تعداد فیلمهای داستانی که درباره سرداران و شهدای ایرانی ساخته شده محدود و انگشت شمار است. زیباتر از زندگی، تیرباران، شور شیرین، به کبوی یاس، بزرگمرد کوچک، چ و شب واقعه جزو فیلمهایی هستند که زندگی شهدای هشت سال دفاع مقدس را ورق میزنند. به جز دو فیلم آخر بقیه آثار شهرت چندانی نداشته و در زمان اکران گیشه پر رونقی را تجربه نکردند.
فیلم تک تیرانداز ساخته علی غفاری که با محوریت زندگی پربار شهید عبدالرسول زرین ساخته شده در ردیف فیلمهای مذکور قرار میگیرد. توانایی ویژه شهید زرین همانطور که از نام فیلم پیداست، شکار دشمنان بعثی با اسلحه انفرادی بوده است. این شهید بزرگوار مهارت ویژهای در تکتیراندازی داشته تا جایی که برخی او را گردان تکنفره یا صیاد خمینی(ره) نامیدهاند.
کارگردان تکتیرانداز از این ظرفیت داستانی جهت ساخت اثری پرتنش و پرفراز و نشیب استفاده کرده است. بخشی از ویژگیهای شخصیتی شهید در فیلم، مو به مو حفظ شده است. مثلا اینکه او لهجه اصفهانی داشته، پدر هفت فرزند بوده، مرد مهربانی بوده و به افراد در حال نماز شلیک نمیکرده، دنبال فرماندهان بعثی بوده و سربازان را نشانه نمیگرفته و ...
فیلمنامه تکتیرانداز در تشریح شخصیت شهید به همین چند نکته بسنده میکند و فراتر نمیرود. در یک فیلم شخصیتمحور انتظار داریم که زوایای متنوعی از زندگی شخصی و اجتماعی یک فرد برایمان روشن شود. رسول فیلم علی غفاری با عشق و علاقهای که به تیراندازی دارد در حد تیپ باقی مانده و تبدیل به شخصیت نشده است.
مخاطب پس از تماشای سه فیلم شب واقعه، چ و ایستاده در غبار شناخت کاملی نسبت به زندگی دریاقلی سورانی، شهید چمران و احمد متوسلیان پیدا میکند. این دو نفر به عنوان دو قهرمان باورپذیر و چند بعدی در دنیای فیلم معرفی میشوند. ولی در مقام مقایسه فیلم تکتیرانداز لحنی حماسی دارد و نمایی تکبعدی از زندگی شهید زرین ارائه میدهد. روایت فیلم مدام او را در حال حماسهآفرینی نشان میدهد. او بدون آنکه مانعی بر سر راه داشته باشد پیشروی و دشمن را تار و مار میکند.
در یک روایت دراماتیک شجاعت و پیروزی در کنار عناصر متضاد خودش یعنی ترس و شکست معنا پیدا میکند. دلاوری و شجاعت وقتی بیشتر به چشم میآید که فرایند ظهور و بروز آن به تصویر کشیده شود. یک فرد شجاع در مسیر رسیدن به هدفش حتما مرحله ترس را پشت سر میگذارد و بر آن غلبه میکند. خلا این موارد باعث شده شاهد یک قهرمان تکبعدی و رنگآمیزی نشده باشیم که ظرافتهای هویت چندوجهیاش آشکار نمیشود. لحن حماسی فیلم از یکسو به فیلمهای هالیوودی پهلو میزند که در آن یک قهرمان همه فن حریف به تنهایی کاری میکند کارستان. از سوی دیگر فیلم یادآور آثار دفاع مقدسی دهه شصت است که در آن بازیگری همچون جمشید هاشمپور تکنفره دشمن را به خاک سیاه مینشاند. سال گذشته فیلمی با عنوان روز صفر نمایش داده شد که در آنجا هم قهرمان فیلم همچون شخصیتهای سینمای هالیوود یک تنه به جنگ دشمن میرفت.
فیلمنامه تکتیرانداز همچنین از کمبود آدمهایی که در خدمت توصیف فضای قصه باشند رنج میبرد. پسر نوجوان خرده داستانی را با خودش به داخل فیلم میآورد و موتور قصه را روشن میکند. پیرمرد رزمنده هم با حضور کوتاهش تا حدودی تبدیل به یک قهرمان فرعی میشود. در جبهه عراقیها فرماندهای که تشنه انتقام است و معاونی که پناهنده میشود، شخصیتهای متمایزی هستند. به جز این چند نفر بقیه آدمها چه در جبهه ایرانی و چه در جبهه عراقی شبیه به هم هستند و ویژگی متمایزکنندهای ندارند. روایت داستان حتی درباره شهید حسین خرازی نیز خساست به خرج داده و اطلاعات خاصی از او در اختیار مخاطب قرار نمیدهد.
مشخص نیست که فیلمنامهنویس در هنگام نگارش تا چه اندازه به واقعیت وفادار بوده. منابع مکتوب و تصویری ماجرا را به گونهای متفاوت از آنچه در تکتیرانداز روایت کردهاند. مثلا این ماجرا که یکی از درجهداران عراقی در ظاهر پناهنده ایران شده و با این ترفند برای شهید زرین تله گذاشته در منابع دیگر مشاهده نمیشود. این اتفاق مسیر داستان را تغییر میدهد. با این حساب خیلی مهم است بدانیم این ماجرا زاییده تخیل نویسنده بوده یا در واقعیت هم اتفاق افتاده است. فیلم مستندی با عنوان گردان تکنفره تولید شده که در آن اطرافیان شهید زرین درباره شخصیت او صحبت میکنند. هیچ یک از این افراد به اتفاقی مهمی که در فیلم شاهدش بودیم اشاره نمیکنند.
فیلم تکتیرانداز آنجا که صحنههای جنگی تبادل آتش و انفجار را با حجم بالای جلوههای ویژه نشانمان میدهد، موفق عمل میکند. ولی در مسیر معرفی یک شخصیت چند وجهی باورپذیر ناتوان است.
فیلم سینمایی تک تیرانداز به کارگردانی علی غفاری و تهیهکنندگی ابراهیم اصغری محصول انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح است که با نگاهی به حماسه بزرگترین تک تیرانداز جنگهای معاصر جهان، شهید عبدالرسول زرین ساخته شده است.
در این فیلم کامبیز دیرباز، امیررضا دلاوری، علیرضا کمالی، عبدالرضا نصاری، انوش معظمی، حسین پوریده، حسین شریفی، عبدالحلیم تقلبی، اسمعیل خلج، مهدی شیخ عیسی و گورا نگم به ایفای نقش پرداختهاند.