تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۸

تهران- ایرنا- اسفندماه در تقویم ایران مزین شده به نام شهدایی که از خون خود گذشتند تا ایران زنده بماند، اسفندماه سال ۶۳ به نام فرماندهان جوانی ثبت شد که تا ابد زنده خواهند ماند و آیندگان از آن‌ها به نیکی یاد خواهند کرد، شهدایی که برای عزت و شرف ایران جنگیدند و خون پاکشان را نثار سرزمینشان کردند.

به گزارش ایرنا، ‌ وجود شهدای دفاع مقدس با تاریخ معاصر کشورمان گره خورده است و هرگاه نامشان مرور می شود، مقاومت مردم این خاک در ذهن تداعی خواهد شد. درود می فرستیم به آنهایی که از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم، سلام بر آنهایی که رفتند تا ایران را زنده نگه دارند.

هر برگ تاریخ گوهربار جنگ تحمیلی مزین شده به اسم فرماندهان و سردارانی است که با دست خالی و با تکیه بر قدرت ایمان و سلاح اخلاص، چشم طمع متجاوزان به خاک ایران اسلامی را کور کردند. سخن گفتن از یکایک شهدای دفاع مقدس در این گزارش نمی گنجد اما می توان از آن ها یادی کرد حتی به اشاره،  بر این اساس در این فرصت مروری می کنیم بر مجاهدت رزمندگانی که در اسفند ماه آسمانی شده اند و این ماه را به ماهی سرخ در تاریخ دفاع مقدس تبدیل کرده اند.

اسفند ماه در دوران دفاع مقدس فرماندهان و رزمندگان عزیزی را از جمع ما جدا کرد که از جمله شهید حمید باکری ششم اسفند، شهیدحسین خرازی هشتم اسفند، شهید امیرحاج امینی دهم اسفند، شهید مهدی رضایی مجد دهم اسفند، شهید ابراهیم همّت هفدهم اسفند، شهید حجت اله رحیمی هجدهم اسفند، شهید عبدالحسین برونسی ۲۳ اسفند، شهید عباس کریمی ۲۴ اسفندو شهید مهدی باکری ۲۵ اسفنددر ماه دوازدهم سال آسمانی شدند.

شهید حمید باکری فرمانده گردان نجف اشرف 

برادران باکری از چهره های مبارز در جریان پیروزی انقلاب و دوران جنگ هستند؛ اعدام علی یکی از برادران باکری در دوران طاغوت، عزم دیگر برادرانش مثل مهدی و حمید را برای مبارزه علیه رژیم پهلوی راسخ تر کرد.

حمید در کنار روحیه مبارزه جویانه اش از شخصیتی متفکر و اهل مطالعه و تحقیق بهره می برد. همین ویژگی های شخصیتی سبب  شده بود حمید به چهره ای مقبول در کنار دیگر مبارزان تبدیل شود.  حمید از روحیه و خصوصیات ارزشمندی مثل صبر، خویشتنداری و صفای باطن برخوردار بود.  

با شروع رسمی جنگ فعالیت های مبارزاتی حمید بیشتر از قبل  شد و حالا تجربیات او از اندوخته های سفرش به سوریه و لبنان به کمکش  آمد. حضور دائمی  حمید در جبهه های نبرد با دشمن متجاوز از عملیات فتح المبین شروع شد و شایستگی هایش او را در عملیات بیت المقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف کرد. عملیات خیبر در اسفند ماه میعادگاه حمید برای دیدار با خالقش بود. قبل از عملیات خیبر، برادرش مهدی در جمع فرماندهان گفت: ما باید در این عملیات ابوالفضل وار بجنگیم و هرکس آماده شهادت نیست پا پیش نگذارد.  و حمید آرام گفت،  برادران دعا کنید من هم شهید بشوم.

سرانجام در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه، سوم اسفند ۱۳۶۲، حمید با بی سیم، خبر تصرف پل مجنون را اطلاع داد. حمید باکری و یارانش در حفظ این پل مهم، دلاورانه جنگید و در نهایت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نیروهای زرهی دشمن جانانه جنگید و همانجا به خیل شهدای جاوید الأثر پیوست.

شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر نجف اشرف اصفهان 

پرچمدار جهاد و شهادت لقبی است که رهبر انقلاب پس از شهادت حسین خرازی به او دادند. فرمانده اصفهانی و شجاع سپاه حضرت امام یکی از با اخلاص ترین رزمندگان در دوران دفاع مقدس بود. هنگامی که او در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعی به سربازی اعزام شد و با آگاهی و شعور بالای خود، نماز را در آن سفر تمام می خواند.  روحیه نظامی و استعدادی که در این زمینه داشت، باعث شد تا پس از انقلاب مسئولیت هایی را در اصفهان عهده دار شود.

شروع جنگ حاج حسین خرازی را به عنوان سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقی ها در جاده آبادان ـ اهواز در منطقه دار  خوین تشکیل شده بود، فرستاد. در عملیات شکست حصر آبادان، فرماندهی جبهه دارخوین را به عهده گرفت و دو پل حفار و مارد را که عراقی ها با نصب آن دو پل بر روی رود کارون، آبادان را محاصره کرده بودند، به تصرف درآورد. شهید خرازی در آزاد سازی بستان بهترین مانور عملیاتی را با دور زدن دشمن از چزابه و تپه های رملی و محاصره کردن آنها در شمال منطقه بستان انجام داد و پس از عملیات پیروزمندانه طریق القدس بود که تیپ امام حسین(ع) رسمیت یافت.

پس از رشادت های حسین خرازی در عملیات های فتح المبین، رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر ۴، او در عملیات خیبر جراحت سختی برداشت و یکی از دست هایش را از دست داد. حضور او در جبهه با یک دست به نمادی از مبارزه و اراده در میان رزمندگان تبدیل شده بود. چهره او که با یک دست قنوتی عاشقانه را در نمازش بسته، به یکی از ماندگارترین صحنه های جنگ تبدیل شد.

عملیات بزرگ کربلای۵ در زمستان سال ۶۵ لحظه بزرگی برای حاج حسین و دیگر رزمندگان بود. او در جلسه ای با حضور فرماندهان گردان ها و یگان ها از آنان بیعت گرفت که تا پای جان ایستادگی کنند و گفت: هر کس عاشق شهادت نیست از همین حالا در عملیات شرکت نکند، زیرا که این یکی از آن عملیات های عاشقانه است و از حساب های عادی خارج است. لشکر او در این عملیات با عبور از خاکریزهای هلالی که در پشت نهر جاسم از کنار اروندرود تا جنوب کانال ماهی ادامه داشت شکست سنگینی به عراقی ها وارد آورد. عبور از این نهر علاوه بر تثبیت مواضع فتح شده، عامل سقوط یکی از دژهای شرق بصره بود که در کنار هم قرار داشتند. سرانجام حسین خرازی در هشتمین روز از اسفند ماه در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

شهید امیر حاج امینی نماد شهدای کربلای ۵

اغراق نیست بگوییم امیر حاج امینی بیسیم‌چی گردان انصار لشگر ۲۷ شد نماد شهادت، وقتی عکس لحظه شهادتش در جنوب کانال پرورش ماهی شلمچه روی نگاتیوها چاپ شد.
هر جا نامی از شهید و شهادت باشد، حتما این عکس زیبا را که تمام و کمال از مظلومیت خون شهدا و مفهوم عمیق شهادت سخن آشکار می گوید، را دیده ایم و دلمان عجیب برای غربت شهدا می گیرد.

عکس شهید امیر حاج امینی به عنوان سمبل شهید و شهادت در ایران با این نگاه که چرا بین این همه عکس شهید، عکس این شهید بزرگوار سمبل شهید و شهادت شد! همیشه وقتی می خواهند تصویری از شهید را به نمایش بگذارند، تصویر زیبای امیرحاج امینی با آن عروج ملکوتی وآرامش در چهره ولبخند ملایم وزیبا بیش از هرچیز جلوه گر می شود. عکس در تاریخ ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۵ و در کربلای شلمچه در جنوب کانال پرورش ماهی در لحظه به شهادت رسیدن شهید امیر حاج امینی گرفته شده است و ازجمله تاثیرگذارترین عکس‌ های گرفته شده از شهدای دفاع مقدس است.

شهید مهدی رضایی مجد کاپیتان تیم ملی فوتبال جوانان ایران 

شهید مهدی رضایی مجد فرزند حسین در زمستان سال ۱۳۴۲ در محله‌ پاچنار در یکی از محلات کهن تهران به دنیا آمد. مهدی رضایی مجد زمانی به دنیا آمد که امام خمینی (ره) در تبعید به سر می برد. و مصاداق این پیام تاریخی امام هستند که می فرمایند: یاران واقعی من یا در آغوش مادرنشان هستند یا اینکه متولد نشده اند.  این شهید بزرگوار محافل درس و قرآن را با جدیت و اهتمام گذاشت و با شرکت در هیئت های مذهبی راه خود را با ائمه و اهل بیت آغاز نمود.  دوران نوجوانی شهید رضائی مجد توام با درس و ورزش همراه بود که در ورزش پله های ترقی را به سرعت می پیمود.

مهدی رضایی مجد فرزند چهارم خانواده ای ورزشی است که با کشتی ورزش خود را آغاز کرد و حتی قهرمان هم شد و با توصیه بردار بزرگ تر حاج اکبر رضایی مجد به سمت فوتبال رفت. توضیع اعلامیه حضرت امام (ره)   و شرکت در تظاهرات از جمله فعالیت های شهید در دوران انقلاب بود. و در پیروزی انقلاب نقش موثری داشت که اهالی محله از او به عنوان امیر کوچک یاد می کردند.

مهدی رضایی مجد در فوتبال در تیم های آذر، اکباتان، ‌تهران جوان و توامان در تیم محلی شهدای گمنام بازی کرد، سپس به تیم ‌پرسپولیس پیوست و با این باشگاه قرارداد امضا کرد و ۴ ماه در تمرینات پرسپولیس حضور داشت. با حضور در تیم پرسپولیس ‌می توانست به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شود اما مهدی رضایی مجد برای دفاع از کشور و اسلام حضور در جبهه را به ‌بازی در پرسپولیس ترجیح داد. مهدی ۱۵ گل برای تیم ملی جوانان زد و کاپیتان تیم ملی جوانان بود. یکی از گل های به یاد ماندنی او در بازی ایران و کره ‌جنوبی زده شد در مسابقات جام قهرمانی در بنگلادش که فدراسیون تیم ملی جوانان را به جای تیم ملی بزرگسالان به مسابقات ‌اعزام کرده بود. ‌

شهید «مهدی رضایی مجد» در ۱۰ اسفند سال ۶۵ در عملیات تکمیلی کربلای ۵ در منطقه عمومی شلمچه به فیض شهادت نائل شد.  مهدی دهم اسفند ماه به دنیا آمد و دهم اسفند ماه  هم به سوی معبود خود شتافت.

شهید حاج محمد ابراهیم همت  فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)   

شهر اصفهان شهیدان بزرگ زیادی را تقدیم کشور کرده است و ابراهیم همت یکی از بزرگ ترین چهره هاست. سردار خیبر پس از پیروزی انقلاب با کمک دو تن از برادران خود و سه تن از دوستانش سپاه شهرضا را تشکیل داد. با تهاجم رژیم بعث عراق به خاک کشور و به دستور فرماندهی کل سپاه، او و حاج احمد متوسلیان، مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسول الله(ص) را تشکیل دهند.

در عملیات سراسری فتح المبین، مسئولیت قسمتی از کل عملیات به عهده این سردار دلاور بود. موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» مرهون ایثار و تلاش این سردار بزرگ و همرزمان اوست. شهید همت در عملیات پیروزمند بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمد رسول الله (ص) فعالیت و تلاش تحسین برانگیزی را در شکستن محاصره جاده شلمچه- خرمشهر انجام داد و یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشتند و با اینکه منطقه عملیاتی دشت بود، شهید حاج همت با استفاده از بهترین تدبیر نظامی به نحو مطلوبی فرماندهی کرد. سرعت عمل، صلابت، اقتدار و استقامت از مهم ترین خصایص ابراهیم همت در صحنه های نبرد و زندگی بود. تجمیع صفات خوب انسانی در وجود او، از همت چهره ای یگانه ساخت که پس از گذشت سال ها از شهادتش هنوز نام او ورد زبان هاست.

در جریان عملیات خیبر همچنان که رزمندگان ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت می کردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلوله توپ در نزدیکی اش همراه با معاونش اکبر زجاجی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جاده های جزایر مجنون شمالی و جنوبی به شهادت می رسد. مقاومت و پایداری رزمندگان در این جزایر به قدری تحسین برانگیز بود که فرمانده سپاه سوم عراق در یکی از اظهاراتش گفته بود: «... ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم که از جزایر مجنون جز تلی خاکستر چیز دیگری باقی نیست!»

شهید حجت الله رحیمی از اعضای کاروانهای راهیان نور  

شهید رحیمی در شهر باغملک دیده به جهان گشود و درسال ۱۳۷۹ یعنی در سن ۱۱ سالگی به عضویت پایگاه مقاومت بسیج مسجد سیدالشهدا باغملک درآمد و فعالیت مذهبی خود را بعنوان موذن ومکبر در این مسجد شروع نمود.
وی در سال ۱۳۸۴ به عنوان عضو فعال بسیج فعالیتهای رزمی و فرهنگی خود را گسترش داده و به عنوان مسئول فرهنگی و مسئول اطلاعات پایگاه مقاومت امام حسین (ع) باغملک منصوب گردید.
وی همچنین از سال ۱۳۸۰ در سطح مساجد و هیئت های شهرستان مداحی می کرد و در سال ۱۳۸۵ هیئت خانگی نورالائمه را با هدف گسترش فرهنگ معنوی اهل بیت عصمت و طهارت راه اندازی نمود و در طول مدت فعالیت خود توانست صدها مراسم مذهبی را در مناطق مختلف شهرستان و استان خوزستان برگزار نماید.

شهید حجت در بین دوستان و نزدیکانش به شهید همت، نسل جدید معروف بودند وجالب اینکه در سالروز تشیع شهادت شهید همت تشییع وتدفین گردید.  مهمترین ویژگی شهید حجت ایمان به خدا و اعتقاد قلبی و باور درونی به خالق یکتا بوده است.

شهید حجت الله رحیمی در حالی که تنها ۷ روز تا تولد ۲۲ سالگی اش باقی مانده بود صبح مورخه ۹۰/۱۲/۱۸ در شهرستان خرمشهر منطقه دژ زمانیکه مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجوئی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر ۸ در منطقه اروند کنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ بدلیل برخورد اتوبوس راهیان نور با وی دعوت حق را لبیک گفت و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.  

شهید عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ امام جواد(ع)

عبدالحسین برونسی در تربت حیدریه متولد شد، او از همان سالهای پیش از انقلاب به مبارزه با رژیم ستمشاهی پرداخت و بارها توسط ساواک دستگیر و شکنجه شد، این اتفاق آنقدر افتاد و این مبارزه آنقدر ادامه داشت تا حکم اعدام او هم صادر شد که با وقوع انقلاب این حکم لغو شد.

انقلاب‌ که‌ پیروز شد، جزو نخستین‌ افراد اعزامی‌ به‌ کردستان‌ بود. عرصه‌های‌ نبرد حق‌ علیه‌ باطل‌ بستر مناسبی‌ بود که‌ استعداد بالقوه‌ او به ‌فعل‌ درآید و از فرماندهی‌ گروهان، به‌ فرماندهی‌ تیپ‌ هجدهم جوادالائمه (ع) ‌برسد. سال‌ها رشادت‌ و ایثارگری‌ او زبانزد خاص‌ و عام‌ بود تا آنجا که ‌دشمن‌ چنان‌ هراسی‌ از برونسی‌ داشت‌ که‌ برای‌ سرش‌ جایزه‌ تعیین‌ کرد.

شهید برونسی فرمانده تیپ امام جواد(ع) بود؛ او مردی بسیار قاطع بود که عقیده داشت که از جان گذشتن برای رسیدن به هدف، موجب تعالی انسان شده و جزو وظایف آدمی به شمار می رود به همین دلیل در عملیات های مختلف، با جان و دل وارد عرصه پیکار می شد و دشمن را به عقب می راند.

همرزمانش تعریف می کنند که همیشه در عملیات ها، سخت ترین نقطه و دشوارترین مرحله را بر عهده می گرفت و همیشه با پیروزی و سربلندی آن را به پایان می رساند.
سرانجام این سردار شهید در جریان عملیات بدر در ۲۳ اسفند سال ۶۳ به درجه شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از ۲۷ سال به میهن بازگشت.

شهید عباس کریمی فرمانده لشکر محمد رسول الله (ص)

عباس سال ۱۳۳۶ هجری شمسی در «قهرود» کاشان چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در این روستا به پایان رسانید و وارد هنرستان شد. بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، به سربازی رفت. در بهار سال ۱۳۵۸ به هنگام تأسیس سپاه پاسداران کاشان با احساس تکلیف، به عضویت سپاه درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد.

در تابستان سال ۱۳۵۹ داوطلبانه برای مبارزه با ضدانقلاب عازم کردستان شد و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات – عملیات همکاری کرد. پس از مدت کوتاهی، به واسطه بروز رشادت و دقت عمل، به عنوان «مسئول اطلاعات – عملیات» این سپاه معرفی شد. از جمله فعالیت‌های شهید در منطقه «خونرنگ» کردستان، انجام شناسایی عملیات و آزادسازی منطقه دزلی و ... بود که توسط نیروهای تحت امر و با هدایت او صورت گرفت. شهید کریمی بعدها همراه سردار «جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان» و شهید چراغی به جبهه‌های جنوب عزیمت کرد و به عنوان مسئول اطلاعات – عملیات «تیپ محمدرسول الله(ص)» به فعالیت خود ادامه داد.

این سردار دلاور اسلام در عملیات «فتح‌المبین» از ناحیه پا بشدت مجروح شد و حدود دو ماه بستری بود. در عملیات «والفجرمقدماتی» به عنوان مسئول اطلاعات «سپاه ۱۱ قدر» (که تازه تشکیل شده بود) معرفی شد و مدتی به «مسئولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان» از لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) منصوب شد و در کنار بسیجیان دریادل، به نبردی بی‌امان علیه دشمن بعثی صهیونیستی پرداخت و تا عملیات «خیبر» در این مسئولیت انجام وظیفه کرد. با شهادت شهید بزرگوار حاج محمد ابراهیم همت در عملیات خیبر، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) را به عهده گرفت.

«عباس کریمی قهرودی» چهارمین فرمانده «لشکر پیاده - مکانیزه ۲۷ محمد رسول الله» در روز ۲۴ اسفند ماه۱۳۶۳ در چهارمین روز عملیات «بدر» در منطقه عملیاتی شرق رودخانه «دجله» بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به ناحیه پشت سرش شربت شهادت نوشید. پیکر غرق در خون و گل حاج عباس کریمی زمانی به تهران منتقل شد که تنها چند روز از اولین سالگرد شهادت فرمانده پیشین لشکر محمد رسول الله (ص) یعنی «حاج محمد ابراهیم همت» می‌گذشت.

شهید مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا 

مهدی باکری را باید در کنار سردارانی چون همت، خرازی، باقری و متوسلیان قرار دارد. مهدی یک سال از برادرش حمید بزرگ تر بود و یک سال پس از او به شهادت رسید. روحیه بی قرار و پرجنب و جوش مهدی از او مبارزی تمام عیار در زمان رژیم پهلوی ساخته بود. با پیروزی انقلاب سپاه پاسداران بهترین مأمن برای مهدی بود. او به دنبال تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحکام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا کرد. جنگ در همان اولین ماه هایش مهدی را روانه مناطق عملیاتی کرد. عملیات فتح المبین یکی از نقاط عطف در دوران رزمندگی مهدی باکری است. با استعداد و دلسوزی فراوان خود توانست در عملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف در کسب پیروزی ها مؤثر باشد. در همین عملیات در منطقه رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله کمتر از یک ماه در عملیات بیت المقدس (با همان عنوان) شرکت کرد و شاهد پیروزی موفقیت رزمندگان بود.

سردار بدر پیش از شروع عملیات بدر، در جمع رزمندگان می گوید: «با هر رگبار سبحان الله بگویید. در عملیات خسته نشوید. بعد از هر درگیری و عملیات، شهدا و مجروحین را تخلیه کرده و با سازماندهی مجدد کار را ادامه دهید.»این فرمانده دلاور در عملیات بدر در تاریخ ۲۵ اسفند ۶۳، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناک ترین صحنه های کارزار وارد شد و در حالی که رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت کرده، تلاش می کرد تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتک های دشمن تثبیت نماید، که در نبردی دلیرانه، بر اثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیک گفت. هنگامی که پیکر مطهرش را از طریق آب های هورالعظیم انتقال می دادند، قایق حامل پیکر وی، مورد هدف آرپی جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست.

دوران دفاع مقدس فرصتی تاریخی برای سربازان بی ادعا خمینی کبیر بود تا قدرت، درایت و نبوغ جوانان این مرز و بوم را به دشمنان دیکته کنند.

من همیشه بیاد خواهم داشت که اگر با آرامش و امنیتی دلنشین در کانون گرم خانواده روزها را سپری می سازم، همه را مدیون خون سرخ شما (شهدا) ‌ هستم که بر این خاک مقدس جاری گشت و سرخی اش را لاله ها تا ابدیت با یادگار خواهند داشت.

از: رضا رضایی مجد