به گزارش ایرنا، این که فوتبال امروز به عنوان یک نماد و الگو مطرح میشود به این معنا نیست که فقط در این بخش از ورزش مشکل داریم، فوتبال به دلیل همان جذابیتها و تماشاگران پرشوری که دارد بیش از پیش در معرض دید است.
برای بررسی بیاخلاقی در فوتبال ایران نیاز نیست زیاد به عقب بازگردیم، همین لیگ برتر سال جاری و سیزده هفتهای که سپری شده را اگر مرور کنیم خواهیم دید چه بلایی سر ورزش پرطرفدار کشورمان آمده و باید پرسید نهادهای مربوطه تا کنون چه اقدامی در جهت برخورد قاطع با این پدیده شوم انجام دادهاند؟
شاهکار این بیاخلاقیها به هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال ایران باز میگردد، جایی که تیمهای فوتبال پیکان و فولاد قرار بود در زمینی غیراستاندارد به مصاف هم بروند.
لیگ برتر در زمینی غیراستاندارد!
باورش خیلی سخت است، اما حقیقت دارد. آنچه در خوزستان رقم خورد به حدی غیرطبیعی بود که نمونه آن را حتی در لیگهای دسته چندم کشورهای توسعه نیافته هم نمیتوان دید. اما ماجرا چیست و چه کسی مقصر است؟
«علی پورافشار» مسوول برگزاری مسابقات کشوری استان خوزستان با اشاره به آنچه در روز ۱۱ بهمن و قبل از بازی فولاد و پیکان رقم خورد، گفت: ما به عنوان هیات فوتبال در لیگ کشوری، مجری دستورات فدراسیون هستیم و آنچه قانون و آئیننامه گفته را اجرا میکنیم.
وی به اتفاقات ورزشگاه فولاد آرهنا اشاره دارد و میگوید: وقتی «حسین شمس» ناظر فدراسیون به ورزشگاه رسید با بررسیهای اولیه مشخص شد ابعاد زمین از حالت استاندارد خارج است. طبق روال با فدراسیون فوتبال ارتباط گرفتیم و همکاران اعلام کردند طبق آئیننامه سازمان لیگ، ابعاد زمین از حالت استاندارد خارج شده و نباید در این زمین بازی کرد.
به نظر می رسد آنچه در هفته سیزدهم لیگ برتر روی داد فراتر از یک اتفاق ساده است. «حسین شمس» ناظر دیدار فولاد و پیکان در سخنان خود به مسالهای میپردازد که جای واکاوی دارد. ابعاد زمین استاندارد مشخص است و در آئیننامه سازمان لیگ هم آمده؛ اما آنچه در ورزشگاه شاهد بودیم این بود که عرض زمین بیشتر شده و زمین از حالت استاندارد خارج شده بود.
خواستیم زمین را اندازهگیری کنیم اما مسوولان ورزشگاه همکاری نمیکردند. حال باید یک سووال پرسید در شرایطی که مسوولان باشگاه فولاد از این مساله اظهار بیاطلاعی میکنند، چه کسی یا کسانی پشت این ماجرا هستند که این گونه آبرو و اعتبار فوتبال خوزستان را به بازی میگیرند؟
بازتاب بینالمللی و اعتباری که به تاراج میرود
دنیای امروز، دنیای ارتباطات و انتقال سریع اطلاعات است، در این برهه از زمان خبری نیست که قابل کتمان یا پنهان شدن داشته باشد و هر مسالهای به سرعت منتشر می شود. حال باید پرسید اتفاقات ورزش و فوتبال ایران و بازتاب جهانی و بینالمللی این بیاخلاقیها چه عواقبی دارد؟
چرا در برابر این مشکلات و معضلات ورزش، کسی بازخواست نمیشود و چرا اعتبار، آبرو و حیثیت ورزش کشوری با این همه قدمت به بازی گرفته شده و به تاراج میرود؟ در سالیان اخیر پروندههای بسیاری از ورزش ایران و به ویژه فوتبال در محاکم بینالمللی مطرح شده که متاسفانه در اغلب موارد هم نتیجه به ضرر ورزش ما بوده است، اما بازهم با مسببان آن برخورد جدی صورت نگرفت و هر بار این پول بیتالمال و آبروی ورزش بوده که به بازی گرفته شد.
بیاطلاعی از قوانین، اتفاقی تکراری در ورزش ایران
مساله دیگری که به داستانی تکراری در ورزش ایران تبدیل شده به اطلاع نداشتن، مسوولان ورزشی از قوانین و آئیننامههای موجود است، این بار هم صحبتی مطرح میشود که تمام اتفاقات هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال ایران به دلیل عدم اطلاع مسوولان فولاد از آئیننامههای موجود روی داده است.
گفته میشود مسوولان فولاد تصور میکردند اندازه زمین بازی را میتوانند بر اساس قوانین داوری تغییر دهند و از حداکثر ابعاد موجود بهره ببرند. البته این یک اتفاق عجیب است چرا که قبل از آن سازمان لیگ در آئیننامهای ابعاد استاندارد لیگ برتر را به اطلاع همه تیمها رسانده بود اما عدم اطلاع از این قوانین، بهانهای برای فرار رو به جلو و یا برون رفت از این بحران است.
شهامت عذرخواهی، پدیدهای نادر اما قابل احترام
عمدی یا سهوی، اتفاقی که در خوزستان افتاد در تاریخ ورزش و فوتبال ما به ثبت رسیده و آیندگان ما را قضاوت خواهند کرد. اما با همه این حوادث تلخ و غیرقابل باور، باید به یک نکته مهم هم اشاره داشت و آن عذرخواهی مدیری به نام «سعید آذری» است.
آذری که چهرهای شناخته شده در فوتبال ما به شمار میرود و سابقه خوبی هم در ورزش ایران دارد نسبت به اتفاقات اخیر اظهار بیاطلاعی کرده، اما مسوولیت آن را پذیرفته و از مردم و مخاطبان ورزش عذرخواهی کرده است.
مدیرعامل فوتبال فولاد، گفت: وظیفه من این است به خاطر اشتباهی که صورت گرفته، از مردم و علاقه مندان به فوتبال عذرخواهی کنم. این پیشنهاد کادر فنی بود که قبل از شروع لیگ قهرمانان آسیا چند مسابقه را در ابعاد بزرگتر به صورت دوستانه برگزار کنیم اما به خاطر یک اشتباه، این مساله به دیدار رسمی و لیگ برتر کشیده شد که جا دارد از همه عذرخواهی کنیم.
البته در این میان بازهم یک نکته مبهم دیگر وجود دارد و آن این است که وقتی عرض زمین بزرگ می شود باید طول زمین نیز تغییر کند اتفاقی که قابل انجام نبود اما بازهم دوستان مصمم به انجام این کار بودند و برای همین زمین از ابعاد استاندارد خارج شد.
نیکمتهای پرتنش و دعواهای تکراری
اگر مروری به هفتههای اخیر لیگ برتر داشته باشیم خواهیم دید در مصاحبهها و کنفرانسهای خبری بعد از بازی، یک نکته تکراری وجود دارد. اعتراض به تصمیم داوران و تهمتهایی که به راحتی آب خوردن به یکدیگر زده میشود.
اعتراضهای مربیانی چون «سیدمهدی رحمتی» از شهر خودرو، «رحمان رضایی» از ذوب آهن، «جواد نکونام» از فولاد خوزستان و حتی یک مربی آرام و درون گرا مانند «یحیی گلمحمدی» از پرسپولیس و ... همه و همه نشان می دهد بستر لیگ، فضایی آرام نیست. از سویی دیگر صحبت های فردی مانند «وحید بیاتلو» سرمربی کنارگذاشته شده، ماشینسازی در هفته های اخیر در مورد این که فردی از داخل فدراسیون برای برد و باختهای این تیم تصمیم میگیرد آن هم به این دلیل که از حرفهای او پیروی نکرده و به اصطلاح بازیکنهای مد نظر آن فرد خاص را جذب نکرده، به نوبه خود جای بحث بسیار دارد.
به همه اینها الفاظ رکیک کادر فنی مربیان در لیگ ایران که اتفاقا برخی از آنها در شبکههای مجازی منتشر شده را هم باید اضافه کرد. این همه بیاخلاقی از کجا سرچشمه میگیرد؟ چرا با یک سوت داور، همه داد و بیداد میکنند و زمین و زمان را به هم میبافند؟ مربی، بازیکن، مقام مسول باشگاه و حتی در برخی از موارد داوران به دلیل تصمیم های اشتباهی که می گیرند، هم در این ماجرا دست دارند و به نوعی جو را ملتهب می کنند.
دعوای دو مربی در کنار زمین با هم آن هم از یک نسل و متهم کردن یکدیگر به بازی ناجوانمردانه و بدتر از آن ورود مدیران باشگاه های فوتبالی و تقابل و توهین به یکدیگر بدون کوچکترین اغماضی، برگ زرین دیگری است که متاسفانه این روزها در فوتبال ما می رود تا به یک عادت و رسم تبدیل شود.
ملاک فقط نتیجهگرایی و موفقیت است
نبود افراد متخصص در راس باشگاههای فوتبال و تفکر نتیجهگرایی به هر قیمت، کار را به جایی رسانده که امروز تنها نام باشگاههای فرهنگی، ورزشی را می شنویم و متاسفانه اقدامی دال بر اشاعه فرهنگ و منش پهلوانی نمی بینیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم داریم به ناکجا آبادی می رویم که کسی نمی داند در آنجا چه چیزی در انتظار ما خواهد بود.
در این میان نقش نهادهای نظارتی از جمله ارکانی همچون کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و یا نهادهایی این چنینی کجاست و چرا اقدامی از سوی آنان صورت نمی گیرد؟ آیا قدرت مقابله با پدیده شوم بیاخلاقیها را ندارند و یا اصلا عزم جدی برای برخورد با آن دیده نمی شود؟
منشا بیاخلاقیها کجاست؟
از قدیم گفتند حرمت مسجد را متولی آن نگه می دارد. اگر فدراسیون فوتبال با مدیرانی مقتدر، متخصص و آیندهنگر اداره میشد، بیشک شاهد این اتفاقات نبودیم. وقتی اهالی فوتبال میبینند قراردادهای بیضابطه با آن همه خسارت و ضرر برای منافع ملی با مربیان خارجی بسته می شود و پس از هدر رفتن میلیاردها تومان پول بیتالمال اتفاقی نمیافتد و مدیری بازخواست نمی شود، طبیعی است هر طور که می خواهند تصمیم می گیرند و رفتار می کنند.
فدراسیونی که در سال های اخیر بارها مورد انتقاد قرار گرفته و می گیرد اما همچنان خود را فدراسیون برتر می داند، ریشه و اساس این بینظمی و بیاخلاقیهاست و ما را در برابر یک سووال بی پاسخ قرار می دهد، چرا عزم جدی برای برخورد با متخلفان وجود ندارد؟
وقتی پای اشرار به لیگ برتر باز میشود
چندی پیش تصاویری منتشر شد که در نگاه اول باورکردنی نبود و شاید این شائبه را در ذهن آدمی ایجاد می کرد که این یک تصویر دست کاری شده و یا به اصطلاح فتوشاپی است، اما افسوس که حقیقت داشت.
ورزش ما سابقه حضور افرادی مانند مرحوم پرویز دهداری، جهان پهلون غلامرضا تختی و افرادی مانند آنها را به خود می بیند، افرادی که اخلاق، اخلاق و اخلاق را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده و در گام بعدی به نتیجه فکر می کردند اما چه بر سر ورزش ما آمده که این روزها باید شاهد حضور افرادی به اصلاح شرور در ورزش و در لیگ برتر باشیم و جالب تر این که حتی عکس یادگاری بر روی نیمکت با بازیکنان و کادر فنی تیم ها را نیز با افتخار گرفته و منتشر می کنند.
ورزش و اخلاق مکمل یکدیگر هستند، اما فوتبال ما امروز در مسیری دیگر گام بر می دارد. حضور اراذل و اوباش چه دخل و تصرفی به باشگاهی مانند استقلال تهران دارد؟ این کلام یکی از پیشکسوتان این باشگاه قدیمی، اصیل و پرطرفدار است. «گودرز حبیبی» پیشکسوت تیم فوتبال استقلال تهران دل پر دردی دارد. او می گوید حرفی نمی توان زد، هیچ چیزی در جای خودش نیست. چرا افرادی در جامعه از آن ها به عنوان افراد بی اخلاق نام برده می شود در کنار تیمی مانند استقلال حضور دارند؟
حالا حساب کنید این اتفاق ها در زمان افرادی مانند مرحوم پورحیدری و حجازی روی می داد، چه برخوردی با خاطیان می شد؟ اصلا آیا اجازه می دادند این دیدار صورت بگیرد؟ آیا اجازه حضور افرادی مانند آنها در تمرین تیم را می دادند، چه برسد به عکس یادگاری و رفاقت با آنان.
بیحرمتیهایی که به عادت تبدیل شده
حالا که صحبت از استقلال شد باید به یک مورد دیگر هم اشاره کرد، اتفاقی به شکل دیگر اما این بار در جناح رقیب دیرینه. چندی پیش بود که فیلمی از سخنان جنجالی نفر اول باشگاه فرهنگی، ورزشی پرسپولیس منتشر شد. فیلمی که در آن «مهدی رسولپناه» در کمال آرامش و به دور از هر گونه خط و خطوط اخلاقی به خیلی ها توهین کرد.
بازیکن به مربی، مربی به باشگاه و باشگاه به فدراسیون نگاه می کند و همین می شود، که امروز می بینیم و باید گفت خانه از پای بست ویران است. اگر فدراسیون فوتبال ایران اقتدار داشت، بدون خط و خطوط تصمیم می گرفت و فقط بر اساس قانون حرکت می کرد، در برابر تخلف های صورت گرفته کوتاه نیامده و با خاطیان برخورد جدی و قاطع می کرد، امروز شاهد این همه بینظمی و بیاخلاقی در فوتبال نبودیم و فراموش نکنیم که خیلی از همین افراد بیاخلاق، الگوی جوانان این سرزمین هستند.
بی انصافی است که همه را به یک دید بنگریم، فراموش نکنیم فوتبال ما بازیکنان با اخلاق بسیاری را نیز به خود دیده است که همیشه در ذهن مردم و دوستداران ورزش ماندگار هستند.