به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، مجموع شرایط حاکم بر کشور فارغ از عوامل ایجاد کننده و راههای بهبود، آن اندازه سخت است که نظرسنجیهای رسانهای و سازمانی یا اظهارات و اقدامات ملموس مردم؛ حکایت از کاهش امید و اعتماد مردم به شرایط کشور است. این صورت مسئلهای است که پاک کردن آن به اندازه حل نکردن آن میتواند بحرانها را عمق داده و شرایط را آشفتهتر کند.
تحریمها اقتصاد ضعیف ایران را در معرض فشار و تنگنا قرار داده است و بسیاری از شاخصهای آن در پایینترین سطح قرار دارند. در این میان تمام تلاش دولت با وجود محدودیت شدید منابع تنها صرف نگهداری از حداقلهای شاخصهاست. اظهارات نه چندان همدلانه و گاهی توهینآمیز برخی از سیاستمداران و مسوولان هم عرصه سیاست را مبتلا به کشمکش پایان ناپذیر کرده است. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک واحد سیاسی مستقل در جهان برای حفظ استقلال خود باید در برابر زیاده خواهیهای آمریکا و متحدان منطقهای و فرامنطقه ای کاخ سفید ایستادگی کند.
رد دعوت به نشست مذاکره برای برجام یا هشدار ظریف به اروپا و آمریکا درباره رفتار غلط در شورای حکام یا حتی اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها همه در همین راستا بوده و به پشتوانه حمایت مردم انجام میشود. درک این ایستادگی برای جامعه جز با آگاهی درباره دلایل آن ممکن نخواهد بود. با ایجاد این آگاهی، اعتماد کم رنگ شده آرام آرام بازخواهد گشت و این خود عامل تقویت این ایستادگی خواهد بود.
مردم را پای کار ایران نگه داریم
مرور هریک از برهههایی که جمهوری اسلامی طی چهل و دو سال گذشته از سر گذرانده نشان میدهد که مهمترین عامل عبور موفق از این چالشها و مشکلات، حضور و مشارکت گسترده مردم بوده است. تجربه چهاردهه گذشته نشان میدهد که با هر بار برگزاری پرشور انتخابات؛ هم چالشهای داخلی در مسیر رفع و برطرف شدن قرار گرفت و هم اقتدار نظام در برابر زیادهخواهیهای خارجی افزایش یافت. هشت سال دفاع از کشور و نظام بدون اتکا به مردم و ازخودگذشتگیهای آنان قابل تصور هم نبود. سازندگی پس از آن با وجود تمام دشواریهای هم بدون همراهی مردم به هرج و مرج اقتصادی و سیاسی کشیده میشد.
تحریمهای فلج کننده دو دهه گذشته هم اگر مقاومت مردمی را به عنوان پشتوانه نداشت در همان ماههای ابتدایی موجب فروپاشی سیاسی و اقتصادی کشور میشد. اگر اعتماد مردم به استراتژی دیپلماسی حجت الاسلام «حسن روحانی» نبود؛ ایرانهراسی روز به روز فشارهای جهانی را علیه ایران افزایش میداد و قطعنامههای پی در پی کاخ سفید را به تصویب شورای امنیت سازمان ملل میرساند. مقاطع مهم تاریخ چهار دهه گذشته نقشآفرینیهای متعدد مردم را شاهد بوده است و امروز هم نیازمند تداوم و تقویت این نقش آفرینیها در کشور هستیم.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ میتواند تازه ترین عرصه این نقش آفرینیها شده و بار دیگر بر اعتماد مردم به کشور و مسوولان مهر تایید بزند. به دلیل اهمیت همین نقش آفرینی در عرصه انتخابات است که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود؛ بارها بر آن تاکید کرد و فرمودند: «علاج دردهای مزمن کشور در انتخابات پرشور و انتخاب اصلح است و انتخابات هر چه پُرشورتر و با اقبال عمومی بیشتری همراه باشد، آثار و منافع بیشتری برای کشور خواهد داشت.»
رییس جمهوری هم انتخابات پرشور را ضرورت جامعه دانست و درباره دغدغههای کاهش مشارکت در انتخابات تصریح کرد: «من میترسم پشت پرده دستی در کار باشد که بخواهند مردم را از انتخابات مایوس کنند و به مردم بگویند کجا میروید؟ چه کسی را میخواهید انتخاب کنید؟ اراده دست ما است نه دست شما، شما مردم کاره ای نیستید. نگذاریم چنین فکری پشت پرده توسعه پیدا کند.
«اسحاق جهانگیری» معاون اول رییس جمهوری هم با تاکید بر ضرورت فراهم شدن زمینه حضور حداکثری مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده گفت که برگزاری انتخابات پرشور، بهترین ساز و کار نمایش اقتدار ملی و دفع خطرات بین المللی و جهانی است. با این تاکیدات مشخص است که یکی از مهم ترین استراتژی های کشور به ویژه در ماه های آینده تثبیت حضور مردم در پای کار ایران است.
بسترهای تثبیتساز حضور مردم
واقعیت آن است که در مقطع کنونی و با وجود انواع هجمههای رسانهای و فشارهای سیاسی و اقتصادی، جهان با حساسیت و تیزبینی بیشتری چشم به انتخابات آینده ایران دوخته است تا بر اساس میزان مشارکت مردم در این رویداد تاریخی برنامهها و تصمیمات خود را برای رابطه با ایران برنامهریزی کند. از این رو خرداد۱۴۰۰ از مهمترین ماهها و روز ۲۸ خرداد از مهمترین روزهای دستکم یک دهه اخیر ایران خواهد بود. به دلیل همین حساسیت بالا فراهم آوردن زمینه های مشارکت در انتخابات اهمیت بسیاری یافته و خواهد یافت.
تاکید بر حضور گسترده و مشارکت مردم تا زمانی که بسترهای آن فراهم نشود؛ چندان گره گشای شرایط نخواهد بود و این بسترها به ویژه در حوزه اقتصادی باید ملموس باشد اما این تمام داستان مشارکت نیست و به جرات میتوان گفت که مهمترین عواملی که میتوانند اعتماد و امید کمرنگ مردم را پررنگ کنند؛ همصدایی و پایان دادن به درگیریهای جناحی، فراهم ساختن زمینه مشارکت حداکثری مردم در انتخابات و در نهایت احترام به انتخاب آنها و همراهی با منتخب است.
جامعه ایران گرچه مردمان سال های ۵۸ تا ۶۷ نیستند اما به همان میزان میتوانند در مسیر د فاع از کشور و نظام در برابر فشارهای اقتصادی مقاومت کنند که نمونه بارز آن به ویژه در سه سال گذشته و با تحریمهای فلج کننده دونالد ترامپ، دیده شد. با این توصیف اگر همراهی همه نهادها و قوا را با منتخب خود ببینید؛ اعتبار انتخابات در نزد آنها افزایش مییابد و به همین ترتیب اعتبار کشور و مسوولان. در عکس تصویر هم میتوان گفت بیحرمتی به منتخب مردم، کاستن از گزینههای انتخابی آن ها، قربانی کردن منافع ملی به پای رقابتهای انتخاباتی و جناحی که مصادیق و نمونههای آن هم این روزها کم نیست میتواند اعتماد و امید مردم را از بین برده و شعبههای اخذ رای را خلوت کرده و گعده های ضدایرانی در خارج از مرزها را شلوغ کند.
به همین دلیل است که رییس جمهوری با نزدیک شدن به ایام انتخابات بار دیگر درباره ناامیدسازی خواسته و ناخواسته از سوی برخی از سیاستمداران هشدار داده و تصریح کرده است: «کسی حق ندارد عنوان ریاست جمهوری را تخریب کند. این وظیفه همه ما است که عنوان را حفظ کنیم به خصوص که به انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نزدیک هستیم و میخواهیم مردم مشارکت حداکثری داشته باشند. این گونه میخواهید مشارکت حداکثری داشته باشند که چه کار کنند. رییس جمهوری انتخاب کنند که از فردای انتخاب تابلو و سیبل همه تیرهای زهرآگین و فحاشی و تهمت شود. برای چه مردم این کار را بکنند مگر بیکار هستند که پای صندوق رای بروند.»
تجربه انتخابات مجلس یازدهم و مشارکت بسیار پایین و بیسابقه مردم در آن میتواند همان آینه عبرت در سیاست ایران باشد و تلاشها برای پیشگیری از تکرار آن را به هر وسیله و امکانی ضروری سازد. نشستن پای میز مذاکره با آمریکا یا حتی تداوم تنشها با کاخ سفید، کاهش تورم و افزایش اشتغال، اقتصاد مقاومتی، همکاری با کشورهای منطقه و روی کار آوردن دولتی از جریان خاص و اساسا هر اقدام و رویداد دیگری بدون پشتیبانی مردم و لحاظ رای و نظر آنان شاید در کوتاه مدت نتیجه بخش باشد اما در بلندمدت بر چالش های کشور خواهد افزود.