به گزارش ایرنا، علی انصاریان به زندگی برگشت. به قول قدیمیترها عمرش به زندگی قد داد. در آستانه روز مادر، تمام داراییِ ننه علی روی زمین از او گرفته نشد. به بیانی دیگر، ننه علی با گرفتن پسوندش امتحان نشد. علی انصاریان ماند.
خوشحالیم و خسته. بعد از حدود ۴۸ ساعت دلهرهآور و بدون خواب، حالا نفسی به راحتی میکشیم و استراحت میکنیم. البته که اصلا نباید اینقدر بد به دلمان راه میدادیم. مگر علی انصاریان را نمیشناسیم؟ برای کسی که بخیهها روی تنش مانور میدهند و بارها سرش دچار شکستگی شده اما بیاعتنا به زمین برگشته، ماندن و جنگیدن و کم نیاوردن اتفاقی عادی است. او جان سختِ فوتبال ایران است؛ با فاصله.
حالا با خیال راحت به استقبال روز مادر میرویم و قنج میرویم برای ننه علی. حیف بود تا ابد روز مادر، برایش مصادف شود با رفتنِ پسرش و تنها شدنش. اصلا مگر میشود زندگی بدون علی. او همیشه هوای ننهاش را داشت. از خیابان ایران و غیاثی و دوران نداری تا این سالهای راحتی و خیابانهای خوشهواتر کنار هم بودهاند. علی که رفیق نیمهراه نبود. معلوم بود به خاطر ننهعلی جایی نمیرود. اگر علی نبود روز مادرِ امسال رنگ و بوی خود را از دست میداد. اصلا خجالت میکشیدیم سمت مادرهایمان برویم و دستشان را ببوسیم و گلی تقدیمشان کنیم.
حالا ننه علی از کفِ سالنِ پراسترس بیمارستانِ فرهیختگان بلند شده است. خاکِ چادرش را تکانده، اشکهایش را پاک کرده و آبی به سروصورتش زده است. منتظر است تا علیاش را ببیند و به او بگوید «چه خوب که برگشتی» علی هم بگوید «روزت مبارک ننه علی».
پینوشت: این چند خط در بحبوحهی رقابت زشتِ بین افراد شناخته شده و ناشناخته در فضای مجازی برای زودتر اعلام کردن خبر درگذشت علی انصاریان و بدون توجه به استوریها، خبرها و گزارشهایی که با وجود نفس کشیدن شماره هشت اسبق پرسپولیس در حال نگارش و آماده انتشار بود؛ به رشته تحریر درآمد. به امید اینکه اتفاق مثبتی رخ دهد اما تقدیر این بود که علی انصاریانِ فوتبال و هنر ایران در عصر ۱۵ بهمنماه ۱۳۹۹، در روز مادر، ننهعلیاش را تنها بگذارد و آسمانی شود.