تهران- ایرنا- نویسنده مجموعه‌داستان کوتاه «به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد» با تایید موجزنویسی در داستان‌های این مجموعه گفت: اگر داستان کوتاه زیاده‌گویی داشته باشد، مخاطب را خسته می‌کند. سعی کردم تا جایی که به اصل داستان‌ها ضربه نخورد، کوتاه و موجز بنویسم.

مجتبا نریمان (متولد ۱۳۶۹)، نویسنده و سردبیر مجله ادبی نوپا داستان‌نویسی را به شکل آماتور از سال ۸۶ شروع کرد. وی که دانش‌آموخته پروتز دندان در مقطع کارشناسی و ادبیات نمایشی در مقطع کارشناسی ارشد است، از سال ۹۴ داستان‌های کوتاه خود را در نشریات ادبی؛ از جمله همشهری داستان، کرگدن، نوشتا، برگ هنر و سیاه‌مشق چاپ کرده و اخیرا این داستان‌ها را همراه با تعدادی داستان چاپ‌نشده و در کل ۲۲ داستان کوتاه در مجموعه‌ داستانی به نام به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد و در ۱۵۶ صفحه چاپ و منتشر کرده است.
داستان‌ها در این مجموعه، به اساتید، دوستان و شخصیت‌های ادبی ایران تقدیم شده‌اند، بسیاری برگرفته از خاطرات و تجربه‌های زیسته نریمان در دوران کودکی و زندگی در جنوب کشور هستند؛ مانند داستان‌های سالن و نفرین، تعداد اندکی بر اساس یک رویداد تاریخی و گزارشی روزنامه‌ای نوشته شده‌اند؛ مانند برای فریبا و برجک پیرزن. زاویه‌دید غالب در این داستان‌ها (۱۷ داستان) اول‌شخص است و بقیه سوم‌شخص، بعضی از جهت تکنیک‌های داستانی و تمهیدات روایی پیچیده‌تر از بقیه مانند داستان برجک پیرزن و به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد و برخی ساده‌تر مانند آقاسی با قاف یا نفرین پختگی تدریجی نویسنده را روایت می‌کنند.
نریمان در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا در مورد این کتاب و به عنوان شروع انتخاب زاویه دید در این داستان‌ها گفت: دو مساله در مورد انتخاب زاویه دید وجود داشت؛ موضوع بسیاری داستان‌ها بخشی از زندگی من در کودکی و نوجوانی تا هیجده سالگی و زندگی در جنوب و تصاویر و خاطراتم از آن دوره است و بعضی داستان‌ها دوران سربازی و فضای پادگان روایت می‌کنند؛ بنابراین از زاویه دید اول شخص استفاده کردم و مساله دوم اینکه وقتی سوژه داستانی به ذهنم رسیده فکر کردم از کدام زاویه دید می‌توانم به آن موضوع بپردازم و مثلا زاویه دید اول شخص، جز چند داستان مجموعه، به نظرم بهترین زاویه دید برای طرح بیشتر سوژه‌ها بوده است.

به هایکو رسیده‌ایم

وی با اشاره به اینکه هر داستان به یک شخص تقدیم شده گفت: این تقدیم‌ها ادای دین من بعضی شخصیت‌ها بوده است. در بعضی داستان‌ها، این تقدیم کردن به این دلیل بود که ایده داستان را از میان خاطرات آن شخص برداشته‌ام. مثلا در داستان تاریخ را آب می‌برد که به ناصر تقوایی تقدیم شده به دلیل اینکه از تصویر آتش زدن کبریت ناخدا خورشید استفاده کرده‌ام، داستان به تقوایی تقدیم شده است یا در داستانی که به احمد محمود تقدیم شده، عینا از پاراگراف آغازین رمان داستان یک شهر استفاده کرده‌ام.
نریمان با تایید تلاش برای کوتاه‌نویسی به‌ویژه در برخی داستان‌ها توضیح داد: در دوره‌های مختلف تاریخی با شکل‌های متفاوت ادبی روبه‌رو بودیم؛ در دوره‌ای مثنوی قالب محبوب جامعه بود و بعدها غزل و بعد رباعی و امروز به هایکو رسیده‌ایم. البته این به این معنا نیست که داستان کوتاه مخاطبی بیشتر از رمان دارد. رمان زنده است و جایگاه خود را دارد ولی اگر داستان کوتاه زیاده‌گویی داشته باشد، ممکن است مخاطب را خسته کند. سعی کردم تا جایی که به اصل داستان‌ها ضربه نخورد کوتاه و موجز بنویسم.


داستان‌نویسی با حضور در کلاس فیلمنامه‌نویسی ناصر تقوایی
وی در مورد علاقه و روند داستان‌نویسی خود توضیح داد: ابتدا به سمت فیلمنامه‌نویسی جلب شدم و با شرکت در کلاس‌های فیلمنامه‌نویسی ناصر تقوایی (نویسنده و کارگردان سینما) نوشتن را شروع کردم. وقتی تاکید ناصر تقوایی را که خود نوشتن را با داستان کوتاه‌نویسی آغاز کرده بود، بر داستان‌نویسی به عنوان مبنای فیلمنامه‌نویسی شاهد بودم، کلاس را رها کردم و سراغ داستان‌نویسی رفتم تا وقتی داستان‌نویس شدم به کلاس برگردم.

با هدایت صفدر تقی‌زاده به نوشتن ادامه دادم و بعد در کلاس‌های داستان‌نویسی حسین ورجانی شرکت کردم. در این روند چندساله حواسم نبود آدم‌ها پیر می‌شوند. وقتی بعد از سال‌ها احساس کردم داستان‌نویسی را فرا گرفتم، دیگر فرصت نشد تا دوباره سر کلاس ناصر تقوایی بنشینم. صفدر تقی‌زاده که به نوعی استاد داستان‌نویسی ناصر تقوایی هم به حساب می‌آید، در شکل‌گیری این کتاب و هدایتم به سمت پاکیزه‌نویسی نقش پر رنگی داشت.

از راست: صفدر تقی‌زاده و مجتبا نریمان
​​​​

سردبیر مجله ادبی نوپا ادامه داد: برخی داستان‌های مجموعه به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد، تمرین‌هایی برای کلاس داستان‌نویسی است و پختگی و حرفه‌ای شدن در این مسیر اتفاق افتاده است. داستان‌هایی که نوشتن برخی از آن‌ها در کارگاه داستان حسین ورجانی شکل گرفت. من با فیلمنامه‌نویسی شروع کردم و بسیاری از داستان‌های این مجموعه را برای تبدیل شدن به فیلمنامه نوشته‌ام و درواقع طرح‌های اولیه‌ای هستند برای نگارش یک فیلم بلند یا کوتاه، همچنین یکی از داستان‌های مجموعه یعنی آقاسی با قاف به نمایشنامه تبدیل شده است.

کلاس داستان‌نویسی به کسی نویسندگی یاد نمی‌دهد
وی در مورد اهمیت کلاس‌های داستان‌نویسی در نویسنده شدن یا بهبود کار علاقه‌مندان به نویسندگی گفت: کلاس‌های داستان‌نویسی در سال‌های اخیر با افزایش آموزشگاه‌ها زیاد شده‌اند و گاه اساتیدی که سابقه مشخصی ندارند نیز در این کلاس‌ها تدریس می کنند. کلاس‌ داستان‌نویسی به کسی یاد نمی‌دهد چطور بنویسد بلکه دانش‌آموز را در فضایی قرار می‌دهد که هر هفته یک داستان بنویسد، توسط استاد و دیگر شاگردان نقد شود و در جریان نوشتن قرار بگیرد. از این نظر، کلاس داستان‌نویسی تعبیر درستی نیست و شاید کارگاه نویسندگی لفظ بهتری باشد.
نریمان در مورد نقش باشگاه‌های کتابخوانی و مجلات ادبی معتبر در تقویت جایگاه و آثار ادبیات داستانی نیز گفت: مجلات ادبی می‌توانند نقش پررنگی را در معرفی نویسندگان جوان و ناشناخته و معرفی آثار خوب به علاقه‌مندان ادبیات ایفا کنند، اما متاسفانه برخی مجلات سلبریتی‌محور شده‌اند و معمولا از نویسندگان تازه‌کار داستان چاپ نمی‌کنند.

بعضی مجلات ادبی بیشتر از افراد معروف در فضای مجازی یا هنرمندان سینما کار چاپ می کنند و به جای اینکه راهی برای معرفی نویسندگان جدید باشند بیشتر نویسندگان قبلی را تکرار می کنند. به همین دلیل برای رها شدن از این جریانات مجله ادبی نوپا را تاسیس کردم.

وی ادامه داد: در این مجله از هر ۱۰ داستانی که در هر شماره چاپ می‌کنیم ۹ داستان متعلق به نویسندگانی از ایران و افغانستان است که کار چاپ شده‌ای ندارند و کتابی از آن‌ها منتشر نشده است. در زمینۀ شعر نیز در نوپا همین سیاست را پیش گرفته‌ایم. از بیشتر نویسندگانی که امروز به شهرت رسیده‌اند اگر بپرسید نخستین‌بار در کدام مجله داستان شما چاپ شد؛ از مجلۀ خوشه و احمد شاملو یا هوشنگ گلشیری یاد می‌کنند. اما این سال‌ها کمتر پیش می‌آید مجله‌ای در پی کشف استعدادی نو برآید.

استقبال کم از داستان کوتاه و دلایل آن
نریمان در مورد دلایل استقبال کمتر از مجموعه داستان‌های کوتاه نسبت به داستان بلند و رمان در ایران گفت: این امر دلایل متعددی دارد؛ ممکن است فکر کنیم مجموعه‌های داستان کوتاه قابل قبول کمتری ارائه شده است یا اینکه تبلیغ درستی توسط ناشران و مجلات روی این مجموعه‌ها نمی‌شود.

مثلا مجموعه داستان زخم شیر از صمد طاهری (نشر نیماژ، ۱۳۹۶) در چاپ اول با استقبال زیادی مواجه نشد؛ ولی بعد از اینکه جوایزی مثل جایزه احمد محمود (دومین دوره، ۱۳۹۷) و جایزه جلال (یازدهمین دوره، شایسته تقدیر ۱۳۹۷) را دریافت کرد و نقدهایی روی آن نوشته شد به چاپ چهارم رسید و مورد استقبال قرار گرفت.

نریمان اضافه کرد: مجموعه داستان‌های خوبی در این سال‌ها چاپ شده که آن‌طور که باید مورد استقبال قرار نگرفته‌اند و برخی نویسندگان کارکشته داستان‌کوتاه‌نویس هم سراغ رمان‌نویسی رفته‌اند؛ مانند ابوتراب خسروی، حسین آتش‌پرور یا صمد طاهری. البته این امر که چرا استقبال بیشتری از مجموعه‌داستان‌ها نسبت به رمان نمی‌شود فقط یک دلیل ندارد و باید دقیق‌تر بررسی شود و دنبال دلایل مختلفی برای آن بود.
مجموعه داستان کوتاه به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد، نوشته مجتبا نریمان در ۱۵۶ صفحه و ۱۱۰۰ نسخه توسط انتشارات نریمان به بازار آمده است.