این هدف می‌نگریستند اما داعش با عبور از خط قرمز غربیها به تهدیدی علیه آن‌ها در اروپا و آمریکا تبدیل شد و در پی آن، سران اروپایی و آمریکا اعلام کردند که حملات جدی علیه داعش انجام خواهند داد.
این رسانه افغانستانی تصریح کرد: با این همه تاکنون حداقل از سوی آمریکا شاهد اقدامات جدی نظامی نظیر حملات هوایی و موشکی گسترده نظیر آنچه که روسها در صحنه سوریه علیه داعش انجام می‌دهند نبوده‌ایم.
پایگاه اطلاع رسانی «شفقنا» نیز در ۱۰ خرداد ۹۴ با انتشار گزارشی از منبع «اشپیگل اونلاین» با عنوان «نقش آمریکا در پیدایش داعش به روایت اسناد» نوشت: این اسناد محرمانه تنها شامل هفت برگ است، هفت برگی که سه برگ آن کاملا سفید است و به عبارت دیگر باید گفت که سه صفحه آن سانسور شده است اما چهار برگ باقیمانده موضوعی بسیار مهم و مناقشه برانگیز را در دل خود دارد و می‌تواند نوری تازه بر معمای برآمدن و پیدایش گروه تروریستی و خونریز داعش بیفکند.
بر اساس این گزارش، تاریخ گردآوری این اسناد به سال ۲۰۱۲ باز می‌گردد و تااندازه‌ای مساله نقش آمریکا در مورد پیدایش داعش را با حرف و حدیث‌های تازه‌ای روبرو می‌کند. البته حداقل منتقدان و مخالفان دولت آمریکا در این مورد که واشنگتن نقشی تقریبا مستقیم و اساسی در پیدایش داعش ایفا کرده است هیچ تردیدی به خود راه نمی‌دهند.
اسناد یاد شده از سوی نهاد موسوم به «سرویس مخفی اطلاعات و امنیت دفاعی» با نام اختصاری DIA (در واقع سازمان مادر سرویس‌های اطلاعات و امنیتی چهار نیروی ارتش آمریکا محسوب می‌شود) تهیه شده است.
نویسندگان اسناد در وهله نخست خبر از این داده‌اند که با توجه به وضعیت در منطقه می‌توان نتیجه گرفت که این مناقشه (جنگ داخلی سوریه) در حال بدل شدن به جنگی مذهبی و فرقه‌ای است و در سطور بعدی این جملات را می‌خوانیم: سلفی‌ها، اخوان المسلمین و القاعده عراق موتور محرکه شورش‌ها در سوریه به شمار می‌آیند. در همان حال که ایران و روسیه و چین از رژیم بشار اسد حمایت می‌کنند، غرب و کشورهای عرب خلیج فارس از اپوزیسیون سوریه پشتیبانی به عمل می‌آورند.
ناظران با خواندن این سطور چنین نتیجه می‌گیرند که غرب و همپیمانانش در آن زمان از گروه تروریستی القاعده در عراق حمایت می‌کردند، همان گروهی که بعدها داعش از دل آن سر برآورد اما کارشناسان و ماموران اطلاعاتی در این گزارش میان اپوزیسیون سوریه که در آن زمان «ارتش آزاد سوریه» بود و شورشیان سوریه که همان به اصطلاح اسلام گرایان شبه نظامی بودند تفاوت قایل می‌شوند.
با این همه ارزیابی‌های «سرویس مخفی اطلاعات و امنیت دفاعی آمریکا» (DIA) نشان می‌دهد که دولت آمریکا در این مورد رفتاری متظاهرانه و ریاکارانه از خود نشان داده است. واشنگتن در پایان سال ۲۰۱۲ همچنان بر این عقیده بود که شورش‌ها علیه حکومت «بشار اسد» توسط فقط گروههای سکولار طرفدار غرب هدایت و انجام می‌شود اما این در حالی بود که سرویس‌های مخفی از مدت‌ها قبل نسبت به تقویت نیروهای جهادی هشدار می‌دادند.
گزارش‌ها نشان می‌دهند با وجود ادعای مقامات واشنگتن در خصوص عدم اطلاع از فعالیت تروریستهای بعثی - تکفیری داعش، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا « سیا» از ۲ سال قبل به آموزش این نیروها در اردوگاهی در اردن مبادرت کرده بود.
برخی اظهارات نشان می‌دهد که خیلی قبل‌تر از این‌ها آمریکایی‌ها حتی در گذاشتن اولین سنگ بنای این گروهک نقش داشته‌اند.
معاون مدیر مرکز مطالعات راهبردی دمشق نیز در گفت و گویی گفته است: ۱۰۰ در صد اطمینان دارم که در دوران زندانی بودن ابوبکر بغدادی نزد آمریکایی‌ها در عراق، سازمان جاسوسی امریکا (سی آی‌ای) با وی ارتباط برقرار کرده و او را برای کارکردن در سیا مأمور کرده است.
طالب ابراهیم افزود: ابوبکر بغدادی در زندان بوکا در عراق زندانی آمریکایی‌ها بود و هنگام آزادی به آن‌ها گفت که به زودی در آمریکا همدیگر را ملاقات می‌کنند.
در کتاب خاطرات وزیر امور خارجه اسبق آمریکا، هیلاری کلینتون می‌توان سند حمایت آمریکا از داعش را یافت. او در کتاب خاطراتش اذعان دارد که «ما داعش را برای تقسیم خاورمیانه ایجاد کردیم.» همچنین در جای دیگر از کتاب می‌گوید: «قرار بود ما در روز پنجم ژوئیه سال ۲۰۱۳ (چهاردهم تیر ماه ۱۳۹۲) در نشستی با دوستان اروپایی خود «دولت اسلامی» را به رسمیت بشناسیم. من به ۱۱۲ کشور سفر کردم تا نقش آمریکا و توافق با بعضی از دوستان را درباره به رسمیت شناختن دولت اسلامی بلافاصله پس از تشکیل آن توضیح دهم اما به‌یک باره همه چیز در برابر چشمان ما فرو ریخت.»
«راند پاول» سناتور جمهوریخواه نیز سیاست‌های نادرست آمریکا و مداخله بیش از حد دربحران سوریه را عامل به وجود آمدن پناهگاهی مناسب برای تروریستهای خاورمیانه و کشیده شدن هرج و مرج به شمال عراق دانست.
وی که با شبکه خبری سی‌ان‌ان مصاحبه می‌کرد، یکی از دلائل تقویت داعش را ارسال سلاح‌های آمریکایی برای متحدان این گروه در سوریه عنوان کرد و گفت: داعش در سوریه متحد ما بود؛ ما برای عقب راندن نیروهای وفادار به دولت دمشق، به شبه نظامیان سلاح دادیم و مکانی امن برای این افراد در سوریه درست کردیم؛ به نظر من دخالت ما در سوریه منجر به اوضاع جاری عراق شد.
همچنین افشاگری‌های «ادوارد اسنودن» پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی آمریکا علیه دستگاه‌های اطلاعاتی این کشور، در این باره می‌گوید: «سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در شکل گیری گروه موسوم به دولت اسلامی عراق و شام -داعش- نقش داشتند و در عملیاتی با نام «لانه زنبور» گروه داعش را تشکیل دادند.» وی طبق اسناد فاش شده معتقد است گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده است و هدف عملیات «لانه زنبور» تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس اندیشه های تکفیری، سلاح خود را به سوی کشورهای مخالفِ موجودیتِ اسرائیل نشانه بگیرد.
همچنین بر اساس اطلاعات پایگاه خبری «دی انتر سیبت» «ابوبکر بغدادی» دوره‌ای کامل به مدت یک سال را تحت آموزش نظامی عناصر وابسته به موساد جهت فراگرفتن فن خطابه و سخنرانی و نیز فراگرفتن علم لاهوت گذرانده است.
آمریکایی‌ها در حالی مدعی هستند که در شکست دادن گروه تروریستی داعش نقش اساسی داشته‌اند که این نیروهای جبهه مقاومت و ارتش سوریه بودند که در پاکسازی مناطق جنوبی استان دیرالزور در غرب رود فرات در آذرماه سال ۹۶ پیش قدم شدند و نیروهای آمریکایی بطور مداوم با اتخاذ سیاست‌هایی مانع پیشروی نیروهای مقاومت برای نجات تروریست‌ها می‌شدند.
آمریکایی ها باید به جای ژست مبارزه با تروریسم به این سوال بی‌پاسخ افکار عمومی توضیح دهند که چگونه چهار هزار نفر از عناصر تروریستی داعش در قالب دهها کاروان نظامی بدون هیچ گونه مزاحمتی از شهر رقه خارج شدند و هیچ مشکلی برای آنان به وجود نیامد در حالی که در تیر رس جنگنده‌های ائتلاف غرب بودند و این فقط یکی از صدها سوالی است که جواب داده نشده است.
نقش جبهه مقاومت در شکست داعش بی بدیل بود و این دستاورد عظیم جبهه مقاومت صرفا محدود به سقوط خلافت داعش در منطقه حساس غرب آسیا یعنی سوریه و عراق نیست بلکه در حقیقت ناکام گذاشتن طرح آمریکایی- صهیونیستی بود که در منطقه غرب آسیا با هدف ایجاد بی‌ثباتی به نفع رژیم صهیونیستی طراحی شده بود.
امروز جبهه تروریست مورد حمایت آمریکا و غرب متحمل شکست فاحشی شده است و روند تروریست زدایی ادامه دارد و جمهوری اسلامی ایران نقش همه جانبه‌ای را در حمایت از جبهه مقاومت متشکل از دولت و ملت ارتش‌های دو کشور سوریه و عراق، نیروی مقاومت اسلامی لبنان، نیروهای مردمی و نیروهای جهادی عراق علیه تروریست ایفا کرده و می کند.
امروز نظام سیاسی سوریه با محوریت بشار اسد که آمریکا همه تلاش خود را برای براندازی آن به کار گرفت، مشروعیت بین المللی دارد و به همین دلیل است که جفری ویلتمن در مصاحبه خود با الشرق الاوسط اذعان کرد، غیر منطقی است که سیاست آمریکا در قبال نظام سوریه بر اساس "تغییر رژیم" باشد، زیرا «اسد» امروز از نظر کنترل نظامی قویتر از گذشته است، بنابر این سیاست آمریکا باید مبتنی بر تلاش برای تشویق و همکاری با موضوعات بزرگتر از سیاست و رفتارهای رژیم دمشق باشد.
اذعان به شکست سیاست‌های آمریکا در قبال سوریه، تنها پیروزی دمشق نیست بلکه اذعان به پیروزی جبهه مقاومت و اعتراف قدرت‌های بزرگ به قدرت این جبهه است.