به گزارش روز دوشنبه گروه فرهنگی ایرنا، روزنامه فرانسوی لوفیگارو در گزارشی به بررسی امکان اجرای قوانین جدید اعمال شده در راستای مقابله با پولشویی در مورد معاملات صورت گرفته در حراج آثار هنری پرداخت و این سوال را مطرح کرد که آیا این قوانین میتوانند بر فرهنگ پنهانکاری ریشه دوانده در بازار هنر، غلبه یابد آن هم در حالی که بسیاری از فعالان این بازار با تمام وجود از این عادت کهنه پنهانکاری دفاع میکنند و آن را به نفع معاملات میدانند؟
همیشه این گونه بوده که مجموعهداران ثروتمند فضای محرمانه حاکم بر دنیای اسرارآمیز خانههای حراج آثار هنری را ستودهاند. به عنوان مثال، زمانی که ماه گذشته اثری از ساندرو بوتچلی (نقاش مشهور فلورانسی دوران رنسانس ایتالیایی) ۹۲ میلیون دلار در حراج ساتبیز نیویورک قیمت گذاشته شد، شایع شد خریدار یک رانتخوار روس است زیرا این قیمت را یک مشاور ثروتمندان روس پیشنهاد کرده بود.
اما واقعیت به این سادگیها هم نیست. اسکات ریبرن (Scott Reyburn) خبرنگار ویژه پادکست هفتهای با هنر (The Week in Art) معتقد است: گاهی مجموعهداران بسیار ثروتمند با مناقصهگرانی تماس میگیرند که نامشان ملیت خاصی را برمیانگیزد... تا پنهان ماندن هویت و راه و روششان را تضمین کنند.
امروزه نهادهای نظارتی در اروپا و آمریکا میخواهند به این مخفیکاری که امتیازی برای شبکههای جنایتکار است، پایان دهند. به این ترتیب قوانین جدیدی وضع شده است که بر پایه آن مذاکرات در مورد خرید و فروش آثار هنری و یا عتیقه در انگلیس و اتحادیه اروپا باید از این پس به اطلاع ذینفعان واقعی فروشها برسد. کنگره آمریکا نیز قوانین مشابهی را وضع کرده که تا سال ۲۰۲۲ اجرایی خواهد شد.
بازار هنر از عملکرد اخلاقی خود دفاع میکند
در دهه گذشته مواردی رخ داده است که با توجه به جلب نظر عمومی، وضع و اجرای قوانین سفت و سخت جدید را توجیه میکند، برای نمونه یک بانکدار برزیلی به نام ادمار سید فررهرا (Edemar Cid Ferreira) اثری از ژان میشل باسکیات (نقاش آمریکایی) را به مبلغ هشت میلیون دلار خرید. سپس این اثر را با اوراق گمرکی جعلی که ارزش اثر را تنها ۱۰۰ دلار اعلام میکرد به انباری در نیویورک منتقل کرد. برخی فروشندگان آثار هنری از این مساله شکایت دارند که به شکلی نظاممند طعمه باندهای جرم و جنایت قرار میگیرند.
ماریون پاپیون (Marion Papillon) رئیس کمیته ملی نگارخانههای فرانسه مسالهای را مطرح میکند که گواه دیگری بر پنهانکاری در معاملات آثار هنری و هویتهای مخفی بسیاری خریداران و فعالان این عرصه است: مقامات نظارتی به ما میگویند به میزان کافی با آنها برای اعلام اسامی متخلفان احتمالی همکاری نمیکنیم. اما مساله اینجاست ما اسمی را اعلام نمیکنیم چون با آنها کار نکردهایم.
به گفته وی، بسیاری از این افراد به محض احساس کردن مساله غیرمعمول ارتباط خود با گالری را قطع میکنند. دشوار بتوان به نیروهای پلیس ضدپولشویی فرانسه توضیح داد زمانی که معامله تا پایان پیش برود میتوانیم نام افراد را در اختیارشان قرار بدهیم.
معاملهکنندگان آثار هنری از تاثیر اقتصادی منفی قوانین جدید نگرانند چرا که هویتهای پنهان مشتریها گرانبهاترین داراییشان محسوب میشود. تام کریستوفرسون (Tom Christopherson) مشاور خانه حراج بنهامز در لندن با پیچیده خواندن فضای حراجیها عنوان میکند: به محض آنکه اثری به قیمتی گران فروخته شد در کسری از ثانیه تمام بازار هنر کنجکاو دانستن هویت پیشنهاددهنده قیمت میشود.
همچنین برای گالریهای کوچک و مستقل ایجاد پرونده برای مشتریها و بررسی آنها کاری هزینهبر است. به گفته کریستوفرسون، بسیاری از معاملهگران خرد آثار هنری، مشتریهای خود را میشناسند اما این شناخت برای تشکیل پرونده در مورد آنها کافی نیست. به این ترتیب فضای فروش آثار هنری چندان با بروکراسی اداری سازگار نیست.
تبهکاران معاملان بینام و نشان آنلاین را ترجیح میدهند
از لندن تا پاریس، گالریداران معتقدند که نهادهای نظارتی مسیر اشتباهی را در پیش گرفتهاند و تبهکاران را به سمت معاملات آنلاین آن هم بی نام و نشان سوق خواهند داد.
با این حال، بخش اعظم فعالان بازار هنر غرب پذیرفتهاند که روزهای خوش کلوبهای خصوصی محرمانه رو به اتمام است و میدانند که افکار عمومی دلش برای سرنوشت مجموعهداران ثروتمندی که نامهای مستعار و جعلی خود را از دست میدهند، نمیسوزد.
باید دید کهنهکاران تبادل آثار هنری چطور قرار است خود را با تدابیر جدید نظارتی وفق دهند؟ امی ویتاکر (Amy Whitaker) کارشناس بازار هنر دانشگاه نیویورک یک احتمال را در این باره مطرح میکند: شاید این افراد از فناوریهایی چون بلاکچین استفاده کنند که به آنان اجازه میدهد با حفظ محرمانه بودن معاملات، ردی از خریدهایشان را هم برجای نگذارد.
البته او این امکان را مستلزم بروز یک انقلاب فرهنگی میداند، زیرا هنوز برخی مردم ایمیلهای خود را پرینت میکنند. همچنین تجار آثار هنری ممکن است معامله در گروه آشنایان قدیمی را به مواجهه با بروکراسیهای اداری ترجیح دهند.