تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۷:۱۵

تهران- ایرنا - برجام با وجود فراز و نشیب‌های فراوان طی سال‌های گذشته و به رغم خروج واشنگتن از این توافق در زمان دولت ترامپ، همچنان پابرجاست و تکاپوی جهان برای حفظ آن، حاکی از اهمیت چندجانبه این قرارداد بین‌المللی در حوزه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی نه تنها برای امضاکنندگان که برای جامعه جهانی است.

به گزارش ایرنا، هنگامی که توافق «برنامه جامع اقدام مشترک» معروف به برجام میان جمهوری اسلامی ایران و گروه موسوم به ۱+۵ و طی مذاکراتی ۲۰ ماهه در یک مسیر دوازده ساله در ۲۳ تیر ۱۳۹۵ به نتیجه رسید، شاید برای بسیاری از ناظران سیاسی و بین المللی دستیابی به توافقی دیپلماتیک در یک فضای مملو از بی اعتمادی، تنش و تحریم سخت و دشوار به نظر می رسید.

در واقع فرایندی که در ژنو آغاز و سپس در لوزان سوییس استحکام یافت، نهایتا در هتل کوبورگ وین با بیانیه مشترک میان «محمدجواد ظریف» وزیرامورخارجه ایران و «فدریکا موگرینی» مسوول سیاست خارجی اروپا شکل رسمی به خود گرفت.

توافق برجام را شاید بتوان مهمترین توافق دو دهه اخیر دانست که ماحصل چندجانبه گرایی بین المللی و عبور جهان از یکجانبه گرایی و استثناگرایی آمریکایی بود؛ توافقی که توانست نه تنها قدرت های بزرگ، بلکه جهان را در یک محور و آن هم  دیپلماسی گردهم آورد، به نحوی که هنوز برجام به عنوان مهمترین موضوع دیپلماسی مذاکرات دیپلماتیک مطرح می باشد.  

آنچه در دیپلماسی چندجانبه برجامی میان ایران و قدرت های بزرگ معنا یافت، ایجاد شرایط برد- برد یا به بیان دیگر، برقراری درک مشترک، توازن در تعهدات و تضمین های عینی از سوی همه طرف های این توافق بود. این در حالی است که پس از دستیابی همه طرف ها به توافق برجام، شورای امنیت سازمان ملل به عنوان تنها مرجع سیاسی- امنیتی و حقوقی پاسداری از امنیت و صلح بین‌المللی، با صدور قطعنامه ۲۲۳۱، به طور رسمی از این توافق حمایت و با گنجاندن آن در حقوق بین الملل، عمل به برجام را به صورت قانونی الزام آور کرد.

اما زمانی که در ۱۸ اردیبهشت ۹۷ «دونالد ترامپ» رییس جمهوری وقت آمریکا اعلام کرد، واشنگتن از این توافق خارج می شود، جهان دیپلماسی با شوک ناشی از این سیاست دولت آمریکا، با وضعیت تازه ای روبه رو شد؛ وضعیتی که در آن یک کشور، یک گروه و حتی شخص تلاش می کند تا بنیان های یک اجماع بین المللی و جهانی را به مرز فروپاشی سوق دهد.

در همان زمان ایران و گروه شکل گرفته جدید موسوم به ۱+۴، تلاش های خود را جهت ایجاد اجماع حول حفظ برجام آغاز کردند، گفت و گوهای گسترده ای در سطح بین المللی و به ویژه در میان جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای باقی مانده در برجام جهت حفظ این توافق آغاز شد.

در این چارچوب اگرچه کشورهای اروپایی اقدامات سیاسی مثبتی را جهت حفظ این توافق چندجانبه بین المللی انجام دادند اما با وجود ارایه بسته پیشنهادی حفظ برجام و راه اندازی «اینستکس» یعنی ساز وکار حمایت از مبادلات تجاری(ساحات)، اروپا نتوانست اقدامات عملی فراتر از آن برای مقابله با تحریم های آمریکا نجام دهد.  

اگرچه دوران چهار ساله ترامپ برای برجام سخت ترین دوران بود و فشارهای سیاسی و اقتصادی گسترده ای در چارچوب جنگ اقتصادی علیه جمهوری اسلامی اجرا گردید اما ایران نشان داد که باوجود این فشارها همچنان به تعهدات بین المللی خود پایبند است و پانزده گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز گواه این تعهد ایران است. اما ایران پس از طی دوره یکسال و بی عملی اروپا ۵ گام عملی را برای کاهش تعهدات برجامی ذیل ماده ۳۶ برجام انجام داد.

با پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری۲۰۲۰میلادی و روی کار آمدن دولت دموکرات در آمریکا و تغییر سیاست خارجی این کشور، برجام باردیگر با شرایط جدیدی روبه رو شده است. بایدن و بسیاری از کارگزاران سیاست خارجی این کشور در دوران کارزار انتخاباتی صحبت از بازگشت به توافق های بین المللی به ویژه برجام می کردند اکنون و با ورود به کاخ سفید نیز در سیاست اعلامی خود صحبت از حفظ برجام می کنند.

چنین روندی بسیاری از تحلیلگران و مقامات سیاسی در اروپا و کشورهای دیگر عضو برجام را امیدوار به حفظ و احیای این توافق بین المللی کرده است و اکنون به نظر می رسد که برجام در شرایط ویژه قرار دارد. اما پرسش اساسی این است که برجام به عنوان شاهکار دیپلماسی چند جانبه چرا باید حفظ شود و چه اهمیتی برای ایران و جهان دارد؟

اهمیت برجام برای ایران و جهان

 برجام به عنوان محور سیاست خارجی تعاملی جمهوری اسلامی ایران، همچنان دریچه ای برای رفع تحریم‌های اقتصادی است و درعین حال پیشران دیپلماسی و چندجانبه گرایی در جهان را شکل می دهد. در این چارچوب، برجام به عنوان ابزاری مهم برای مقابله با روندهای یکجانبه گرا مورد استفاده قرار گرفته است.

همچنین در نگاهی فراتر از حوزه سیاست خارجی، برجام به عنوان عاملی برای مقابله با روندهای ایران هراسی در منطقه و جهان شناخته شده است. تصویر ساخته شده از ایران به عنوان کشوری که فعالیت‌های هسته‌ای نظامی مخفیانه داشته و حاضر به همکاری با جامعه جهانی نیست در هم شکسته شد. افکار عمومی در سطح بین‌المللی شاهد همچنین یک سال صبوری ایران در برابر خروج امریکا از برجام و ناتوانی دیگر اعضا به ویژه اروپایی ها برای جبران این اقدام شریک راهبردی خود بود.

همچنین نقش محوری ایران در برجام به عنوان یک توافق و تعهد بین المللی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران کشوری مسوولیت پذیر و متعهد به تعهدات خود است و این آمریکا است که به تعهدات بین المللی خود پایبند نیست. اکنون جهان نظاره گر یک وضعیت تازه ای است؛ عمل به تعهدات از سوی آمریکا و بازگشت به توافقی که پیش از آن ترک کرده و ادامه مسیری اشتباه و افزایش تنش های جهانی.

برجام و موفقیت آن به عنوان توافق سیاسی- امنیتی و حقوقی می تواند شاکله و نمادی برای پیروزی دیپلماسی و چندجانبه گرایی باشد به ویژه اینکه شورای امنیت سازمان ملل نیز در آن نقش مهمی ایفا کرده است. بنابراین تداوم برجام و شکل گیری روندهای دیپلماسی چندجانبه گرا می تواند آزمونی برای گسترش صلح و ثبات جهانی قلمداد گردد.

توافق هسته ای ایران و غرب، صرف نظر مزایای فراوان اقتصادی و تجاری که می تواند برای ایران، سایر کشورهای امضا کننده همه جهان داشته باشد، ثابت کرد جمهوری اسلامی ایران بازیگری غیرقابل انکار در معادلات جهانی است. قرار گرفتن ایران در یک سو و قدرت های 1+5 در سوی دیگر مذاکرات 2015 برای خلق برجام، صرف نظر از اینکه امضاکنندگان تا چه حد به تعهدات خود پایبند بوده اند، حکایت از اعتبار و جایگاه جهانی جمهوری اسلامی ایران دارد.

تلاش بی وقفه اروپا، روسیه و چین برای حفظ برجام و بازگرداندن آمریکا به این توافق، بدون تردید بی دلیل نیست . اتحادیه اروپا و دیگر قدرت های امضا کننده برجام بخوبی به ارزش ها و منافع مشترک این توافق جهانی واقف هستند و باوجود فشارهای بی امان دولت سابق آمریکا برای نابود کردن این توافق برای همیشه، با تلاش های مستمر حالا شاید فاصله زیادی تا بازگشت برجام به روزهای خوب این توافق ندارند.

اکنون که دولت بایدن به دنبال تغییر در سیاست خارجی واشنگتن از فشار حداکثری به دیپلماسی حداکثری است، برجام خود به عنوان نماد دیپلماسی حداکثری باید حفظ و تداوم یابد. در این چارچوب برجام به عنوان نماد روندهای دیپلماتیک در جهانی آشوب زده، امروز می تواند  جهان را بیش از گذشته به سوی نظم و ثبات سوق دهد.

در فرجام، به نظر می رسد که برجام ورای کارکردهای سیاسی- امنیتی کارکردی اقتصادی نیز داشته است؛ گسترش مناسبات اقتصادی میان اروپا و ایران و ایران و سایر کشورهای جهان می تواند موتور اقتصاد جهانی را که به دلیل همه گیری کرونا کم سرعت شده در وضعیت بهتری قرار داده و سرعت ببخشد.