تهران - ایرنا - گودنشینی برگی از برگ‌های تاریخ تهران است، تاریخی که گمان می‌رود، سال‌های سال به فراموشی سپرده شده و کسی از آن یاد نمی‌کند اما باید گفت، گودنشینی همچنان در پایتخت نفس می‌کشد.

گودنشینی که گاه برخی آن را حاشیه نشینی می نامند، سبکی از زندگی است که ساکنانش به این سبک خو گرفته اند. 

در شرایطی که دیگر از کسب و کارهای سنتی خبری نیست، از دوخت لباس های خانگی خبری نیست یا خبری از آش ترخینه همسایه نیست تا یک کاسه آش داغ برایت بیاورد یا خبری از شب نشینی های قدیمی نیست، همه و همه را می توانی در این جا بیابی، این جا محله باغ آذری است، محله ای گودنشین که برای ورود و خروج از آن، ناگزیری یکی از مسیرهای پلکانی چهار گوشه محله را انتخاب کنی یا از جاده ماشین رو که فاصله زیادی تا بافت مسکونی دارد، گذر کنی، پس از عبور از گذر شهید علی کرم عبدالملکی و تماشای گنبد طلایی مسجد سید الشهدا(ع) از نمای بالای محله، پله ها را یکی یکی پایین می روی و به جایی می رسی که اهالی به آن «سرگود» می گویند.

برای آشنایی بیشتر با محله گود نشین ها و سبک زندگی مردمانش سراغ بومی‌ ها و مسن ترها می رویم، اکبر آقا که بازنشسته شرکت روغن نباتی قو است، می گوید: بیشتر اهالی این محل عادت دارند صبحانه اصلی را سحرگاه، بعد از خواندن نماز صبح بخورند و در میان وعده روز، یعنی تا ساعاتی که به ظهر مانده، بساط چاشت خوران به راه می اندازند و بعد از آن نیز، بانوان برای تدارک ناهار، آستین بالا می زنند.

دیدن مردمانی که ساده و بی آلایش به فکر کسب و روزی حلال و گذران عمر در کنار هم هستند، حس خوبی را به آدم منتقل می کند. حرف زدن با پیر مرد ها و مو سپید کرده های محله، آدم را یاد اخلاق و مرام مردان قدیم می اندازد. مثل حاج «علی سرابی»، پیرمرد سالخورده ای که روی صندلی تا شو نشسته و با پهن کردن زیر انداز جلوی خانه اش به اهل محل پارچه های رنگی می فروشد. او خوش حال است که در این سن و سال می تواند برای خانواده اش مفید باشد.

حاج علی با دیدن ما شروع به بازار گرمی می کند و می گوید، پارچه های خوب و اعلا دارم، برو ببین و انتخاب کن، نگران پولش نباش، هر وقت داشتی بیار. کمی با پیرمرد پارچه فروش همصحبت می شویم و او از خودش و کسب و کارش برایمان می گوید: بچه ها که رفتند سر زندگی خودشان، من هم با این کار مشغول هستم. هر روز چند متر پارچه می فروشم و خدا را شکر راضی ام. همین که آخر وقت با این درآمد می توانم چند کیلو میوه بخرم و دست پر به خانه بروم جای شکر دارد. تماشای این نوع رفتارها در این گوشه از شهر که شاید خیلی از مردم اینجا را ندیده باشند، جالب و قابل تامل است. محله گود نشین های باغ آذری جایی است که می توانید در رفتار و مرام ساکنان آن، بخش هایی از فرهنگ تهران قدیم را ببینید. 

بانوان و دختران جوان را می بینیم که به سمت بساط ساده پارچه فروشی حاج علی سرابی قدم بر می دارند و با اشتیاق نگاهی به پارچه های رنگی می اندازند و جنس آنها را امتحان می کنند، نکته دیگری دستگیرمان می شود که آن علاقه مندی بانوان محله برای خرید پارچه است. در شرایطی که همه چیز تغییر کرده و بیشتر جوان ها به خرید لباس های حاضر و آماده از فروشگاه ها و مغازه های بازار رغبت نشان می دهند، بازار دوخت و دوز خانگی در این محله همچنان رونق دارد. در بسیاری از خانه های این محل چرخ خیاطی مارشال همچنان می دوزد و چه بسا چرخ زندگی بسیاری از ساکنان این محل از طریق همین چرخ خیاطی که برای ما یک نوستالژی است، می چرخد. 

این گودنشین های محله آذری هنوز سبک زندگی قدیمی خود را حفظ کرده اند و از این سبک زندگی لذت می برند، آن ها نهایت تلاش خود را می کنند تا از هنر و توانمندی هایشان برای بهبود وضعیت زندگی استفاده کنند. قدم زدن دراین گودخانه هر چند زندگی سخت را به تصویر می کشد اما یادآور خاطرات شیرین دوران کودکی نیز است، دورانی که دیگر هرگز تکرار نمی شود، بازیهای کودکانه اعم از هفت سنگ، یک قول دو قول و لی لی حوضک.

در این جا هنوز یکی از سرگرمی های بچه ها، بازی با تایرچرخ است گاهی نیز فوتبال گل کوچک. تماشای بازی بچه ها که با تلمبار کردن کاپشن هایشان، تیر دروازه درست کرده اند و اینکه با هیجان و نشاط توپ پلاستیکی را به سمت  دروازه ها می رسانند، تورا به 20 سال پیش می برد. اینجا هنوز خاطره، دستفرش سیار زنده است و همچنان مشتری های خودش را دارد، در این جا خبری از فروشگاه های لوکس و آنچنانی نیست، این جا خاطره ها دست نخورده باقیمانده اند.

حاج موسی کثیری یکی از ساکنان قدیمی محله گود نشین ها در باغ آذری در مورد کمبود امکانات می گوید: با وجود این کمبود ها، آدم ها و کسبه با صفا و با محبتی اینجا زندگی می کنند. حساب دفتری بیشتر کسبه باز است و مردم جنس نسیه می برند و سر ماه حساب می کنند. آنها با توجه به ارتباط و تعاملی که با مردم کوچه و بازار دارند، دغدغه و مشکلات آنها را می شناسند و در حد توان و بضاعت خود از وارد شدن فشار مالی بر خانواده ها جلوگیری می کنند. مثلا با در نظر گرفتن سود کم از فروش اجناس یا  فرصت دادن به مشتری ها در پرداخت بدهی شان.

سر ظهر که می شود بوی آش ترخینه همسایه تمام وجودت را زنده می کند، دیگر دلت پیتزا و غذاهای فوری امروزی را نمی خواهد، چشمانت را می بندی و به گذشته باز میگردی به آن روزهایی که خسته از مدرسه بر می گشتی و سر ناهار بود و شکمت به قار و قور افتاده و مادر در حال پهن کردن سفر است و آش ترخینه اش را روی زمین می گذارد و .....

چه زود گذشت آن روزهای شیرین و چه زیباست گودخانه ها و خاطره هایش با وجود همه کاستی ها... چه بسیار روزهایی که کودکی ات را می خواهی اما دیگر اثری از خاطرات آن در این شهر باقی نمانده است.

با صحبت های الهام پاوند مدیرمحله باغ آذری چشمان بسته ای که به گذشته سیر کرده، باز می شود. پاوند می گوید: براساس تحقیقاتی که در محله گود نشین ها انجام شده است، کارشناسان وضعیت تغذیه و سلامت ساکنان محله را مورد ارزیابی قرار داده و به نکات جالبی دست یافتند اینکه در سبک زندگی گود نشین ها، عادت سحرخیزی، تحرک و صرف میان وعده غذایی به عنوان چاشت روزانه، پرهیز از غذاهای فست فودی و گرایش به غذاهای خانگی،یک عادت است. بله این عادت و سبک زندگی در گذشته وجود داشت اما اکنون در شهرها مرده است به همین دلیل است که کارشناسان بهداشت و تغذیه به این باور رسیده اند که سالمندان گودنشین از بیماری هایی مثل چاقی، فشار خون، ضعف بدنی در امان هستند.

چگونگی شکل گیری گودهای تهران

 نصرالله حدادی محقق تهران‌شناس و محقق تاریخ شفاهی در مورد گودهای تهران می گوید: در شهر تهران با دو دسته گود مواجه هستیم. گودهایی که به موقعیت جغرافیایی و عناصر طبیعی بستگی دارند از جمله چال هراز در شمال تهران که به دلیل تبدیل شدن به زیستگاه خرگوش، به چال خرگوش نیز شهرت یافته و گودهایی که حاصل برداشت خاک برای تهیه مصالح ساختمانی بوده است. سطح زمین تهران، از سمت شمال به جنوب شیب دارد. بنابراین در روزگار قدیم از خاک رس مرغوب و مناسب جنوب شهر، برای تولید مصالح ساختمانی مثل خشت و آجر بهره برداری می کردند. بنابراین با برداشت وسیع خاک در نقاط مختلف و در کنار آن ساخت کوره پزخانه ها و کوره های آجر پزی ها، به مرور زمان گود های تهران شکل گرفتند. از گود هایی که حاصل برداشت بی رویه خاک در نقاط مختلف شهر بوده اند می توان به گود عرب خاتون معروف به «گود عرب ها» در شهر ری، گود زنبورک خانه، چال حصار و چال میدان اشاره کرد. در واقع این گود ها و کوره پز خانه ها بیشتر درحاشیه شهر شکل گرفتند و به دلیل ارزش بهره برداری خاک زمین های آن، در دراز مدت به شکل های متفاوتی در آمدند. مثلا تعدادی پٌر شدند یا از برخی از آنها برای ایجاد تفرجگاه و محل تفریح مردم استفاده کردند مثل گود میثاق در محله باغ آذری که اکنون به فضای سبز و زمین بزرگ فوتبال تبدیل شده است.

وی به معروف ترین گود های شهر تهران و تاریخچه شکل گیری آنها اشاره کرده و می گوید: در روزگار قدیم، گود هایی مثل زنبورک خانه و چال میدان محل رفت و آمد افرادی بود که از لحاظ پوشش و کلام دارای فرهنگ پست و ناصوابی بودند. قلدری و به زبان آوردن الفاظ نادرست از جمله مسائلی بود که بعد ها به فرهنگ «چاله میدانی» شهرت پیدا کرد یا مثلا چال حصار تهران که حدود ۱۶۶ سال قبل وجود داشت. اینجا به کوچه های شیب داری منتهی می شد که از جهت شرق به غرب امتداد داشت. در این محل با خاک زمین داخل گود، مصالح ساختمانی مورد نیاز ساخت برج و بارو ها را تامین می کردند. در واقع ساکنان ابتدایی گود های تهران، افراد و خانواده هایی بودند که در کوره های آجرپزی به کار گرفته شدند. این افراد با انجام کارهای سخت و با به دست آوردن مزد و حقوق ناچیز، به مرور زمان در گوشه و کنار این گود ها، خانه ساختند و ماندگار شدند. البته خانه هایی که با اصول و قوانین شهرسازی و معماری همخوانی ندارد و اکنون پس از چند دهه به یکی از مسائل و چالش های شهردر زمینه نوسازی بافت فرسوده  تبدیل شده اند.

مسئول حل مساله حاشینه نشینی کیست؟

وزارت کشور چندی پیش در پی اظهارات یکی از نمایندگان با ادعای هفت سال تعلل این وزارتخانه در خصوص حاشیه نشینی، اقدامات سازمان امور اجتماعی کشور در راستای ساماندهی سکونت‌گاه‌های غیر رسمی و حل مسأله حاشیه نشینی را منتشر کرد.

مسئولیت سیاستگذاری و برنامه ریزی برای حل مسأله حاشیه نشینی از سال ۱۳۸۲ طی تصویب سندی با عنوان «سند ملی توانمندسازی وساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی»توسط هیأت وزیران به «ستاد ملی ساماندهی وتوانمندسازی سکونتگاه‌های غیر رسمی» تحت مسئولیت مستقیم وزارت راه وشهرسازی واگذار شده است.

هیات وزیران در سال ۱۳۹۳ «سند ملی احیاء، بهسازی و نوسازی و توانمندسازی بافت های ناکارآمد شهری» را تصویب و « ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار» را به ریاست رئیس جمهور و نایب رئیسی وزیر راه و شهرسازی به وزارت راه و شهرسازی برای ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی در ابعاد مختلف وظیفه‌مند نمود که وزارت کشور نیز یکی از دستگاههای عضو این ستاد می باشد.

اما وزارت کشور به عنوان یک نهادحاکمیتی، علاوه بر همکاری با سایر دستگاهها در قالب اسناد و ستادهای پیش گفته، و بمنظور مداخله مؤثر در ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی- به عنوان یکی از چالش‌های اساسی کشور - با استفاده از ظرفیت‌های قانونی خود ( نظیر شورای اجتماعی کشور) و ظرفیت‌های ساختاری و مدیریتی ( استانداری‌ها) طی هفت سال گذشته اقداماتی به شرح زیر در رابطه با مناطق حاشیه نشین انجام داده است: 

۱ - تهیه گزارش جامع وضعیت اجتماعی کشور از سال ۹۲ و ارائه آن به محضر مقام معظم رهبری و سران قوا در سال ۹۴ و طرح موضوع حاشیه نشینی در سطح مسئولین عالی نظام و حساس سازی سطوح حاکمیتی و مسئولین قوا در این خصوص که منجر به در اولویت قرار گرفتن موضوع در سطح کشور و دستور مستقیم مقام معظم رهبری برای انجام کار فوق العاده دستگاههای ذیربط در راستای بهبود و ساماندهی مناطق حاشیه نشین گردید.

۲ - تخصیص بخش قابل توجهی از زمان جلسات شورای اجتماعی کشور به موضوع حاشیه نشینی و ایجاد هماهنگی و هم افزایی در برنامه های مرتبط با کنترل وکاهش آسیب های اجتماعی دستگاههای عضو - بویژه در مناطق حاشیه نشین - در سطوح ملی و استانی، استانداران تعدادی از استانهای کشوردر جلسات شورای اجتماعی حضور یافته و با طرح مسائل مناطق حاشیه نشین استان مربوطه از ظرفیت شورای اجتماعی کشور در جهت حل و فصل مسائل مناطق حاشیه نشین استان متبوع خود استفاده کرده اند. 

۳ - تعامل مستمر و فعال بین وزارت کشور ( بعنوان مسئول شورای اجتماعی کشور) و وزارت راه و شهرسازی( بعنوان مسئول ستاد ملی بازآفرینی شهری پایدار) و تدوین یک برنامه مشترک برای ساماندهی و توانمندسازی محلات حاشیه نشین و به اشتراک گذاری منابع و اعتبارات مشترک در تعدادی از محلات کشور.

۴ - اختصاص بیش از ۵۰ درصد منابع اعتباری ردیف آسیب های اجتماعی به ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی در قالب برنامه دفاتر تسهیل گری و برنامه های فوق العاده دستگاه های اجرایی در زمینه های کاهش طلاق، کاهش اعتیاد، ساماندهی کودکان کار وخیابان، حل مشکل بازماندگی از تحصیل کودکان، آموزش فنی وحرفه ای زنان سرپرست خانوار ساکن در مناطق حاشیه نشین و ... ( شایان ذکر است که کل اعتبار تخصیص یافته به وزارت کشور طی چهار سال اخیر، تنها حدود ۷۵۰۰ میلیارد ریال بوده - یعنی سالانه کمتر از ۲۰۰ میلیارد تومان - که بیش از ۵۰ درصد این رقم در مناطق حاشیه نشین کشور هزینه شده است).

۵ - عمده ترین و مهم ترین برنامه وزارت کشور در محلات حاشیه نشین ایجاد دفاتر تسهیل‌گری و توسعه محلی در محلات حاشیه نشین بوده است. سازمان امور اجتماعی از اواخر سال ۱۳۹۶ اقدام به اجرای برنامه ای با عنوان «استقرار دفاتر تسهیل‌گری و توسعه محله ای» با مشارکت موسسات غیردولتی و مبتنی بر وضعیت سنجی و نیازسنجی و استفاده از مشارکت ساکنان در بهبود وضعیت محلات حاشیه نشین در محلات حاشیه نشین ۲۲ استان کشورشامل استانهای : خوزستان، سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان، کرمانشاه، کردستان، تهران، لرستان، فارس، البرز، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، اصفهان، ایلام، بوشهر، خراسان رضوی، خراسان شمالی، قم، گلستان، مرکزی و یزد کرد. 

هدف ایجاد نهادهای محلی مذکور آسان سازی روند و سرعت بخشیدن به امور برای حل مسائل گروهی وجمعی در مناطق حاشیه نشین بوده است. در فعالیت تسهیل‌گری آنچه که مدنظر است مشارکت مردم و سهیم شدن آنان در فرایند تصمیم‌گیری، برنامه ریزی و اجرای برنامه هاست.

هدف تسهیل‌گری ایجاد فرصت مشارکت افرادی است که به هر دلیلی تاکنون فرصت مشارکت در تصمیماتی که به آنها مربوط می شوند را نداشته و به نوعی در حاشیه بوده اند.

در حال حاضر و با گذشت دو سال از اجرای این برنامه با مشارکت ۱۵۰ مؤسسه غیردولتی ۲۳۳ محله حاشیه نشین با جمعیتی بالغ بر سه میلیون نفر و با وسعتی بیش از ۳۰ هزار هکتار تحت پوشش این برنامه قرار گرفته اند و با اقداماتی که از طریق دفاتر تسهیل ‌گری صورت گرفته طی یک سال گذشته رقمی بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد ریال منابع از بخش های مختلف برای ساماندهی امور متعدد محلات هدف جذب شده است. 

همه این فعالیت‌ها، علاوه بر اقداماتی است که توسط معاونت عمرانی و توسعه امور شهری و روستایی وزارت متبوع از طریق شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور در زمینه ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی طی این سال‌ها به انجام رسیده است.

هنوز گودخانه هایی در شهر تهران وجود دارند و مردمان شریفی در آنجا زندگی می کنند و چه بسیار بزرگ مردان و زنانی از دل آن ها شکوفا شده اند و نام و آوازه شان بر سر زبان ها افتاده است.

کارشناسان به ترمیم بافت فرسوده گودخانه ها امیدوارند و از احیای آن  سخن می گویند که گودنشینان با امید زنده اند، امید بهترین و قشنگ ترین واژه ای است که تک تک گودنشینان به آن باور داشته و براساس همین باور زندگی خود را از سایر اقشار جامعه شیرین تر می کنند.

از: معصومه نیکنام