به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، نخستین نشست اعضای حقیقی و حقوقی نهاد اجماع ساز جدید اصلاح طلبان عصر یکشنبه ۲۶ در حسینه جماران برگزار شد تا نشانهای از عزم اصلاح طلبان برای حضور جدی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و شورای شهر ششم در خردادماه سال آینده باشد. در این نشست بهزاد نبوی به عنوان رییس موقت، حسین کمالی، آذر منصوری، فرج کمیجانی و محمدرضا جلاییپور را به عنوان سایر اعضای هیات رییسه موقت تا تصویب آیین نامه داخلی این جبهه انتخاب کردند.
«جبهه اصلاحطلبان ایران» عنوان این نهاد اجماعساز جدید است که پس از فروپاشی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در بهار سال جاری، از پاییز سال جاری ماموریت یافته است تا اصلاحطلبان ناکام از انتخابات مجلس یازدهم را بار دیگر برای پیروزی گرد هم آورد. حضور «بهزاد نبوی» از با تجربهترین چهرههای سیاسی اصلاح طلب و از طرفداران نظریه حضور موثر در انتخابات، در راس هرم تصمیم گیری (در صورت نهایی شدن) ارزیابیها از آینده این نهاد را مثبت نشان میدهد از آن رو که بسیاری از اصلاحطلبان به وی و راهکارهایش اعتماد دارند و میتواند همان رهبر اجرایی باشد که ماههاست برخی طیفهای اصلاح طلب در پی آن هستند؛ چهرهای که از آزمونهای متنوعی که جریان اصلاحات به ویژه از سال ۸۸ به آن مبتلا شد؛ سربلند بیرون آمد.
اهداف و موانع جبهه اصلاح طلبان
نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان که با نام جبهه اصلاح طلبان ایران فعالیت خواهد کرد در مانیفست ابتدایی خود چند هدف مشخص را برای فعالیتهای آینده خود اعلام کرده است. اصلاحات جامعه محور نخستین هدف اعلامی این جبهه است که به نظر میرسد با توجه به کاهش اعتماد و محبوبیت آنها در جامعه، هدفی عقلانی است که تلاش خواهد کرد تفکر اصلاحطلبان را به جامعه نزدیکتر کند. هدف دوم جست و جوی راهکارهای رسیدن به انسجام و وحدت حداکثری اصلاحطلبان بود که به نظر میرسد این جست و جو اولویت اصلی و هدف بنیادین نهاد اجماع ساز جدید است. منصرف ساختن احزابی که از هم اکنون سخن از کاندیدای انتخاباتی خاص خود به میان میآوردند یا شرط و شروط خاصی برای حضور در نظر دارند، به آسانی میسر نخواهد شد.
به نظر میرسد برخی از اعضای نهاد جدید برای رفع آن به ریش سفیدی رییس دولت اصلاحات چشم دارند تا آن اندازه که برخی رسانهها و کانالهای خبری از حضور سیدمحمد خاتمی در جلسه نخست نهاد اجماع ساز خبر دادند. خبری که تکذیب شد اما تاثیر نقش وی در ایجاد اجماع آینده قابل تکذیب نخواهد بود. تدوین برنامههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و ارائه آن به جامعه دیگر هدف نهاد اجماع ساز جدید است که تکیه و تاکید این برنامه برای رفع دشواریهای اقتصادی جامعه خواهد بود.
اصلاح طلبان به ویژه پس از انتخابات مجلس یازدهم و همزمان با اوج گیری چالشهای معیشتی مردم، تلاش کردند مفهوم عدالت در حوزه اقتصادی را هم به مانیفستهای خود بیافزایند. هدف دیگر این نهاد هم نوسازی و بازسازی گفتمانی اصلاحطلبی بوده است تا در مسیر پاسخگو ساختن نهادهای قدرت گامهایی برداشته شود. تاکید بر حضور موثر زنان، مبارزه با فساد و رانت و تبعیض در سایه شفافیت، تقویت اصل جمهوریت نظام و جامعه مدنی و مواردی از این دست در اهداف جبهه اصلاح طلبان ایران آمده است که باید دید برای اجرایی کردن آنها چه راهکارهایی از سوی اصلاح طلبان ارائه خواهد شد. در این مسیر خوانهای سخت هم کم نخواهد بود از وحدت درون گروهی تا شورای نگهبانی که صلاحیت اصلاح طلبان را به آسانی احراز نمیکند. رقیبی که میدان انتخابات ریاست جمهوری را هم مانند مجلس یازدهم خالی از اصلاح طلبان میخواهد و در نهایت مردمی که برای آمدن به پای صندوقهای رای انگیزه گذشته را ندارند.
انتقادها به نهاد تازهتاسیس
همزمان با برگزاری نخستین جلسه انتخاباتی اصلاح طلبان، انتقادات از سازوکار تازه، اعضای آن و اهداف و کارکردش در فضای مجازی و رسانهای کشور هم آغاز شد و میتوان ترکیب «تکرار مکررات» را خلاصهای برای این انتقادات دانست. حضور نامهای همیشگی و چهرههای تکراری در راس نهاد تصمیمگیر یکی از همین انتقادات بود. بیشتر چهرههای جوان اصلاح طلب از نهاد تازه انتظار جوانگرایی بیشتر داشتند و شاید به همین دلیل است که در برابر نام هریک از اعضای حاضر در این نشست، سن آنها را درج کردند تا مشخص شود دستکم در حوزه جوانگرایی در بر همان پاشنه سابق میچرخد.
پس از ناکامی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم و در پی انتقاداتی که از عملکرد اعضای آن به ویژه نمایندگان فراکسیون امید مجلس دهم؛ انتظارات از هر نهاد و اجماعی که در پی سامان بخشی به فعالیتهای انتخاباتی بود؛ اصلاح ایرادات و انتقادات وارد بر آن سازوکار بود با این همه اما زمانی که در صفحات فضای مجازی برخی از جوانان اصلاح طلب تصریح میکنند که همچنان «پوستر چسبان» اصلاحات باقی مانده اند، نشان از آن دارد که موضوع تحویل جایگاه تصمیمگیری به نسل جدید اصلاحات همچنان با دشواری بسیار صورت می گیرد. دلیل این دشواری تحلیل را از یک سو میتوان به پدیده عامی گره زد که گریبان کل سیاست و جناحهای سیاسی ایران را گرفته یعنی عدم تربیت کادری جایگزین برای آینده و از سوی دیگر میتوان دلیل آن را به عدم رغبت و نداشتن انگیزه کافی میان جوانان عرصه سیاست برای فعالیت دانست همان موج ناامیدی که بدنه جریان های سیاسی به ویژه اصلاح طلبان را آلوده کرده و احتمال کاهش مشارکت در انتخابات آینده را افزایش داده است.
نحوه تصمیمگیری و اجماع نهاد جدید هم از ابهامات انتقاد برانگیز بوده است و برخی نگران تکرار روند تصمیمگیری در شعسا هستند. روندی که برخی چهرهها به سبب نفوذ خود بیش از احزاب در تصمیم گیریها ایفای نقش کرده و همین موجب انتقادات بسیاری شد. «عیسی چمبر» عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان درباره نهاد جدید گفته است: «اصلاح طلبان مانند گذشته در حال هزینه کردن سرمایه اجتماعی رییس دولت اصلاحات هستند و این اقدام اشتباهی است، زیرا سرمایه او شخصی نبوده و متعلق به جریان اصلاح طلبان است که در حال حاضر اصلاح طلبان در حال صرف آن هستند.» اعضای شورای مرکزی هم درباره سازوکار تازه اصلاحات تصریح کردند: «از نکات نقادانۀ دیگری که در باب رویههای گذشته طرح شد این بود که اعضای حقیقی اساساً باید جایگاه مشورتی داشته باشند و حق رأی صرفاً برای نهادهای مدنی حاضر باشد. همچنین انتظار میرود احزابی که میتوان آنها را «حزبهای کاغذی» نامید که اصولاً فقط یک برگۀ مجوز اداریاند و هیچ بدنه و تشکیلاتی ندارند تعیین وضعیت شوند.»