همین خط تبلیغی را اروپایی ها هم پی گرفته اند و ژست و گارد خود را نسبت به حتی دو ماه پیش عوض کرده اند که به نظر می رسد بطور دائم لازم است نکاتی را هم به آقای بایدن و تیمش و هم به رهبران 3 کشور اروپایی حاضر در برجام یادآوری کرد؛
اول اینکه، ایران از برجام خارج نشده و تعهداتش را نقض نکرده است.
دوم اینکه، گویی یادشان رفته که برجام بخاطر خروج غیر مسئولانه رئیس جمهوری سابق آمریکا در سال ۲۰۱۸ لطمه دید ، آن هم در شرایطی که هم اداره اطلاعات ملی و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در سال ۲۰۱۹ پایبندی ایران به تعهداتش و عدم تخطی از آن را تایید کردند و هم آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز تاکنون گزارشی دال بر نقض مفاد برجام نداشته است و کاهش تعهدات برجامی ایران نیز در حقیقت در چارچوب برجام صورت گرفته است.
دیگر اینکه این آمریکا بود که علاوه بر نقض برجام و بد عهدی نسبت به یک توافق بین المللی، سخت ترین تحریم های ظالمانه و غیر قانونی را به مردم ایران تحت سیاست فشار حداکثری تحمیل کرد که بار ضد حقوق بشری فوق العاده ای را با خود حمل می کند و این حقی است که از مردم ایران ضایع شده و این فقره باید جبران شود.
نکته دیگر اینکه تیمی که تاکنون تحریم های حداکثری را علیه ایران به اجرا گذاشته همانهایی هستند که دمکراسی در آمریکا را در همین اواخر به چالش کشیدند و با رفتارهای خطرناک افراط گرایانه حتی امنیت این کشور و جامعه بین الملل را به مخاطره انداختند. بنابراین اگر رهبران فعلی آمریکا دولت قبلی را فاقد مشروعیت و عقلانیت می دانند که قطعا می دانند(چرا که درحال استیضاح و شاید محاکمه ترامپ هستند)، باید بپذیرند که تحریم های تحمیل شده به ایران نیز فاقد مشروعیت بوده و توسط همان فردی اتخاذ شده که صلاحیت های لازم را نداشته است. به همین دلیل آن تحریم ها می بایست هرچه سریعتر برداشته شود.
به علاوه با توجه به اینکه آمریکایی ها نقض تعهد کرده و یکجانبه از توافق خارج شدند، آن هم بی دلیل، حالا این واشنگتن است که باید تضمین بدهد و امضایش مورد راستی آزمایی قرار گیرد.
از جمله موارد که آقای مکرون رئیس جمهوری فرانسه هم در دامن زدن به آن نقش مهمی ایفا کرده است، موضوع مشارکت دادن دولت های منطقه در بحث های مربوط به برجام است که وزیر خارجه آمریکا هم آن را تکرار کرده است، حال آنکه خود برجام اساسا نیاز به مذاکره ندارد؛ آمریکایی ها این توافق را یک روز امضاء کردند، یک روز از آن خارج شدند و حالا باید برگردند و این واشنگتن است که می بایست وضعیت را به پیش از ترامپ برگرداند. به همین دلیل بحث مشارکت دولت های جدید در توافق از اساس بلاموضوع تلقی می شود؛ آن هم دولت هایی که از ابتدا با این توافق مخالف و دشمن بوده اند.
در کنار همه اینها نقش خود اروپایی ها در برجام است که با سوال و ابهام روبه روست؛ آنها یا زورشان نرسید یا نخواستند به تعهداتشان عمل کنند و عملا نشان دادند که وزن چندانی در عرصه تحولات بین المللی ندارند و در این میان فرانسه بارزتر از بقیه پایتخت های اروپایی! که حالا به نظر می رسد وکالت دولت های منطقه بخصوص عربستان و رژیم صهیونیستی را به عهده گرفته است.
اما موضوع دولت های منطقه نکته ای است که نیاز به یادآوری های دیگری هم دارد؛ همین دولت های مدعی که از روز اول با تمام توان و امکانات از نظر مالی تا منافذ لابی خود بهره گرفتند تا این توافق را زمین بزنند.
این دولت ها عملا در تولید و حمایت از تروریسم بین الملل در منطقه نقش ویژه دارند و سلسله عملیات مرگباری را در اروپا و حتی آمریکا در پرونده دارند؛ از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ گرفته تا حوادث پاریس و سایر پایتخت های اروپایی!
این دولت ها نه فقط دولت های اوباما در گذشته و بایدن را در همین مدت اندک روی کار آمدن تهدید کرده و همچنان تهدید می کنند و تلاش دارند نظرات و منافع خود را به دولت های آمریکا و سایرین در منطقه دیکته کنند، بلکه به ترامپ هم سنگین ترین فشارها را وارد کردند و علت اصلی ناکامی برجام به حساب می آیند.
حال تیم بایدن و اروپایی ها باید برای این سوال جوابی داشته باشند که "بازیگران بد و سازهای ناکوک چگونه می توانند نقش موثر و مثبت در هرگونه اتفاق در آینده داشته باشند؟ و مهمتر اینکه سرنوشت بحران ها را به این دولت های بیمار و فاقد صلاحیت گره بزنند؟
حالا دوباره برگردیم به اظهارات و موضع گیری های اخیر تیم جدید کاخ سفید و ادعاهایی را که علیه ایران مطرح می کند، آن هم بدون آنکه برای سوالات پیش گفته پاسخ داشته باشد. اکنون این مقام های تازه از راه رسیده بعد از داخل شدن به کاخ سفید، بگونه ای اظهار نظر می کنند که انگار این تیم جدید از مریخ آمده است.
این رویه نشان می دهد که تیم آقای بایدن یا دچار سندرم فراموشی، سوء تفاهم یا تزویر شده و یا شاید دلایل دیگری باعث شده که حرف های همین چند هفته پیش خود را نقض می کنند. حرف های روز یکشنبه آقای بایدن هم بیشتر به آن می مانست که تحت فشار لابی ها و پول دولت های ثروتمند عرب منطقه و فشار سنگین تل آویو از ریل خارج شده است؛ چیزی شبیه ترامپ!
البته برجام از ابتدا دشمنان زیادی داشت؛ از جمله پول و لابی سعودی - اسرائیلی و همچنین جریان تندرو در آمریکا که نقش آنها را در تغییر لحن مقام های تازه از راه رسیده آمریکایی نمی توان نادیده گرفت.