به گزارش ایرنا، بر خلاف ترامپ که اصول اخلاقی و انسانی را زیر پا گذاشت و چشم و دل بر جنایت قتل خاشقچی بست، دولت جدید آمریکا همان گونه که پیشتر وعده داده بود اطلاعات دست داشتن و ارتباط مستقیم ولیعهد سعودی با قتل خاشقچی را منتشر کرد.
دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا روز جمعه گزارش غیرمحرمانهای را از قتل جمال خاشقچی روزنامهنگار منتقد خاندان عربستانی منتشر کرد که در آن محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، آمر این قتل فجیع معرفی شده است.
در گزارش دفتر مدیر اطلاعات ملی آمریکا تصریح شده که "ما ارزیابی میکنیم که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، عملیاتی را در استانبول ترکیه برای دستگیری یا کشتن جمال خاشقچی روزنامه نگار عربستانی تایید کرده است".
این گزارش تاکید دارد که از سال ۲۰۱۷، ولیعهد (عربستان) کاملا بر سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی پادشاهی (سعودی) تسلط دارد و بسیار بعید به نظر می رسد که مقامات سعودی بدون مجوز ولیعهد، عملیاتی از این دست را انجام داده باشند.
در مقابل وزارت امور خارجه عربستان جمعه شب در بیانیهای به این گزارش واکنش نشان داد و آن را غیر قابل قبول دانست.
کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۹ قانونی را تصویب کرد که «دونالد ترامپ» رییس جمهوری پیشین آمریکا را موظف به ارائه چنین گزارش طبقه بندی نشدهای کرد، اما ترامپ این درخواست را نادیده گرفت.
خاشقچی روزنامه نگار مخالف ولیعهد سعودی مهر ماه ۹۷ زمانی که برای انجام یک کار اداری به کنسولگری عربستان در استانبول ترکیه مراجعه کرد، به قتل رسید، اما جسد او هیچ گاه پیدا نشد؛ از همان زمان و با وجود مشخص شدن آمریت بن سلمان در این قتل و به دلیل حمایت همه جانبه ترامپ از ولیعهد سعودی، مقام های سیاسی و اطلاعاتی آمریکا به طور علنی در این باره صحبت نکردند و حتی شواهد موجود را کتمان کردند.
به دنبال همین گزارش، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که علیه ۷۶ تبعه سعودی که شامل تعدادی از مقامهای ریاض، خانوادههای آنها و برخی از اعضای گارد سلطنتی سعودی است، محدودیت هایی برای صدور روادید در نظر گرفته است اما بن سلمان به رغم صدور دستور قتل خاشقچی تحریم و یا محدود نمیشود.
پیش از انتشار این گزارش، «جو بایدن» در تماس با شاه عربستان به وی گفته بود که ایالات متحده مسئولان نقض حقوق بشر در عربستان را مجازات خواهد کرد و ایالات متحده تغییرات عمده ای در روابط دو جانبه با ریاض اعمال خواهد کرد.
«ما آنها (مسئولان عربستان) را در مورد نقض حقوق بشر مسئول خواهیم دانست و اطمینان حاصل خواهیم کرد که آنها می خواهند برای برخورد با نقض حقوق بشر اقدام کنند.»
بایدن در دوران تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا نیز گفته بود که خاشقچی به دستور ولیعهد سعودی کشته شده و باید با عربستان مانند خودشان رفتار شود.
در آخرین تحول ندپرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا دوشنبه شب از عربستان خواست باند مخوف قتل به رهبری محمد بن سلمان ولیعهد سعودی که واشنگتن به دلیل قتل جمال خاشقچی این تیم را تحریم کرده است منحل کند.
او گفت: ما از عربستان سعودی خواستهایم که این باند را منحل کند و سپس اصلاحات و کنترلهای را انجام دهد تا اطمینان حاصل شود که فعالیتها و عملیات ضد معارض کاملا متوقف میشود.
وحشت بن سلمان
انتشار گزارش جمعه گذشته با وجود تلاش های آشکار و پنهان مقام های سعودی برای جلوگیری از فاش شدن آن به گرفتاری های بیشتر و وحشت بن سلمان افزوده و اتهامی که ولیعهد سعودی گمان می برد از آن قسر در رفته بار دیگر به جریان افتاده و ماجرا زنده شده است.
در همین پیوند پایگاه خبری «میدل ایست نیوز» نیز نوشت که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، در بحبوحه جنجال قتل «جمال خاشقچی» یک بار گفته بود که فقط ترامپ می تواند مرا از این مخمصه نجات دهد.
حالا که ترامپ کنار رفته و دولت جو بایدن به صراحت اعلام کرده که دیگر با ولیعهد ارتباط نخواهد داشت و تنها کانال ارتباطیاش با پادشاه خواهد بود و همچنین گزارش رسمی سازمان سیا مبنی بر این که بن سلمان دستور قتل خاشقچی را صادر کرده، به نظر می رسد آن گرفتاری و مخمصه ای که محمد بن سلمان فکر می کرد از آن نجات یافته دوباره زنده شده است.
روشن است که روابط عربستان و آمریکا دیگر همانند ماه عسل دوران ترامپ نخواهد بود. از همان روزی که جو بایدن در تبیین سیاست خارجی ۱۰۰ روزه خود گفته بود که جزء اولویت های سیاست خارجی اش پایان دادن به جنگ یمن است و از کنگره نیز خواست تا صادرات سلاح به عربستان را متوقف کند، روشن بود که کاخ سفید عربستان را دیگر یار غار همیشگی نمی داند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که دوران فاصله گرفتن ایالات متحده از عربستان سعودی و راندنش به فهرست کشورهای عادیِ دارای رابطه با واشنگتن، نه کشور متحد راهبردی که باید برای حفظش هزینه داد، آغاز شده است.
این دوران از زمانی آغاز شد که ایالات متحده در تولید نفت به سطحی رسید که از یک سو بخش عمده ای از واردات نفت را دیگر خود تامین می کرد و از سوی دیگر منابع جایگزینی را به جای نفت عربستان برگزید.
تولیدکنندگانی مانند عراق، مکزیک و کانادا این روزها بیش از عربستان سعودی به ایالات متحده نفت صادر می کنند به طوری که واردات نفت آمریکا از عربستان در ماه ژانویه گذشته به صفر رسید.
حالا چه خواهد شد؟
بسیاری احتمال می دهند که عربستان سعودی ،دوری آمریکا از خود را با نزدیکی به چین به عنوان یک شریک اقتصادی بالقوه و همچنین اسرائیل به عنوان شریک امنیتی – سیاسی (هر چند غیرقابل اعتماد) جبران کند.
البته عربستان می داند نزدیکی به اسرائیل هزینه های بسیاری دارد، ولی چه بسا ممکن است در محاسبات خود به این نتیجه برسد که برای حفظ بقا ناگزیر باشد این هزینه را ولو سنگین بپردازد.
شاید این مساله خود هدفی ثانویه برای ایالات متحده نیز باشد که همواره از برقراری روابط کشورهای جهان با اسرائیل حمایت کرده است. همچنین قابل پیش بینی است عربستان با خفت بیشتری مجبور شود به جنگ یمن پایان دهد. البته احتمالا امتیازاتی که عربستان خواهد داد فهرستی طولانی را شامل خواهد شد.