تهران- ایرنا- نخستین روز رجب سالروز میلاد امام محمدباقر(ع) پنجمین پیشوای شیعیان است، امام همامی که با علم سرشار خویش مسلمانان جهان را با اسلام راستین آشنا ساخت و با بنیان نهادن حوزه علمیه، فرهنگ و تمدن شیعه را پایه‌گذاری و در برابر تفکرهای انحرافی ایستادگی کرد.

 یکم رجب همزمان با  ولادت امام محمدباقر (ع) پنجمین امام شیعیان ملقب به باقرالعلوم یا شکافنده دانش است؛ امام هُمامی که در طول عمر با برکت خویش به منظور مبارزه با مکاتب انحرافی به احیای دین و سنت پیامبر(ص) پرداخت و با ترویج مذهب شیعه به روش علمی، سیره حقیقی مکتب اسلام را زنده نگاه داشت. اشراف و تسلط این امام همام بر علوم مختلف سبب شد تا وی را باقرالعلوم بنامند.

دوران دشوار امامت
امام محمدباقر(ع) پس از رحلت امام زین‌العابدین(ع) در ۹۴ قمری به عنوان پنجمین امام، هدایت و امامت شیعیان را بر عهده گرفت که دوران امامت ایشان یکی از سخت‌ترین برهه ها در تاریخ شیعیان بود. در طول سال‌های امامت ایشان به جز دوره ۲ ساله خلافت عمربن عبدالعزیز که تا حدی از فشارها بر شیعیان کاسته شده بود، بیشترین فشارها بر شیعیان از طرف حکومت امویان به ویژه در حکومت هشام که به ظلم و جور مشهور بود، وارد آمد.
در دوران زندگی و امامت امام محمدباقر(ع) به جز موانع و دشواری‌هایی که حکومت امویان بر سر راه شیعیان قرار می‌داد، مکتب‌های نوظهور بی شمار، هم دشواری شرایط را برای شیعیان دوچندان ساخت. در این موقعیت سخت و خطرناک بود که امام محمدباقر(ع) با بهره‌گیری از شاخص‌ترین وجهه شخصیتیش یعنی جایگاه علمی و دینی خود توانست به مبارزه با مکتب‌های نوظهور بپردازد و اینگونه در حفظ اسلام واقعی و زدودن انحرافات از چهره این دین آسمانی بکوشد.  

مبارزه علمی و فرهنگی با مکتب‌های نوظهور
مکتب‌های نوظهور یکی از چالش‌های مهم در دوره امامت امام محمد باقر(ع) به شمار می رفتند. این مکتب‌ها بیشتر به نام اسلام ظهور می‌کردند و هر یک برداشت خاصی را از اسلام ارایه می‌دادند و با این روش می‌خواستند به قدرت دست یابند. زیدیه یکی از این مکتب‌ها بود که این اعتقاد را رواج می‌داد که پس از شهادت امام سجاد(ع)، زید فرزند دیگر ایشان، امام شیعیان است و برای این ادعای خویش اینگونه استدلال می کرد که ائمه شیعه باید شمشیر به دست گیرند و از قیام کنندگان باشند و فقط به کار فرهنگی نپردازند. امام محمدباقر(ع) در برابر این جریان با بهره‌گیری از منطق و علم ایستاد و با روشنگری، رهروان اهل حقیقت را به این مفهوم رهنمون ساخت که امام امت در هر زمانه و برهه‌ای برپایه شرایط و وضعیت موجود، برای مسلمانان می بایست تصمیم بگیرد و نقشه راه آینده را ترسیم کند و انتخاب راهکار و سیاست ها برعهده رهبر شیعیان است.

افزون بر زیدیه مکتب‌های دیگری چون جبریه، تفویضیه، مجسمه و مشبهه نیز در دوران امامت امام محمدباقر (ع) ظهور یافتند که هر یک به ترویج عقاید خود در میان مسلمانان می‌پرداختند.
برای مثال پیروانان مکتب مجسمه قائل به جسمانیت خدا بودند و می گفتتد، خدا برای بشر قابل تجسم است و بشر می‌تواند خدا را ببیند. مکتب جبریه نیز قائل بر این موضوع بود که انسان در کارهایش مختار نیست و هر اقدامی که از انسان سر می زند، خواست و اراده خداوند است. مروجان مکتب تفویضیه اما بر خلاف مکتب جبریه معتقد بودند، اراده خداوند هیچ نقشی در زندگی بشر ندارد و انسان خلق شده و به حال خودش رهاشده است.
از اینرو، امام باقر(ع)، از یک‌ طرف با اینگونه تفکرات و از طرفی هم با نوعی تفکر که برای ائمه(ع) مقام خدایی یا شبه خدایی قائل می‌شدند و پیروان آن را غُلات می‌نامیدند، مواجه شد و در این شرایطِ دشوار بود که این امام همام(ع) با تکیه بر علم، استدلال و مستندات محکمِ خود به مبارزه با باورها و مکاتب خرافی و باطل پرداخت و در این راه از نوعی استراتژی چندجانبه از جمله تربیت شاگردان، تاسیس حوزه‌های علمیه، تاسیس مدارس، نشان دادن چهره واقعی سُنت نبوی، احیای فرهنگ کتابت و رونق مباحث عقلی و ... بهره برد.

تربیت شاگردان زبده
یکی از مهمترین فعالیت‌های امام باقر (ع) برای مبارزه با گروه ها و مکاتب نوظهور، تربیت شاگردان شایسته و عالم به علوم دینی و اعزام آنان به نواحی مختلف برای بحث و مناظره بود. ایشان با تربیت شاگردان و محققان مشهور اسلامی در شاخه های مختلف علمی، گام‌های مؤثری در جهت شناساندن اسلام به دیگر ملت ها و فرهنگ‌ها، برداشت؛ تاجایی‌که در میان اصحاب و شاگردانش برخی از نظر اعتبار مورد وثوق اهل سنت نیز بودند.

تاسیس حوزه‌های علمیه و مدارس

دیگر اقدام ارزشمند امام محمد باقر(ع) برای ترویج اسلام و حمایت از مذهب شیعه در برابر مکتب‌های نوظهور و نشان دادن چهره حقیقی اسلام، تاسیس حوزه‌های علمیه و مدارسی در مدینه، کوفه، قم، ری و خراسان بود که زیر نظر خود ایشان و شاگردان درجه اول این امام همام اداره می‌شدند؛ مدارسی که برخی از آنها چون مدرسه ری تا سال‌ها مامن شیعیان شدند. حضرت عبدالعظیم حسنی بعدها در مدرسه ری ادامه دهنده راه امام باقر(ع) بود.

حفظ و احیای سُنت نبوی
یکی دیگر از فعالیت‌های علمی و فرهنگی امام باقر(ع) احیای سنت نبوی در خصوص حج، نماز، روزه، خمس، زکات و غیره بود؛ چراکه این سنت‌ها در دوران خلافت امویان دستخوش تغییراتی شده بودند. از اینرو، بیم آن می‌رفت که بدعت‌های ایجاد شده از طرف امویان در سنت پیامبر، چهره واقعی اسلام را به کلی دگرگون سازد. در آن زمان خلفای اموی از یک طرف خود را خلیفه پیامبر اسلام(ص) می‌دانستند و از طرف دیگر به سنت ایشان عمل نمی‌کردند و حتی اجازه نمی‌دادند که سنت و حدیث پیامبر(ص) هم نقل شود. در چنین شرایطی امام باقر (ع) و شاگردانش با تمام توان کوشیدند که سنت پیامبر را با حفظ و با انتقال احادیث ایشان برای شاگردانشان بازگو و تبیین کنند.

احیای فرهنگ کتابت و رونق مباحث عقلی
یکی از مهم‌ترین اقدامات امام باقر (ع) احیای فرهنگ کتابت بود که آن امام همام در این مسیر از فرصت حضور عمر بن عبدالعزیز به عنوان خلیفه امویان بهره جست. در زمان عمر بن عبدالعزیز مخالفت با نقل و نوشتن احادیث کمتر شد و خلیفه  لعن امیرالمؤمنین(ع) را از روی منبرها برداشت؛ اقداماتی که موجب شد، امام باقر (ع) وی را نجیب بنی‌امیه بنامد و خلافت او را فرصتی برای احیای کتابت بداند.
امام محمدباقر(ع) در این زمان اعلام کرد که هر فردی حدیثی را از پیامبر شنیده یا به ذهن دارد، بنویسد و این توصیه را به شاگردانشان هم کرد که نتیجه آن تلاش‌ها، کتاب‌های حدیث مرجعی چون وسایل یا کافی است که بیشتر احادیثی به شمار می‌روند که از طریق ایشان و فرزندش امام صادق(ع) به ما رسیده است.
امام محمدباقر(ع) در کنار مباحثی که پیشتر مطرح شد، به رونق مباحث عقلی در میان پیروانانش پرداخت و با استفاده از مسیر عقل، دروغین بودن مکتب‌های نوظهور را به اثبات رساند و با تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی و تکیه بر آیات رهنمون گر قرآن، مکتب های انحرافی و کج اندیشی های اعتقادی و علمی را به چالش کشید.

منابع:
۱- زندگی سیاسی امام باقر علیه السلام، احمد ترابی. مشهد: آستان قدس رضوی.
۲- میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، قم: سازمان چاپ و نشر دارالحدیث.
۳- میراث مکتوب شیعه، حسین مدرسی طباطبایی، ترجمه رسول جعفریان و علی قرایی، قم: نشر مورخ.