به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، همزمان با انتشار تصاویر راهپیمایی متفاوت چهل و دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، بازنشر ویدیویی از حرکت موتورسواران در شهر اصفهان و توهین آشکار به حجت الاسلام «حسن روحانی» رییس جمهوری و بازتاب آن در شبکههای اجتماعی و رسانههای داخلی و خارجی شیرینی تجدید میثاق با انقلاب اسلامی را به تلخی تبدیل کرد. تلخکامی روز ملی ایرانیان با توهین به رییس جمهوری، موجی از واکنشها را به این موضوع برانگیخت.
این واکنشها گرچه برای اثرگذاری نیازمند برخورد قانونی است اما نشان از حساسیتهای موجود در فضای سیاسی کشور درباره تداوم این روشها دارد. واکنشهای اشاره شده را میتوان به دو دسته مشخص تقسیم کرد: محکومیت و درخواست مجازات هتاکان، محکومیت نسبی و تقلیل توهین؛ گروه نخست را عمدتا همراهان و همفکران رییس جمهوری، منتقدان منصف و عقلای دلسوز کشور تشکیل میدهند گروه دوم اما مخالفان دولت هستند که حتی در ابراز محکومیت خود هم از طعنه و کنایه به دولت دست نمیکشند و تلاش دارند تا موضوع را به شوخی و اتفاقی نه چندان مهم تقلیل دهند.
مروری بر واکنشهای منتقدان
در کنار چهرهها و شخصیتهای همفکر و اعضای کابینه روحانی؛ برخی شخصیتها و چهرهها هم نسبت به این اقدام واکنش نشان دادند. «جلیل محبی» دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر در توییتی نوشت: «توهین به رییس جمهور قانونی کشور هم حرام و هم جرم است. کسانی که از این کار حمایت کرده و میکنند نیز در جرم آنها شریکند.»
«محمد سعید احدیان» مشاور رسانهای رییس مجلس تصریح کرد: «توهین کنندگان به رییس جمهور دو خطای بزرگ مرتکب میشوند؛ اول خلاف مبانی دینی و مخصوصا نظر صریح رهبر انقلاب عمل خلاف شرع انجام میدهند و دوم این فرصت را میدهند که مسئولینی که باید پاسخگو باشند، مظلوم شوند.»
حجتالاسلام «احمد عبداللهی نژاد» دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان اصفهان نیز در تاکید کرد: «توهین به رییس جمهوری که با رای خود مردم سر کار آمده و در حال حاضر هم رییس جمهور قانونی کشور است، حرکتی خلاف شرع و قانون است و با افرادی که این کار را یا به صورت خودسر یا به طور سازمانیافته انجام دادهاند، برخورد خواهد شد.»
یکی از روزنامههای منتقد دولت هم در تحلیل رویدادهای اصفهان نوشت: یک احتمال که از سوی برخی محافل سیاسی «ساختگی بودن» این شعارهای زننده علیه روحانی را مطرح میکنند، یعنی عدهای با شمایل و تیپ حزباللهی در کاری مستندگونه این فیلمهای منتشر شده را در حین برگزاری مراسم سالگرد انقلاب اسلامی ساخته و پخش کردهاند. اما عجیبترین واکنش از سوی منتقدان دولت را «عباس مقتدایی خوراسگانی» نماینده مردم اصفهان ابراز کرد و گفت: «در حال حاضر همه باید به فکر وحدت و پیشبرد امور کشور باشیم شاید این موضوع در قالب شوخی بوده است. این افراد ده بیست نفر بیشتر نیستند و نمیتوان آنها را به عنوان مجموعهای از راهپیمایی کنندگان در نظر گرفت. در واقع من فکر میکنم این صحنه خارج از مسیرها بوده است.»
شوخی یا ساختگی بودن توهین به رییس جمهور؟
بازخورد شعار مرگخواهی برای رییس جمهوری میان برخی رقبای سیاسی دولت چندان قابل توجه نبود و بیاعتناییها به این موضوع، نشانه خوبی در عرصه سیاست کشور نخواهد بود. از سوی دیگر تقلیل توهین به رییسجمهوری به صورت علنی، به یک شوخی هم توهین مضاعفی به دومین مقام عالی در کشور است. توهین به رییس دولت، آن هم در روز ملی ایرانیان و با شعار مرگ خواهی برای وی، با هر تحلیلی قابل توجیه است جز شوخی.موتورسواران اصفهان چرا باید با رییس جمهوری کشور شوخی کنند؟ آیا اشخاص دیگری هم می توانند با دیگر مسوولان و یا حتی با همین نماینده اصفهان شوخیهایی از این جنس داشته باشد؟
افکار عمومی هنوز واکنش و سیلی یکی از نمایندگان مجلس به افسر راهوری که تذکر قانونی و نه شوخی داد از یاد نبرده است؛ پس چگونه است که چنین هتاکیهایی علیه رییس جمهوری شوخی توجیه و تفسیر شده و هشدار قانونی به نمایندهای، بیاحترامی تحلیل شده و مستحق سیلی دانسته میشود؟ چرا برخی از مخالفان شعارهای مرگ خواهی را تنها برای رییس قوه مجریه میخواهند. هنوز افکار عمومی، سرنوشت منتقدانی را که تنها به جرم انتقاد از برخی سیاستهای رییس جمهوری پیشین حبس گرفته و انواع محرومیتها را تحمل کرده و میکنند، فراموش نکرده است.
بخش دیگری از تحلیلهای هتاکی علیه رییس جمهوری ریشه در توهم توطئهای دارد که سالهاست در بخشهای مختلف سایه افکنده و امکان تفکر درست و منطقی درباره مسائل را گرفته است. این توجیه که گروهی خود را شبیه منتقدان دولت ساخته و علیه وی شعار می دهند و به اصطلاح صحنه آرایی میکنند؛ تنها در صورتی از سوی جامعه قابل قبول بود که توهین به رییس قوه مجریه تنها به همان روز بیست و دوم بهمن محدود میشد و نه پیش از آن و نه پس از آن تکرار نمیشد، شوربختانه اما توهین به روحانی سریالی است که فصول متنوع آن به ویژه طی یک سال گذشته با سناریوهای مختلف ساخته و اکران شده است. معتقدان به توطئه و صحنهآرایی در اصفهان؛ آیا همین اعتقاد را درباره افتراهای پخش شده از آنتن شبکه صدا وسیما هم قبول دارند؟ آیا توییتهای تهدید به اعدام و توهین و شایعه پراکنی هم ساختگی هستند؟
نتیجه گریزناپذیر پاک کردن صورت مسئله
تقلیل توهینها و هتاکی علیه رییس جمهوری اگر آگاهانه و هدفمند باشد؛ نشان میدهد معتقدان به چنین رویکردی نه تنها به منافع ملی کشور اهمیتی نمیدهند بلکه بیانات و هشدارهای رهبر معظم انقلاب را هم درباره آسیبها و خطرات شیوع پدیده بدزبانی در سیاست نادیده و ناشنیده میانگارند. اما اگر توهین ها و هتاکی ها علیه رییس جمهوری ناآگاهانه تقلیل می شوند و به شوخی و ساختگی بودن کاسته می شوند؛ نشان از آن دارد که در عرصه سیاست ایران هنوز آموزش های لازم برای حضور در سطح نخست قدرت داده نشده است که چنین موضوع مهم و قابل اعتنایی با چنین تحلیل های کم عمقی مورد بررسی قرار می گیرد.
در حقیقت این رویکرد پاک کردن صورت مسئله و نادیده گرفتن آن است در حالی که برای حل آن گام نخست دست کشیدن از انکار و پذیرفتن مسئله است تا به مشکل و بعد به بحران تبدیل نشود. تصور اینکه این نوع رفتارها فقط با یک شخص یا یک قوه خاصی صورت می گیرد و تقلیل دهندگان آن از تبعاتش در امان می مانند بسیار ساده لولاحانه است آن زمان که تجربه و تاریخ نشان می دهد؛ آن زمان که آتش بداخلاقی به جان سیاست و اجتماع، فرهنگ و هنر و حتی ورزش افتاد، هیچ کس از آن مصون نخواهد ماند و به اصطلاح تَر و خشک با هم خواهند سوخت. بر همین اساس اکتفا به واکنش های تقلیلی و فروکاستن از ابعاد اتفاق یا سکوت و کناره گرفتن از معرکه، نمی تواند تضمینی برای تکرار نشدن آن در آینده و این بار علیه شخص دیگری باشد.