تهران- ایرنا- یک کارشناس مذهبی با اشاره به روایتی از امام دهم گفت: شکر نعمت‌های الهی و برخورداری صحیح از این نعمت‌ها جلوه‌ای از بهشت در دنیاست.

امروز بیست و هفتم بهمن مصادف با سوم رجب سالروز شهادت امام هادی (ع) است؛ دهمین امام و دوازدهمین معصوم، فرزند امام جواد(ع) که خدا او را برای رهبری و هدایت بندگان و اصلاح امور برگزید.

امام هادی (ع) که به ابوالحسن ثالث نیز معروف است در نیمه ذیحجه سال ۲۱۲ در اطراف مدینه دیده به جهان گشود و دوران زندگی آن حضرت با چند تن از خلفای بنی عباس به نام های معتصم، واثق، متوکّل، منتصر، مستعین و معتز معاصر بود. دوران امامت آن حضرت از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ بود و زندگی امام علی النقی (ع) سرشار از پایداری در راه حق و عدم تزلزل در حوادث پرتلاطم روزگارش بوده است.

متوکل عباسی بر آزار و شکستن حرمت امام علی النقی(ع) اصرار فراوان داشت و در آن دوران ظلم و بی احترامی را در حق آن حضرت به اوج خود رسانده بود؛ امامی که به اعتراف همه راویان از دانش بی نظیر الهی برخوردار و داناترین مردم به معارف بلند الهی و قرآنی و برترین در زمینه اخلاق و سلوک الهی، در عصر خود بوده است .
از سویی دیگر بسیاری از خلفای جور نمی توانستند علاقه و احترام امت اسلامی به اهل بیت (ع) را تحمل کنند؛ از این رو کینه ایشان را به دل داشتند و علیه آن حضرت تبلیغ و اقدام می کردند.
سرانجام امام هادی(ع) در زمان خلافت معتز مسموم شدند و به روایتی در سوم رجب سال ۲۵۴ هجری در سن ۴۲ سالگی به شهادت رسیدند و شهر سامرا به سبب وجود آن حضرت، زیارتگاه شیعیان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت شد.
با عرض تسلیت به مناسبت سالروز شهادت امام علی النقی (ع) این گزارش را با کلامی از آن حضرت مزین می کنیم. امام هادی (ع) فرمود: شکرگزاری از نعمت، بهتر از خود نعمت است. چون نعمت، متاع دنیای فانی است ولی شکر، نعمت جاودانه آخرت است.

حجت الاسلام علی سرلک در این زمینه به خبرنگار معارف ایرنا گفت: شکر، واکنش عاقلانه انسان موحد در برابر امکانات است. به عبارت دیگر مهم نیست که چه داریم بلکه مهم این است که نسبت به امکاناتمان چه واکنشی نشان می دهیم. اگر واکنش ما بر اساس انتخاب، علاقه و ابراز رضایت باشد به آن شکر گفته می شود و در واقع یک توفیق الهی است که رابطه ما را با خدا برقرار می کند.

وی افزود: عظمت این شکر بسیار بالاتر از امکاناتی است که در اختیار ما قرار گرفته است. چون میزان شخصیت هر کسی به داشته هایش نیست بلکه به نسبت با داشته ها و چگونگی نسبتی است که با داشته هایش برقرار می کند. بر همین اساس ممکن است یک انسان در مقیاس هایی که ما به آن فقر و فقیر می گوییم، در اوج فقر و فقیری خود شاکر و شکور باشد و شخص دیگری در برخورداری هایی که به آن ثروت می گوییم، در اوج کفر و ناسپاسی باشد و این دو انسان دو شخصیتی هستند که در نسبت درست و واقع بینانه خود با امکاناتشان می توانند انسان صالح و طالح یا انسان مومن و کافر یا انسان سعید و شقی باشند.

سرلک ادامه داد: امیدوارم همه ما بتوانیم با یک وسعت نظر، هم امکاناتمان را به درستی ببینیم، هم لطف خدا را با آن امکاناتمان ببینیم و هم از  امکاناتمان به درستی برخوردار شویم که این جلوه ای از بهشت در دنیاست و رضایتی که می تواند از این رهگذر به دست آید، یک سرمایه و گنج بی پایان است.

وی درباره این که آیا این حدیث شامل افراد غیرمومن و غیرمسلمان نیز می شود، اظهار داشت: اگر کسی امکاناتش را ناشی از لطف خدا بداند ممکن است اسمش مسلمان نباشد ولی حقیقت مسلمانی همین است. چون شکر سه مرحله دارد؛ شناخت نعمت ها، نسبت دادن نعمت ها به منعم یا بخشنده نعمت ها و سوم این که همه چیز حتی مشکلات را نعمت بدانیم.

این پژوهشگر مذهبی افزود: اگر کسی معتقد باشد امکاناتی را که دارد از ناحیه خدا به او داده شده است، در واقع اصل تسلیم را اجرا کرده است. چون مسلمانی به اسم نیست بلکه به منش و رفتار است و چنین رفتاری یک رفتار مسلمانی است. ممکن است بسیاری از افراد در خودآگاه خود مسلمان نباشند ولی در روش و پیشه خود مسلمان باشند. 

وی تاکید کرد: مرحله سوم شکر آن است که انسان به جایی برسد که حتی محرومیت ها را نعمت و بلاها را لطف بداند و به قول شاعر «هر بلایی که از تو آید رحمتی است» و در سجده زیارت عاشورا می گوییم «اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک علی مصابهم» یعنی بر مصیبت ها هم شکر به جا می آوریم که این مرحله بسیار بالایی است و انسان در این مرحله، بیماری و فقر را نعمت و رحمت می داند.

سرلک افزود: وقتی ما ربط نعمت را به منعم پیدا کردیم، در واقع با صاحب بهشت رفیق شده ایم و وقتی فهمیدیم که خدا نعمت های ظاهری و باطنی مثل هدایت، معنویت، امکان رابطه با خدا و ولایت اهل بیت را به ما داده و در برابر خدا به واسطه این نعمت ها احساس کرنش می کنیم در واقع به آن ابدیت و جاودانگی راه پیدا کرده ایم.